۰ نفر

آیا ۲۵جولای فاز دوم انقلاب تونس است؟

۱۲ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۹
کد خبر: 550455
آیا ۲۵جولای فاز دوم انقلاب تونس است؟

تنها چند روز پس از اینکه قیس سعید، رییس‌جمهوری تونس اقدامش در انحلال پارلمان و عزل نخست‌وزیر را تحت عناوینی نظیر «شرایط استثنایی» توجیه کرد، آن دسته از افرادی که در ابتدا این اقدام را کودتا نامیده بودند، حالا آرام‌آرام نظر خود را تغییر داده و از موضع سخت قبلی خود دست می‌کشند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، دیگر در تونس کمتر از کودتا صحبت می‌شود.  ظاهرا آن مخالفت‌ها و انتقادهای ابتدای امر محصول شرایط حساس و احساسات در جوش و خروش بود. اما چه خوب یا بد، حالا مردم، احزاب سیاسی و جامعه مدنی تونس تمایل دارند به رییس‌جمهوری تونس فرصتی سی روزه بدهند تا شرایط را مدیریت کند.

این سی روز زمانی است که خود قیس سعید بعد از عزل نخست‌وزیر و انحلال پارلمان درخواست کرده بود. اما چرا مردم تونس از موضع اولیه خود عقب کشیده‌اند؟ آنچه در تاریخ 25 جولای در تونس رخ داد، جدیدترین معمای این کشور است. آیا می‌توان گفت که آن روز نقطه آغاز دومین انقلاب در تونس بوده است؟ یا اینکه این اتفاقات کاملا از جنسی متفاوت هستند. به نظر می‌رسد بسیاری از بازیگرانی که روی صحنه سیاسی و مدنی تونس سرمایه‌گذاری کرده‌اند منتظرند، ببینند جنس واقعی قیس سعید چیست.

البته برای برخی از این سرمایه‌گذاران تاریخ بیست و پنجم جولای همچنان تاریخی محسوب می‌شود چراکه تونس تا قبل از آن تاریخ در وضعیت بسیار نامناسبی به سر می‌برد. البته سوال مهم دیگری هم وجود دارد و آن اینکه آیا اقداماتی که سعید صورت داده اصلاح دموکراسی در تونس است یا اصلاح انقلاب تونس؟ حزب حرکات الشعب که حزبی پان‌عربی است اعلام کرده به‌طور کامل از اقدامات قیس سعید حمایت می‌کند.

برای مثال این حزب اقدامات رییس‌جمهوری را اقدامی برای اصلاح انقلاب تونس توصیف کرده است. برخی دیگر از اقدامات قیس سعید با عنوان «نجات» یاد می‌کنند. سعید نیز خودش و اقدامات جدیدش را تجسم شعارها و خواسته‌های انقلابی نادیده گرفته شده نظیر آزادی، عزت و اشتغال می‌داند. انقلاب سال 2011 تونس آن‌گونه که انتظار می‌رفت موجب بروز تغییرات رادیکال در نظام سیاسی تونس شد.

روند دموکراتیک همچنان لرزان بود و عواملی نظیر روابط قدرت، هرج‌ومرج و فساد در تونس همچنان بر جای خود باقی ماند. علاوه بر این بسیاری از نخبگان سیاسی تونس که قبل از انقلاب سال 2011 در قدرت بودند، همچنان جایگاه خود را حفظ کردند و حتی از انقلاب سال 2011 نفع بردند.  قیس سعید اما چهره‌ای خارج از دایره نخبگان سیاسی تونس است که قبل از آغاز کمپین انتخاباتی‌اش در سال 2019 در حاشیه دایره قدرت فعال بود.

او برای سال‌ها یک بازیگر درجه دو در عرصه سیاسی تونس بود و در زمینه تدریس قانون اساسی فعال بوده و در تلویزیون تونس تحلیل سیاسی ارایه می‌کرد. البته او همواره درباره ایده‌هایش در خصوص چگونگی تغییر کشور و هدایت تونس به سمت دموکراسی و رفاه سخن می‌گفت.

آن دسته از کسانی که تمایل دارند درباره انگیزه‌های سعید از اقدامات اخیرش بیشتر بدانند کافی است به سخنان و بیانیه‌های او در سال‌های 2012 تا 2013 رجوع کنند. در آن زمان سعید هنوز از قدرت بهره‌ای نداشت. برای مثال او در آن سال‌ها گفته بود: «رهبران سیاسی سنتی خودشان را ارزان می‌فروشند. باید نظامی جدید از پایین تا بالا ساخته شود که در این نظام جوانان در راس کار قرار بگیرند».

اگر بیانیه‌های گذشته سعید را مبنا قرار دهیم باید گفت که این امکان وجود دارد که سعید برای مدتی هم که شده، داشته مردم تونس را از شر نظام حاکم می‌رهانده و این دقیقا همان چیزی است که مردم تونس مدت‌ها در انتظارش بوده‌اند. و این اقدام سعید توجه بسیاری از صاحبان قدرت نظیر فرماندهان ارتش، وزارت کشور، احزاب سیاسی و روسای شرکت‌های دولتی را به خود جلب خواهد کرد. البته مشکل این است که سعید همه این کارها را به تنهایی انجام می‌دهد. در واقع او خود را در جایگاه یک رهبر ملی قرار داده است. تونس پیش‌تر نیز چنین شرایطی را در زمان زین‌العابدین بن‌علی و حبیب برقویبه تجربه کرده بود و هر دو نفر نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. در واقع اقدامات همین دو نفر بود که به انقلاب سال 2011 تونس ختم شد. 

آیا سعید به دنبال اصلاح دموکراسی است؟

از سال 2011، هسته اصلی سیاست در تونس نتوانست روابط خود با رژیم گذشته را قطع کرده و رویکرد مشکل‌ساز و فاسدانه دولت بن‌علی را کنار بگذارد. حزب النهضه که بعد از انقلاب سال 2011 به عنوان قدرتمند‌ترین بازیگر سیاسی وارد عرصه سیاسی تونس شد نیز از این مساله مستثنا نیست و این حزب نیز دست به اشتباهات بزرگی زده است. 

النهضه در نهایت برای اینکه قدرت خود را بیشتر کند به هر دو حزب دیگر تونس که زمان بن‌علی نیز فعال بودند و در فسادهای مالی و سیاسی دست داشتند، ائتلاف کرد. این ائتلاف‌ها موجب شد که سایه‌ای از بی‌اعتمادی بر عملکرد ده‌ سال گذشته این حزب استوار شده و مردم تونس اعتماد خود را که در خصوص این حزب، کنترل پارلمان را در دست داشته باشد، از دست بدهند.  او از زمان برگزاری انتخابات سال 2019، به شیوه‌های قدیمی روی آورد و با حزب قلب تونس به ریاست نبیل القروی ائتلاف کرد. القروی در هرحال با اتهامات متعدد فساد مالی روبرو است.

اقدامات سعید موجب شده که در ذهن مردم تونس تمایزی میان آنچه النهضه به عنوان ارزش‌های اسلامی تبلیغ می‌کند با آنچه در عرصه عمل طی سال‌های گذشته در عرصه سیاسی انجام داده، ایجاد شود.  علاوه بر این احزاب سیاسی تونس از وزارتخانه کلیدی این کشور سوءاستفاده کرده‌اند.

این اتهام خصوصا در خصوص وزارت دادگستری بسیار شنیده  و گفته می‌شود که این وزارتخانه ذیل نفوذ برخی عناصر سیاسی برخی پرونده‌های قانونی را که در آنها اتهاماتی متوجه برخی مقامات عالیرتبه تونس شده بود، معدوم کرده است. این اتهامات در حال حاضر به دادستان کل تونس بشیر اکریمی وارد است و پرونده اتهامات او در دستگاه قضایی تونس در حال بررسی است و خودش نیز معلق شده است. پرونده اکریمی شاهدی بر این مدعا است که تونس در کشمکش مبارزه با فساد است. البته اتخاذ موضع بسیار قاطع در روند مبارزه با فساد موجب خواهد شد که تونس بسیاری از منابع انسانی و فنی خود را از دست بدهد.

از سوی دیگر پیمودن مسیر مبارزه قاطعانه با فساد کاری دشوار و خطرناک است و می‌تواند این دموکراسی جوان را در گردابی از پرونده‌های حقوقی غرق کند. در پایان نیز هیچ اطمینانی وجود ندارد که عدالت در این کشور برقرار شود. تقسیم قدرت نامتناسب و فلج‌کننده قدرت بین قوای اصلی تونس نیز یکی دیگر از مشکلات ریشه‌دار این کشور بوده و دموکراسی را در این کشور تضعیف کرده است.

آیا قیس سعید یک ناجی پوپولیست است؟

در نظام جدید دموکراتیک تونس، احزاب سیاسی و سیاستمداران، بازی خطرناکی را آغاز کرده‌اند که دموکراسی را به خطر انداخته است. از یک سو، آنها سعی می‌کنند نظر مساعد افکار عمومی را به سمت خود جلب کنند و سعی می‌کنند این کار را با به خدمت گرفتن و جلب حمایت کسانی انجام دهند که اتفاقا نظرات همان‌ها بیشترین تبعات و آسیب‌های سیاسی را به جای گذاشته است. و از سوی دیگر تنها لبخند به لب آوردند و مدعی حمایت از حقوق مردم شدند اما در واقع نظرات همان مردمی را نادیده گرفتند که ادعای حمایت از آنها را داشتند. نتیجه این شده که بیشتر معترضان همان مردمی هستند که زمانی به حمایت از سیاست‌مداران خود پرداخته بودند و حالا ممکن است دیگر اساسا پای صندوق‌های رای حاضر نشوند چراکه نتیجه انتخاب و مشارکت‌شان در انتخابات را برای زندگی روزمره‌شان مضر می‌بینند.

در چنین شرایطی قیس سعید از این پارادوکس استفاده کرده و زیر میز زده و خود را به عنوان کسی که می‌تواند انقلاب تونس را در مسیر درست خود قرار داده و دموکراسی را در این کشور برقرار کند، مطرح کرده است. اگر او هم نتواند به وعده‌اش عمل کند، مردم تونس او را نیز کنار خواهند زد. و از اینجا به بعد ممکن است شاهد ورود به فاز دوم انقلاب تونس باشیم.