۰ نفر

مقاومت سوداگران در برابر کاهش نرخ ارز

۲۱ آبان ۱۳۹۹، ۸:۳۳
کد خبر: 480778
مقاومت سوداگران در برابر کاهش نرخ ارز

موضوع ارز این روزها باز هم در نقطه کانونی اظهارنظرهای عمومی قرار گرفته است و مردم و فعالان اقتصادی می‌خواهند بدانند که آینده چه خواهد شد.

به گزارش اقتصادآنلاین، کمال سیدعلی در تعادل نوشت: موضوع ارز این روزها باز هم در نقطه کانونی اظهارنظرهای عمومی قرار گرفته است و مردم و فعالان اقتصادی می‌خواهند بدانند که آینده چه خواهد شد. در واقع سرعت رشد قیمتی که از شهریورماه تا آبان‌ماه و موعد برگزاری انتخابات داشتیم و قیمت ارز از 19الی20 هزار تومان به 32هزار تومان رسید، نشان داد که موضوعات مرتبط با تحریم 18بانک کشور، تحریم‌های مدیران اقتصادی و وارد ساختن فشار حداکثری به ایران انتظارات تورمی در کشور را به اندازه‌ای بالا برده بود که قیمت ارز رشدهای چند برابری را تجربه کرد. روندی که بعد از انتخابات ایالات متحده و تخلیه انتظارات تورمی در مسیر معکوس قرار گرفت و بازار ارز طی چند روز گذشته کاهش مستمر ارز را تجربه کرد. اما اینکه توقع داشته باشیم این روند کاهشی به سرعت و طی چند روز یا چند هفته به سرانجام برسد کمی خوشبینانه است و به زمان افزونتری نیاز داریم تا بتوانیم تصویری از چشم‌انداز آینده بازار ارز داشته باشیم. از سوی دیگر، این واقعیت را هم نمی‌توان انکار کرد که برخی افراد و جریانات با نفوذ در کشورمان از کاهش نرخ ارز استقبال نمی‌کنند و بر اساس منافعی که دارند تلاش می‌کنند تا قیمت ارز در دالان افزایشی مستمر قرار داشته باشد. جالب است برخی جریانات حتی برای دلار 40 الی 50هزار تومانی هم نقشه‌هایی کشیده بودند و مبنی بر این برنامه‌ها تلاش می‌کنند تا در برابر پالس‌هایی که ممکن است روند کاهشی قیمت ارز را تسریع کند، مقاومت کنند. به هر حال برخی افراد که دسترسی به ارزهای ترجیحی و حمایتی دارند از  افزایش نرخ ارز استقبال می‌کنند، چرا که منافع سوداگرانه آنها را بیشتر تامین می‌کند. مجموعه این رفتارهای سوداگرانه در اتمسفر پیرامونی اقتصاد کشور وجود دارد و نمی‌توان آن را انکار کرد. در این میان تصمیمی را هم که اخیرا وزارت صمت مبنی بر آزاد‌سازی کالا بدون انتقال ارز گرفته است که به نظر من مغایر راهبرد کلی دولت در خصوص مهار نوسانات و کاهش نرخ ارز است. دلیل این مغایرت این است که چون بازار تشنه کالا است، یک تقاضای 7تا 10میلیارد دلاری ارزی در بازارهای کشور وجود دارد، افرادی که ارز دارند و قصد واردات دارند، ارز متقاضی را خریداری خواهن د کرد، همین ارز متقاضی شرایطی را ایجاد می‌کند که نرخ ارز رو به سمت بالا حرکت کند. معتقدم روند افزایشی قیمت ارز طی دیروز و امروز ناشی از این تصمیم‌سازی اشتباه وزارت صمت است. وقتی ارز به 22 هزار تومان رسید و باز هم به سمت رشد حرکت کرد به دلیل بازیگری کسانی است که ارز در دست دارند و برای سود بیشتر تلاش می‌کنند تا جلوی روند کاهشی نرخ ارز را بگیرند. از سوی دیگر بعد از تحولات آمریگا نشانه‌های به وجود آمد در این خصوص که ترامپ در 70 روز پایانی از عمر دولت خود قصد دارد فشار بی‌سابقه‌ای را علیه اقتصاد ایران وارد سازد و تحریم‌های بیشتری را در دستور کار قرار دهد. این نشانه‌ها نیز می‌تواند آثار روانی مخربی در بازار ارز بگذارد و باعث افزایش قیمت ارز شود. به نظرم طی 2 الی 3 روز آینده مقطع حساسی در خصوص قیمت ارز و سایر شاخص‌های اقتصادی خواهد بود. اگر بازار بتواند پوسته آثار مخرب روانی را بشکند و روند کاهشی خود را تداوم بخشد، می‌توان چشم‌انداز روشنی را برای ثبات اقتصادی پیش بینی کرد، ولی چنانچه بازار رو به سمت افزایش قیمت بگذارد و تسلیم فشارهای سودگرانه داخلی و فشارهای خارجی شود، نشان می‌دهد که ثبات بازارهای ایران به راهبردهای موثرتری نیاز دارد. در این میان برخی تحلیل می‌کنند که از آنجا که رشدنقدینگی در کشور ما طی ماه‌های اخیر بعد از تحریم‌ها بیش از 7برابر یا بیشتر شده، بنابراین نرخ ارز هم متاثر از این شرایط باید به نسبت ابتدای تحریم‌ها حداقل 7برابر شود. اولا این گزاره برای همه اقتصاد و همه شرایط‌ها رخ نمی‌دهد، ضمن اینکه بررسی روند افزایش نرخ ارز از شهریور ماه تا آبان ماه نشان می‌دهد که بیشتر متغیرهای بیرونی دربروز این شرایط اثرگذاشته‌اند. ضمن اینکه نمونه‌های فراوانی در جهان وجود دارند که با وجود رشد نقدینگی نه تنها با تورم مواجه نشده‌اند، بلکه حتی کاهش در قیمت‌ها را نیز تجربه کرده‌اند. بنابراین تفاسیر مطلق از رشد نقدینگی و تسری آن به قیمت ارز به نظرم به اندازه کافی استحکام استنادی ندارد. در خاطرم هست زمانی که طی سال‌های ابتدایی دهه 90 در معاونت ارزی بانک مرکزی حاضر بودم از نزدیک با این نوع سوداگری‌های ارزی روبه رو شدم. در زمان‌های مختلف مثلا زمانی که قرار بود، صرافی‌هایی انتخاب شوند یا ارزی در بازار توزیع شود، به هر حال برخی افراد و جریانات بودند که هم از رانت اطلاعاتی برخوردار بودند و هم از رانت ار می‌شود، ارتباطی. وقتی دلاری که در بازار مثلا 1320 تومان است به برخی افراد ارز 1090تومان ارایه می‌شود رانت در خودش دارد. این در حالی است که در برخی مقاطع قیمت دلار رسمی با ارز بازار بسیار بیشتر از این اعداد و اراقام نیز هست. زمانی که دلار 4200 تومانی ارایه می‌شود بعد ارز در بازار 16هزار تومان، 20هزار تومان و حتی 30هزار تومان است، معلوم است که برخی کانون‌های دارای نفوذ تلاش می‌کنند تا سهمی از این ارزهای چندنرخی داشته باشند. این شرایط توزیع رانت جدای از صرافی‌ها در خصوص موسسات اعتباری و برخی نهادهای دارای نفوذ و حتی بانک‌های دولتی و خصوصی نیز تکرار می‌شود. جوی که معتقدم هرچه سریعتر باید به آن پایان داده شود تا قیمت ارز در یک اتمسفر شفاف و پویا تعیین شود نه پشت درهای بسته و فضای غیرشفافی که مردم و رسانه‌ها از مفاد آن آگاه نمی‌شوند.