۰ نفر

فایننشال تایمز بررسی کرد؛

افزایش تورم آمریکا با اقتصاد و نرخ بهره چه می‌کند؟

۲۳ بهمن ۱۴۰۰، ۱۳:۳۰
کد خبر: 610181
افزایش تورم آمریکا با اقتصاد و نرخ بهره چه می‌کند؟

ما در حال نزدیک شدن به نقطه اوج فشار تورم و افزایش نظارت بانک مرکزی هستیم که می تواند برای بازارهای مالی خبر بدی باشد.

اقتصادآنلاین – پرهام کریمی؛ به گزارش فایننشال تایمز، داده‌های تورم ایالات متحده در این هفته منتشر شد و این تصور قوی را ایجاد کرد که سیاست گذاران گرفتار خواب زمستانی شده‌اند. نرخ تورم سالانه از انتظارات اقتصاددانان فراتر بود و در ژانویه به بالاترین حد خود در ۴۰ سال گذشته رسید و در ماه ژانویه به ۷.۵ درصد رسید که نسبت به ۷ درصد در ماه قبل، افزایش نیم درصدی داشته است.

معامله گران به مدت یک سال بارها و بارها توسط نرخ بهره شگفت زده شدند و مشکلات زیادی برای آنها به بار آورد. واکنش بازار همچنان به ما نشان می‌دهد که هنوز به این افزایش‌ها در ماه‌های اخیر عادت نکرده‌اند.

پیش‌بینی‌ها نسبت به عقب‌نشینی تهاجمی‌ از سوی فدرال رزرو اتفاقات جنجالی در بازار رقم زد که موجب شد، فروش اوراق قرضه ۱۰ ساله دولت ایالات متحده برای اولین بار از سال ۲۰۱۹ به بالاتر از ۲ درصد برسد. در بخش‌های حساس‌تر به نرخ بهره بازار، عمدتاً بخش بدهی‌های دو ساله، واکنش‌ها شدیدتر بود. بازدهی در آنجا، که تا ماه نوامبر فقط ۰.۴ درصد بود، در بزرگترین فروش از سال ۲۰۰۹ به بالاترین میزان یعنی ۱.۶۴ درصد رسید.

اما این واکنش‌ها فقط به تورم محدود نمی‌شد. جیمز بولارد، رییس فدرال رزرو سنت لوئیس، یکی از تصمیم گیرندگان کمیته تعیین نرخ، به بلومبرگ گفته است که مایل است نرخ بهره معیار را تا جولای یک درصد افزایش دهد، از جمله این اقدامات در جهت افزایش نرخ بهره، افزایش نیم واحدی آن برای اولین بار در بیش از ۲۰ سال گذشته است. او می‌گوید حتی به نظر می‌رسد که فدرال رزرو  قبل از جلسه برنامه‌ریزی‌شده برای تعیین نرخ بهره، وارد عمل شود و نرخ‌ها را افزایش دهد. این دقیقا خلاف اقدامات جهت مبارزه با عواقب کووید در بازار است.

مداخله او به این معنی بود که درست زمانی که بازار سهام در حال بهبودی از شوک اولیه بود، سقوط کرد. به قول یکی از بانکداران، «بولارد خوب بازی کرد و آن را کشت».

این همان نکته‌ای است که باید مورد توجه قرار گیرد: بانک‌های مرکزی صرفاً برای آسان کردن زندگی مدیران صندوق‌های سهامی طولانی مدت فعالیت نمی‌کنند. اگر این کار را انجام می‌دادند، در حال حاضر به شدت در انجام وظایف خود شکست می‌خوردند. شاخص S&P ۵۰۰ در سال جاری بیش از ۶ درصد کاهش یافته است.

با این وجود، مقیاس کالیبراسیون مجدد در بازارها فوق العاده به نظر می‌رسد. در ماه اکتبر، فعالان بازار به این نتیجه رسیدند که ممکن است امسال شاهد یک افزایش نرخ بهره از سوی فدرال رزرو باشند. اما اکنون حدود شش افزایش نرخ بهره در طول سال مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. 

گلدمن ساکس احتمال می‌دهد حتی تا ۷ افزایش نرخ بهره هم وجود داشته باشد. یان هاتزیوس، اقتصاددان ارشد بانک، با اشاره به اینکه بانک مرکزی از دهه ۱۹۸۰ چرخه افزایش نرخ بهره را به این شیوه آغاز نکرده است، نوشت: «ما استدلال‌هایی را برای افزایش [نیم امتیازی] نرخ بهره در ماه مارچ می‌بینیم. افزایش اضطراری در نرخ‌ها از سال ۱۹۹۴ اتفاق نیافته بود.

نکته مهم این است که بفهمیم چقدر از گفته‌های بانک مرکزی فقط برای نمایش است. این برای سرمایه گذاران یا برای خود سیاست گذاران آسان نیست، و این مورد نوسانات در بازار را تقویت می‌کند.

کارن وارد، استراتژیست ارشد بازار اروپا در مدیریت دارایی جی‌پی مورگان JPMorgan Asset Management می‌گوید: «در حال حاضر در اوج بحران تورم هستیم. به محض اینکه تورم حتی به صورت حداقلی کاهش یابد، فشار بانک های مرکزی از بین خواهد رفت.»

او می‌افزاید: «سناریویی وجود دارد که در آن بانک‌های مرکزی به جای کاهش سرعت، کاملا توقف می‌کنند. این چیزی نیست که ما انتظار داریم. من فکر می‌کنم برخی از اظهاراتی که اخیراً شنیده‌ایم، لفاظی هستند. آن‌ها می‌خواهند نشان دهند که در بازار تاثیر گذار هستند، هر کاری که لازم باشد انجام خواهند داد و من این فشار را برای انجام آن درک می‌کنم.»

مایک بل، می‌گوید که یک سری افزایش‌های کندتر و ثابت‌تر مانند یک چهارم واحد از فدرال رزرو تا سال جاری و پس از آن، رسیدن به نقطه بالاتری نسبت به قیمت بازار، محتمل‌تر است.

پس بانک مرکزی در ادامه چه می‌کند؟ با نگاهی به گذشته، شاید بهتر باشد که پاسخ هیچ باشد. دامنه سوء تفاهم‌ها، اغراق‌ها و گام‌های نادرست مسلماً ارزش زحمت ندارد. اما این غول به خوبی و واقعاً از چراغ جادو بیرون آمده است.

در سال ۲۰۱۴، فرماندار جرمی استاین، در راه خروج از فدرال رزرو، نظراتی را در مورد این موضوع ارائه کرد که هنوز هم در صدر اخبار است. او در یک سخنرانی گفت: «در برخی شرایط محدودیت‌های بسیار واقعی برای کاری که حتی دقیق‌ترین و آگاهانه‌ترین استراتژی ارتباطی می‌تواند برای کاهش نوسانات بازار انجام دهد، وجود دارد.»

«این فقط ماهیت جدی در برخورد با بازارهای سوداگرانه است. همیشه این وسوسه برای بانک مرکزی وجود دارد که شایعه ایجاد کند، زیرا هر چیزی که گفته می‌شود در بازارها با صدای بلندتری بازتاب می‌کند. اما هر چه نرم‌تر صحبت کند، بازار برای شنیدن بهتر متمایل می‌شود و بنابراین، شایعه بیشتر تقویت می‌شود. بنابراین شاید مدیریت این نوسانات با استفاده از این ابزار قدیمی ارتباطی شاید بهترین راه حل ممکن باشد.»

هیچ‌کس نمی‌خواهد تغییرات غیرضروری و قابل اجتناب را در بازار اعمال کند. اما سیاست پولی به داده‌ها وابسته است و داده‌ها بسیار فزاینده هستند. به طور فزاینده‌ای احساس می‌شود که هیچ راهی برای خروج از این وضعیت بدون ایجاد تغییر اساسی وجود ندارد.