۰ نفر

جهانِ پساکرونا

۲۵ فروردین ۱۳۹۹، ۱۱:۳۶
کد خبر: 430942
جهانِ پساکرونا

ماه ژانویه و در ابتدای سال 2020 با ارائه چشم‌اندازی از سال جدید به این نکته اشاره کردیم که سال 2020 نقطه عطفی در ایجاد تغییرات تاریخی مرتبط با روند جهانی‌شدن خواهد بود: نقش رهبری ایالات متحده تضعیف خواهد شد، پوپولیسم ازمیان دموکراسی‌ها برمی‌خیزد، مدلی جایگزین برای اثرگذاری چین در اقتصاد، سیاست و تکنولوژی شکل می‌گیرد و نقش مداخله‌جویانه و تهاجمی روسیه در جهان کاهش می‌یابد.

 به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، با توجه به این تحولات احتمال دادیم که جهان دوره‌ای از رکود ژئوپلیتیک را تجربه کند. هنوز سه ماه از آغاز سال 2020 نگذشته بود که با شیوع ویروس کرونا، جهان با اولین بحران اقتصادی دوران ژئوپلیتیک روبه‌رو شد. تأثیر همه‌گیری ویروس کرونا تنها اقتصادی نیست و بر بسیاری از مناسبات و تحولات تأثیر می‌گذارد. در این مطلب اثرات شیوع این ویروس بر چالش‌های عمده سال 2020 را بررسی کرده‌ایم.

چه کسی بر آمریکا حکومت می‌کند؟

در ماه ژانویه و قبل از همه‌گیرشدن ویروس کرونا، چشم‌انداز مبهم اثرگذاری نهادها در حاکمیت ایالات متحده به عنوان مهم‌ترین خطر بالقوه پیش‌رو در سال 2020 مطرح شده بود. امسال انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده برگزار خواهد شد و این نهادها با حضور ترامپ در جایگاه رئیس‌جمهور و یکی از نامزدهای انتخابات با چالش‌هایی روبه‌رو خواهند شد که تاکنون بی‌سابقه بوده است.

اگر دونالد ترامپ در میان اتهامات درستی که در مورد اقدامات غیرقانونی‌اش در کاخ سفید مطرح شده، در انتخابات نوامبر پیروز شود، نتیجه انتخابات از سوی رقیب زیر سؤال خواهد رفت و اگر شکست بخورد و اختلاف آرا کم باشد باز هم مشروعیت انتخابات با تردید روبه‌رو می‌شود. در صورت تحقق هر کدام از این دو سناریو، باید انتظار داشت که ایالات متحده با شکایت‌ها و اتهاماتی که طرفین علیه هم مطرح می‌کنند به مدت چند ماه وارد دوره‌ای خلأ سیاسی شود. آنچه می‌تواند مشروعیت نهادهای قانونی در ایالات متحده را زیر سؤال ببرد، واکنش رقبای انتخاباتی است؛ خلاف جنجالی که در انتخابات 2000 میان جورج بوش و ال گور رخ داد، این‌بار رقبا رأی احتمالی دادگاه درباره انتخابات را نخواهند پذیرفت.

شیوع ویروس کرونا این خطرات را تشدید کرده و حتی احتمال وقوع آنها را جلوتر می‌اندازد. جورجیا، لوییزیانا، کنتاکی و اوهایو  ایالت‌هایی هستند که تاکنون به دلیل نگرانی از شیوع کرونا انتخابات مقدماتی خود را به تعویق انداخته‌اند و قطعا تعویق انتخابات درون‌حزبی در ایالت‌های دیگری را هم شاهد خواهیم بود. با ادامه شیوع ویروس کرونا، بسیاری از رأی‌دهندگان احساس ناامنی می‌کنند و حاضر به رأی‌دادن حضوری نخواهند شد. از سوی دیگر، انتقادها از عملکرد دولت ترامپ در مقابله با این ویروس افزایش می‌یابد و اقتصاد وارد دوره رکود می‌شود. در چنین شرایطی ترامپ وسوسه می‌شود تا برگزاری انتخابات، زمزمه‌های عدم برگزاری انتخابات را مطرح کند و برای بالابردن تنش‌ها به جنجال‌های پرونده درباره جو بایدن و پسرش و عملکرد آنها در اوکراین دامن بزند.

از سوی دیگر، با مشکلاتی که برای کارگران و کارمندانی ایجاد می‌شود که قادر به دورکاری نیستند، تنش‌های اجتماعی و اقتصادی تشدید خواهد شد. این مسائل باعث می‌شود تا انتخابات امسال به عجیب‌ترین انتخابات در آمریکا تبدیل شود. همچنین اگر درخواست تعویق احتمالی انتخابات نیز با تأیید رئیس‌جمهور، کنگره و دیوان عالی روبه‌رو شود، احتمال برگزاری انتخابات آنلاین مورد توجه قرار می‌گیرد و چنین انتخاباتی هم با توجه به مداخله هکرها در انتخابات 2016، با چالش‌های بزرگ‌تری روبه‌رو خواهد شد و کمتر کسی در داخل یا خارج آمریکا فرد پیروز چنین انتخاباتی را دارای مشروعیت کامل برای هدایت بزرگ‌ترین قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان می‌داند.

جدایی بزرگ

جداسازی حوزه‌های تکنولوژی ایالات‌متحده و چین یکی از مهم‌ترین چالش‌های سال 2020 بود، چراکه این امر بر بازارهای سرمایه و تکنولوژی تأثیر فراوانی دارد. اثرگذاری این جداسازی علاوه بر بازار پنج‌هزار میلیارد دلاری تکنولوژی، بر فعالیت‌های اقتصادی هم تأثیر می‌گذارد و شکاف‌های عمیق تجاری، اقتصادی و فرهنگی ایجاد می‌کند. با شیوع ویروس کرونا این روند بخش‌های تولیدی و خدماتی را هم دربر گرفت و بسیاری از شرکت‌ها را مجبور کرد تا زنجیره تأمین، امکانات و تأسیسات نزدیک و کارکنان را تغییر دهند. محدودیت‌های سلامت عمومی باعث توقف سفرهای متعدد بین ایالات‌متحده و چین و کاهش بی‌سابقه همکاری و تبادل ارز شده‌ است. شرکت‌ها با انتخاب‌های سخت مواجه خواهند شد. آیا آنها برای همیشه زنجیره‌های تأمین خود را از چین دور می‌کنند یا همچنان در این کشور می‌مانند؟ سیاست‌گذاران در آمریکا و کشورهای دیگر با اشاره به این بحران می‌گویند که تولید باید به سرزمین اصلی نزدیک‌تر شود. تردیدی نیست که گرایش‌ها برای ایجاد جدایی بیشتر بین دو اقتصاد بزرگ جهان بیشتر می‌شود. دیگر کشورها هم چالش‌های بزرگ‌تری را در ایجاد تعادل در روابط خود با ایالات متحده و چین تجربه خواهند کرد.

تقابل آمریکا و چین

علاوه بر جداسازی‌های گسترده‌تر در حوزه تکنولوژی، گستره دیگر تنش‌ها میان آمریکا و چین منجر به تقابل جدی‌تری میان امنیت ملی، نفوذ و ارزش‌های دو طرف خواهد شد. دو طرف برای این رقابت و رویارویی از ابزارهای اقتصادی، تحریم‌ها، کنترل‌ بر صادرات و تعرفه‌ها استفاده خواهند کرد. هنگ‌کنگ، تایوان، اویغورها و دریای چین جنوبی از جمله چالش‌های مهم واشنگتن و پکن است. واشنگتن و پکن، شیوع ویروس کرونا را هم در چارچوب رقابت‌های ژئوپلیتیکی خود می‌بینند و این باعث خواهد شد تا بحران کرونا گسترده‌تر شود. مقام‌های ایالات‌متحده، پکن را مسئول شیوع ویروس کرونا می‌دانند و نسبت به استفاده از کمک‌های اضطراری صندوق بین‌المللی پول برای بازپرداخت بدهی‌های کشورهای حاضر در پروژه «راه ابریشم» به چین هشدار داده‌اند. پکن هم در مقابل از موفقیت خود در مهار ویروس کرونا با اتکا به مدل حکمرانی اقتدارگرایانه استفاده خواهد کرد. با نزدیک‌شدن به انتخابات آمریکا، ترامپ انتقادات از خود درباره نحوه مواجهه دولت آمریکا با ویروس کرونا را متوجه چین خواهد کرد. با اینکه دو طرف اخیرا گفت‌وگوهایی مثبت درباره توافق تجاری جدید داشته‌اند اما اقداماتی از جمله ممنوع‌کردن حضور تعدادی از روزنامه‌نگاران آمریکایی در چین و هنگ‌کنگ، رویکرد آمریکا در مورد کمپانی چینی هوآوی و اینترنت نسل پنجم ارائه‌شده از سوی این کمپانی و دیگر شرکت‌های فناوری چینی می‌تواند زمینه‌ساز ورود ایالات متحده و پکن به مرحله تازه‌ای از جنگ سرد باشد.

شباهت هند به مودی

نارندرا مودی و دولت او در سال گذشته وضعیت خاص جامو و کشمیر را لغو کردند و طرحی را اجرا کردند که 1.9 میلیون نفر را از حق شهروندی محروم کرد و پس از آن هم قانون جدید مهاجرت را تصویب کرد که براساس آن وابستگی مذهبی نقش اصلی را ایفا خواهد کرد. با توجه به اینکه مودی تاکنون در برابر معترضان عقب‌نشینی نکرده و با خشونت ایستادگی کرده انتظار می‌رود اعتراض‌ها در هند شدت یابد. در چنین شرایطی که رهبران احزاب مخالف مودی اقدامات جنجالی دولت او را به چالش کشیده‌اند، فضای مانور مودی برای اصلاحات اقتصادی در این دوره کاهش رشد اقتصادی تنگ‌تر خواهد شد.

هند با تراکم جمعیتی نزدیک به سه برابر چین، اما با زیرساخت بهداشتی ضعیف‌تر و یک ساختار حکومتی دموکرات، به‌شدت در برابر شیوع ویروس کرونا آسیب‌پذیر است. با این حال تاکنون وضعیت را به خوبی اداره کرده ‌است. هند یکی از اولین کشورهایی بود که اقدامات سختگیرانه مرزی انجام داد و اعلام کرد هیچ گردشگر خارجی اجازه ورود به کشور را حداقل تا ۱۵ آوریل نخواهد داشت. اما چالش‌هایی که هند در پیش دارد روز‌به‌روز افزایش خواهند یافت. این احتمال وجود دارد که ارائه اطلاعات غلط درباره ویروس کرونا در جوامع اقلیت هند احتمالا به خشونت فرقه‌ای بیشتری منجر شود. از منظر اقتصادی، چالش‌های مالی هند در بازارهای نوظهور مزایای افت قیمت نفت را از بین خواهد برد و به احتمال زیاد هند شاهد خروج قابل‌توجه سرمایه، کاهش ارزش پول و ضرورت اصلاحات اقتصادی خواهد بود. با این حال، بعید است که این اصلاحات عملی شوند، چراکه تیم اقتصادی مودی هنوز به آمارهای خود اتکا دارد و دولت هم همچنان برنامه‌های ملی‌گرایانه‌اش را در اولویت قرار داده است.

اروپای ژئوپلیتیک

قبل از شیوع کرونا پیش‌بینی می‌شد اتحادیه اروپا برای دفاع از ارزش‌های خود با رویکردی تهاجمی‌تر در برابر تهدید رقبای سیاسی و اقتصادی ایستادگی کند. در زمینه تنظیم مقررات، مبارزه با غول‌های تکنولوژی آمریکای شمالی ادامه می‌یابد و در زمینه تجارت، اتحادیه اروپا در مورد قوانین اجرائی و تعرفه‌های تلافی‌جویانه سخت‌گیری‌های بیشتری از خود نشان خواهد داد. در رابطه با امنیت، مقامات اروپایی سعی خواهند کرد از بزرگ‌ترین بازار جهان برای قطع موانع مرزی بر سر راه تجارت نظامی و توسعه فناوری استفاده کنند. این اروپای مستقل، تنش بیشتری با ایالات‌متحده و چین ایجاد خواهد کرد.

با شیوع ویروس کرونا، دولت‌های مستقل اروپایی برای واکنش مؤثرتر خواستار انسجام و رویکرد متحد اتحادیه اروپا شدند اما تأخیر و اختلاف‌ها باعث شد کرونا در اروپا به‌شدت گسترش یابد. رهبران بروکسل برای کاهش ریسک، تسهیلات مالی بیشتری به ایتالیا داده‌اند و نیز انعطاف‌پذیری بودجه‌ای را با توافق بین تمامی کشورهای عضو فراهم کرده‌اند. تصمیم ترامپ برای هدف قراردادن اروپا در ایجاد محدودیت‌های سفر، روند اتحادیه اروپا را به سمت استقلال بیشتر سوق خواهد داد. اگر اتحادیه اروپا با موفقیت بتواند ویروس کرونا را مدیریت کند، رهبران این اتحادیه ممکن است در پیگیری سیاست ژئوپلیتیکی مستقل، جسورتر شوند. اما این مسئله‌ای بسیار مهم است و به‌خصوص با توجه به احتمال بروز رکود گسترده اقتصادی در ماه‌های آینده نمی‌توان به‌سادگی چنین سیاستی را در پیش گرفت. اینجا پرسشی بزرگ وجود دارد: آیا این رکود اقتصادی عمیق‌تر یا طولانی‌تر از آن چیزی است که در حال حاضر انتظار می‌رود؟ در چنین شرایطی شاید تجربه «دهه از‌دست‌رفته ژاپن» برای اتحادیه اروپا تکرار شود. در شرایط فعلی اتحادیه اروپا در وضعیتی نیست که بخواهد موضعی تند علیه رقبای اقتصادی خود ازجمله چین اتخاذ کند.

رویارویی سیاست و اقتصاد و  تغییرات جوی

در آغاز سال 2020 یکی از سؤالات اساسی این بود که تغییرات آب‌و‌هوایی، چگونه دولت‌ها، سرمایه‌گذاران و جوامع را رو‌درروی مدیران کمپانی‌های بزرگ و آلاینده قرار می‌دهد. آنها باید بین تعهدات بلندپروازانه برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و سود اقتصادی بیشتر، یکی را انتخاب کنند. جامعه مدنی نسبت به سرمایه‌گذاران و شرکت‌هایی که به اعتقاد آ‌نها حرکت کندی در مسیر کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای دارند، با ملاطفت برخورد نخواهد کرد. شرکت‌های نفت و گاز، خطوط هوایی، خودروسازان و تولیدکنندگان گوشت بیشترین نقش را در وضعیت فعلی دارند. قطع زنجیره‌های تأمین، ریسک بزرگی خواهد بود، سرمایه‌گذاران توجه خود را به صنایع کاهنده مصرف کربن کاهش می‌دهند و قیمت دارایی‌های خود را پایین‌تر می‌آورند. این اقدامات به گرم‌شدن هوای کره زمین و افزایش بلایای طبیعی منجر می‌شود.

با شیوع کرونا و تمرکز جهانی بر این بیماری، تغییرات آب‌و‌هوایی حتی در کوتاه‌مدت وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد. اما نمی‌توان از تقابل جنبه‌های سیاسی و اقتصادی تغییرات آب‌و‌هوایی غافل شد. در چنین شرایطی رویه‌های سرمایه‌گذاری محیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی قابلیت اجرائی کمتری خواهند داشت، چراکه سرمایه‌گذاران و شرکت‌ها رشد بیشتر را دنبال می‌کنند. کشورها از امکانات مالی خود برای اقدامات هدفمند در کاهش تأثیر ویروس کرونا بهره خواهند برد و منابع محدودی به پروژه‌های سبز اختصاص داده می‌شود. علاوه بر این، سقوط قیمت نفت، بحث بر سر منابع انرژی جایگزین را تضعیف خواهد کرد. با کاهش فعالیت‌های اعتراضی در مقیاس بزرگ، فعالان جامعه مدنی و هواداران محیط زیست به ابزارهای سایبری و آنلاین متوسل می‌شوند تا فشار بر شرکت‌ها و دولت‌ها را حفظ کنند. انتظار می‌رود در کوتاه‌مدت تنش بین سیاست و اقتصاد درباره تغییر آب‌وهوا به طور قابل‌توجهی کاهش ‌یابد.

هلال شیعی

در ابتدای سال 2020 اشاره کردیم که چگونه شکست سیاست آمریکا در قبال ایران، عراق و سوریه، کشورهای اصلی تحت رهبری و نفوذ شیعیان در خاورمیانه چالش‌های قابل‌توجهی برای ثبات منطقه ایجاد خواهد کرد. این خطرها شامل مناقشه‌ای جدی با ایران، تشدید فشارها برای بالابردن قیمت نفت و ایجاد عراقی درمانده سوریه‌ای است که در کنترل روسیه و ایران قرار دارد. استدلال ما این بود که نه ترامپ و نه مقامات ایران خواستار جنگ نیستند، اما درگیری‌ها در داخل عراق و حملات علیه نیروهای آمریکایی، این تقابل را محتمل می‌کند. در چنین شرایطی این احتمال افزایش خواهد یافت که دولت عراق امسال رسما خواستار خروج نیروهای ایالات‌متحده شود و همچنین برخی مقاومت‌های مردمی در عراق ایران باعث فراگیرترشدن بن‌بست در این کشور به عنوان دومین صادرکننده عمده نفت خواهد شد. سیاست ایالات‌متحده در سوریه نیز ریسک منطقه‌ای را در سال 2020 افزایش می‌دهد.

شیوع ویروس کرونا، ایران، عراق و سوریه را تضعیف خواهد کرد. این مسئله تهدید درگیری نظامی آمریکا با ایران را کاهش خواهد داد اما اثرات سیاست آمریکا در عراق، سوریه و منطقه را تقویت خواهد کرد. ایران در تلاش است تا با گسترده‌ترین شیوع ویروس کرونا در منطقه مقابله کند. تهران به دنبال جنگ با ایالات‌متحده نبوده و قطعا اکنون هم چنین چیزی نمی‌خواهد. اما این موضوع منجربه رفع تنش در منطقه نمی‌شود. ایران قصد دارد از امتناع واشنگتن برای کاهش یا لغو تحریم‌ها در مواجهه با بحران انسانی ناشی از شیوع کرونا به سود خود استفاده و افکار عمومی را با خود همراه کند. به این نکته اشاره کرده بودیم که سیاست ایالات‌متحده دلیل بی‌ثباتی در منطقه ‌است.

عراق در حال حاضر و با کاهش قیمت نفت حتی بیشتر از گذشته در معرض فروپاشی حکومت قرار دارد و شیوع گسترده ویروس کرونا در عراق می‌تواند بحرانی غیرقابل تصور در این کشور ایجاد کند. در چنین شرایطی فضا برای احیای داعش و دیگر گروه‌های تندرو فراهم خواهد شد و ایالات‌متحده را مجبور خواهد کرد که خروج خود از عراق را به تعویق بیندازد. بازسازی سوریه نیز با چالش‌های جدی‌تری روبه‌رو خواهد شد. شیوع ویروس کرونا و نیز کاهش دارایی و ثروت حکومت‌های تأثیرگذار در این کشور درپی کاهش قیمت نفت، موانعی جدید بر سر راه بازسازی سوریه خواهند بود.

نارضایتی در آمریکای لاتین

جوامع آمریکای ‌لاتین در سال‌های اخیر به‌طور فزاینده‌ای دوقطبی شده‌اند. در سال 2020، خشم عمومی نسبت به کندی رشد اقتصادی، فساد و خدمات عمومی بدون کیفیت، خطر بی‌ثباتی سیاسی را در این جوامع بالا خواهد برد. این مسئله زمانی وخیم‌تر می‌شود که می‌دانیم طبقات متوسط آسیب‌پذیر در کشورهای آمریکای لاتین با افزایش هزینه‌های دولتی در خدمات اجتماعی، کاهش توانایی دولت برای اجرای سیاست‌های ریاضتی مورد انتظار سرمایه‌گذاران خارجی و صندوق بین‌المللی پول روبه‌رو هستند. انتظار داریم که اعتراضات گسترش یابد، تراز مالی بدتر شود و نتایجی غیرقابل پیش‌بینی در انتخابات‌ها رقم بخورد.

آمریکای‌لاتین یکی از ناآماده‌ترین بخش‌های جهان است که با ویروس کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کند. شیوع شدید این بیماری در منطقه همراه با کاهش قیمت نفت، باعث دامن‌زدن به خشمی خواهد شد که در ابتدای سال 2020 نمایان بود. تمام چالش‌هایی که ما پیش‌بینی کردیم به احتمال زیاد بدتر خواهد شد: تراز مالی رو به وخامت خواهد گذاشت، ارزش پول کاهش خواهد یافت، خشونت دولت‌ها افزایش خواهد یافت، وضعیت خدمات عمومی باعث نارضایتی بیشتری خواهد شد و سرمایه‌گذاری‌های خارجی کاهش می‌یابند. نارضایتی عمومی می‌تواند توانایی دولت‌ها را در انجام اقدامات ریاضتی اقتصادی کاهش دهد و طبیعتا شرایط برای آرام‌کردن معترضان از جمله در شیلی وخیم‌تر می‌شود. در میانه سقوط قیمت نفت، رهبران کشورهای تولیدکننده نفت مانند برزیل، کلمبیا، اکوادور و مکزیک تلاش خواهند کرد تا دولت‌های خود را از ورشکستگی نجات دهند. اما این چهار رهبر با محدودیت‌های مالی مواجه هستند. چشم‌انداز به‌ویژه برای اکوادور و آرژانتین (به دلایل غیرنفتی) بدتر است. در برزیل، هنوز امید به بهبود وضعیت وجود دارد. در حالی که در مکزیک، وجود دولتی ضعیف بحران را گسترش خواهد داد.

ترکیه

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه، سابقه‌ای طولانی در واکنش‌های تحریک‌آمیز به تهدیدها دارد. ترکیه سال 2020 را در حالی آغاز کرد که اردوغان هم در داخل و هم در خارج ترکیه به ماجراجویی‌ها و تنش‌آفرینی‌های خود ادامه می‌داد. با این حال اردوغان دوران افول خود را سپری می‌کند. او دیگر از حمایت همه‌جانبه و یک‌دست در حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP) سود نمی‌برد و بسیاری از همراهان سال‌های اخیرش احزابی مستقل در مخالفت با اردوغان تشکیل داده‌اند. پیش‌بینی می‌شد که روابط ترکیه با ایالات‌متحده در نیمه اول سال جاری با چالش‌هایی روبه‌رو شود که باعث کاهش اعتبار ترکیه، رویگردان‌شدن سرمایه‌گذاران خارجی از این کشور و سقوط دوباره ارزش لیر شود. با شناختی هم که از اردوغان داشتیم قابل پیش‌بینی بود که واکنش‌های رئیس‌جمهور ترکیه باعث واردآمدن ضربات مهلک‌تری به اقتصاد رنجور این کشور خواهد شد.

شیوع گسترده کرونا در ترکیه، اردوغان را در حالت دفاعی قرار می‌دهد و حتی او را بیشتر از قبل مستعد سیاست‌گذاری‌های غیرمعمول می‌کند. به گفته اردوغان، نفت ارزان به بانک مرکزی ترکیه اجازه می‌دهد تا نرخ بهره را به ارقامی تک‌رقمی کاهش دهد؛ همان‌گونه که اردوغان مدت‌ها آرزوی آن را داشت. اما این کشور در پی شیوع کرونا با ظرفیت محدود سیاست‌های پولی برای مبارزه با مشکلات اقتصادی ناشی از این ویروس روبه‌رو خواهد شد. ویروس کرونا به صنعت گردشگری و همچنین صادرات در حوزه‌های الکترونیک، داروسازی و صنعت خودروی ترکیه آسیب جدی خواهد رساند. از سوی دیگر، کاهش قیمت نفت باعث کاهش نرخ تورم در این کشور می‌شود. سقوط قیمت نفت بیش از آنکه به ترکیه و متحدش قطر آسیب بزند، رقبای منطقه‌ای اردوغان از جمله عربستان‌سعودی و امارات‌متحده‌ عربی را دچار چالش خواهد کرد. در میان این چالش‌ها، اردوغان در داخل ترکیه هم با دردسرهای سیاسی تازه‌ای روبه‌رو شده است. متحدان سابق او در حزب عدالت و توسعه در برابرش سنگربندی می‌کنند و به‌تازگی هم علی باباجان، معاون سابق نخست‌وزیر ترکیه حزب تازه‌ای برای رقابت با او تشکیل داده است. در چنین شرایطی اردوغان بیش از هر زمان به رهبری زخم خورده و غیر قابل پیش‌بینی تبدیل می‌شود.