۰ نفر

سه‌گانه ناممکن اقتصاد؛

ثبات نرخ ارز، استقلال پولی و جریان آزاد سرمایه؛ سه پادشاهی که در یک اقلیم نگنجند!

۲۱ مهر ۱۴۰۱، ۱۶:۳۲
کد خبر: 673776
ثبات نرخ ارز، استقلال پولی و جریان آزاد سرمایه؛ سه پادشاهی که در یک اقلیم نگنجند!

آنطور که مشخص است، سیاست‌گذاران چین نسبت به سقوط یوان (واحد پول چین) زیاد نگران نیستند. برخی معتقدند که دلیل این آرامش این است که آنها یاد گرفته‌اند که چگونه با کاهش ارزش پول ملی خود کنار بیایند و فقط زمانی واکنش جدی نشان خواهند داد که ارزش پول ملی آنها سقوط کند.

اقتصادآنلاین – عاطفه حسینی؛ به گزارش اکونومیست، در سال ۱۹۸۸ پل کروگمن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل نوشت که «نسبتا محتمل است که جهان به زودی از نرخ ارز شناور آزادانه دور شود». در عوض، دولت‌ها سیستمی از «مناطق هدف گسترده» را در پیش می‌گیرند، با این امید که جلوی سرگردانی ارزهای خود را در بالاتر یا پایین‌تر از نرخ ارز ثابت بگیرند.

کروگمن اشتباه می‌کرد، اما نسخه‌ای از این آینده را می‌توان در چین دید. هر روز صبح، بانک مرکزی چین، نرخ مبادله‌ای را برای یوان تعیین می‌کند که به عنوان «تثبیت» شناخته می‌شود، واحد پول چین می‌تواند هر روز ۲ درصد بالاتر یا کمتر از این نرخ شناور باشد. این منطقه تثبیت باریک‌تر از آن چیزی است که آقای کروگمن انتظار داشت و نقطه وسط آن هر روز صبح با گام‌های گسسته تغییر می‌کند. با این حال، به اندازه کافی مشابه است که اقتصاددانان دانشگاه هامبورگ آن را «سیستم نوار متحرک کروگمن» به شکل پلکانی نامیده‌اند.

شیب پله‌های این سیستم پلکانی اخیراً تند بوده است. از اواسط آوریل، ارزش یوان در برابر دلار حدود ۱۰ درصد کاهش یافته است؛ افتی که به علت تعیین نرخ مبادله‌ای برای یوان (تثبیت) کمتر شده اما متوقف نشده است. در مسیر سقوط، ارز از آستانه‌های روانی مهمی عبور کرد. در ماه اوت از ۶.۸ در برابر دلار عبور کرد، نزدیک به سطحی که یوان پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ در آن ثابت بود، در ۲۶ سپتامبر نیز بانک مرکزی برای اولین بار از مراحل اولیه همه‌گیری کووید-۱۹، قیمت دلار را بیش از هفت یوان تعیین کرد.

دلیل این روند نزولی مشخص است؛ فدرال رزرو آمریکا برای مهار تورم، نرخ بهره را به شدت افزایش داده است. برای تثبیت یوان، بانک مرکزی چین می‌تواند همزمان نرخ بهره را افزایش دهد، اما سیاست پولی سخت‌‌گیرانه‌تر در تضاد با نیازهای اقتصاد ضعیف چین است که با رکود دارایی و کنترل‌های شدید کووید، مواجه شده است.

اما سوال اساسی این است که انتهای این سیستم پلکانی کجاست و فرود چقدر مطمئن خواهد بود؟ برخی از تحلیلگران از تکرار سال ۲۰۱۵ بیم دارند؛ زمانی که کاهش ارزش یوآن به خوبی اجرا نشد و باعث خروج سرمایه و همچنین تضعیف بیشتر ارز شد.

اما تکرار چنین پیامدی برای اقتصاد چین بعید است؛ یوان دیگر بیش از حد ارزش‌گذاری نمی‌شود، منطقه هدف آن بهتر مدیریت و کنترل سرمایه آن بهتر اجرا می‎شود. در گذشته، چین ارز خود را به دلار متصل نگه می‌داشت، زیرا می‌ترسید که کاهش محسوس باعث هجوم فروش پول ملی شود. کاهش یوان در برابر دلار اکنون کمتر احتمال دارد که بی‌نظم شود. به همین دلیل، چین تلاش کمتری برای جلوگیری از آن خواهد کرد.

در ارزیابی انتخاب‌های ارزی چین، اقتصاددانان گاهی اوقات به «سه‌گانه ناممکن» استناد می‌کنند. یک کشور ممکن است خواهان ثبات نرخ ارز، استقلال پولی و جریان آزاد سرمایه باشد، اما تنها دو مورد را می‌تواند داشته باشد. کشورهای ثروتمند معمولاً انتخاب‌های روشنی دارند، اما همانطور که جاشوا آیزنمن از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی اشاره کرده، اقتصادهای نوظهور دوسوگراتر هستند.

بسیاری از اقتصادهای نوظهور، مواضع متفاوتی را اتخاذ می‌کنند و هیچ یک از این سه هدف را به طور کامل قبول و یا رد نمی‌کنند. برای مثال با اعمال کنترل‌های محدود بر سرمایه، آنها می‌توانند تا حدودی ثبات نرخ ارز خود را ایجاد کنند، بدون اینکه کاملاً از استقلال پولی چشم‌پوشی کنند.

چین بیش از سایر کشورها، تحقق هدف ثبات نرخ ارز را در دستور کار خود قرار داده است. یوان نسبت به روپیه هند نوسان کمتری داشته است، چه برسد به راند آفریقای جنوبی یا رئال برزیل. اما چین نیز کنترل‌های سرمایه شدیدتری را به‌ویژه از سال ۲۰۱۵ اتخاذ کرده و چنین سیاستی می‌تواند ناکارآمد و ناخوشایند باشد، با این حال، از منظر سه‌گانه ناممکن، غیرقانونی نیست.

چین همچنین می‌تواند از بنیان‌های اقتصادی آسوده خاطر شود. با وجود ایزوله بودن از نیروهای بازار، نرخ ارز آن نسبتا خوب قیمت‌گذاری می‌شود؛ به گفته موسسه مالی بین‌المللی در صورت تعدیل با تورم، حدود ۱۰ درصد کمتر از ارزش اصلی آن است و امسال نیز در برابر سبد گسترده‌تری از ارزها ثابت مانده است. بنابراین اگر فقط بنیان‌های اقتصادی در نظر گرفته شود، نباید سقوط کند.

متاسفانه بازارهای مالی به چنین محاسباتی احترام نمی‌گذارند. همانطور که ژو شیائوچوان، رییس وقت بانک مرکزی چین در سال ۲۰۱۶ بیان کرد: «تعداد کمی به بنیان‌های اقتصاد توجه خواهند کرد... در زمان آشفتگی». انتظارات کاهش ارزش یوان، مستقل از وضعیت زیربنایی اقتصاد، می‌تواند خود محقق‌شونده باشد.

آقای کروگمن نشان داد که مناطق هدف، در صورتی که معتبر باشند، می‌توانند با تبدیل سفته‌بازان به ثبات‌سازان، این مشکل را بهبود ببخشند. با رسیدن نرخ ارز به پایین منطقه، فضای آن برای کاهش بیشتر محدود می‌شود. با دانستن این موضوع، سفته‌بازان آن را به وسط برمی‌گردانند. صرف چشم‌انداز مداخله توسط مقامات می‌تواند مداخله واقعی را غیر ضروری کند.

این سیاست در سال ۲۰۱۵ در چین تاحدی به دلیل نحوه شکل‌گیر پله‌ها کارساز نبود. در آن زمان قرار بود قیمت هر روز صبح، ارزش ارز را در پایان جلسه معاملاتی قبلی منعکس کند. بنابراین هرگونه کاهش سوداگرانه در طول معاملات می‌تواند در اصلاح صبح روز بعد گنجانده شود. در هر روز، منطقه ممکن است سفته‌بازان را محدود کند. اما از یک روز به روز دیگر، سفته‌بازان می‌توانند منطقه را جابجا کنند.

برای بازگرداندن ثبات و اعتبار، چین بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود را در سال ۱۶-۲۰۱۵ فروخت و کنترل سرمایه خود را با شدت بیشتری اعمال کرد. این یک "عامل ضد چرخه‌ای" مرموز را در محاسبه نرخ صبحگاهی معرفی کرد که برای خنثی‌کردن هرگونه حرکت سفته‌بازانه طراحی شده بود. همچنین یک ذخایر الزامی بر بانک‌ها تحمیل کرد که شرط‌بندی علیه یوان را گران‌تر کرد. این الزام در سال ۲۰۲۰ حذف و ماه گذشته بازیابی شد.

با اتخاذ این اقدامات، اکنون چین مطمئن‌تر به نظر می‌رسد که یوان می‌تواند در برابر دلار سقوط کند، بدون اینکه این سقوط خود تقویت‌کننده شود. به همین دلیل، اکنون به نظر می‌رسد که یوان کمتر به واحد پول آمریکا لنگر شده است. اقتصاددانان به چگونگی تقلید وفاداری یوان از حرکات دلار در برابر سایر ارزها نگاه کرده‌اند. در روزهای سیاه سال ۲۰۱۵، یوان یک به یک حرکت کرد. به گفته چن ژانگ از دانشگاه ملی سنگاپور و همکارانش، در سال های اخیر، نفوذ دلار به طور پیوسته کاهش یافته و از یک به حدود ۰.۳ رسیده است.

چین ممکن است در یک دوره فشار مالی شدید، ارزش واحد پولی خود را محکم‌تر به دلار پیوند بزند، اما در غیر این صورت بعید است که برای دفاع از ارزش یوان در برابر دلار مداخله جدی کند. اگر ارزش یوان به طور پیوسته کاهش یابد، سیاست‌گذاران کشور اهمیتی نمی‌دهند، مگر در زمانی که سقوط کند.