۰ نفر

سرنخ لمس متفاوت تورم

۲۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۳:۰۸
کد خبر: 444913
سرنخ لمس متفاوت تورم

هنگامی که نرخ تورم عدد خاصی اعلام می‌شود، تمامی خانوارهای کشور حس یکسانی نسبت به عدد اعلامی ندارند. برخی خانوارها تورم را شدیدتر از نرخ اعلامی حس می‌کنند. این مساله می‌تواند ناشی از جغرافیای متفاوت خانوارها در کشور یا رفتار مصرفی متفاوت باشد. رفتار مصرفی متفاوت نیز ناشی از سطح درآمدهای خانوارها است که ذیل دهک‌های مختلف درآمدی قرار می‌گیرند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ سال گذشته در برخی ماه‌ها اختلاف نرخ تورم دهک اول و دهم به ۸/ ۲ درصد رسید. کمترین اختلاف تورمی معادل ۲ درصد گزارش شده و اختلاف تورم در کالاهای غیرخوراکی و خدمات در برخی ماه‌ها به مرز ۱۲ درصد نیز رسیده بود. اما چرا تورم در دهک‌های مختلف درآمدی متفاوت است؟ پژوهشکده مرکز آمار در گزارشی، به پاسخ این سوال پرداخته است. بررسی این پژوهشکده نشان می‌دهد که در زمان اوج گرفتن تورم، فاصله تورمی بین دهک‌ها نیز بیشتر می‌شود. سرنخ این نابرابری را باید در رفتار هزینه‌ای مختلف خانوارها در دهک‌های مختلف جست.

تجربه تورمی متفاوت خانوارها

شاخص قیمت مصرف‌کننده در مفهوم عام خود نشان‌دهنده تغییر در ارزش سبد معینی از کالاها و خدمات مصرفی خانوارها طی زمان نسبت به یک سال مشخص است که اصطلاحا سال پایه نامیده می‌شود. این تعریف شامل تمامی خانوارهای ساکن داخل یک منطقه جغرافیایی خاص (استان یا کل کشور) است، صرف‌نظر از اینکه این خانوارها چه سرپرستی (مرد یا زن)، چه درآمد و هزینه‌ای (دهک اول یا سایر دهک‌ها) داشته یا در چه منطقه شهری (شهر کوچک و متوسط یا کلان‌شهر) سکونت دارند. از آنجا که هر یک از این ویژگی‌های اجتماعی و اقتصادی خانوارهای ساکن می‌تواند سبب تغییر در الگوی هزینه‌ای خانوارها شود، در نتیجه اگر در محاسبه شاخص قیمت مصرف‌کننده، گروه هدف محدودتر شود می‌توان به شاخص‌های دقیق‌تری برای آن گروه از جامعه رسید. یک روش محاسبه شاخص قیمت براساس دهک‌های درآمدی است.

با توجه به متفاوت بودن ترکیب سبد خانوارهای مختلف، تغییرات قیمت تاثیر متفاوتی نیز بر روی خانوارها خواهد گذاشت. این اختلاف هم می‌تواند ناشی از تفاوت‌های جغرافیایی (مناطق شهری و روستایی و استان‌های مختلف) و هم به‌دلیل تفاوت سطح درآمد (دهک‌های مختلف درآمدی) باشد. بازوی پژوهشی مرکز آمار در گزارشی سعی کرد با تاکید بر تفاوت ناشی از سطوح مختلف درآمدی، تغییرات نرخ تورم بین دهک‌های مختلف را بررسی کند.

اساس تفاوت بین دهک‌ها

اساس محاسبه شاخص قیمت براساس دهک‌های درآمد، تفاوت در ضریب اهمیت اقلام بین دهک‌های مختلف است. در واقع هر یک از اقلام مصرفی در سبد خانوارهای با درآمد متفاوت، وزن متفاوتی دارد. مثلا ضریب اهمیت مبلمان، لوازم خانگی و نگهداری معمول آنها در دهک اول، ۴/ ۴ درصد است؛ درحالی‌که ضریب اهمیت این گروه کالایی در دهک دهم، ۱/ ۱۵ درصد براساس سال پایه ۱۳۹۵ بوده است. در عوض ضریب اهمیت خوراکی‌ها در دهک اول، ۳/ ۴۲ درصد است، درحالی‌که اهمیت آن برای دهک دهم، حدود ۲/ ۱۷ درصد است. در نتیجه اهمیت آن در دهک اول بیش از ۲ برابر دهک دهم است. این به آن معنی است که تاثیر خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در تورم کل دهک اول بیش از ۲ برابر تاثیر در تورم کل دهک دهم است. برعکس، در دهک‌های بالاتر نسبت به دهک‌های پایین‌، غیرخوراکی‌ها و خدمات تاثیر بیشتری در تورم کل آنها خواهد داشت.  نکته جالب اینجاست که در تمامی دهک‌های هزینه‌ای خانوارها، ضریب اهمیت «مسکن، آب، برق و گاز» نسبت به سایر گروه‌های غیرخوراکی دارای مقدار بیشتری است. در دهک‌های پنجم تا دهم، ضریب اهمیت این گروه به تنهایی از کل خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها نیز بالاتر است. ضریب اهمیت بخش حمل و نقل نیز از دهک اول تا دهم صعودی است و در دهک دهم، ۳ برابر دهک اول است.

نرخ تورم دهک‌ها در سال ۹۸

در سال ۹۸، نرخ تورم در دهک‌های مختلف هزینه‌ای در بازه ۹/ ۳۳ درصد برای دهک اول تا ۶/ ۳۶ درصد برای دهک دهم نوسان دارد. اختلاف تورم دهک اول و دهم در سال ۱۳۹۸، از ابتدای سال تا خرداد ماه افزایشی بوده است و از خرداد تا آذرماه این اختلاف کاهشی بوده و از آذر تا انتهای سال، مجددا افزایشی شده است. اختلاف تورم گروه خوراکی‌ها با افزایش تورم کل افزایش یافته و بعد از نزولی شدن نرخ تورم کل، با یک وقفه دو ماهه شروع به کاهش کرده است. در مورد کالاهای غیرخوراکی و خدمات نیز این قضیه صدق می‌کند. با افزایش نرخ تورم کل، اختلاف تورم کالاهای غیرخوراکی و خدمات بین دهک‌های درآمدی افزایش یافته و با کاهش نرخ تورم، این اختلاف کاهش می‌یابد؛ بنابراین نابرابری تورم بین دهک‌ها ارتباط مستقیم با نرخ تورم دارد.

نرخ تورم بخش خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات در دهک‌های بالا بیشتر از دهک‌های پایین است. علت این امر را می‌توان در وزن گروه‌های این بخش و درصد تغییر قیمت آنها جست‌وجو کرد. در واقع اگرچه ضریب اهمیت گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در دهک‌های پایین درآمدی بیشتر از دهک‌های بالای درآمدی است، اما این روند در همه گروه‌های زیربخش این گروه وجود ندارد. در دهک‌های پایین وزن گروه «نان و غلات» بیشتر از دهک‌های بالا است، به طوری که وزن این گروه از سمت دهک اول به سمت دهک دهم کاهش می‌یابد. با توجه به اینکه قیمت نان و غلات در ایران به شکل کاملا دولتی تعیین می‌شود، تغییر چندانی نیز متوجه آن نخواهد بود و به همین دلیل، یک نیروی کاهشی مهم در پایین نگه داشتن تورم دهک‌‌های پایین محسوب می‌شود. از سوی دیگر گروه «گوشت قرمز، سفید و فرآورده‌های آنها» که دارای وزن بیشتری نسبت به دهک‌های پایین است، از افزایش قیمت بالاتری برخوردار بوده است و همین موضوع سبب شده تا تورم خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در دهک‌های بالا بیشتر از دهک‌های پایین باشد. ضریب اهمیت گوشت قرمز و سفید و فرآورده‌های آنها در دهک دهم معادل ۲۵ درصد بوده، درحالی‌که در دهک اول معادل ۱۷ درصد است. به نوعی گزارش مرکز آمار نشان می‌دهد که دخالت‌های دولت در قیمت‌گذاری نان، به نفع تورم دهک‌های پایین شده است.

برای بررسی تغییرات قدرت خانوارها، ضروری است که علاوه بر نرخ تورم، تغییرات درآمدی خانوارها هم مورد بررسی قرار گیرد زیرا قدرت خرید، نسبت درآمد به سطح قیمت‌ها است و تغییرات نرخ تورم، فقط یکی از ارکان تغییرات قدرت خرید را شامل می‌شود.

12-01