۰ نفر

دلایل هند برای خرید نفت از ایران

۱۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۷
کد خبر: 372515
 دلایل هند برای خرید نفت از ایران

شکی نیست که تحریم وضعیت زندگی میلیون‌ها نفر در ایران را دستخوش تغییر قرار داده است، اما آیا ایرانی‌ها تنها افرادی روی این کره خاکی هستند که تحریم‌های امریکا زندگی، انتخاب و تصمیماتشان را با چالش روبرو کرده؟

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل، تازه‌ترین صحبت‌های سفیر هند در امریکا نشان می‌دهد که نه. هارش واردهان شرینگل، چهارشنبه در حاشیه یک رویداد که بنیاد هریتیج در واشنگتن برگزار کرده بود به خبرنگار خبرگزاری روسی اسپوتنیک گفته که منافع هند از تحریم نفتی ایران ضربه خورده چرا که آنها برای پیدا کردن نفتی به کیفیت و قیمت نفت خام ایران به دردسر افتاده‌اند. احتمالا واردهان و تمام جمعیت 1.393 میلیاردی هند عاشق چشم و ابروی ایران نیستند و منظور از این حرف‌ها می‌تواند گرفتن امتیاز بیشتر از امریکا باشد، اما با همین پیش فرض باز هم بیان چنین سخنانی از زبان سفیر هند در امریکا چیزی نیست که بشود ساده از آن گذشت و تحلیلش نکرد؛ به ویژه اگر سلسله اتفاق‌هایی که می‌تواند با قرار گرفتن در کنار هم به این موضع‌گیری منتج شده باشد را در نظر بگیریم. اما بگذارید قبل از اینکه به این موضوع برسیم کمی به این موضوع بپردازیم که اساسا «چرا» باید پیدا کردن جایگزین نفت خام برای هند کار سختی باشد؟ کاخ سفید در بیانیه‌ای که 2 می‌برای اعلام تمدیدنکردن معافیت‌ها منتشر کرد عنوان کرد با کمک عربستان و امارات نیازی به نفت خام ایران نخواهد بود. حالا این ادعا نقض شده است؟

 پاسخ کمی به شناخت ماهیت کار یک پالایشگاه نفتی نیاز دارد. برای اینکه توضیح کامل و جامع باشد از دکتر فریدون برکشلی که سال‌ها در صنعت نفت و حوزه بین‌الملل آن کار کرده خواستیم در این مورد توضیح بدهد. آقای برکشلی طی ایمیلی به درخواست ما می‌نویسد: «پالایشگاهی که سال‌ها از نوعی نفت خام با مشخصات خاص استفاده کرده و بعضا طراحی آن برپایه آن مشخصات بوده، برای تغییر نفت خام مصرفی خود باید تغییراتی را اعمال کند که هزینه و زمان نیاز دارد و در مواردی به مرور زمان تغییرات مشکلات جدیدی را آشکار می‌سازد.»

مشخصات نفت خام در حالت کلی‌اش را می‌شود در درجه API یا سبک و سنگینی‌اش خلاصه کرد، برای ساده شدن می‌توانیم فکر کنیم که این هم مثل هر کالای دیگری چند شکل و نوع مختلف دارد، آقای برکشلی در توضیح نیاز پالایشگاه‌ها به نوع خاص نفت خام این طور می‌گوید: «بحث فقط درجه‌ای. پی.‌ای (API) یا میزان سبک و سنگینی نیست. درجه خلوص، میزان گوگرد، نمک، فلزات و شاید مهم‌ترین بلندینگ (Blending) برای مشتری یعنی پالایشگاه خاص و تاثیر آن روی ارزش نت بک (Net-Back Value) یا نسبت و درصد انواع فراورده‌هایی که از پالایش یک بشکه نفت خام به دست می‌آید، همه و همه مهم هستند. به همین دلیل است که پالایشگاه‌های بزرگ، از واسطه‌ها خرید نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند که از تولید‌کننده اصلی خرید منظم و مستمر داشته باشند.»

 نقش تاریخی نفت ایران در پایین‌دستی هند

برای درک بهتر اینکه صحبت‌های سفیر هند در امریکا درباره متضرر شدن هند از تحریم نفت ایران چرا مطرح شدند نگاهی به تاریخ صنعت پالایشگاه‌سازی در هند، اطلاعاتی بسیار جالب را نشان می‌دهد. فریدون برکشلی به این موضوع پرداخته و عنوان می‌کند: «هندوستان اساسا صنعت پایین دستی خود را با نفت خام سنگین ایران شروع کرد که بعدا، شرکت نفت با مخلوط کردن میعانات گازی (LPG) یا نفت خام سبک با‌ای. پی.‌ای. ۳۴-۳۵ نوعی نفت خام با عنوان Iranian Medium به پالایشگاه مدرس در جنوب هند صادر کرد. ایران در سال 1976، معادل ۲۸ درصد از سهام پالایشگاه مدرس را خریداری کرده بود و قصد داشت سهم خودرا افزایش دهد. در سال ۱۹۸۳ که پارلمان هندوستان مشارکت خارجی در صنایع پالایشی هند را ممنوع کرد، فقط برای ایران، تبصره‌ای گذاشت و ایران را از شمول ممنوعیت در مدرس معاف کرد»

طبق صحبت‌های دکتر برکشلی در دوره قبلی تحریم‌های شورای امنیت برعلیه صنعت نفت ایران، شرکت نفتی ریلاینس (Reliance) خودش یک شرکت واسطه با نام و مشخصات متفاوت درست کرده بود که نفت خام مورد نیاز را از شرکت ملی نفت خریداری می‌کرد.

 ‌چرا موضوع هند می‌تواند متفاوت باشد؟

دلایل تکنیکی که می‌تواند هند را از تحریم نفتی ایران متضرر کند احتمالا برای خیلی از پالایشگاه‌های خریدار نفت ایران در کشورهای دیگر هم صدق می‌کند، در واقع ماجرا ساده است، اگر خرید نفت خام ایران برای آنها صرفه نداشت و مناسب نبود طبیعتا تا همین حالا دلیلی نداشت آن را جایگزین نکرده باشند، قبل از اینکه تحریمی بخواهد وجود داشته باشد، در مورد هند ولی چند عامل دیگر هم هست که باعث شده است بعضا صدای افکار عمومی در این کشور در بیاید. همین هفته پیش گمرک چین آمار رسمی واردات و صادراتش را اعلام کرد. این گزارش «رسما» اعلام می‌کرد این کشور در ماه ژوئن روزانه 209 هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است، این آمار افتی قابل توجه نسبت به واردات مدت مشابه سال قبل چین از ایران داشت ولی به هر حال رسما و علنا اعلام کرده بود چین کاری را ادامه می‌دهد که امریکا آن را علنا منع کرده و غیرقانونی اعلام کرده است. از یک طرف دیگر ترکیه هم حالا نه به پررنگی چین اما هم قرارداد واردات گازش از ایران را ادامه داده و هم گوشه و کنار خبر واردات نفت خامش حداقل در ماه می‌منتشر شده است. این آش وقتی شورتر می‌شود که عراق هم برای واردات گاز طبیعی از ایران معافیت گرفته باشد.  تصور کنید شما در کشوری زندگی می‌کنید با بالای 1 میلیارد نفر جمعیت که بخش مهمی از انرژی مورد نیازش باید از کشورهای دیگر وارد شود، و اینجا هر یک روپیه ارزش خاص خودش را پیدا می‌کند، آن وقت به خاطر تحریم امریکا هزینه‌ای که تا ماه قبل در کسب و کارتان برای واردات نفت گذاشته بودید تغییر می‌کند و معادلات به هم می‌ریزد. در همین موقعیت که دارید اعداد و ارقام را بالا و پایین می‌کنید خبر معاف شدن عراق برای واردات گاز از ایران منتشر می‌شود، طبیعتا با خودتان فکر می‌کنید اگر آنها توانستند چرا هند نتوانسته است معاف شود؟  برای اینکه بدانید چنین سوالاتی واقعا نزد افکار عمومی این کشور اکنون به وجود آمده کافیست به مقاله‌ای که اوایل مرداد ماه در نشریه کشمیرتایمز منتشر شد توجه کنید؛ نگارنده این مطلب مستقیما گفته بود اگر عراق توانسته از تحریم معاف شود چرا هند نتواند؟ او عنوان کرده بود هند باید امریکا را متقاعد کند که رابطه‌اش با تهران از تحریم‌ها متاثر نشود. نویسنده حتی عینا نوشته بود که هند هم باید مثل عراق و ژاپن و ترکیه پیشنهاد میانجیگری بین ایران و امریکا را بدهد. اینجا تقریبا می‌شود مطمئن شد که ماجرا برای هند احتمالا فقط چند صد هزار بشکه نفت ساده نیست، موضوع افق دراز مدتی است که برای ساکنان این کشور و سیاست‌گذارانش اهمیت دارد. این چیزی است که آقای برکشلی هم به آن باور دارد، هم از منظر به خصوص نفت و هم از منظر سیاست بین‌الملل. او می‌نویسد: «هند واردات نفت خام سبک و فوق سبک خودرا متوجه امریکا کرده است، اما برای نفت خام سنگین و متوسط، نگاه بلندمدتش متوجه ایران است.» قبل از اینکه به موضوع روابط بین‌الملل برسیم این نکته مهم هم باید یادآوری شود که ایران بزرگ‌ترین تامین‌کننده اوره به بازار هند است. اوره در تهیه کودهای شیمیایی مصرف مهمی دارد و هند برای کشاورزی خود نیاز مبرمی به اوره ایران با مشخصات خاص دارد.

 تهران-دهلی نو 2 هزار و 544 کیلومتر

پایتخت ایران و هندوستان فاصله‌ای طولانی دارند، اما حداقل دهلی نو برای ورود به بخش‌هایی از کره خاکی به کلید دروازه تهران نیاز دارد. فریدون برکشلی در تحلیل نوع رابطه تهران-دهلی نو در سیر تاریخی و سال‌های اخیرش می‌گوید: «سال 1983 به نظر ما می‌آمد دلیل مجاز شمردن ایران برای مشارکت خارجی در پالایشگاه‌ هند این بود که دهلی نو تلاش داشت به تهران نزدیک شود و جمهوری اسلامی از پاکستان دور شود» سیاستی که از نظر این تحلیلگر و مدیر نفتی پرسابقه هنوز هم از میان نرفته است: «البته دهلی نو، سیاست نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران به منظور جلوگیری از نزدیکی بیشتر اسلام‌آباد با ایران را کماکان در برنامه‌های دیپلماسی منطقه‌ای خود دارد و نمی‌خواهد که تهران را نسبت به خود بدبین سازد.»

جدا از ماجرای پاکستان، ورود به بازار آسیای میانه و به ویژه افغانستان هم چیزی است که هند برای نایل شدن به آن نمی‌تواند تهران را چندان مکدر کند. این ماجرا در مقاله کشمیر تایمز هم بخشی از مطلب را به خود اختصاص داده بود، نویسنده یادداشت که مشخص بود از وضع فعلی هند در منطقه چندان راضی نیست عنوان کرده بود: « اسلام‌آباد جلوی دسترسی هند به افغانستان، یک عضو دیگر این مجمع را گرفته است. ولی ایران که یک کشور جنوب آسیایی نیست به هند پیشنهاد داده از بندر چابهار آن استفاده کرده و کالاهای خود را به افغانستان برساند». اهمیت این ماجرا به مقداری است که آقای برکشلی هم احتمالا بدون اینکه این مقاله را خوانده باشد به آن اشاره کرده است، او می‌نویسد: «هند برای ورود به بازار آسیای میانه و افغانستان نیازمند حمایت ایران است. در واقع ایران و هند، دارای اقتصاد، تجارت و ساختار انرژی مکمل یکدیگرند. در واقع هیچ یک از کشورهای منطقه به میزان ایران و هند با یکدیگر مجموعه نمی‌دهند.»هند در بندر چابهار سرمایه‌گذاری‌های زیادی کرده است، کمی آن سو‌تر در نزدیکی همسایگی ایران و عربستان هم هند سال‌هاست امید دارد بتواند میدان گازی فرزاد B که بخشی از یک میدان گازی مشترک بین ایران و عربستان است را توسعه بدهد که البته تا امروز پیشنهاد مالی طرف هندی مورد قبول طرف ایرانی قرار نگرفته و این روزها هم که احتمالا به بن‌بست تحریم خواهد خورد. رفتار طرف هندی در این پروژه اما جالب بوده آنها سال‌های سال برایش صبر کردند و بارها نامه‌نگاری که خب اگر هدف صرفا یک پروژه باشد آنقدرها منطقی به نظر نمی‌رسد اما وقتی روی علامت منفی ذره‌بین کلیک کنیم هم این ماجرا هم اعتراض سفیر هند در امریکا شکل منطقی‌تری به خود می‌گیرد.