به گزارش اقتصادآنلاین، اردشیر زارعیقنواتی در شرق نوشت: گفته میشود در این انتخابات 85 درصد واجدان شرایط رأی شرکت داشتهاند که تقریبا معادل شرکتکنندگان در انتخابات ابطالشده ماه مارس بوده است و آقای اماماوغلو موفق حدود 54 درصد و رقیب او 45 درصد آرای مأخوذه را کسب کردهاند. پیروزی بزرگ و با فاصله زیاد آرای دو رقیب، در شرایطی رقم خورده است که در انتخابات ماه مارس، تفاوت آرای بین این دو حدود 14 هزار رأی بود (کمتر از دودهم درصد) و به همین دلیل با توجه به نزدیکی آرا، اردوغان که بارها انتخابات شهرداری استانبول را «نماد کلید فتح سنگر ترکیه» میدانست، با اصرار، خواهان ابطال آن انتخابات شد.
از همان زمان بعضی سیاستمداران ترک و صاحبنظران بینالمللی، جدا از اینکه این ابطال انتخابات را اقدامی فراقانونی و مغایر با اصول دموکراتیک انتخابات آزاد میدانستند، در مقابل اعتقاد داشتند اردوغان وارد یک قمار بزرگ سیاسی شده است که میتواند آینده سیاسی پاشای عثمانی را به داوری بگذارد.
وقتی آفتاب در 23 ژوئن در استانبول غروب کرد و شب استانبول این عروس امروز خاورمیانه آغاز شد، با اولین اعلان نتایج مقدماتی، معلوم شد شببختی اردوغان که همیشه در بندبازیهای سیاسی مهارت داشته و به هر طریقی شاهین پیروزی را بر شانه خود میدید نیز فرارسیده است.
آفتاب استانبول که غروب کرد، تازه آفتاب بخت اکرم اماماوغلو، شهردار جدید استانبول، تلألوی خود را در سیاهی شب تاباند و اینبار تفاوت آرای او با رقیب دولتی خود به حدی بود که بلافاصله ییلدریم و اردوغان پیام تبریک برای بازیگر جدید عرصه سیاسی ترکیه ارسال کردند. به نظر نمیرسد با توجه به همین فاصله آرای دو رقیب، اینبار حزب عدالت و توسعه و جناب اردوغان اعتراضی به نتایج این انتخابات داشته باشند و صدای تصمیم و اراده مردم استانبول را به وضوح بیشتری شنیدهاند.اردوغان در این بازی مرتکب چند اشتباه محاسبهای ویرانگر شد که حتی میتواند آینده سیاسی او را نیز بهشدت تحت تأثیر قرار دهد و از همین حالا در مقابل خود رقیبی جدی برای دور بعدی ریاستجمهوری ترکیه خواهد دید.
اولین اشتباه اردوغان، اینجا بود که همیشه «بستر انتخابات» را هدف قرار میداد و با شیوههای سیاسی و تشکیل ائتلافهای قدرتمند و همچنین عملکرد نسبتا موفق خود در دو دهه گذشته، بازی انتخابات را برای کسب پیروزی مهیا میکرد؛ اما اینبار به شیوه فراقانونی و اعمال فشار بر کمیسیون انتخابات، نتایج رسمی اعلامشده را به سمت ابطال کشاند که تا حدودی سیستم انتخاباتی کشور را که او با اتکا به آن تا امروز قدرت خویش را تثبیت میکرد، زیر سؤال برد.این در حالی بود که کمیسیون انتخاباتی در حوزه استانبول، حتی ابتداییترین اصول قانونی را هم رعایت نکرد و در انتخاباتی که به بهانه بروز تخلف و تقلب باطل کردند، حتی زحمت این را که کل انتخابات این کلانشهر را باطل کنند، به خود نداده و چنانچه در حوزههای محلی که حزب حاکم تقریبا پیروز شده بود و هر دو نیز از یک مکانیسم و سیستم واحد پیروی میکردند، تنها به ابطال آرای شهرداری استانبول اقدام کردند.
دوم اینکه از آنجا که در این انتخابات در دور اول «حزب دموکراتیک خلقها» به نمایندگی از کردهای ساکن استانبول، ضمن معرفینکردن نامزد مستقل از کاندیدای مخالفان (اماماوغلو) حمایت کرد، اردوغان برای شکستن این اتحاد نانوشته، بعد از ابطال انتخابات مارس دست به اقداماتی برای تسهیل دیدار وکلا و خانواده «عبدالله اوجالان» که در جزیره ایمرلی در بازداشت امنیتی است، زد و انتظار داشت آرای بخش محافظهکارتر کردهای استانبول را به سمت خود جلب کند؛ اما این پروژه با توجه به مطالبات اساسی کردها برای کسب امتیاز، در میانه راه شکست خورد و نشان داد اینبار کردها مقهور این «مهندسی انتخاباتی» با حربه برگ اوجالان نمیشوند؛ چون قبلا ناصداقتی اردوغان را بعد از کسب پیروزی دیده بودند.
سومین اشتباه محاسبهای اردوغان تبدیل انتخاباتی محلی در حوزه شهرداری به یک رویارویی ملی در جامعه دوقطبی امروز ترکیه بود، آنهم در شهری که قلب تپنده اقتصاد و صنعت توریسم این کشور بوده و بافت سنتی و مدرن آن در کنار حضور اقلیت بزرگ قومی کردها و وزن تقریبا درخور توجه احزاب پراکنده چپ سوسیالیستی، میتوانست بسیاری از معادلات سنتی را دگرگون کند.به همین دلیل اردوغان ناخواسته موجب اتحادی ملی بین احزاب اپوزیسیون شد که احزاب راست میانه مثل (حزب خوب) را در کنار احزاب آتنیکی چپ (حزب دموکراتیک خلق) و همچنین یک طیف گسترده از نیروهای چپ سوسیالیستی و رادیکال را پشت سر اماماوغلو از حزب سوسیالدموکرات «جمهوریخواه خلق» به صف کرد. البته این سه دلیل عمده را باید در کنار سقوط 20درصدی اقتصاد ترکیه در یک سال اخیر، تشدید کیش شخصیت اردوغان که دموکراسی نیمبند ترکیه را بهشدت به خطر انداخته است، تشدید تضادهای او با اتحادیه اروپا که همیشه برای ترکها رؤیای پیوستن را تداعی میکرد و بسیاری دلیل کوچک دیگر نیز دید.
امروز تکلیف شهرداری استانبول تقریبا مشخص شده و این دژ 20ساله حزب عدالت و توسعه فروریخته است؛ اما آنچه بیش از همه اهمیت دارد، نوع عملکرد اکرم اماماوغلو در مسند شهرداری این کلانشهر است. اگر شهردار جدید همچنان بر وعدههای انتخاباتی خود وفادار بماند و بتواند نقطه اتصال بین نیروهای متنوع اپوزیسیونی باشد که به او اعتماد کرده و رأی دادهاند، میتواند آلترناتیو قدرتمندی را در سازماندادن به ائتلافی بزرگ و اتحاد عمل بین اپوزیسیون ایفا کند.
جامعه ترکیه در دو دهه دوران زمامداری اردوغان هیچگاه با شکست معنادار مواجه نبوده است و چنانچه اماماوغلو بتواند کارنامه پذیرفتهشدهای از خود بر جا بگذارد (البته بسیار بعید است که اردوغان به دعوت اماماوغلو برای همکاری گردن نهد و در کار او کارشکنی نکند)، میتواند آلترناتیو بزرگ و مورد توافق احزاب مخالف را برای دور بعد رویارویی ملی ایجاد کند.این شرایط فرصتی تاریخی در اختیار نیروهای اپوزیسیون قرار داده که اگر بهدرستی از آن استفاده شود، میتواند شطرنج سیاسی ترکیه را دگرگون کند. اردوغان در این بازی دست به قمار بزرگی زد که فراتر از سنتهای مألوف سالهای اخیر بود و امروز بهعنوان بازنده بزرگ این میز، آسهای خود را سوزانده است.
به نظر میرسد اکرم اماماوغلو در این چند ماه که از ظهور سیاسیاش بهعنوان یک رهبر اپوزیسیونی سپری شده، تا حدودی توانسته است به این هدف نزدیک شود و این تجربه در بین نیروهای اپوزیسیون نیز احتمالا میتواند جالب و در آینده پایه کار مشترک قرار گیرد. از هماکنون ترکیه وارد مرحلهای تاریخی شده است که البته راه پیش و پس در مقابل آن قرار دارد.