۰ نفر

اکونومیست بررسی کرد؛

چرخش سیاست ها در چین؛ کوچک شدن بخش خصوصی یا انقلاب اقتصادی جدید؟

۲۱ مرداد ۱۴۰۱، ۱۷:۲۹
کد خبر: 659997
چرخش سیاست ها در چین؛ کوچک شدن بخش خصوصی یا انقلاب اقتصادی جدید؟

ثروتمندترین مرد چین اکنون ژونگ شانشا، صاحب شرکتی است که آب معدنی و نوشیدنی چینی می‌سازد، این درحالی است که در سال‌های گذشته معمولا چنین عنوانی به صاحبان غول‌های فناوری تعلق می‌گرفت. کارآفرینان از پنج سال اول رهبری آقای شی، به عنوان دوران اوج کسب‌وکار خصوصی یاد می‌کنند، اما طی پنج سال گذشته، سیاست‌های اقتصادی و فضای کسب و کار در چین شروع به تغییر کرده است.

اقتصادآنلاین – عاطفه حسینی؛ به گزارش اکونومیست، شی جین پینگ، رییس جمهوری چین، یک طرح جامع برای این کشور دارد. هدف نهایی طرح این است که چین ابرقدرت غالب قرن بیست و یکم باشد، طرحی که هم جای تحسین دارد و البته هم جای ترس و نگرانی. افزایش روزافزون فعالیت‌های تهدیدآمیز چین حس ترس را افزایش می‌دهد و در مقابل برای تحسین این ناشی از رشد اقتصادی و فناوری در این کشور است. در اینجا، طرح آقای شی شامل تغییر شکل شرکت‌های خصوصی است.

در ابتدا، این اقدام برای تجارت دردناک بوده است. سرکوب شرکت‌های اینترنتی موفق، حدود ۲تریلیون دلار از ارزش بازار جمعی آنها را از بین برده است. در ۴آگوست، علی بابا، یک غول تجارت الکترونیک، اولین کاهش سه ماهه درآمد خود را گزارش کرد. یک روز قبل از آن و شرکت مالی وابسته به آن، یعنی آنت گروپ نیز کاهش سود را نشان داد، بطوریکه جک ما که یکی از بنیانگذاران هر دو شرکت بود، ممکن است به زودی کنترل آنت گروپ را واگذار کند. دارایی خالص او در دو سال گذشته بیش از ۲۰میلیارد دلار کاهش یافته است. سرمایه هوی کایان، بنیانگذار اورگراند، یک غول املاک نیز از ۴۰میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ به ۶ میلیارد دلار سقوط کرده است. ماه گذشته کارلوس تاوارس، رییس یک شرکت خودروسازی گفت که پس از شکایت از "مداخله سیاسی فزاینده" از یک جوینت ونچر چینی خارج خواهد شد.

با این حال، وضعیت در چین بسیار پیچیده‌ است زیرا حتی زمانی که برخی از کسب و کارها آسیب می‌بینند، برخی دیگر در چین تحت رهبری آقای شی رونق می‌گیرند. بر اساس گزارش بلومبرگ، شرکت‌ها در سال جاری تاکنون رکورد ۵۸میلیارد دلاری را در عرضه‌های عمومی اولیه در سرزمین اصلی چین جذب کرده‌اند، در حالی که این رقم در آمریکا تنها ۱۹ میلیارد دلار و در هنگ کنگ ۵میلیارد دلار است.

بر اساس گزارش‌ها، ۱۰۰۰شرکت دیگر برای عرضه عمومی صف کشیدند. گروه جدیدی از سرمایه داران نیز در حال ظهور است. بر اساس داده‌های بلومبرگ، ده نفر از ثروتمندترین افراد چین از ابتدای سال ۲۰۲۰ تاکنون ۱۶۷میلیارد دلار ثروت خالص جمع‌آوری کرده‌اند. در چند هفته گذشته اکونومیست با چند تن از این ثروتمندان جدید صحبت کرده است و آنها به طرز شگفت‌انگیزی از شرایط رضایت دارند.

بخش خصوصی چین در قرن حاضر از یک بخش راکد به یکی از پویاترین بخش‌های اقتصادی جهان تبدیل شده است. طبق گزارش موسسه اقتصاد بین‌الملل پترسون که یک اندیشکده آمریکایی است، تا سال ۲۰۲۰، شرکت‌های خصوصی بیش از نیمی از سرمایه بازار  ۱۰۰شرکت بزرگ بورسی چین را به خود اختصاص داده‌اند، در حالی که یک دهه قبل از آن، کمتر از یک دهم این میزان در این بخش سرمایه‌گذاری شده بود. بخش خصوصی از هر پنج کارگر شهری، چهار نفر را استخدام می‌کند که حدودا شامل ۱۵۰میلیون نفر می‌شود. بر اساس رتبه‌بندی فور، ۳۲ شرکت خصوصی چینی درآمدی به اندازه ۵۰۰تا از بزرگترین شرکت‌های جهان دارند، این درحالی است که در سال ۲۰۰۵، هیچ شرکت خصوصی چینی در چنین وضعیتی قرار نداشت.

این حرکت انقلابی از مائوئیسم به بازارها، طولانی و دشوار بوده است. به گفته ژنگ چونیینگ که در آن زمان یکی از کارمندان دولت در استان لیائونینگ بود، تا سال ۱۹۹۲ به کارآفرینان با تحقیر نگاه می‌شد. اما مقامات چینی در مورد تغییر صحبت می‌کردند و رهبر بیمار آن، دنگ شیائوپینگ بر تعهد دولت به اصلاحات اقتصادی تاکید کرده بود. دولت محلی لیائونینگ شروع به تشویق مقامات و اعضای حزب کمونیست کرد تا شرکت‌های خود را راه‌اندازی کنند. آقای ژنگ با همسر و خواهرش صاحب یک مغازه کوچک شد که لباس‌های وارداتی از هنگ کنگ و کفش‌هایی از اروپا می‌فروخت. هنگامی که در سال ۱۹۹۶، به طور ناگهانی مقامات از اداره مشاغل منع شدند، او به جای بستن مغازه خود، شغل دولتی را رها کرد. آقای ژنگ یکی از افرادی بود که تجارت را به بوروکراسی ترجیح داد. تصمیم او در سال ۲۰۰۲ با اصلاح قانون اساسی همزمان شد. درحال حاضر، شرکت آقای ژنگ ۸هزار کارمند دارد و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان داخلی محصولات مراقبت از پوست است. شرکت او به بخش مهمی از یک پارک توسعه لوازم آرایشی به نام «دره زیبایی شرقی» تبدیل شده است، جایی که برندهای محلی تشویق شده‌اند تا آزمایشگاه‌هایی راه‌اندازی کنند و دانشمندان را استخدام کنند.

کارآفرینان از پنج سال اول رهبری آقای شی بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ به عنوان دوران اوج کسب‌وکار خصوصی یاد می‌کنند. گروه‌های فناوری مانند علی بابا و تنسنت و مجموعه‌هایی مانند اچ ان ای و دالیان واندا به شهرت جهانی رسیدند و بنیانگذاران آن‌ها نام‌های معروفی پیدا کردند و ثروت‌هایی زیادی به دست آوردند.

اما از پنج سال پیش، سیاست‌ها و فضای کسب و کار در چین شروع به تغییر کرد. ابتدا سرکوب سریع شرکت‌های گلخانه‌ای صورت گرفت که برخی از آنها متعاقباً از بین رفتند، مثل اچ ان ای و یا دولتی شدند، مانند Anbang که یک شرکت بیمه‌ بزرگ بود. سپس هزاران بانک که بصورت خصوصی اداره می‌شدند، تعطیل شدند. در دو سال گذشته نیز نوبت به غول‌های فناوری رسید که با بررسی‌های نظارتی، جریمه‌ها و قوانین سخت‌گیرانه در تمام ابعاد، از داده‌های کاربر گرفته تا رفتار با کارگران، محدود شوند. سال گذشته و به دلیل اقدامات دولت، ارزش بازار ۱۰۰تا از بزرگترین شرکت‌های چینی از سهم بخش خصوصی برای اولین بار کاهش یافت.

چین

با این وجود اگر بخواهیم فراتر از بخش فناوری و دارایی نگاه کنیم، همه چیز متفاوت بنظر می‌رسد. هوآنگ تیانلی از piie می‌گوید بسیاری از شرکت‌های خصوصی بزرگ، نه تنها از تهاجم نظارتی اجتناب کرده‌اند، بلکه بزرگ‌تر هم شده‌اند. برای مثال آنتا یک امپراتوری جهانی پوشاک ورزشی ساخته است و باتری‌های ساخته شده توسط catl را می‌توان در بسیاری از نقاط جهان یافت و یا Zhifei Biological، سازنده تست‌های کووید-۱۹ و سایر آزمایش‌ها در فهرست ۵۰۰ شرکت برتر فور قرار گرفته است.

به گفته روپرت هوگورف، گردآورنده فهرست‌ ثروتمندترین افراد، روسای این شرکت‌ها، غول‌های فناوری را به عنوان صاحبان بزرگترین ثروت‌ها در چین کنار زدند. ثروتمندترین مرد چین اکنون ژونگ شانشا،  صاحب شرکت Nongfu است که آب بطری و نوشیدنی چینی می‌سازد.

اقتصاد چین

همچنین آقای شی خطاب به نسل بعدی کارآفرینان از آنها خواسته تا جرات راه‌اندازی کسب‌وکار را داشته باشند. این پیام رییس جمهوری چین یکی از حمایت‌های بزرگ از استارتاپ‌ها بوده است، البته تا زمانی که آنها بر حوزه‌هایی که دولت اولویت بندی کرده از جمله محاسبات ابری، انرژی سبز و تولید پیشرفته، تمرکز کنند.

دولت مرکزی می‌خواهد بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵، یک میلیون شرکت کوچک و متوسط نوآور ایجاد کند. از این تعداد، ۱۰۰هزار شرکت «تخصصی جدید» و ۱۰هزار شرکت «غول کوچک» نامیده می‌شوند. دولت همچنین در شرکت‌های خصوصی سهام مستقیم دارد. بنابراین بنظر می‌رسد این کشور در حال یافتن راه‌هایی جدید برای نفوذ و هدایت بخش خصوصی است، اغلب از طریق احداث پارک‌های صنعتی و سیستمی که از شرایط تعیین‌شده توسط دولت پیروی می‌کند.

شرکت‌ها این اختیار را دارند تا شرایط وضع شده توسط دولت را نپذیرند، اما در مقابل بسیاری از آنها مزیت‌های بزرگی برای تبدیل شدن به بخشی از این اکوسیستم‌ مملو از استعداد، سرمایه و همچنین دسترسی راحت‌تر به بازار را کسب خواهند کرد.

در همین رابطه گو جی، بنیانگذار یک استارت‌آپ رباتیک معتقد است که نام‌هایی مانند «غول‌های کوچک» به‌عنوان تاییدیه‌ها و سیگنال‌هایی عمل کرده و مشخص می‌کند سرمایه باید در کجا جریان داشته باشد. چنین برچسب‌هایی باعث ایجاد «روابط عمومی خوب» می‌شوند زیرا به دست آوردن آنها، دسترسی به مکان‌هایی مانند دره رباتیک در شانگهای، منطقه‌ای با فناوری پیشرفته که دارای ۱۵۰مرکز تحقیق و توسعه، بیش از ۲۴هزار شرکت و ۴۰۰هزار کارگر است را آسان می‌کند. نکته حائز اهمیت این است که دولت محلی مالک و اداره کننده این منطقه است.

استارت آپ‌ها نیز از راه‌های دیگری سود می‌برند. آقای گو، مالک شرکت فوریه، یک استارتاپ رباتیک چینی که از استعدادهای محلی بهره برده و در چند سال گذشته بیش از ۶۰۰ مهندس و دانشمند را استخدام کرده، معتقد است که انجام این کار در سیلیکون ولی یا سایر مراکز فناوری جهانی زمان‌بر و بسیار پرهزینه خواهد بود. فوریه همچنین از سافت بانک، یک گروه سرمایه گذاری فناوری ژاپنی و شرکت آرامکو ونچرز، بازوی سرمایه گذاری غول نفتی عربستان سعودی و همچنین دولت چین سرمایه جذب کرده است.

اگرچه سرمایه‌گذاری‌های دولتی در مقابل حمایت مالی سافت بانک از فوریه کمتر بوده است، اما حمایت‌های دولتی پیامی در مورد چشم انداز فوریه به بازار ارسال می‌کنند. همچنین حمایت‌های دولت چین از استارت آپ‌ها این پیام را به دنبال دارد که چنین صندوق‌های هدایتی که بسیاری از آنها توسط دولت‌های محلی اداره می‌شوند، درحال افزایش هستند. بر اساس داده‌های فیچ، یک آژانس رتبه‌بندی، سایر نهادهای دولتی نیز حقوق کنترل به طور متوسط ۵۰ شرکت خصوصی را در سه سال گذشته در اختیار گرفته‌اند که این میزان نسبت به شش شرکت در سال ۲۰۱۷ و ۱۸ شرکت در سال ۲۰۱۸ افزایش یافته است.

چین

با این وجود، دریافت کنندگان چینی هزینه‌های هنگفت دولتی، آن را به معنی ملی کردن آن نمی‌دانند. ژو هانی، یکی از بنیانگذاران شرکت متخصص در ایمنی آسانسور، چنین حمایت‌هایی را به وام بانکی بدون سررسید ثابت تشبیه می‌کند که معمولاً باعث دخالت دولتی نمی‌شود.

هدف ایالت‌ها از ترویج صندوق‌های راهنمایی و طرح‌هایی مانند "غول‌‍‌های کوچک"، تقویت تحقیق و توسعه و کمک به تربیت استعدادها است. کریستوفر فونگ از یک شرکت سهام خصوصی در هنگ کنگ می‌گوید: اگر یک شرکت خاص شکست بخورد، فناوری و نیروی کار آن می‌تواند بدون اتلاف زیاد، توسط دیگران جذب شود. کسب‌وکارهای قدیمی‌تر نیز ترجیح می‌دهند به پارک‌های نوآوری تحت حمایت دولت بپیوندند.

به گفته شرکت تحقیقاتی Enodo Economics، همه این‌ها نشان می‌دهد که بخش خصوصی ایده‌آل آقای شی ممکن است چیزی شبیه Mittelstand آلمان باشد که در پایداری تغییرات اقتصادی به خوبی عمل کرده‌ است. بر این اساس، شرکت‌های خصوصی کوچک و بزرگی که نوآور هستند، مشاغل پردرآمد ایجاد و کالاهای تولیدی با تکنولوژی پیشرفته تولید می‌کنند. برخی از کارآفرینان می‌گویند که بوروکراسی در مناطق صنعتی با مدیریت حرفه‌ای کاهش می‌یابد و دولت کمتر در عملیات آنها دخالت می‌کند. با این حال دلایلی برای بدبینی وجود دارد.

از نظر عملی، پیگیری رشد با کیفیت بالاتر توسط آقای شی در برخی از بخش‌های کشور آسان‌تر از بخش‌های دیگر است. مناطق استارتاپی در شانگهای ماشین‌هایی هستند که به خوبی تنظیم شده‌اند و کارکنان حرفه‌ای دارند و برخی از بانکداران سابق وال استریت را استخدام می‌کنند. در مقابل، یک تحلیلگر که اخیراً از یک پارک صنعتی در استان جنوبی هونان بازدید کرده است، می‌گوید که این پارک شبیه یک مجموعه فیلم است که شبیه هانگژو، یک مرکز بزرگ فناوری و خانه علی‌بابا است، بدون هیچ گونه نوآوری واقعی.

بنابراین گروهی معتقدند، برای استارت آپ‌ها بسیار خطرناک است که خود را به غنای دولت و همچنین به سرنوشت و منافع مقامات محلی گره بزنند. اما خطر بزرگتر زمانی است که مقامات محلی از مشارکت در تجارت سوءاستفاده کنند. سال گذشته، دولت محلی هانگژو بررسی گسترده‌ای از دارایی‌های ۲۵هزار مقام و اعضای خانواده آنها انجام داد و رییس حزب شهر که گمان می‌رود با علی بابا ارتباط داشته باشد، تحت بازجویی قرار گرفته و از حزب اخراج شده است.

چشم‌انداز آقای شی با چالش اساسی‌تر دیگری نیز مواجه است. همانطور که گزارش اخیر موسسه درگیری و همکاری جهانی، یک اتاق فکر در دانشگاه کالیفرنیا بیان می‌کند در نهایت این ایده، شرکت‌های خصوصی را وادار می‌کند به جای رقابت در یک بازار برای جذب مشتری بیشتر، به طور فزاینده و بصورت مستقیم یا غیرمستقیم، به خود دولت رسیدگی کنند. برخی هنوز ممکن است سعی کنند محصولات و خدمات جدیدی را ارائه دهند که برای مخاطبان گسترده‌ای جذاب باشد، اما اگر کارآفرینان بیشتری همکاری با دولت و پیروی از شرایط و ضوابط آن را راهی مطمئن‌تر برای موفقیت تجاری بدانند، بخش خصوصی ممکن است بخشی از پویایی خود را از دست بدهد.

دنگ و جانشینانش معایب کنترل بیش از حد دولت را درک کردند. به نظر می رسد آقای شی قصد دارد ثابت کند که آنها اشتباه می کنند. آنها به عنوان سرمایه‌داران جدید، مانند رؤسای عمل‌گرا سازگار خواهند شد تا به هر اندازه که ممکن است موفق شوند.