۰ نفر

بازی ولیعهد امارات در زمین بن‌سلمان

۲۲ مرداد ۱۳۹۸، ۷:۰۵
کد خبر: 373184
بازی ولیعهد امارات در زمین بن‌سلمان

تحولات کشور جنگ‌زده یمن با رخدادهای اخیر در بندر «عدن»، پایتخت موقت دولت «عبدربه منصور هادی» که از سوی جدایی‌طلبان موسوم به «شورای انتقالی» به اشغال و اخراج عوامل دولت تحت‌الحمایه ائتلاف عربی انجامید، وضعیت در این کشور بحران‌زده را پیچیده‌تر کرده است.

به گزارش اقتصادآنلاین، اردشیر زارعی قنواتی در شرق نوشت: چنانچه بسیاری از ناظران و تحلیلگران سیاسی جهان از این رویداد به‌عنوان فروپاشی ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی و آغاز یک جنگ درونی در بطن جنگ داخلی از آن نام برده‌اند. در‌واقع تحولات عدن تصویر وضعیت پارادوکسیکالی در درون ائتلاف عربی است. جناح به رهبری عربستان با جناح جدایی‌طلب به رهبری امارات متحده عربی، هم‌زمان که علیه جنبش «حوثی‌ها» که بخش شمالی کشور و «صنعا» پایتخت را در دست دارند، متحدند؛ اما در رقابت و تضاد منافع قرار دارند.سابقه این موضوع به قبل از جنگ داخلی این کشور در نتیجه بهار عربی برمی‌گردد و از همان ابتدای وحدت شمال و جنوب به رهبری «عبدالله صالح»، رئیس‌جمهوری مقتول این کشور، تضادها و رقابت‌ها در این کشور قبایلی مختومه نشد و مانند آتشی زیر خاکستر بود.‌

جنگ داخلی در یمن در سال 2015 این فرصت را به جدایی‌طلبان جنوب داد تا از فرصت به‌دست‌آمده و سقوط دولت بدون پشتوانه ملی هادی، نهایت بهره را برده و از کمک‌های ائتلاف عربی در جنگ با حوثی‌ها به‌عنوان دشمنان تاریخی خود استفاده کنند. از طرف دیگر با توجه به همین مشروعیت‌نداشتن دولت هادی و اینکه عملا هیچ‌گونه نیروی نظامی و حمایت مردمی نداشت و فقط با فرار به عربستان توانست خود را از گرداب حادثه نجات دهد، ائتلاف شکل‌گرفته عربی در داخل یمن بیش‌از‌پیش به قبایل جدایی‌طلب جنوب تکیه کرده و هم‌زمان نیز با استخدام مزدورانی از سودان، سومالی و پاکستان توانست ارتش و نیروی غیر‌منضبط نظامی را سازماندهی کند.‌در‌حالی‌که عربستان به‌عنوان رهبر این ائتلاف عربی بیش از همه متکی به حملات هوایی و تکیه بر گروه‌های خارجی و اسلام‌گرایان یمنی علیه حوثی‌ها بود؛ اما امارات متحده به‌عنوان متحد استراتژیک آنان در این ائتلاف، زیرکانه با نزدیکی به جدایی‌طلبان جنوب روی بخشی از نیروهای واقعا موجود یمنی سرمایه‌گذاری می‌کرد. تحولات جدید در جنوب یمن به‌خوبی نشان می‌دهد که استراتژی ائتلاف عربی در این جنگ نه‌فقط از انسجام کافی برخوردار نبود؛ بلکه در زیر پوسته آن، دو کشور اصلی ائتلاف عربی و نیروهای تحت فرمان آنان اهداف و منافع متضادی را دنبال می‌کردند که با هم هیچ سنخیتی نداشت.  ‌

درگیری‌ها در بندر عدن، مقر دولت دست‌نشانده هادی از چهارشنبه گذشته بین نیروهای تحت امر دولت با نیروهای جدایی‌طلب جنوب آغاز شد و از‌آنجا‌که نیروهای قبایلی جنوب در این شهر پایگاه اجتماعی قدرتمندی داشتند، در مدت سه روز توانستند کاخ ریاست‌جمهوری و تمام اماکن دولتی را به تصرف خود در‌آورده و دوباره بقایای دولت هادی را از یمن فراری دهند. تسخیر راحت عدن از سوی نیروهای تحت رهبری شورای انتقالی به‌خوبی نشان داد که عربستان با وجود صرف هزینه‌های ده‌ها میلیارد دلاری در جنگ یمن بر روی دولتی سرمایه‌گذاری کرده که هیچ‌گونه پایگاه مردمی در میان مردم یمن از شمال تا جنوب ندارد و فقط کاریکاتوری از موجودیت یک دولت ملی است.‌از مدت‌ها پیش کاملا مشخص شده بود که جنگ یمن با توجه به گسست‌های قومی و ملی هیچ برنده‌ای ندارد؛ اما در شرایطی که «محمد بن‌سلمان»، ولیعهد و حاکم واقعی عربستان، دلخوش به پیروزی بود، رهبران امارات از‌جمله «محمد بن‌زاید»، ولیعهد قدرتمند ابوظبی، تحت تأثیر و فشار «محمد بن‌راشد آل مکتوم»، حاکم دوبی، با توجه به تحولات منطقه و واقعیت بن‌بست جنگ یمن، سیاست متفاوتی را در پیش گرفتند.‌

آنچه امروز در عدن می‌گذرد؛ هرچند که ناشی از همین دو استراتژی موازی و مخالفِ هم در درون ائتلاف عربی است؛ اما به نظر می‌رسد که تا حدود زیادی از تحولات منطقه خلیج فارس هم تأثیر گرفته است. از زمان انفجار نفت‌کش‌ها در حوالی جزیره اماراتی «فجیره» برخورد، رهبران امارات با متحد سعودی خود تغییر کرد و آنان به‌عنوان کشور متکی به تجارت و بسیار آسیب‌پذیر از نظر امنیتی، تشدید تنش را به صلاح خود ندیده و با سفر آل‌مکتوم به روسیه و احتمالا واسطه‌گری روس‌ها هیئت بلندپایه مرزبانی آنان به ایران رفت و تا حدودی مناسبات دوجانبه ترمیم شد.

بنا به گزارش‌ها بعد از چهار روز سکوت معنادار سعودی‌ها درباره تحولات عدن، بالاخره یکشنبه گذشته رهبران این کشور با محکوم‌کردن جدایی‌طلبان شورای انتقالی دست به بمباران بعضی مواضع آنان زده و با هشدار درباره حملات همه‌جانبه، در واقع امارات را تهدید به واکنش شدیدتر کردند. طبق گزارش‌های منتشر‌شده، جدایی‌طلبان جنوب از بعضی مواضع تصرف‌شده در حال عقب‌نشینی هستند و گویا «عیدروس»، رئیس شورای انتقالی جنوب، با پذیرش شروط عربستان، پیشنهاد «ملک سلمان»، پادشاه عربستان، برای مذاکره در ریاض را پذیرفته است.‌اما آنچه امروز در عدن می‌گذرد، نشان می‌دهد که دو جناح ائتلاف عربی بیش‌از‌پیش از هم دور می‌شوند و هر‌کدام با اتکا به نیروهای نیابتی خود سعی در ترسیم نقشه آینده یمن خواهند داشت. از یک طرف عربستان با نزدیکی به حزب اسلام‌گرای متمایل به اخوان‌المسلمین «اصلاح» و بقایای دولت هادی و از طرف دیگر امارات به اتکای قبایل جدایی‌طلب جنوب در مقابل هم صف‌آرایی کرده‌اند و حتی توافق در مذاکرات احتمالی هم نمی‌تواند این گسست عینی را از میان بردارد.از طرف دیگر نیروهای حوثی که بر بخش شمالی و صنعا تسلط دارند، نشان داده‌اند که با وجود حملات همه‌جانبه ائتلاف عربی و تحریم‌های کامل توانسته‌اند انسجام خود را حفظ کرده و وضعیت درونی مناطق تحت سلطه خود از‌جمله صنعا را امن نگه دارند.

گسست در جبهه تحت نفوذ ائتلاف عربی، برای حوثی‌ها خبری خوشحال‌کننده است و آنان می‌توانند از این فرصت برای خارج‌شدن از زیر فشارها استفاده کنند. این شرایط آغاز دوره جدیدی از بحران یمن است که منازعات را از دو‌ضلعی حوثی‌ها–دولت هادی خارج کرده و سه‌ضلعی منازعه‌جویانه جدیدی شکل گرفته است که توازن نیروها را به کلی دگرگون می‌کند. بدون‌تردید تحولات یمن اوضاع خلیج فارس را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و همچنین احتمالا ادامه این روند، فشار دولت‌ها و از‌جمله کنگره آمریکا را برای تعلیق یا تحریم فروش سلاح به عربستان به بهانه جنگ یمن تشدید می‌کند.