هر چند در سالهای اخیر تحلیلهای آقای جبرائیلی و همفکران او از این منظر که هر بار به طرز حیرت آوری یکی از اصول بدیهی علم اقتصاد را نقض میکرد، متنوع بود، اما پای ثابت اکثر آنها استفاده از برچسب لیبرال و نئولیبرال و نئونئولیبرال و ... برای هر آن کسی بود که خود را پایبند به چارچوبهای اثبات شده علمی میدانست.
از آغاز به کار دولت سیزدهم نیز بسیاری از همفکران آقای جبرائیلی مسئولیتهای مهمی در دولت به عهده گرفتند و ناکارامدی تفکرات او بیش از پیش آشکار شد؛ اما بسیار عجیب است که او همچنان همان رویه قبلی را با شدتی بیشتر ادامه میدهد و برای توجیه عدم توفیق و بی دستاوردی دولت همچنان به دنبال برچسب زدن به کارشناسان است.
هر چند به کرات درباره این تفکرات اشتباه سخن گفته شده اما از آنجایی که در بر همان پاشنه اتهام زنی قبلی میچرخد و کشور همچنان گروگان سیاستهای پیشنهادی این گروه است، یادآوری چند نکته به آقای جبرائیلی و همفکران او لازم به نظر میرسد:
۱. آقای جبرائیلی هر چند ظاهرا از نظر جنابعالی و همفکران شما هر کسی که به نقش قیمتها در جهت دهی به انگیزههای مصرف کنندگان و تولیدکنندگان معتقد باشد، لیبرال و بعد از مدتی نئولیبرال محسوب میشود، اما توجه داشته باشید که اساسا بحث درباره مکاتب اقتصادی در حوزه سیاستهای اقتصاد کلان موضوعیت دارد و اینگونه نیست که در ساحت علم اقتصاد، مکاتبی به نقش قیمتها (که اساسا یک موضوع اقتصاد خرد است) معتقد باشند، و برخی دیگر از مکاتب آن را انکار کنند. باور بفرمایید انکار نقش قیمتها نه مخالفت با لیبرالیسم بلکه تقابل با علم اقتصاد است و هر کسی که به این نقش تاکید کند، لزوما لیبرال نیست. عنایت داشته باشید که هر چند طبیعتا هر کسی مختار است در موضوعات مختلف نظرات شخصی خود را داشته باشد ولی از آنجایی که شما در برخی از نهادهای تصمیم گیر نفوذ کلام دارید و موثر هستید، ورود جنابعالی در مسائلی که دانش لازم را ندارید، به معنی تحمیل هزینههای سنگین به کشور است. آیا هیچ وقت با خود اندیشیده اید که این اتهام زنیها فقط در این اقتصاد نابسامان کاربرد دارد و این نوع اظهارات جنابعالی صرفا سکه همین بازار سیاستگذاری مبتنی بر ظن و گمان است؟ اگر روزی کشور سیاستهای پیشنهادی جنابعالی و ربط دادن مشکلات به پشت پردهها و مافیا و دلالی و تحریم و ... را کنار بگذارد و در مسیر صحیح توسعه اقتصادی قرار بگیرد، در آن صورت چه برای گفتن خواهید داشت؟
۲. شما که با بی توجهی به همه حقایق تجربی و علمی، سرکوب قیمت انرژی را به سیاستگذاران تجویز میکنید، برایتان دردآور نیست که در ۵۰سال گذشته آثار این سیاستها آن چنان بلایی را بر سر یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر انرژی در جهان آورده که در زمستان با افتخار از مدیریت مصارف گاز صنعتی (شما بخوانید تعطیلی کارخانه ها) برای جلوگیری از قطعی گاز منازل سخن میگوید؟
شما از تولید استعماری سخن گفته اید، بله تولید در کشور ما در چنبره سیاستهای استعماری گرفتار شده، اما نه استعمار واردات بلکه استعمار تفکرات چپ و ضداقتصادی امثال جنابعالی که آنها را به عنوان الگوهای بومی به سیاستگذاران عرضه و اینگونه تولید را زمین گیر کرده اید! آیا وقتی دست به دست شدن جداول خاموشی تابستان در رسانهها را میبینید، نسبت به آنچه که نتیجه افکار جنابعالی است، به خود نمی لرزید؟ چگونه رنج بیماران قلبی از آلودگی هوا را میبینید و همچنان به کسانی که دلسوزانه از چنین سیاستهایی بیزاری میجویند و از مدتها قبلتر نسبت به همه این عواقب هشدار داده بودند، برچسب میزنید؟
۳. اقای جبرائیلی حضرتعالی که «رییس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام» هستید، حتما میدانید قاچاق کالاهای وارداتی چه بر سر تولیدکنندگان کشور آورده است و یقینا میدانید جوانانی که میتوانستند در یک اقتصاد پویا در بنگاههای رسمی مشغول به کار باشند، مجبورند برای گذران زندگی خطرهای کولبری را به جان بخرند، پس چگونه سرکوب ارز را تجویز میکنید تا به کالاهای خارجی یارانه بدهید و اشتغال برای کارگران سایر کشورها فراهم کنید؟
۴. از جنابعالی خواهش میکنم به دادههای آماری نزدیک نشوید، چرا که نشان دادهاید همانطور که اشخاص را از روی ظاهر طبقه بندی میکنید، در بررسی آمار هم با نگاه ظاهری که دارید، به نتایج خطرناکی میرسید. به عنوان یک نمونه به رشد شدید نقدینگی در سالهای ۹۲ تا ۹۶ و همزمانی آن با روند نزولی تورم اشاره کرده اید! لطفا توجه داشته باشید علیت رشد نقدینگی در تورم، یک رابطه بلندمدت بوده و در کوتاه مدت ممکن است به دلیل تغییر در سرعت گردش پول برقرار نباشد. در بازه زمانی مذکور هم انتظارات برای بهبود شرایط اقتصادی ناشی از استقرار دولت جدید و تحولات سیاست خارجی و سیاست اشتباه نرخ بهره حقیقی مثبت باعث شده بود سهم بالایی از رشد نقدینگی به صورت حسابهای پس انداز نگهداری شود و بنابراین تبدیل به تقاضا برای کالاها و خدمات نشود تا اثر تورم زایی خود را نشان بدهد؛ اما این سیل پشت سد منتظر یک فرصت بود تا اثر مخرب خود را با سرازیرشدن در بازارهای مختلف نشان بدهد که آن هم با زمزمه خروج آمریکا از برجام فراهم شد. در واقع همین سیاست بود که کشور را به شدت آسیب پذیر و فرصت را برای ترامپ فراهم کرد تا چنین تحریمهای ظالمانه ای اعمال کند. انصاف داشته باشید آیا کسانی که نسبت به این مهم هشدار میدادند، باید تشویق بشوند یا مواخذه؟ بسیار عجیب است که شاهد رنج مردم از سال ۹۷ به این سو بودهاید ولی همچنان حقیقتی به این وضوح را انکار میکنید!
۵. آقای جبرائیلی باور بفرمایید در همه جای دنیا اصول اداره صحیح اقتصاد یکسان است که در شرایط مختلف تجویزهای متفاوتی را میطلبد. مسلما همانطور که نسخه پزشک برای یک بیمار با بیمار دیگر متفاوت است، تجویز کارشناسان و اقتصاددان برای کشورهای مختلف متفاوت خواهد بود، اما یقینا همه این توصیهها و سیاستها باید در چارچوب علم اقتصاد باشد و به صرف اینکه سیاستی در یک کشور غربی موثر بوده نباید دستاویز تهمت زدن به کسانی باشد که آن سیاست را تجویز میکنند. چه کنیم که همه دنیا با کنترل رشد پایه پولی و نقدینگی تورم خود را به زیر ۵درصد رسانده اند؟ حال اگر در نقطه مقابل، سیاستهای پیشنهادی شما یکی از مزمن ترین تورمهای جهان را برای ما به ارمغان آورده، گناه دیگران چیست که هر زمان دلسوزانه این طنز تلخ را یادآوری میکنند، آماج حملات جنابعالی و همفکرانتان میشوند؟ به راستی آیا سهمی از تورمهای ۴۰درصدی برای خود قائلید؟
۶. چرا ایده هدایت نقدینگی شما در هیچ دولتی به نتیجه نمی رسد؟ تفاوت ما با اقتصادهای دیگر چیست که نقدینگی آنها سر به زیر است و نقدینگی ما در حال بازیگوشی و نیازمند هدایت است؟ فرموده اید رشد نقدینگی که ایرادی ندارد، هدایت پذیر به سمت تولید هم که هست، چرا از خودتان سوال نمی کنید اگر اینگونه است چرا سایر کشورها با خلق بی نهایت نقدینگی و هدایت آن، تولید خود را شکوفا نکرده اند؟ این چه ایده درخشانی است که فقط به ذهن حضرات وطنی رسیده است؟
در بحث کنترل قیمت ارز و انرژی هم به همین صورت است؛ اگر مشکلات اینگونه حل میشود، چرا ارز را ۴۲۰۰تومانی بدهیم؟ ارز ۴۲۰تومانی که دستاوردهای بهتری خواهد داشت، اصلا موافقید رایگان باشد؟ حال این سیاست چرا محدود به ارز و انرژی باشد؟ چرا یک قانون نگذاریم که همه قیمتها رایگان باشند؟ واقعا میتوانید پاسخ دهید که چگونه هیچ کدام از دانشکدههای اقتصاد که در سرتاسر جهان از صبح تا شب مشغول پژوهش هستند، به چنین نتایجی نمی رسند و فقط گروهی در داخل کشور این ایدههایی که اتفاقا مطلوب سیاسیون هم هست را مطرح میکنند؟
۷. آقای جبرائیلی اگر واقعا نگران آقای رییسی هستید، نگران نفوذ افکار خودتان باشید که سالهاست کشور را گرفتار کردهاید و دولت سیزدهم را هم بینصیب نگذاشتهاید. شاید بهترین کمکی که بتوانید به رییس جمهوری و کشور بکنید این است که او را از ایدههای خود و امثال خودتان دور کنید، برای یک دوره به فکر سیاستهایی نظیر کنترل ارز و انرژی و سایر قیمتها نباشید و نقدینگی را هدایت نکنید، باور کنید در آن صورت مشکلات حل میشود.
راستی خاطرتان هست در دولت سابق گفته بودید: شما تمام شوید، اثر تحریم روی مرغ و تخم مرغ هم تمام میشود... دولت عوض شده ولی مشکل همچنان پابرجاست، ملاحظه میفرمایید که حتی در دولت مطلوب جنابعالی هم همان مشکلات هست و شما همچنان نگران نفوذ لیبرالها هستید.
دیگر چه اتفاقی بیفتد و چه کسی رییس جمهور بشود، جنابعالی میپذیرید این سیاستهای اشتباهی که شما تجویز میکنید، با هر رییس جمهور و هر دولتی و با و بدون تحریم همین نتایج فاجعه بار را دارد؟ تا چه زمانی مشکلات اقتصادی کشور تقصیر لیبرالهای ساخته ذهن شما است؟ شاید نیاز باشد تفکرات شما تمام شود تا مشکل مرغ و تخم مرغ هم حل شود!
*سردبیر اقتصادآنلاین