۰ نفر

فرصتی که فیس‌بوک برای سفسطه به ترامپ می‌دهد

۱۴ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۵۸
کد خبر: 414402
فرصتی که فیس‌بوک برای سفسطه به ترامپ می‌دهد

اگر می‌خواهید بدانید که چرا بدترین رییس‌جمهور تاریخ امریکا در حال حاضر شانس خوبی برای برنده شدن دوباره در انتخابات را دارد، باید به چند نکته توجه کنید. کمپین انتخابات مجدد دونالد ترامپ از همین حالا، سرشار از حمایت مالی، با سیراب کردن شبکه اجتماعی از آگهی‌های جهت‌دار و درو کردن اطلاعات رای‌دهندگان، فعالیت خود را آغاز کرده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، نمایش استیضاح به اندازه کافی برای برانگیختن افکار عمومی، این موقعیت را به ترامپ داد تا با انجام پرسشنامه‌های آنلاین و طرح سوالاتی مانند: «آیا شما قبول دارید که پرزیدنت ترامپ خطایی مرتکب نشده است؟ آیا قبول دارید که دموکرات‌ها تلاش دارند با دروغ رییس‌جمهور را استیضاح کنند؟» نقش شوالیه‌ای را ایفا کند که علیه توطئه لیبرال‌ها می‌جنگد.

در مقابل، رقیب احتمالی دموکرات‌ها، جو بایدن به دنبال تصمیم بسیار عجیبی در سرخط خبرها اعلام کرد که قصد دارد بر آگهی‌های تلویزیونی متمرکز شود و بودجه تبلیغات آنلاین را قطع کرده است.

و این تصمیم عجیب است که موقعیت ما را عجیب و سخت می‌کند، چون آنچه واقعا به ترامپ کمک می‌کند فیس‌بوک است. کمپانی مارک زوکربرگ باوجود اظهار ندامت جمعی نسبت به نقشی که در انتخاب ترامپ در سه سال پیش و انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته داشته، احزاب و کاندیداها را از مقررات مربوط به صحت و سقم آگهی‌ها کاملا معاف کرده است. بعد از سیل انتقادات به فیس‌بوک انتظار می‌رفت که مدیر این کمپانی تغییراتی هم در مورد این سیاست و هم در مورد دسته‌بندی هدفمند آگهی‌ها تغییراتی ایجاد کند، تا مانعی برای تفکیک اطلاعات به رای‌دهندگان شود، اما این‌طور نشد و کمپین ترامپ اخیرا ارسال روزانه 1000 آگهی جدید تفکیک شده برای کاربران متفاوت را تایید کرده است.

اما در ابتدای همین ماه بیانیه‌ای از طرف کمپانی فیس‌بوک صادر شد که طی آن سیاست‌های شرکت در دو مورد اخیر بدون تغییر باقی می‌مانند.

برخلاف فیس‌بوک، کمپانی‌های بزرگ اینترنتی در جهان تغییراتی ایجاد کردند تا مقابل سوءاستفاده سیاسی از شبکه‌های اجتماعی گرفته شود؛ هر چند این به معنای تبرئه توییتر از گناه نفرت‌پراکنی و پخش اطلاعات نادرست نیست، اما توییتر در اکتبر سال گذشته تقریبا کلیه آگهی‌های سیاسی را ممنوع کرد. گوگل هم که به سختی می‌تواند از سیاست‌کاری‌های آنلاین خود به بدترین شکل شانه خالی کند، تبلیغات سیاسی هدفمند خود را که براساس وابستگی‌های سیاسی افراد تنظیم می‌شد، متوقف کرده و متعهد شده که علیه «ادعاهای کذب قابل اثبات» اقدام کند.

فیس‌بوک، بالعکس، حرکتی انجام نمی‌دهد. شاید نور کمی از شفافیت را با نصب ابزار جدید خود به نام «تبلیغات سیاسی از طریق شفاف‌سازی»، ایجاد کرده باشد که به کاربران حق انتخاب دیدن آگهی‌های کمتر با موضوعات سیاسی اجتماعی می‌دهد و نیز در جهت ممانعت از دخالت‌های خارجی تلاش‌هایی کرده باشد، اما رسواترین روشی که در مواجهه با سیاست اتخاذ کرده به قوت خود باقی است.

وقتی من با بخش مطبوعاتی این کمپانی تماس گرفتم، ایمیلی از طرف مشاور و رییس اجرایی این بخش به نام «تنو» دریافت کردم که از من می‌خواست درک کنم که فیس‌بوک وظیفه ندارد نقش داور را در مناظرات سیاسی ایفا کند و مانع ارسال پیام‌های آنان به دست مخاطبان خاص و موردنظر باشد و اینکه آگهی‌های هدف‌دار چیز خوبی هستند نه فقط برای کمپین‌های سیاسی بلکه برای بنگاه‌های خیریه و ان‌جی‌اوها.

اما ایراد به چنین دفاعیاتی این است که دست کاندیداها و کمپین‌ها را با مصونیت کامل باز می‌گذارد که دروغ بگویند و مایکروتارگتینگ یا همان دسته‌بندی کردن تبلیغات و ارسال آنها باتوجه به گرایشات افراد را بیش از پیش جذاب می‌کند.

یک مثال: سازمان تبلیغات ترامپ سال گذشته ادعای دروغینی را انتشار داد مبنی بر اینکه «بایدن» یک میلیون دلار به مقامات اوکراین پیشنهاد داده تا از تحقیقات درباره کمپانی که به پسر او مرتبط است، صرف‌نظر کند. سی‌ان‌ان از پخش آن امتناع می‌کند؛ فیس‌بوک ابایی از این کار نداشت و بعد از این ماجرا هم موارد اینچنینی بسیاری خواهیم داشت.

قابل‌توجه است که این رویکرد «دخالت ممنوع» فیس‌بوک نسبت به دروغ‌های سیاسی مورد تایید پیتر تیل، میلیاردر حامی ترامپ است که عضو هیات مدیره فیس‌بوک نیز هست. اگر می‌خواهید به تفکر مورد حمایت او پی ببرید بخشنامه‌ای را که توسط آندره بوسفورت، رییس بخش واقعیت مجازی، به بیرون درز کرده است بخوانید. او می‌گوید: «ترامپ سه سال پیش برنده شد، زیرا او بهترین کارزار تبلیغات دیجیتالی را که من تا به حال دیده بودم، داشت و سیاست‌های تبلیغاتی امسال فیس‌بوک هم احتمالا به همان نتیجه ختم خواهد شد.»

وقتی صحبت از روش تبلیغات سیاسی فیس‌بوک و ارتباط آن با شانس برنده شدن ترامپ می‌شود، بوسفورت عرفانی می‌شود و می‌گوید: «در حال حاضر به ارباب حلقه‌ها فکر می‌کنم، به‌ویژه وقتی فرودو حلقه را به گارادریل پیشنهاد می‌کند و ابتدا به استفاده از قدرت صالح می‌اندیشد ولی می‌داند که به مرور او را دچار فساد خواهد کرد. همان‌طور که استفاده از ابزار موجود برای تغییر نتایج وسوسه‌انگیز است، ولی با اطمینان می‌گویم که نباید این کار را انجام دهیم چون تبدیل به همان چیزی خواهیم شد که از آن وحشت داریم.»

اما درباره این واقعیت که الگوریتم‌های فیس‌بوک گفتمان‌های سیاسی هیستریک، کاذب و پر از کینه را ترجیح می‌دهد، چه باید کرد؟ بوسفورت می‌گوید: «الگوریتم‌ها در اصل گرایشات انسانی را به نمایش می‌گذارند.» او ادامه می‌دهد: «پدرسالاری کمپانی‌های بزرگ راه‌حل نیست. دراختیار قرار دادن ابزار تصمیم‌گیری به مردم خوب است، ولی تحمیل تصمیمات بر آنها به ندرت جواب می‌دهد (چه برای شما و چه برای آنها).»

به عبارتی دیگر، فیس‌بوک سم را دراختیار شما می‌گذارد؛ سمی که غالبا به  صورت مایکروتارگتینگ آن را جذاب‌تر کند و اگر شما خواستید آن را سر بکشید، میل خودتان است. این است تنوع و تعهدات پیشنهادی کمپانی که بدون شک قدرتمند‌ترین کمپانی جهان است.

رسانه سنتی شاید هنوز انتخابات را در قالب تشکیل کمپین و انجام مناظرات ببیند، ولی همان‌طور که پیروزی بوریس جانسون بعد از هفته‌ها طفره رفتن از یک بررسی موشکافانه نشان می‌دهد، سیاست‌ها دیگر در این قالب‌ها شکل نمی‌گیرند، فیس‌بوک به کمپین‌ها و کاندیداها یک پیشنهاد تطمیع کننده و دوجانبه می‌دهد؛ شما می‌توانید پول بی‌حساب در گسترش اخبار جعلی بپردازید و در عوض مطمئن باشید که از موثرترین ابزار ارتباطی سیاسی که تا به حال اختراع شده بهره‌مند می‌شوید.

این موضوع به سختی حزب کارگر را از اشتباهات سریالی خود مبرا می‌کند، اما فرمول بالا در قلب پیروزی ماه دسامبر حزب محافظه‌کار دیده می‌شود: در پایان انتخابات سازمان فول فکت که از طرف خود فیس‌بوک مسوول راستی‌آزمایی مطالب بود، اعلام کرد که 88درصد آگهی‌های منتشر شده حزب محافظه‌کار در فیس‌بوک طی یک دوره چهار روزه گمراه‌کننده بودند (این آمار در مورد مطالب حزب کارگر 7درصد بود).

مناظرات سیاسی محترمانه شاید آخرین نفس‌های خود را می‌کشد. یکی از آنها گردهمایی سناتور مک کین در سال 2008 بود، وقتی یکی از حضار فریاد می‌زند که اوباما امریکایی نیست و مک کین از او می‌خواهد که ساکت شود. شاید باتوجه به مطالبی که همکار من، امیلی بل، هفته گذشته بیان کرد -اینکه نخست‌وزیر هندوستان، نارندرا مودی هرگز کنفرانس مطبوعاتی برگزار نکرده، مشاور مطبوعاتی کاخ سفید در 6 ماهه گذشته نشست عمومی نداشته- پیش‌بینی‌ها در آینده دلسرد کننده باشند. ظاهرا به همین دلیل دولت جدید بریتانیا خود را کمتر با جریان اصلی خبرها همگام می‌کند.

به نظر می‌آید که ما در آغاز یک عصر کاملا جدید هستیم که در آن، به روایت از نیویورک تایمز، پیروزی معمولا از آن کسانی است که دارای هیجانات بیش از اندازه تعصب‌آمیز هستند، فارغ از درست یا نادرست بودن آن و بی‌اعتنا به استفاده از فنون کثیف. شاهد این مدعا، کمپین 2016 ترامپ با هدف تخریب هیلاری کلینتون از طریق فیس‌بوک است.

هر بار که درباره فیس‌بوک می‌نویسم چیزی ذهنم را درگیر می‌کند: اگر فیس‌بوک از ابتدا با نیت خیر آغاز به کار کرده است، اکنون از شکست او در تطابق قدرت متناسب با تعهداتش زمان زیادی می‌گذرد. بعد از مدت‌ها زوکربرگ خود به نظر می‌رسد که انجام اقداماتی را ضروری می‌داند. او در پیام اخیر سال نو خود گفت: «من اعتقاد دارم وضع مقررات شفاف‌تر از طرف حکومت می‌تواند مفید باشد، مقررات درباره انتخابات، محتوای زیان‌آور، حریم خصوصی و قابلیت انتقال اطلاعات.»

مطالبات ما مقررات سختگیرانه، تفکیک شده و قابل اجراست همچنین تشخیص اینکه فیس‌بوک تحت عنوان نزدیک کردن افراد به یکدیگر پایه‌های دموکراسی را متزلزل می‌کند؛ همان دغدغه‌هایی که اکنون در میان افراد رده بالای حزب دموکرات مطرح است.

واقعیت این است که اگر ترامپ به راحتی بر رقیب دموکرات خود پیروز شود، این پیروزی از قبل امکاناتی است که فیس‌بوک برای سفسطه دراختیار او گذاشته است.