۰ نفر

خاشقجی چرا این گونه سر به نیست شد؟

۵ آبان ۱۳۹۷، ۱۵:۰۲
کد خبر: 310669
خاشقجی چرا این گونه سر به نیست شد؟

سه هفته از قتل «جمال خاشقجی» در کنسولگری عربستان می گذرد. پرسشی که از همان ابتدا در این خصوص مطرح و البته پاسخ روشنی هم به آن داده نشد اینکه چرا این روزنامه نگار سعودی چنین بی پروا در کشوری دیگر سلاخی شد؟

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایرنا، پس از اذعان پنجشنبه گذشته دادستان کل سعودی به عمدی بودن قتل خاشقجی روزنامه نگار سرشناس عربستانی، پرونده این قتل وارد فاز تازه ای شد. از دید ناظران، روایت سعودی ها از این رخداد تحت تاثیر فشارهای بین المللی به اطلاعات قطره چکانی و حساب شده ترکیه نزدیک می شود. 
برخی در این ارتباط می گویند کشورهای درگیر در ماجرا یعنی ترکیه، عربستان، آمریکا و حتی برخی دولت های اروپایی به دلیل تبعات این قتل پرسرو صدا برای مناسبات سیاسی و اقتصادی و به هم ریختن معادلات پیشین، مدیریت بحران خاشقجی را دنبال می کنند. 
این گونه به نظر می رسد صرف نظر از بازیگری چون ترکیه که از نگاه بسیاری، امتیازاتی را از سعودی ها مطالبه کرده، کشته شدن خاشقجی چندان به نفع بازیگری نبوده است. از این منظر شاید اگر دست سعودی ها زیر سنگ رهبران آنکارا نبود، ترکیه هم در کنار قطر و اخوانی ها آماج اتهامات و فرافکنی رسانه های سعودی قرار می گرفت که از همان روز اول مدعی توطئه بودن کل ماجرا شدند.
این رخداد یکی از مهمترین موضوعات مربوط به روابط اروپا و عربستان یعنی قراردادهای تسلیحاتی را تحت تاثیر قرار داده و به دلیل روابط خاص «دونالد ترامپ» با رهبران ریاض به پاشنه آشیلی برای رئیس جمهوری آمریکا مبدل شده است. گروهی، ترامپ را مستقیم یا غیرمستقیم در صف متهمان قتل خاشقجی قرار داده و بر مسوولیت او در این زمینه انگشت نهاده اند.
ترامپ در مواجهه با تمرکز رسانه های آمریکایی مخالف روی پرونده خاشقجی، در گفت وگو با «وال استریت ژورنال» صریحا عنوان داشته، دوست دارد «محمد بن سلمان» در مورد قتل بی گناه باشد. با این حال ترامپ ناچار به اعلام تنبیه علیه مقصران قتل خاشقجی شده که واکنش سعودی ها را در پی داشت.
در مجموع آنچه واضح است ولیعهد عربستان با بیشترین فشار به خاطر قتل خاشقجی مواجه شده و این رخداد تردیدهایی جدی را درباره آینده او به وجود آورده است؛ ولیعهدی که انتظار می رفت پس از منکوب کردن مخالفان داخلی و کلید زدن پروژه های اصلاحات اجتماعی و طرح های کلان تحول اقتصادی، دهه ها با قدرت زمان امور را در ریاض به دست گیرد.
با اوضاع کنونی، حتی گزینه های چون جایگزینی بن سلمان مطرح شده و بازار شایعه ها نیز داغ تر از همیشه است. عده ای این ادعا را مطرح ساخته اند که بن سلمان ماه ها پیش از این، در جریان تیراندازی اردیبهشت ماه در کاخ «الخزامی» کشته شده و قتل خاشقجی سناریویی است که برای کنار زدن، کمرنگ کردن و در نهایت اعلام مرگ بن سلمان طراحی و به اجرا درآمده است.
با گذر از سناریوهایی اینچنینی، پس از قتل خاشقجی بسیاری پرسیدند چرا این اقدام چنین بی پروا و عیان صورت گرفته است؛ قتل روزنامه نگاری که با سران سعودی در دوره ملک عبدالله و پیش از آن حشر و نشر داشته و اگر هم اطلاعاتی در اختیار داشته که از نگاه سران ریاض باید مدفون می شده، به دلیل قرابت با چهره های امنیتی می دانسته چگونه اسرار مگو را به ابزاری برای حفاظت از جانش مبدل کند. پرسش دیگر اینکه آیا نمی شد در صحنه ای دیگر به جز نمایندگی سیاسی و به شکلی پوشیده خاشقجی را حذف فیزیکی کرد؟
با توجه به دردسرهایی که قتل خاشقجی برای بن سلمان ایجاد کرد، بسیاری این سناریو را ساخته و پرداخته مخالفان ولیعهد با استفاده از نیروهای همسو در دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی عربستان می دانند؛ مخالفانی که برخی از آنان در آبان ماه پارسال تحت عنوان مبارزه با فساد دستگیر و با پرداخت رشوه و احیانا پذیرش التزام به عدم اقدام به مخالفت آزاد شدند. به غیر از این، از همان ابتدا هم خاندان آل سعود به ولیعهدی بن سلمان به چشم بدعتی غیرقابل پذیرش نگریسته و به رغم پوشیده بودن همه مناسبات خاندانی، نشانگانی در زمینه اعتراض به انتخاب ولیعهد در مراسم بیعت آشکار شد.
زنجیره های ارتباط تیم پانزده نفره قتل خاشقجی با بن سلمان که مدت ها در حلقه امنیتی نزدیک به ولیعهد حضور داشته اند، این فرضیه را تضعیف می کند به خصوص با کشته شدن «مشعل سعد البستانی» یکی از اعضای تیم ترور در یک حادثه مشکوک، انگاره سر به نیست شدن عاملان به دست آمران تقویت شد. 
در همین ارتباط گروهی می گویند شاید دستور گوشمالی یا تهدید خاشقجی در ترکیه از سوی بن سلمان یا با اطلاع وی صادر شده اما قتل به صورت خودسرانه صورت گرفته است. گزینه دیگر اطلاع یافتن طیفی مخالف از دستور برخورد با خاشقجی در دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی عربستان و بهره جویی فرصت طلبانه برای به چالش کشیدن بن سلمان است.
این گزینه و احتمال خودسری تیم ترور با توجه به اطلاعاتی که ترکیه درباره سازمان مندی و برنامه ریزی عملیات قتل منتشر ساخته تا حد زیادی رنگ می بازد.
در کنار این گزینه ها بعضی عقیده دارند سناریو قتل خاشقجی بهانه ای را به دست بن سلمان می دهد تا با فرونشستن گرد و خاک بحران اقدام به تسویه حساب با گروهی از مخالفان خود کرده و از ماجرای قتل بهره برداری سیاسی به عمل آورد. نگاهی به شکل تقسیم مناصب در دوره سلمان نشان می دهد پیش از این عموما چهره های ناهمسو به ویژه در دستگاه های نظامی و امنیتی کنارگذاشته شده و تصفیه مخالفان در این دستگاه ها در این مقطع نه ضروری بوده و نه اصولا نیاز به هزینه ای به سنگینی قتل خاشقجی در کنسولگری عربستان در خاک ترکیه داشته است.
همچنین مهمترین چهره هایی که تاکنون برکنار شده اند عبارتند از «سعود القحطانی» مشاور دادگاه سلطنتی و «احمد العسیری» رئیس دستگاه امنیت و اطلاعات خارجی عربستان که پیش از این به عنوان سخنگوی ائتلاف حمله به یمن شناخته شده و از روابط نزدیکی با بن سلمان برخوردار است. به همین خاطر گزینه تسویه حساب نیز چندان از قوت برخوردار نیست.
سناریوی دیگری که مطرح است اینکه بن سلمان در ادامه سیاست حذف یا منکوب کردن مخالفان دست به اقدامی زده که تبعات آن بسیار فراتر از پیش بینی او دامنگیر ریاض و شخص وی شده است.
پس از قتل خاشقجی بود که «خالد بن فرحان آل سعود» شاهزاده معترض سعودی در گفت وگو با رسانه ها از تله ای مشابهی خبر داد نمایندگی سیاسی عربستان در قاهره برای او ترتیب داده بود. همزمان گروهی از رسانه ها گزارش هایی درباره شیوه های عربستان در ربایش مخالفان و برخورد با آنان در خاک دیگر کشورها منتشر ساختند. 
در این پیوند، «واشنگتن پست» از اسنادی پرده برداشت که «عمر عبدالعزیز» همکار خاشقجی در اختیار این روزنامه قرار داده و نشان می داد ماموران سعودی کوشیده اند وی را هم به نوعی به دام اندازند.
سابقه دشمن تراشی بن سلمان و مواضع خصمانه او علیه برخی کشورهای همسایه از قطر و ترکیه گرفته تا ایران و ... و شدت عمل او در برابر رقبا و مخالفان سبب شده تا دلایل متعددی برای چرایی انجام جنایتی بی پرده در حد فرضیه و ادعا مطرح شود اما مروری بر سیاست های بن سلمان و بلندپروازی های وی در جنگ یمن، پاکسازی های سیاسی در عربستان، برخورد نامتعارف با نخست وزیر لبنان، اعلان جنگ تجاری و دیپلماتیک به قطر، مخاصمه با ایران به موازات شراکت با ترامپ و نزدیکی با صهیونیست ها نشان دهنده نوعی توهم یا محاسبه نادرست در میزان قدرت و مختصات کنشگری منطقه ای و بین المللی است.
از این منظر بن سلمان بدون درنظر گرفتن تبعات تصمیم اینچنین و هزینه های سنگین آن و شاید برای قدرت نمایی در برابر مخالفان و منتقدان در داخل و خارج دست به اقدامی زده که آینده سیاسی وی را با مخاطراتی جدی مواجه ساخته است. در چنین فضایی عربستان در برابر تهدید آمریکا به تحریم، سلاح نفتی خود را رو به تحریم کنندگان نشانه رفته و همزمان در رسانه های خود بحران قتل خاشقجی را فرصتی برای نوسازی دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی می انگارد و به این ترتیب ترکیبی از اعتماد به نفس، خودسری، بی تدبیری و هزینه تراشی های بی فایده را به نمایش در می آورد.