۰ نفر

قدرت‌نمایی روسیه با ولادیمیر پوتین

۱۱ دی ۱۳۹۸، ۶:۴۴
کد خبر: 406243
قدرت‌نمایی روسیه با ولادیمیر پوتین

در بیستمین سال به‌قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین در روسیه به‌نظر می‌رسد که وی و کشورش بهترین سال خود را لااقل از منظر اقتصادی پشت سر گذاشته باشند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، اوضاع خوب روس‌ها در تضاد با کشورهایی است که سال‌هاست کوشیده‌اند روسیه را ایزوله کنند. امریکا مشغول استیضاح دونالد ترامپ است. بریتانیا بر سر برگزیت با مردم خودش مجادله دارد، آلمان از اقتصاد درخشانش فاصله گرفته و چین نیز مشغول تکذیب اتهامات ضد حقوق بشری وارده به خود است و در بسیاری از کشورهای دیگر جنگ رسمی و آشکار یا ستیزه‌های غیررسمی و غیرواضح برقرار است.

همین پنج سال پیش بود که باراک اوباما در یک ارزشگذاری کاملاً آماتوری روسیه را «قدرت» رنگ پریده‌ای توصیف کرد که فقط  قادر است توی دل اقمار سابقش را خالی کند اما امروز کشوری که به‌ لحاظ وسعت و مساحت فقط امثال امریکا و برزیل از آن فراتر می‌روند و 11 «ساعت» متفاوت در مناطق و ایالات پرتعداد خود دارد، چنان ارکان خود را خوب مدیریت کرده که حتی در ضعیف‌ترین زمینه سابقش (امور اقتصادی) هم شروع به درخشش نسبی کرده است. نینا خروشچوا نوه دختری نیکیتا خروشچف رهبر کمونیستی سابق اتحاد جماهیر شوروی که اینک استاد درس مطالعات روسی در دانشکده عالی سیاسی روسیه است، در دل زمستان سرد این کشور و در شروع سال 2020 می‌گوید: «این چنین است که سیستم سیاسی روسیه پس از سال‌ها متهم شدن به خشک و فاقد تدبیر بودن، سلاطین تدبیر در غرب را به زانو درآورده است.»

20 سال پیش که بوریس یلتسین رهبر بیش از حد ایده‌آلیست سابق روسیه قدرت را به مأمور ارشد سابق KGB سپرد تا در ازای آن امان‌نامه‌ای بگیرد که وی را از گزند دشمنان سرسختش دور نگه‌دارد، خیلی‌ها شک داشتند مردی که هیچ تخصصی عقیدتی در آیین کمونیستی نداشته و ندارد و فقط متخصص امور امنیتی است و مأمور حذف مهره‌های ارشد ضددولتی بوده، بتواند روسیه بزرگ و بی‌در و پیکر را مدیریت کند. در چچن نهضت خودمختاری غوغا می‌کرد و حتی در سن‌پترزبورگ

- شهر زادگاه پوتین- گروه‌های سیاسی باقیمانده از ایام طولانی زمامداری کمونیست‌ها آرزوها در سر داشتند. با این حال در همان زمان دبیر رشته شیمی پوتین در دوران مدرسه رفتن وی، به خبرنگاران غربی که درباره این مرد مرموز پرس‌وجو می‌کردند، گفت: «برای پوتین امید آخرین عنصری است که می‌میرد.»

اما امید و خوشبینی کوچک‌ترین سلاح‌های پوتین برای حکومت بر کشوری بوده که هزاران هزار ناراضی دارد و چپگراهای آن همیشه غربگراهای خواستار معامله با شرکت‌های چندملیتی را به گوشه انزوا فرستاده‌اند. آنچه پوتین بر چنان فرهنگ‌هایی افزوده، غیب کردن ناگهان مخالفان ارشد دولت و مصالحه با سیاست پیشگانی بوده که اهل معامله بوده‌اند. گلب پاولوفسکی استاد رشته علوم سیاسی در دانشگاه عالی مسکو می‌گوید: «برای پوتین واقعیت امر مهم نیست و او فقط مایل است کرملین آنقدر مستحکم نشان بدهد که امریکا حتی از اندیشه تهاجم به آن بترسد.»

اقتصاد رو به شکوفایی روسیه در قیاس با اقتصاد بسیار وسیع‌تر امریکا که ده‌ها زمینه و ابزار اضافی دارد، آنقدر کوچک است که به ظاهر و باطن راهی به جمع اقتصادهای برتر جهان نمی‌یابد اما مهندسان و متخصصان صنایع روسیه کاری کرده‌اند که هر ساله رشدی حداقل یک تا 5/1 درصدی در بطن این اقتصاد شکل گیرد و تصمیم آن به دوران حکومت 20 ساله پوتین نشان می‌دهد که چطور این وسیله کوچک و ناکافی به نمادی از موفقیت - ولو صوری- تبدیل شده است. شاید چین نیز با در پیش گرفتن سیاست‌هایی از همین دست به اقتصادی بارور نائل آمده باشد اما واقعیت امر این است که بسیاری از منابع و مخازن و ثروت‌های طبیعی روسیه در دل 14 کشوری قرار دارند که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 تبدیل به کشورهایی مستقل شدند و دیگر متعلق به روسیه نیستند.

جالب‌ترین دستاورد پوتین متقاعد کردن سران برخی کشورهای اروپای شرقی برای «هم جناح» شدن مجدد با روسیه و پرهیز از معامله با امریکای فریبکار بوده و این همکاری در حالی شکل گرفته که اکثر کشورهای اروپای شرقی در زمان استیلای کمونیسم با دولت مرکزی مسکو بد بودند و می‌گفتند روس‌ها حق دیکته کردن خواسته‌های خود به آنان را ندارند. امروز همان کشورها و ازجمله رومانی و لهستان می‌گویند از معامله کردن با روس‌ها راضی‌تر هستند زیرا دولت‌های غربی به سرکردگی امریکا ابتدا به خالی کردن جیب شرقی‌ها می‌اندیشند و هیچ حس تعهدی نسبت به ممالک اروپای شرقی ندارند.

واقعیت امر هر چه باشد حتی کسانی که در تابستان سال‌جاری علیه پوتین در مسکو و سن‌پترزبورگ تظاهرات کردند و او را دیکتاتوری نامیدند که به درد دوران پست‌مدرن نمی‌خورد، در شروع سال 2020 می‌گویند حفظ وی ارجح بر میدان دادن به سیاستمداران بیش از حد آرمانگرایی است که دائماً و در نقاط مختلف روسیه سخنرانی می‌کنند و فکر می‌کنند می‌توان این کشور بزرگ و پرامکانات را با دموکراسی صرف اداره کرد.

پوتین خوب یا بد امنیت و استمرار زندگی و یک اقتصاد مرگ‌ناپذیر و حداقلی را شامل حال مردم روسیه و آنها را تأمین کرده است. چیزی که چپی‌ها می‌گویند با کمونیسم و انگاره‌های آن فرق می‌کند اما غربی‌ها می‌گویند همان کمونیسم با ارائه‌های غربی است.