به گزارش اقتصادآنلاین، عبدالرحمن فتحالهی در شرق نوشت: اگرچه در مدت بیش از دوسالی که ترامپ کلیددار کاخ سفید شده، همواره مسئله استیضاح بر دولت او سنگینی میکرده، اما تاکنون این مهم روی واقعیت به خود نگرفته است؛ اما آیا این بار مسئله استیضاح ترامپ را باید جدی گرفت؟ آیا شرایط برای تحقق آن از سوی حزب دموکرات وجود دارد؟ اساسا وضعیت سیاسی آمریکا در سایه این کشمکش سیاسی چه اقتضائاتی پیدا خواهد کرد؟ برای پاسخ به این سؤالات و پرسشهایی از این دست، گفتوگویی را با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا صورت داده شده است که در ادامه از نظر میگذرانید:
شما جزء آن دسته از کارشناسانی بودید که مسئله استیضاح دونالد ترامپ را در طول دو سال گذشته جدی تلقی نکردید و آن را شمشیر داموکلسی میدانستید که بر سر ترامپ فرود نخواهد آمد. آیا در روزهای اخیر که مسئله استیضاح دوباره اوج گرفته، باز هم به این مسئله معتقدید؟
کماکان مسئله استیضاح دونالد ترامپ را با وجود حواشیای که دوباره مطرح شده، دور از انتظار میدانم؛ چراکه اکنون شرایط برای استیضاح رئیسجمهور آمریکا وجود ندارد. البته با گذشت زمان امکان دارد که در مقاطعی مسئله استیضاح قوت گیرد، اما شدت جریان به آن اندازه نیست که بتوان از دل آن شرایط را برای تحقق استیضاح جدی دانست. نکته دیگری که نباید فراموش کرد این است که فرایند استیضاح در ایالات متحده آمریکا، یک فرایند بسیار پیچیده و زمانبر است. یعنی حتی اگر از امروز حزب دموکرات بخواهد فرایند استیضاح را پیگیری کند، نتایج آن را میتوان در اواسط دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ البته به شرط پیروزیاش در انتخابات سال ۲۰۲۰ دید. پس اینگونه نیست که مانند برخی کشورها بتوان در کوتاهمدت رئیسجمهور را به مجلس کشاند و با استیضاح عدم کفایت او را گرفت.
با این تفاسیر چرا اخیرا مسئله استیضاح دونالد ترامپ دوباره اوج گرفته است؟
این مسئله بیشتر به خاطر حواشی انتشار تحقیقات مولر است. اگرچه در این تحقیقات به مسئله اتهام تبانی ترامپ و تیم انتخاباتیاش با روسیه پرداخته شد، اما هنوز ابهاماتی در این خصوص وجود دارد، به ویژه که در این تحقیقات از تلاشهای دونالد ترامپ برای ممانعت از تداوم تحقیقات و برقراری عدالت هم سخن به میان آمده است. اکنون بیشتر حواشی برای استیضاح ترامپ ناشی از این کشمکش و اختلافنظرهاست و باید دید که در نهایت کدام طرف میتواند حرف خود را به کرسی بنشاند. آیا کنگره خواهد توانست که افراد مدنظر خود را برای شهادت احضار کند یا اینکه دونالد ترامپ خواهد توانست که از ادامه تحقیقات جلوگیری کند؟! تا زمانی که این جلسه برگزار نشود و اشخاصی مانند آقای مکگان توضیحات خود را در این خصوص ارائه نکنند، نمیتوان در رابطه با مسئله تلاشهای اخیر برای استیضاح دونالد ترامپ اظهار نظر قطعی داشت.
ولی در این راستا لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه و رئیس کمیته قضائی سنای آمریکا به صراحت گفته اکنون ریشسفیدان دموکرات در مجلس نمایندگان، به ویژه نانسی پلوسی از مدیریت برخی از جریانهای چپ رادیکال حزب دموکرات با محوریت کسانی چون رشید طالب، ایلهان عمر و آلکساندریا اوکاسیو کورتز عاجز است و این جریان تلاشهای جدیتری را برای استیضاح دونالد ترامپ شروع کردهاند. در سایه این مسئله آیا سنگینی بیش از حد شمشیر داموکلس استیضاح این بار باعث خواهد شد که سر ترامپ فرود آید؟
بله اکنون جریان چپ رادیکال حزب دموکرات با محوریت خانم ایلهان عمر، رشید طالب و خانم کورتز و حتی تعدادی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری تلاش جدی برای استیضاح دونالد ترامپ به راه انداختهاند. اما نکته اینجاست که تعداد این نمایندگان به قدری نیست که بتوان از دل آن جریانی غالب را در میان مجلس نمایندگان و حتی در میان حزب دموکرات استخراج کرد. پس تا زمانی که تعداد این نمایندگان جریان چپ رادیکال از نظر عددی افزایش پیدا نکند، با وجود تمام حواشی و تلاشها، مسئله استیضاح دونالد ترامپ از سوی خود حزب دموکرات در دستور کار نخواهد بود. البته این امکان وجود دارد که با مطرحشدن برخی از ابهامات دیگر در پرونده دونالد ترامپ مانند مسئله مالیاتی، پولشویی یا تلاش او برای عدم تداوم تحقیقات، تعداد نمایندگان برای استیضاح دونالد ترامپ افزایش یابد. بهویژه آنکه وزارت خرانهداری هم در این زمینه از کنگره فرصت بیشتری را درخواست کرده است. البته در این صورت هم باید این مسئله در دستور کار کمیته قضائی کنگره قرار گیرد که نحوه چینش اعضای حزب دموکرات و جمهوریخواه در این کمیته میتواند بر نظر نهایی آن اثرگذار باشد.
اما به واقع چرا این مسئله (استیضاح ترامپ) در دستور کار حزب دموکرات نیست؛ آیا بهدلیل ترس از مایک پنس است؟
قطعا یکی از عوامل به این نکته باز میگردد. البته از طرف دیگر چون شرایط برای استیضاح دونالد ترامپ از سوی حزب دموکرات میتواند چالشهای جدی را برای این حزب در پی داشته باشد فعلا از دستور کار دموکراتها خارج است. چراکه حتی اگر مسئله استیضاح از طرف حزب دموکرات در مجلس نمایندگان پیگیری شود باید برای تصویب به مجلس سنا برود که در آنجا با اکثریت جمهوریخواه این استیضاح از دستور کار خارج خواهد شد. ولی حتی اگر این مسئله از جانب مجلس سنا هم با نظر موافق همراه شود و در نهایت هم به برکناری دونالد ترامپ منجر شود با رویکارآمدن معاون اولش، یعنی مایک پنس که به نظر شخصی منطقیتر از دونالد ترامپ در عرصه سیاست است، شرایط برای تقابل در انتخابات سال ۲۰۲۰ برای دموکراتها سختتر خواهد شد.
برخی از تحلیلها بر این نکته تأکید دارند که امکان دارد نتیجه پایانی فرایند استیضاح، پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ را به دنبال داشته باشد. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
به سؤال بسیار مهمی اشاره کردید. در این راستا تاریخ ایالات متحده آمریکا نشان داده است که هر گام حزبی که به دنبال استیضاح رئیسجمهوری است، نمیتواند اهداف خود را پیاده کند یا اینکه اتهامات وارده برای استیضاح رئیسجمهوری آنقدر مهم و جدی نباشد، در نهایت این مسئله به ریزش آرای حزب استیضاحکننده و افزایش نفوذ رئیسجمهور و حزب همراه او در افکار عمومی آمریکا بدل خواهد شد. پس در صورت ناکامی جریان چپگرای حزب دموکرات، این جریان و حتی در نگاهی کلانتر حزب دموکرات به اتلاف انرژی، گروگانگرفتن کشور و از همه مهمتر، ایجاد گسل در جامعه و افکار عمومی در میان آمریکاییها متهم میشود و در نهایت پیروزی دونالد ترامپ را به همراه خواهد داشت. ما در سالهای گذشته نمونه آن را در انتخابات سال 1998 میلادی و پیروزی بیل کلینتون دیدیم. در آن زمان رئیسجمهور متهم به رابطه جنسی نامشروع با منشی خود بود که در نهایت این مسئله نتوانست از طرف حزب جمهوریخواه به استیضاح جدی بیل کلینتون بینجامد و این حزب از طرف افکار عمومی به اتلاف انرژی و از همه مهمتر گروگانگرفتن کشور متهم شد و در نهایت باعث پیروزی انتخاباتی کلینتون در دور دوم شد.
اکنون با توجه به حضور رسمی جو بایدن، معاون اول باراک اوباما و نیز تلاش جدی برنی سندرز، آوردگاه حزب دموکرات را برای انتخابات ۲۰۲۰ چگونه میبینید؟
با حضور رسمی جو بایدن از یکسو و اشخاصی مانند برنی سندرز، کاملا هریس و الیزابت وارن به احتمال زیاد پروسه انتخاباتی سال ۲۰۱۶ دوباره تکرار خواهد شد؛ یعنی جریان مرکزگرا و کادر رهبری حزب دموکرات به سمت جو بایدن تمایل پیدا خواهند کرد و در آنسو برخی از جریانهای چپ گرا و رادیکال حزب نیز به سمت برنی سندرز تمایل خواهند داشت. ولی آنچه در نهایت رخ میدهد احتمالا آن خواهد بود که در انتخابات درونحزبی دوباره برنی سندرز و دیگر نمایندگان به سود بایدن کنارهگیری کنند. حال باید دید که تا 2020 چه تحولاتی در درون دموکراتها رخ خواهد داد.