۰ نفر

رقابت زنان در میدان مردانه

۱۹ اسفند ۱۳۹۸، ۱۳:۲۶
کد خبر: 423217
رقابت زنان در میدان مردانه

یکی از مسائل اشتغال زنان، شکاف دستمزد است، به‌طور میانگین هنوز ٢٠‌درصد شکاف دستمزد در جهان وجود دارد و باز هم زنانی که مادر می‌شوند، وضع سخت‌تری دارند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، کار برای زنان با زندگی گره خورده است، هرچند اقتصاد مردانه می‌خواهد آنها را بیرون براند. کار برای زنان از خانه شروع می‌شود، از شغلی بی‌مزد و منت که فراموش می‌شود. آنها تلاش می‌کنند راه‌شان را از خانه‌ها به بیرون و بازار کار باز کنند، اما آنجا هم از تبعیض و طرد در امان نیستند. حدود ٧٤٠‌میلیون زن در سراسر جهان در مشاغل غیررسمی کار می‌کنند، این یعنی هیچ‌کدام از آنها حمایت‌های اجتماعی، خدمات عمومی و زیربنایی و امنیت درآمدی ندارند و هنوز نابرابری بسیاری درخصوص مزایای شغلی بین زنان و مردان در بیشتر کشورها وجود دارد. در ایران هم فقط ١٨‌درصد از کل بیمه‌شده‌ها زن‌اند، یعنی در بازار کار رسمی کارمی‌کنند. اما برابری در حوزه کار ابعاد مختلفی دارد که در هیچ‌کدام زنان و مردان با هم برابر نیستند. آخرین گزارش بانک جهانی درباره تبعیض جنسیتی در حقوق و محیط کار که بین ١٨٧ کشور انجام گرفته است، نتایج ناامیدکننده‌ای دارد: فقط ٦کشور حقوق کاری برابر بین زنان و مردان برقرار کرده‌اند، بلژیک، دانمارک، فرانسه، لتونی، لوکزامبورگ و سوئد. موسسه عالی پژوهش گزارشی از وضع زنان و کار آنها در جهان با عنوان «زنان و حمایت اجتماعی: یک تصویر جهانی» منتشر کرده که مرور برخی از داده‌های آن ‌که از گزارش‌های بین‌المللی ترجمه شده است، می‌تواند تصویری از وضع کار زنان در جهان بدهد. براساس این گزارش که سینا چگینی آن را تالیف و ترجمه کرده در اکثر کشورها فقط سه‌چهارم حقوق، مزایا و دستمزد کار مردان برای زنان کارگر هم محقق شده است. داده‌ها درباره کار زنان در جهان دو بخش را از هم جدا می‌کنند: کار خانگی و حضور در بازار کار خارج از خانه.

 احساس نیاز به حضور زنان در خانه برای کار بازتولیدی بدون دستمزد، امکان‌های شغلی آنها را بیرون از خانه و برخورداری از دستمزد برابر می‌گیرد. بسیاری از زنان در دنیا مشاغل خانگی دارند، آنها حدود ٤٠‌میلیارد ساعت از زندگی‌شان را فقط صرف کاری ابتدایی مثل «به دست آوردن و حمل آب و چوب» می‌کنند و همان‌طور که مشخص است هیچ مزایا و درآمدی هم ندارند. گزارش جدید سازمان بین‌المللی کار در ‌سال ٢٠١٩ مشخص کرد شکاف جنسیتی مرتبط با کار بهبود معناداری با گذشته پیدا نکرده است. تفاوت میزان اشتغال زنان و مردان هم در این گزارش فقط ٢‌درصد کمتر شده است.

یکی از مسائل اشتغال زنان، شکاف دستمزد است، به‌طور میانگین هنوز ٢٠‌درصد شکاف دستمزد در جهان وجود دارد و باز هم زنانی که مادر می‌شوند، وضع سخت‌تری دارند. گزارش موسسه عالی پژوهش به یکی از عوامل در نابرابری کار مردان و زنان اشاره‌می‌کند که اغلب نادیده گرفته می‌شود و آن سطح ارایه مراقبت و نگهداری از دیگران است، یعنی زمانی که زنان بدون دستمزد کار خانگی انجام می‌دهند یا از دیگران مراقبت می‌کنند. «طبق گفته مسئولان سازمان بین‌المللی کار با تداوم روند کنونی چیزی حدود ٢٠٠‌سال طول می‌کشد که زنان فقط در حوزه خاص نگهداری، مراقبت و کار بدون دستمزد خانگی به برابری با مردان دست یابند.»  

گذشته از کار خانگی، وضع زنان در اشتغال وقتی نوبت به مشاغل حرفه‌ای می‌رسد، با مشکلاتی از نوع دیگر روبه‌رو است. در کل جهان فقط ٢٢‌درصد از مشاغل حرفه‌ای جهان زنانه یا در اختیار زنان است و ٧٨‌درصد آنها را مردان در اختیار دارند. برآوردهای جهانی می‌گویند در ٣٠‌سال گذشته وضع دسترسی زنان به مشاغل سطح بالا فقط اندکی بهتر شده و هنوز موانع و مشکلات زیادی پابرجاست. کمتر از یک‌سوم مدیران جهان زن هستند و سهم اندک آنها به دلیل آموزش کم آنها نیست، آنها هم مثل مردان و حتی بیشتر از آنها آموزش می‌بینند و تحصیلات مرتبط با شغل خود دارند. همچنین آمارها می‌گویند زنانی که مادرمی‌شوند، شانس خود را برای مشاغل مدیریتی کم می‌کنند.

تجربه زنان مدیر در ایران

به گزارش ایسنا ایران در جدیدترین گزارش مجمع جهانی اقتصاد درخصوص شکاف جنسیتی بین ١٥٣ کشور رتبه ١٤٨ را آورد و بیشترین نابرابری زنان ایرانی هم در حوزه مشارکت سیاسی و اقتصادی بود. یعنی زنان ایرانی در به دست آوردن پست‌های سیاسی موانع و مشکلات بسیاری دارند و حضورشان در بازار کار بسیار کمرنگ است. درحال حاضر درآمد زنان ایرانی یک‌پنجم مردان است و فقط ١٧,٥‌درصد از بازار کار در دست زنان است. این وضع وقتی قرار است از تجربه‌های مدیریتی زنان حرف بزنیم، وخیم‌تر می‌شود. آنها با دو مانع مهم مواجه‌اند: موانع قانونی و سقف شیشه‌ای. سقف شیشه‌ای همه آن تبعیض‌هایی است که روی کاغذ وجود ندارند، اما موانعی نامرئی برای رسیدن زنان به جایگاه مدیریتی یا پیشرفت در لایه‌های مدیریتی‌اند، مثل اینکه آنها باید مدام خودشان را اثبات کنند تا نشان دهند لایق مدیریت هستند، در مورد مردان چنین نیست. زنان مجبور می‌شوند فقط با زنان دیگر رقابت کنند و خود را رقیب مردان ندانند، زنان با دیواری به نام مادری مواجه‌اند که فرصت‌های آنها را برای کسب رده‌های بالای مدیریتی کم می‌کند، همچنین مردان باندبازی‌هایی دارند که زنان به آن راه پیدا نمی‌کنند. درواقع ممکن است قانون مانعی برای مدیرشدن زنان نگذاشته باشد، اما بسیاری پیچیدگی‌های دیگر در راه زنان وجود دارد. براساس گفته رئیس امور مدیریت عملکرد سازمان امور اداری و استخدامی در ‌سال گذشته زنان در دولت توانسته‌اند ٢٢‌درصد جایگاه مدیریتی را از آن خود کنند. همچنین فاطمه ذوالقدر‌ سال گذشته اعلام کرد: «ما درحال تجربه افزایش حضور زنان در پست‌های مدیریتی میانی هستیم و درحال حاضر میانگین مدیران زن در کشور حدود ۱۷‌درصد است.»

سنگ‌اندازی برای مدیریت زنان

یکی از پژوهش‌هایی که درباره موانع مدیریت زنان انجام شده، پژوهش فروغ عزیزی با عنوان زنان و تجربه‌های مدیریتی است. این پژوهشگر با مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق با مدیران لایه‌های میانی توصیفی از شرایط این زنان و موانع‌شان ارایه داده است. یافته‌های این تحقیق می‌گویند زنان مدیر لایه میانی با سه استراتژی از سوی ساختار روبه‌رو می‌شوند: استراتژی مقابله‌ای، مراقبتی و کنترلی.

استراتژی مقابله‌ای زمانی است که زنان با «تبعید جنسی» مواجه‌می‌شوند، یعنی امکانات شغلی تک‌جنسیتی است و از ادبیات جنسیتی تبعیض‌آمیز و فحش‌های جنسیتی استفاده می‌شود تا به آنها گفته شود جایگاه‌شان جایگاه مدیریتی نیست. آنها همچنین ممکن است مورد خشونت جنسی واقع شوند، از نظر سازمانی سمت‌شان به رسمیت شناخته نشود و در محیط کار با روابط غیررسمی و لابی‌گری علیه خودشان مواجه شوند که همه اینها هم بخشی از استراتژی مقابله‌ای هستند.

استراتژی بعدی استراتژی کنترلی است که از طریق «برچسب‌زدن» برای پیشرفت شغلی آنها موانعی ایجاد می‌کند. این برچسب ممکن است اتهام رابطه نامشروع یا دنبال شوهر گشتن باشد یا با ساختن دوگانه زن خوب-زن بد بخواهد به آنها نشان دهد که برای مدیریت ساخته نشده‌اند.

استراتژی سوم اگرچه رویکرد متفاوتی با استراتژی‌های قبلی دارد، اما باز هم مدیریت زنان را اتفاقی غیرطبیعی می‌داند. استراتژی مراقبتی با مراقبت غیرلازم از زنان مدیر می‌خواهد به آنها بگوید که از عهده این کار برنمی‌آیند. این ترفندی پدرسالارانه است و مثلا سعی می‌کند مسئولیت‌ها و پست‌های خطیر را به زنان ندهد یا از آنها حمایت‌های بیش‌ازحد می‌کند و حتی ممکن است کارهای مدیر زن را عملا مردان انجام دهند و با کلیشه‌هایی چون «این‌طور بیشتر به صلاح خود زن است» همراه است.

چنین نتایجی نشان می‌دهند مسأله درباره زنان مدیر یا به‌طورکلی اشتغال زنان با اصطلاح رایج «توانمندسازی» آنها حل نمی‌شود. بسیاری از زنان توانمند از مدیریت یا مشارکت در بازار کار جامی‌مانند و نمی‌توان بدون نقد ساختارهایی که آنها را طردمی‌کنند با توانمندکردن تک‌به‌تک زنان بر این موانع غلبه‌کرد.

به مناسبت روز جهانی زن نگاهی به فعالیت‌های سازمان ملل برای زنان

راهی که پایان آن پیدا نیست

تا برابری کامل حقوق و فرصت‌ها بین زن و مرد راه زیادی مانده است. دبیرکل سازمان ملل متحد می‌گوید ‌دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان و دختران کار ناتمام عصر ما و بزرگ‌ترین چالش جهان ما ‌است. این برابری انواعی از دسترسی‌ها را دربر می‌گیرد که در هر نقطه از جهان ممکن است با نقطه دیگر ‌تفاوت داشته باشد. اما به‌طورکلی سازمان ملل در بیانیه جدید خود درباره روز جهانی زن بر پایان دادن به ‌اشکال گوناگون خشونت جنسیتی و تضمین دسترسی برابر به آموزش فراگیر و سلامتی، منابع اقتصادی و ‌مشارکت در زندگی سیاسی چه برای زنان و دختران وچه مردان و پسران تأکید می‌کند. این بیانیه همچنین ‌دستیابی به فرصت‌های برابر را برای دسترسی به اشتغال و مقام‌های مدیریتی و تصمیم‌گیری در هر زمینه‌ای ‌ضروری می‌داند. ‌

‌هشتم مارس روز جهانی زنان است. در ‌بسیاری از کشورهای جهان روزی است که در آن دستاوردهای زنان، بدون توجه به اختلافاتی مانند ملیت، ‌قومیت، زبان، فرهنگ، اقتصاد یا سیاست به رسمیت شناخته می‌شود. ‌

سازمان ملل نیز هر‌سال به مناسبت این روز از حقوق نیمی از مردم جهان می‌گوید. این سازمان از نخستین‌ سال ‌کمیسیون مقام زن را اصلی‌ترین نهاد سیاست‌گذاری جهانی ویژه برای برابری جنسیتی و پیشرفت زنان ‌تأسیس کرد. از نخستین دستاوردهای آن، تضمین استفاده از زبانی بی‌طرف برای هر دو جنسیت در پیش ‌نویس اعلامیه جهانی حقوق بشر بود. چرا که زبان می‌تواند نگرش‌های فرهنگی و اجتماعی را شکل دهد و ‌استفاده از زبان فراگیر جنسیتی، راهی قدرتمند برای ارتقای برابری جنسیتی و ریشه‌کن کردن تعصبات ‌جنسیتی است‎. ‎فراگیر بودن از دیدگاه زبان جنسیتی به معنای حرف زدن و نوشتن به روشی است که ‌تبعیضی برای جنسیتی خاص، جنسیت اجتماعی یا هویت جنسی  قائل نمی‌شود و کلیشه‌های جنسیتی را ‌حفظ نمی‌کند‎. این رهنمود‌ها دربرگیرنده پیشنهاد‌ها و مطالبی هستند که برای کمک به کارکنان سازمان ‌ملل متحد در استفاده از زبان فراگیر جنسیتی در هر نوع ارتباطات - شفاهی یا کتبی، رسمی یا غیررسمی - ‌ایجاد شده و نقطه شروع مفیدی برای هر فردی است‎. اعلامیه حقوق بشر در متن خود تأکید می‌کند: «تمام ‌افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند و هر کس می‌تواند بدون هیچ‌گونه ‌تمایز مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، تولد یا هر موقعیت دیگری از همه حقوق و آزادی‌‌های ذکر شده در این اعلامیه بهره‌مند شود تا به یاد بیاورد که حقوق بشر یعنی حقوق تمام بشر.» ‌

مدافعان حقوق زنان در تمام دنیا با توجه به نگاه‌شان به مسأله زن اهدافی را برای مبارزه و فعالیت برمی ‌گزینند. اما برخی از اهداف بین گروه‌های زیادی مشترک است و زنان بسیاری بارها از سراسر جهان دور هم ‌جمع شده‌اند تا درباره زنان کشورشان بگویند و با مسائل یکدیگر آشنا شوند و بتوانند راه‌حل‌هایی برای آنها پیدا کنند. با آغاز جنبش بین‌المللی فمینیست برای بیشتر شناخته شدن دردهه٧٠ میلادی، مجمع ‌عمومی سازمان ملل‌سال ١٩٧٥ را به‌عنوان‌سال بین‌المللی زن اعلام و نخستین کنفرانس جهانی زنان ‌را در مکزیکو سیتی برگزار کرد‎. در پی اهمیت این کنفرانس مجمع عمومی ١٩٧٦ لغایت ١٩٨٥ را به‌عنوان ‌دهه سازمان ملل متحد برای زنان اعلام و یک صندوق داوطلبانه برای این دهه ایجاد کرد. یکی از مهم‌ترین ‌کنوانسیون‌هایی که در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان در ‌سال ١٩٧٩ بود که به آن لایحه بین‌المللی حقوق زنان هم گفته می‌شود. این کنوانسیون ٣٠مقاله بود که در ‌آن به روشنی تبعیض علیه زنان را توضیح داده و دستورجلسه‌ای برای اقدام ملی برای پایان دادن به این ‌تبعیض‌ها تنظیم کرد. زنان ایرانی در مجلس ششم بارها تلاش کردند که ایران هم به این ‌کنوانسیون بپیوندد اما هر بار به درهای بسته خوردند. ‌

دومین کنفرانس جهانی زن‌سال ١٩٨٠ در کپنهاگ برگزار شد و بر تضمین حق مالکیت زنان و کنترل اموال ‌به علاوه بهبود حقوق آنها در زمینه وراثت و حضانت فرزندان و از دست ندادن ملیت تأکید داشت.‌ سال ‌‌١٩٨٥ کنفرانس نایروبی برای بررسی و ارزیابی دستاوردهای یک دهه زنان در سازمان ملل زمانی برگزار شد که ‌جنبش برابری جنسیتی در جهان به رسمیت شناخته شد. بسیاری این رویداد را تولد فمینیسم جهانی می‌‌دانند. ‌سال ١٩٩٥ کنفرانس پکن مدعی حقوق زنان به‌عنوان حقوق بشر و متعهد به انجام اقدامات خاص برای ‌اطمینان از احترام گذاشتن به آن حقوق شد.‌

امروز دیگر نمی‌توان نقش زنان را نادیده گرفت. آنها چه در خانه‌ها مشغول کار بازتولیدی خانگی باشند یا ‌در کارخانه‌ها با دستمزد کم کار کنند، چه در مشاغلی که در نوع کار و دستمزد دچار تبعیض باشند و چه در ‌بالاترین مقام سیاسی کشورها امروز آگاه‌تر از گذشته‌اند. همچنان در بسیاری از نقاط جهان زنان با خشونت ‌دست به گریبان‌اند، در بسیاری از نقاط جهان زنان و دختران از ابتدایی‌ترین حقوق‌شان محروم‌اند اما جامعه ‌جهانی می‌داند که دست یافتن به توسعه پایدار جهانی بدون در نظر گرفتن نقش زنان امکان‌پذیر نیست. ‌آرمان پنجم توسعه پایدار سازمان ملل برای رسیدن به «دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی همه زنان ‌و دختران» نوشته شده است.‌‎ ‎سازمان ملل همیشه بر حقوق و قانون در کشورها تأکید کرده است و می‌گوید ‌تغییرات مهم  حقوقی و قانونی برای تضمین حقوق زنان در سرتاسر جهان لازم است. گزارش‌های این سازمان ‌می گوید تا‌ سال ٢٠١٤ هنوز ٥٢کشور دیگر در این زمینه اقدامی نکرده بودند. تبعیض جنسیتی به‌صورت ‌آشکار درعرصه اقتصادی و سیاسی باقی مانده است و راه زیادی تا برابری زنان داریم.‌