۰ نفر

ال‌ان‌جی آمریکا قربانی تنش‌زایی ترامپ

۷ خرداد ۱۳۹۸، ۷:۱۰
کد خبر: 356096
ال‌ان‌جی آمریکا قربانی تنش‌زایی ترامپ

نشریه فوربز در گزارشی خواندنی به این موضوع که چطور بالاگرفتن جنگ تجاری امریکا و چین در صورت تداوم بازار ال ان جی امریکا در چین و پروژه‌های این صنعت در امریکا را به ورطه نابودی می‌کشاند، ‌پرداخته است.

در همین ارتباط این روزنامه آمار کشتی‌هایی که ال ان جی امریکا را در سال‌های اخیر به چین بردند بررسی کرده تا ردپای تنش‌های تجاری در روند آن را بیابد و در نهایت این موضوع مورد توجه قرار گرفته است که آیا در صورت کمرنگ شدن سهم ال ان جی امریکا در چین، به دست آوردن این سهم برای ایران منفعت خواهد داشت؟

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل، قرار بود تنش‌های تجاری میان چین و امریکا در این ماه کاهش یابد، اما در عوض این تنش‌ها در جهت معکوس اخذ عوارض سنگین از کالاها حرکت کردند. در اوایل ماه جاری (10 مه) پس از آنکه چین و امریکا در دستیابی به یک توافق تجاری به موفقیت نرسیدند، دونالد ترامپ، رییس‌جمهور ایالات متحده تعرفه واردات کالاهای چینی به ارزش 200 میلیارد دلار را از 10 درصد به 25 درصد افزایش داد و بازار را شگفت‌زده کرد.پس از این تصمیم امریکا، همانطور که بازار انتظار داشت، چین با اعلام برنامه‌هایی برای افزایش مالیات بر واردات کالاهای امریکایی به ارزش 60 میلیارد دلار از اول ژوئن با اقدامات دونالد ترامپ مقابله به مثل کرد و تمرکز بازار به ناچار به صادرات انرژی از ایالات متحده به چین معطوف شد.

با وجود آنکه صادرات نفت خام شیرین و عمدتأ سبک امریکا به آسیا به سبب کاهش تولید نفت در مالزی و اندونزی می‌تواند مقاصد دیگری در شرق جهان پیدا کند، اما تأثیر تنش‌های تجاری طولانی‌مدت بر صادرات ال‌ان‌جی این کشور به چین ممکن است به میزان غیرقابل تصوری زیاد باشد.بر اساس گزارش وبسایت تحلیلی «ریستاد انرژی» پیش‌بینی می‌شود تقاضای ال‌ان‌جی چین از 53 میلیون تن در سال 2018 به 95 میلیون تن در سال 2025 برسد که این رقم مقام بزرگ‌ترین واردکننده ال‌ان‌جی دنیا را برای این کشور حفظ می‌کند. در عین حال، ایالات متحده امریکا سریع‌ترین رشد جهان را در صادرات ال‌ان‌جی دارد و بر اساس پروژه‌های تعیین شده تا سال 2025 حجم صادرات آن 84 میلیون تن در سال برآورد می‌شود.

پس از آنکه پکن اعلام کرد که عوارض واردات ال‌ان‌جی از امریکا را نیز در کنار سایر کالاها از 10 درصد به 25 درصد افزایش خواهد داد، در حال حاضر ممکن است که به صورت بالقوه فرصت آرمانی پیش روی ال‌ان‌جی به سرعت از بین برود.ممکن است سرانجام اتفاق خاصی رخ ندهد و حرارت میان واشنگتن و پکن فروکش کند، اما وضعیت کنونی هیچ سودی برای اسپانسرهای پروژه‌های ال‌ان‌جی امریکایی که در آغاز راه شکار بازار آسیا و چین هستند، ندارد.  سیندره ناتسون، تحلیلگر ارشد گروه بازار گاز «ریستاد انرژی» می‌گوید که افزایش تعرفه‌های تجاری احتمالأ موجب سرگردانی اضافی برای پروژه‌های ال‌ان‌جی ایالات متحده امریکا می‌شود که در حال حاضر منتظر تصمیمات نهایی سرمایه‌گذاری هستند.

علاوه بر این، با قیمت‌های پایین فعلی گاز طبیعی که در امریکا زیر 3 دلار در هر یک میلیون واحد حرارت انگلیس (MMbtu معادل یک میلیون و 60 هزار ژول انرژی) است، می‌توان انتظار داشت که پروژه‌های پرهزینه با تعویق در تصمیمات نهایی سرمایه‌گذاری روبرو می‌شوند و تشدید تنش‌های تجاری در زمانی بدتر از حال حاضر نمی‌توانست به وجود بیاید.ناتسون افزود: «بسیاری از این پروژه‌ها نیاز به قراردادهای بلندمدتی برای تأمین منابع مالی به منظور توسعه خود دارند. ما انتظار داریم که چین یکی از بزرگ‌ترین مشارکت‌کنندگان در حمایت از پروژه‌های سال‌های آتی ال‌ان‌جی باشد و تا زمانی که این جنگ تجاری ادامه می‌یابد، تمایل به امضای قراردادهای جدید با پروژه‌های ایالات متحده وجود نخواهد داشت.»به عنوان مثال، کمپانی‌های «چنیر انرژی» (شرکت امریکای) و «سینوپک» (شرکت چینی) در اواخر سال گذشته موافقت کردند که در سال 2023، قراردادی 20 ساله که 2 میلیون تن ال‌ان‌جی به چین عرضه می‌کند را آغاز کنند. ناتسون در این رابطه می‌گوید: «اگر تنش‌های تجاری حل می‌شدند، این معامله می‌توانست امضا شود، اما از آنجا که این تنش‌ها بیشتر شدند، معامله امضا نشد.» هر چه این وضعیت بیشتر طول بکشد، بطور بالقوه پروژه‌های توسعه ال‌ان‌جی در خارج از ایالات متحده امریکا می‌توانند برای واردکنندگان چینی جذاب‌تر شوند. به همین دلیل است که قراردادهای گازی مبتنی بر شاخص‌های نفتی در کشورهایی مانند استرالیا، قطر، موزامبیک و پاپوآ گینه نو شایع‌تر هستند تا قراردادهای مبتنی بر شاخص «هنری‌هاب» که در امریکا رواج دارد. ناتسون نتیجه‌گری می‌کند که «این تفاوت بدان معناست که پروژه‌های غیر‌امریکایی از نظر قیمت‌های خرده‌فروشی (تحویلی) رقابتی‌تر هستند و بنابراین چین می‌تواند در هنگام مذاکره در مورد قراردادهای جدید، قدرت چانه‌زنی بیشتری داشته باشد.»

بر اساس گزارش رویترز، در سال 2018، 27 کشتی حامل ال‌ان‌جی از ایالات متحده به مقصد چین حرکت کرد که در مقایسه با 30 کشتی در سال 2017 تعداد کمتری بود. گذشته از این، در سال 2018 اکثر کشتی‌های حامل ال‌ان‌جی امریکا قبل از شروع جنگ تجاری میان دو کشور و در نیمه نخست سال به چین فرستاده شدند. تعداد کشتی‌های ارسال شده در نیمه نخست این سال 18 تانکر بوده است، در حالی که در نیمه دوم سال تنها 9 تانکر حامل ال‌ان‌جی به مقصد چین فرستاده شد. همچنین آمار کشتی‌های گاز مایع طبیعی (ال‌ان‌جی) ارسال شده از امریکا به چین در سال 2019 تا زمان انتشار گزارش رویترز (2 ماه پیش) فقط یک تانکر بوده است. چین در سال 2017 با وارد کردن گاز ال‌ان‌جی ایالات متحده به ارزش 447 میلیون دلار یا 15 درصد از حجم صادرات ال‌ان‌جی امریکا، تبدیل به سومین خریدار بزرگ سوخت از ایالات متحده شده بود.

مقایسه صادرات گاز ال‌ان‌جی امریکا به جهان و چین در دو سال 2017 و 2018 کاهش تمایل چین به این فراورده سوختی ایالات متحده را مشخص می‌کند. ایالات متحده امریکا در سال 2018 در مجموع 319 کشتی گاز مایع ال‌ان‌جی به جهان صادر کرد و سهم صادرات به چین 27 کشتی بوده است، در حالی که این کشور در سال 2017 تعداد 205 کشتی ال‌ان‌جی به جهان صادر کرد و سهم صادرات به چین 30 کشتی بوده است.

بر اساس آمار سالانه اداره اطلاعات انرژی امریکا، ایالات متحده در سال 2018 علاوه بر چین به کشورهای آرژانتین، باهاماس، باربوداس، برزیل، شیلی، کلمبیا، جمهوری دومینیکن، مصر، فرانسه، یونان، هند، رژیم صهیونیستی، ایتالیا، جامایکا، ژاپن، اردن، کویت، مالت، مکزیک، هلند، پاکستان، پاناما، لهستان، پرتغال، سنگاپور، کره جنوبی، اسپانیا، تایوان، ترکیه، امارات متحد عربی و بریتانیا نیز گاز طبیعی مایع ال‌ان‌جی صادر کرده است. چین نیز علاوه بر امریکا، از کشورهای استرالیا، قطر و مالزی نیز گاز طبیعی مایع ال‌ان‌جی خریداری می‌کند.

  تاثیر بر ایران

در ایران هنوز تولید ال‌ان‌جی در شکل انبوه به حالت عملیاتی در نیامده است، بخشی از این وضعیت به مزیت رقابتی شدید صادرات نفت به صادرات گاز برمی‌گردد. مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی ایران در گزارشی که در سال 96 منتشر شد در این مورد می‌نویسد: « صادرات گاز نسبت به صادرات نفت دارای سود پایین‌تری است؛ چراکه صادرات گاز) به هر دو روش خط لوله و ال.ان.جی (نسبت به صادرات نفت فر آیند هزینه بر است. بنابراین در مقایسه صادرات نفت و گاز، صادرات نفت اولویت دارد؛ لذا بطور کلی هرچه گاز در داخل کشور به مصارف مختلف انرژی برسد مطلوبیت بیشتری دارد» اما این به این معنا نیست که ایران تمایلی برای صادرات ال ان جی ندارد. در همین گزارش پژوهشگران مجلس می‌نویسند: «اقتصادی‌ترین گزینه صادراتی ایران، صادرات گاز به روش خط لوله به بازار منطقه به دلیل نزدیکی جغرافیایی و در نتیجه کاهش هزینه‌های صادرات و پس از آن صادرات به روش ال.ان.جی به شرق آسیا به دلیل قیمت‌های بالای خرید گاز در این منطقه است.»

در بخش دیگر این گزارش با تاکید بر اینکه صادرات گاز به روش ال ان جی مفهوم «بازار جهانی گاز» را در مقابل «بازار منطقه‌ای» نمایندگی می‌کند آمده است: « جهانی شدن بازار گاز به نوبه خود تبعاتی را در سمت عرضه و تقاضای این منبع انرژی به دنبال دارد؛ به نحوی که این موضوع موجب تامین پایدار گاز کشورهای طرف تقاضا و کاهش قیمت گاز در سطح جهان می‌شود. بنابراین افزایش تجارت به روش ال.ان.جی و به تبع آن جهانی شدن بازار گاز یک راهبرد مطلوب برای کشورهای طرف تقاضا است.» سیاست‌گذاران در ایران به این دلیل که قابلیت اعمال تحریم در بازار ال‌ان‌جی بالاست بر گسترش بازار گاز در منطقه تاکید دارند اما کمرنگ‌شدن نقش ال‌ان‌جی امریکا در چین که شریک استراتژیک ایران است، در صورتی که چیزی جز یک اثر گذار باشد، احتمالا حداقل روی کاغذ برای ایران نیز فرصتی در صادرات به چین فراهم می‌کند. میان سه طیف مختلف تئوری‌پردازان درباره روش‌های صادرات گاز ایران، تقریبا این توافق وجود دارد که اگر بنا باشد ایران شانس خود در صادرات ال‌ان‌جی را امتحان کند، این شانس در آسیای شرقی و هند خواهد بود.