۰ نفر

تأملات حقوقی ترور شهید سپهبد سلیمانی

۲۳ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۲۰
کد خبر: 409229
تأملات حقوقی ترور شهید سپهبد سلیمانی

حمله پهپادی سحرگاه سیزدهم دی رژیم ایالات متحده آمریکا به کاروان حامل شهید سپهبد سلیمانی و همراهان ایشان دارای دو بعد و وجه است که هریک جدای از دیگری قابل تحلیل و بررسی است.

۱. دووجهی‌بودن ماهیت حمله پهپادی آمریکا: حادثه هدف قراردادن شهید سلیمانی را به دلیل موقعیت رسمی و دولتی وی در دو سطح می‌توان مورد ارزیابی قرار داد. اول، هدف قراردادن وی به عنوان یک فرد که مانند سایر ابنای بشر بهره‌مند از حقوق بشر بوده و دوم، هدف قراردادن ایشان به عنوان یک مقام رسمی نظامی که به مثابه اقدامی علیه دولت و حاکمیت ایران قلمداد می‌شود.

  به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، تحلیل حقوقی واقعه حمله به شهید سلیمانی هم در سطح فردی (اقدام دولت آمریکا علیه یک شهروند ایرانی) و هم در سطح بین‌الدولی (اقدام دولت آمریکا علیه دولت ایران) قابل بررسی است.

 ۲. انواع رژیم‌های حقوقی برای ارزیابی حمله: هدف قراردادن شهید سلیمانی در وهله نخست ترور یک فرد بوده است. سنجش روایی یا ناروایی این عمل و ارزیابی قانونی یا غیرقانونی بودن حمله پهپادی صورت‌گرفته از سوی آمریکا مستلزم شناسایی زمینه و زمانه‌ای است که این حمله در بستر و بازه آن اتفاق افتاده است. نظام حقوق بین‌الملل دربردارنده دو رژیم و نظام حقوقی مختلف است. یکی «حقوق بشردوستانه» که قواعد و مقررات حاکم بر زمان جنگ و مخاصمات مسلحانه است که عمدتا تنظیم‌کننده رفتار جنگجویان و نظامیان یک طرف منازعه با نظامیان و شهروندان خصم و طرف مقابل است و دیگری نظام «حقوق بشر» که دربردارنده قواعد و مقرراتی است که رفتارهای زمان صلح را تنظیم و هدایت می‌کند. البته قواعد نظام حقوق بشر در زمان وقوع مخاصمات مسلحانه نیز جاری است، اما به دلیل خاص‌بودن مقررات حقوق بشردوستانه و انصراف آن به زمان جنگ و مخاصمه، در صورت وقوع تزاحم تقدم با قواعد حقوق بشردوستانه است. به عنوان نمونه، «حق بر حیات» از حقوق بنیادین بشر است که سلب آن با ممنوعیت روبه‌رو است. اما در نظام حقوق بشردوستانه،‌ کشتن نظامیان در حال جنگیدن و سلب حیات ایشان مجاز است. بنابراین، در اینجا به دلیل خاص‌بودن قواعد حقوق بشردوستانه در زمان جنگ و مخاصمه، قواعد عمومی حقوق بشر تخصیص می‌خورد.

۳. چیستی مخاصمه مسلحانه: زمینه و بستر لازم برای اعمال قواعد حقوق بشردوستانه وجود یک مخاصمه مسلحانه است. مخاصمات مسلحانه یا بین‌المللی هستند یا غیربین‌المللی. مخاصمه مسلحانه بین‌المللی آن هنگام است که دو یا چند دولت در مقابله با یکدیگر متوسل به زور و اقدام مسلحانه بشوند. در مقابل، مخاصمه مسلحانه غیربین‌المللی مخاصمه میان دولت مرکزی با یک گروه سازمان‌یافته مسلح یا درگیری مسلحانه میان دو یا چند گروه سازمان‌یافته مسلح است. به عنوان نمونه، جنگ تحمیلی هشت‌ساله ایران و عراق مصداق یک مخاصمه مسلحانه بین‌المللی و جنگ دولت سوریه با گروه‌های معارض مسلح مانند داعش یک مخاصمه مسلحانه غیربین‌المللی بوده است. احراز مخاصمه مسلحانه البته بر اساس یک ضابطه شخصی صورت نمی‌گیرد. اعلان جنگ شرط لازم برای تحقق یک مخاصمه نیست، بلکه احراز آن به صورت عینی صورت می‌پذیرد. یعنی حتی اگر طرفین درگیری وقوع و وجود مخاصمه و جنگ را مورد پذیرش قرار ندهند، اما در عمل توسل به زور صورت گرفته باشد، از منظر حقوقی مخاصمه مسلحانه بین‌المللی واقع شده و در نتیجه آن قواعد حقوق بشردوستانه حاکم خواهد شد.

۴. فقدان مخاصمه مسلحانه میان ایران و آمریکا در زمان حمله: با بررسی زمینه و پیشینه موجود آشکار می‌شود که در زمان حمله صورت‌گرفته آمریکا علیه کاروان سردار سلیمانی هیچ نوع مخاصمه مسلحانه‌ای میان دولت آمریکا و دولت ایران در جریان نبوده است. این حمله نه در زمینه و زمانه یک جنگ و نه در ارتباط با یک مخاصمه مسلحانه جاری میان دو دولت رخ داده است. دولت‌های آمریکا و ایران در سحرگاه سیزدهم دی وارد جنگ علیه یکدیگر نشده بودند. حتی از منظر حقوقی، جنگ نیابتی یا همان مخاصمه مسلحانه بین‌المللی‌شده میان دو کشور برقرار نبوده است. اقدامات مسلحانه صورت‌گرفته علیه اهداف آمریکایی از سوی برخی گروه‌های مسلح غیرایرانی در داخل عراق حتی با اعمال معیار «کنترل کلی» که از سوی «دادگاه کیفری بین‌المللی برای یوگسلاوی» برای احراز وجود یک مخاصمه مسلحانه بین‌المللی وضع شده قابل انتساب به ایران نبوده و نیست. تأکید رئیس‌جمهور روحانی مبنی بر اینکه اقدامات احتمالی تلافی‌جویانه گروه‌هایی مانند حشد‌الشعبی ارتباطی به ایران ندارد نیز تأییدی بر عدم کنترل مؤثر و حتی کلی ایران نسبت به چنین گروه‌هایی است. بایستی به خاطر داشت که صرف حمایت مالی و معنوی از یک گروه مسلح آن را تبدیل به نیروی یک دولت در کشور ثالث نمی‌کند. بنابراین، با توجه به فقدان هر نوع مخاصمه مسلحانه میان ایران و آمریکا، روایی یا ناروایی حمله صورت‌گرفته به شهید سلیمانی بر اساس معیارها و موازین حقوق بشردوستانه سنجیده نمی‌شود.

۵. جرم جنگی‌نبودن حمله آمریکا: درصورتی‌که در زمان حمله پهپادی آمریکا یک مخاصمه مسلحانه میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران برقرار می‌بود، همان‌طورکه گذشت، براساس قواعد و مقررات حقوق‌ بشردوستانه باید شهادت سپهبد سلیمانی ارزیابی می‌شد. در این فرض، یعنی وجود یک مخاصمه مسلحانه و وقوع حمله پهپادی در زمینه و زمانه آن، هدف‌قراردادن شهید سلیمانی به‌دلیل نظامی‌بودن او دارای عنوان مجرمانه نبود. در زمان حاکمیت قواعد حقوق ‌بشردوستانه، هدف‌قراردادن نظامیان و جنگجویان دشمن با رعایت شرایطی مانند اصل ضرورت و تناسب، نقض حقوق‌ بشردوستانه محسوب نمی‌شود و اقدامی قانونی قلمداد نخواهد شد؛ بنابراین برخلاف تعبیر و توصیف نادقیقی که از سوی برخی درباره این حادثه شده است، حمله پهپادی انجام‌شده مطلقا یک «جرم جنگی» نیست؛ اول آنکه جرم و جنایت جنگی لزوما باید در زمینه و بستر یک مخاصمه مسلحانه اتفاق بیفتد، اما همان‌طورکه گذشت، چنین زمینه‌ای در زمان حمله پهپادی صورت‌گرفته در روابط میان ایران و آمریکا حاکم و جاری نبوده است. دوم آنکه حتی در زمان مخاصمات مسلحانه نیز هدف‌قرار‌دادن نظامیانی که قادر به جنگیدن هستند، یک جرم و جنایت جنگی محسوب نمی‌شود.

۶. فراقانونی‌بودن اقدام آمریکا به‌مثابه نقض حقوق بشر: در نبود هیچ نوع مخاصمه مسلحانه‌ای میان دولت آمریکا و ایران در زمان حمله به شهید سلیمانی که باید مورد تأکید جدی دولت ایران قرار بگیرد، قواعد حقوق بشر به‌عنوان ضوابط عمومی حاکم در زمان صلح معیار ارزیابی حمله مسلحانه صورت‌گرفته است. در اینجا، آنچه رخ داده، وقوع یک قتل و کشتن عامدانه است. حق حیات از حقوق بنیادین بشر است که منزلت آن در هندسه معرفی حقوق بشر بی‌نیاز از توضیح است. سلب حق حیات به‌صورت فراقضائی و خودسرانه ممنوع بوده و نقض فاحش حقوق بشر محسوب می‌شود.

البته سلب حیات به‌مثابه یک مجازات و متعاقب آن انجام یک دادرسی منصفانه می‌تواند قانونی قلمداد شود. چنان‌که کشتن دیگری در مقام دفاع مشروع نیز با حصول شرایطی جایز است. در چارچوب همین قاعده و استثنائات آن است که می‌توان هدف‌قراردادن شهید سلیمانی را به ارزیابی نشست. اقدام دولت آمریکا در هدف‌قرار‌دادن سردار سلیمانی یک «قتل هدفمند»‌ بوده که بنابر اظهارات مقامات آمریکایی با طراحی قبلی انجام شده است. قتل هدفمند شیوه و راهبردی است که ایالات متحده آمریکا در- از دیدگاه خود- «جنگ علیه تروریسم» به کار می‌برد. براساس ین شیوه، رژیم آمریکا به‌صورت سازمان‌یافته و بدون دستگیری و محاکمه فرد هدف‌گذاری‌شده، افرادی را که تروریست قلمداد کرده، حذف فیزیکی می‌کند. این اقدام به‌دلیل آنکه جایگزینی برای دستگیرکردن و محاکمه یک فرد و مراعات حق دفاع اوست، غیرقانونی بوده و مصداق کشتن و اعدام فراقضائی محسوب می‌شود که از نقض‌های فاحش حقوق بشر است. علاوه بر نقض حق حیات یک فرد، بسیاری از اصول بنیادین حقوق بشر نیز با قتل هدفمند نقض می‌شود. فرض بر برائت افراد است و ایراد هر اتهامی به ایشان به اثبات و احراز قضائی نیاز دارد. بدون محاکمه حکم‌صادر‌کردن و حکم بی‌محکمه و محاکمه را اجراکردن به‌مثابه هدم تمام آموزه‌ها و هنجارهای بنیادین حقوق بشر است. ایالات متحده آمریکا، شهید سلیمانی را متهم به ارتکاب اقدامات تروریستی کرده بود؛ اثبات و احراز این اتهامات نیازمند برپایی محاکمه و محکمه بود؛ اما ایالات متحده آمریکا با هدف‌قراردادن شهید سلیمانی نه‌تنها مرتکب یک قتل فراقضائی شد، بلکه خود را از بار مسئولیت سنگین اثبات اتهامات پردامنه‌ای که به آن شهید سعید وارد کرد نیز مبرا کرد. ناروایی اقدام آمریکا تا آن حد آشکار است که به فاصله اندکی بعد از ترور شهید سلیمانی، خانم دکتر «کالامارد»،‌ گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد، درباره اعدام‌های فراقضائی و خودسرانه، در رشته‌توییتی حمله پهپادی آمریکا را به‌دلیل آنکه خارج از زمان مخاصمه جنگی واقع شده است، مصداق اعدام خودسرانه و قابل تحقیق رسمی دانست.

۷. دفاع‌مشروع‌نبودن اقدام آمریکا: در مقام دفاع مشروع نیز می‌توان اقدام به کشتن دیگری کرد؛ اما تحقق دفاع مشروع مشروط به تحقق شرایط پردامنه‌ای است. تناسب، ضرورت و فوریت خطر از شرایط حاکم بر اقدام کشنده با هدف دفاع مشروع است. در حمله پهپادی انجام‌شده، فارغ از اینکه آیا اقدامات جایگزین مانند دستگیری یا استمداد از دولت عراق برای اقدام ممکن بوده است یا خیر تا اقدام کشنده صورت‌گرفته «ضروری» قلمداد شود، مهم‌ترین عاملی که فقدانش مانع از تحقق مفهوم دفاع مشروع و همچنین زائل‌شدن شرط تناسب می‌شود، وجود خطر ناشی از شهید سلیمانی بوده است. هدف از دفاع مشروع، رفع خطر موجود و در حال جریان است. به بیان دیگر،‌ دفاع مشروع واکنش به یک کنش آغاز شده است؛ اما بنا بر نظریه و ایده‌ای که از سوی بسیاری مورد اقبال و قبول واقع شده است، در برابر تهدید قریب‌الوقوع نیز می‌توان متوسل به دفاعی شد که متناسب با خطر پیش‌رو و قریب‌الوقوع باشد. درباره حمله پهپادی به شهید سلیمانی آنچه براساس مجموع ادله و شواهد موجود آشکار و مبرهن است، فقدان یک خطر قریب‌الوقوع به‌دلیل حضور شهید سیلمانی در عراق بوده است. ایالات متحده آمریکا در توجیه رفتار خود به‌صورت رسمی و در نامه‌نگاری و گزارش‌دهی به شورای امنیت سازمان ملل متحد متوسل به ایده «دفاع مشروع» است؛ اما از یک سو آن‌گونه که اظهارات متعدد مقامات بلندپایه آمریکا آشکار کره است، هدف‌قراردادن شهید سلیمانی از مدت‌ها قبل از سفر او به عراق طراحی شده بود.

طراحی پیشینی حمله که حکایتگر فوریت‌نداشتن آن است، ضرورت توسل به اقدام و حمله کشنده را مخدوش می‌کند. از سوی دیگر، آن‌گونه که مقامات ایران و عراق تأکید کرده‌اند سفر رسمی شهید سلیمانی با هدف رساندن پیامی از سوی ایران و با اطلاع دولت کشور عراق بوده است؛ یک سفر متعارف و عادی و با برنامه‌ریزی قبلی برای دیدار با مقامات عراقی. بنابراین، برخلاف ادعای آمریکا در موقعیت و زمان حمله، هیچ خطر قریب‌الوقوعی ایالات متحده آمریکا را تهدید نمی‌کرده است. ازاین‌رو، ایران می‌بایست به صورت رسمی مأموریت غیرعملیاتی شهید سلیمانی به عراق را مورد تأکید و تأیید قرار دهد تا ردیه‌ای بر استدلال آمریکا باشد. در نبود شرایط لازم برای تحقق دفاع مشروع، هدف قراردادن شهید سلیمانی یک قتل فراقضائی و نقض فاحش حقوق بشر است که بی‌شک از حیث کیفری قابل تعقیب است.

۸. تروریستی‌بودن اقدام آمریکا: با احراز نقض حقوق بشربودن هدف قراردادن شهید سلیمانی که موجبات مسئولیت کیفری آمران و عاملان این قتل فراقضائی را فراهم می‌آورد، راه برای اقدام حقوقی علیه این رفتار مجرمانه گشوده خواهد شد. قتل هدفمند صورت‌گرفته به دلیل غیرقانونی و فراقضائی‌بودن، علاوه‌بر اینکه یک رفتار مجرمانه قابل تعقیب است، مصداق اقدام تروریستی نیز هست. اقدام تروریستی، هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح قابل تحقق است. اقدامات تروریستی شامل رفتارهای کشنده یا آسیب‌زننده علیه اشخاص است که از جمله اهداف آن اجبار یک دولت به انجام یا عدم انجام اقدامی است. دولت آمریکا به صورت رسمی سخن از بازدارندگی حمله صورت‌گرفته نسبت به اقدامات آتی ایران کرده است که بیانگر و حکایتگر وجود انگیزه سازنده عمل تروریستی است. در زمان صلح و در خارج از زمینه و زمانه مخاصمه نیز نظامیان می‌توانند قربانی اقدام تروریستی باشند. شورای امنیت سازمان ملل متحد در مواردی تروریستی‌بودن اقدامات کشنده علیه جمعیت نظامی را مورد تأیید قرار داده است. از جمله آنکه متعاقب حمله انتحاری بهمن‌ماه ۱۳۹۷ به اتوبوس حامل مرزبانان سپاه پاسداران در زاهدان، ریاست شورای امنیت سازمان ملل با صدور بیانیه‌ای این اقدام تروریستی را به مثابه تهدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی محکوم کرده و خواستار به عدالت سپرده‌شدن آمران و عاملان آن شد.

۹. لزوم تحقیقات بین‌المللی با استفاده از ظرفیت دبیرکل سازمان ملل متحد: با احراز قتل فراقضائی و تروربودن حمله پهپادی به شهید سلیمانی، دولت ایران می‌بایست با فعال‌کردن دیپلماسی حقوقی خود گام در مسیر تعقیب کیفری مرتکبان این جنایت بردارد. نخستین گام برای پیمودن این مسیر، انجام تحقیقات بین‌المللی است. درخواست از دبیرکل سازمان ملل متحد برای تشکیل یک «هیئت حقیقت‌یاب» برای شناسایی عوامل و طراحان این اقدام تروریستی بر اساس «اعلامیه راجع به حقیقت‌یابی سازمان ملل در زمینه حفظ صلح و امنیت بین‌المللی» مصوب ۱۹۹۱ میلادی می‌تواند یک گام مؤثر دراین‌باره باشد. بر اساس این اعلامیه، دولت‌ها می‌توانند از دبیرکل سازمان ملل درخواست کنند که برای کشف حقیقت در ارتباط با یک قضیه یا اختلاف که تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی است، هیئت حقیقت‌یاب تشکیل دهد. اکنون و با توجه به اینکه سازمان ملل متحد تاکنون از محکوم‌کردن این اقدام تروریستی اجتناب ورزیده است، دیپلماسی ایران با کنشگری فعالانه می‌بایست برای شکل‌دهی محکومیت بین‌المللی این اقدام تلاش کند. در این راستا، این حمله پهپادی و در پرتو عواقب احتمالی مترتب بر آن می‌بایست به‌عنوان یک اقدام تروریستی و تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی معرفی شود تا زمینه اقدام و محکومیت بین‌المللی را فراهم آورد. لازم به ذکر است که گزارشگر ویژه سازمان ملل راجع به قتل‌های فراقضائی از دبیرکل سازمان ملل درخواست کرده است که کمیسیون تحقیقاتی مستقلی دراین‌باره تأسیس کند. در صورت شکل‌گیری «هیئت حقیقت‌یاب» و بر اساس یافته‌های آن می‌توان نسبت به تعقیب کیفری عاملان و طراحان این حادثه تروریستی نیز مطالبه کرد. این همان مسیری است که متعاقب ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر وقت لبنان، در سال ۲۰۰۵ میلادی پیموده شد. اکنون نیز می‌بایست با اثبات تروریستی‌بودن این حادثه، در جهت تعقیب عاملان گام برداشت. بعد از انجام تحقیقات لازم و آشکارشدن نقض حقوق بشر و تروربودن حمله پهپادی صورت‌گرفته، دولت ایران می‌تواند خواستار برپایی یک دادگاه مختلط با مشارکت ایران، عراق و سازمان ملل برای به‌عدالت‌سپردن آمران و عاملان این جنایت شود.

۱۰. حمله مسلحانه دولت آمریکا علیه حاکمیت ایران: همان‌طور که گذشت، حمله پهپادی علیه شهید سلیمانی به دلیل موقعیت رسمی ایشان به‌عنوان یکی از مقامات بلندپایه نظامی ایران تنها اقدام علیه یک فرد نیست، بلکه حمله صورت‌گرفته حمله علیه دولت ایران نیز هست. از منظر حقوقی، اقدام واقع‌شده یک «حمله مسلحانه» در معنای مورد اشاره در ماده ۵۱ منشور سازمان ملل است. بر اساس این ماده، در فرض وقوع حمله مسلحانه یک دولت علیه دولت دیگر، دولت مورد حمله واقع‌شده از حق ذاتی دفاع مشروع برخوردار خواهد بود. حمله مسلحانه موردنظر در ماده ۵۱ منشور می‌بایست شدیدترین شکل از توسل به زور یک دولت علیه دولت دیگر باشد. برای احراز شدت یک حمله مسلحانه، هم معیار کمی و گستردگی و قلمروی حمله مدنظر است و هم اینکه این شدتمندی از حیث کیفی و با درنظرگرفتن اثر ناشی از آن حمله می‌تواند احراز شود. حمله پهپادی آمریکا هرچند محدود و غیرگسترده بود، اما حمله به یکی از مقامات ارشد لشکری و نظامی کشور اقدام شدیدی محسوب می‌شود که می‌تواند واجد عنوان حمله مسلحانه باشد. «دیوان بین‌المللی دادگستری» در آرای خود با وضع این قاعده که حمله مسلحانه یک دولت علیه دولت دیگر باید شدیدترین شکل توسل به زور باشد، این را هم افزوده است که در شرایطی، حمله به یک کشتی به تنهایی نیز می‌تواند حمله مسلحانه منظور ماده ۵۱ منشور قلمداد شود. بنابراین حمله مسلحانه تنها در پرتو گستردگی آن نیست که شدید محسوب می‌شود، بلکه شدت‌مندی پرتو آثار یک حمله نیز قابل احراز است. آشکار است که حمله به مقام بلندپایه نظامی یک کشور، اثری مهم‌‌تر از حمله به یک کشتی دارد. در احراز شدت‌مندی حمله مسلحانه می‌توان از معیارهای ارزیابی شدت یک قضیه یا پرونده در «دیوان کیفری بین‌المللی» نیز استفاده کرد. در دیوان کیفری، دادستان ملزم است تنها پرونده‌ها و جرائمی را تحت تعقیب قرار دهد که شدت لازم را داشته باشند. در احراز این شدت‌مندی، علاوه بر گستره و قلمرو یک جرم و میزان خسارت‌های ناشی از آن، اثر مترتب بر یک رفتار غیر‌گسترده و میزان واکنش‌ها به آن نیز مؤثر است. همین معیار نیز در احراز شدت‌مندی حمله مسلحانه می‌تواند به کار گرفته شود. لازم به ذکر است حمله تروریستی و مسلحانه یک دولت به یک مقام رسمی و نظامی دولت دیگر و پذیرش مسئولیت آن از سوی دولت مهاجم، مسبوق به سابقه نبوده است. اکنون دیپلماسی حقوقی ایران باید با ورود به جنگ حقوقی در این ماجرا، به صورت فعالانه اقدام به ترویج تفسیر حقوقی خود کند و ترور مقام دولتی یک کشور را حمله‌ای مسلحانه موجد حق دفاع مشروع معرفی کند.

۱۱. رد ادعای تروریستی‌بودن سپاه پاسداران: تأکید بر اینکه حمله تروریستی آمریکا یک حمله مسلحانه علیه دولت و حاکمیت ایران بوده، بسیار مهم است. درحال‌حاضر آمریکا با حادثه واقع‌شده به‌مثابه اقدام علیه یک گروه سازمان‌یافته تروریستی به‌زعم خود، یعنی سپاه، معامله می‌کند. در واکنش به این رویکرد، دولت ایران با تأکید بر اینکه حادثه واقع‌شده حمله مسلحانه علیه دولت ایران بوده است، می‌بایست تلاش آمریکا بر تروریستی‌دانستن بخشی از نیروهای مسلح خود را خنثی کند. با تثبیت حمله مسلحانه بودن اقدام آمریکا علیه دولت ایران، از تلاش آمریکا برای فروکاستن این حمله به اقدام علیه یک گروه تروریستی و پنهان‌کردن بُعد دولتی آن زدوده می‌شود. در واقع، زمینه‌سازی حقوقی آمریکا برای ارتکاب این جنایت از زمان تروریستی قلمداد‌کردن سپاه آغاز شد. تأکید بر حمله علیه دولت بودن این اقدام، به معنای تأکید بر جدایی‌ناپذیربودن سپاه پاسداران از حاکمیت ایران است و خود می‌تواند نسبت به حوادث احتمالی آینده بازدارنده باشد.

۱۲: توسل به زور غیرقانونی آمریکا: حمله پهپادی آمریکا، همان‌طور که گذشت، مصداق توسل به زور و حمله مسلحانه علیه حاکمیت ایران بوده است. آمریکا مدعی شده این توسل به زور مشروع بوده است؛ چراکه در مقام دفاع مشروع انجام شده است. در نامه آمریکا به شورای امنیت نیز با استناد به مجموعه‌ای پراکنده از اقدامات نظامی صورت‌گرفته در سال‌های اخیر و انتساب آنها به ایران، ایالات متحده با ادعای وجود حمله‌ای مسلحانه علیه خود، ترور شهید سلیمانی را دفاع مشروع در برابر آن حمله مسلحانه قلمداد کرده است؛ اما همان‌طور که گذشت، این اقدام فاقد ضرورت و تناسب بوده؛ چراکه در زمان اقدام آمریکا، حمله‌ای در جریان نبوده است که با دفاع بتوان آن حمله را متوقف کرد یا خطر قریب‌الوقوعی در پیش نبوده است که اقدام نظامی، قاطع و رافع آن بشود. در انجام دفاع پیشگیرانه، اثبات وجود خطر قریب‌الوقوع بسیار کلیدی است تا در پرتو آن، ضرورت مطلق اقدام تدافعی و پیشگیرانه در نبود یک حمله مستمر و در جریان، آشکار و احراز شود. همین امر پاشنه آشیل استدلال آمریکا در توجیه جنایت خویش است. بنابراین لازم است ایران در پاسخ به ادعا و نامه آمریکا، به تفصیل ادله رد دفاع مشروع بودن این اقدام را نزد شورای امنیت سازمان ملل ثبت کند.

۱۳. تجاوز سرزمینی علیه عراق: حمله پهپادی و مسلحانه آمریکا در قلمرو سرزمینی عراق اتفاق افتاده است. با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا در ترور سپهبد سلیمانی از نیروی نظامی خود در قلمروی سرزمینی عراق استفاده کرده که بدون موافقت پیشینی با دولت این کشور بوده است،‌ این رفتار بر اساس بند «ای» پاراگراف دوم ماده ۸ مکرر «اساسنامه رم» به‌عنوان یک «فعل تجاوزکارانه» علیه دولت عراق محسوب می‌شود. از‌این‌رو، در جنگ حقوقی علیه اقدام نظامی صورت‌گرفته آمریکا، باید دولت عراق را نیز همراه کرد تا برای پیگرد حقوقی آن نیز اقدام کند تا احراز و اثبات شود این اقدام بدون اجازه و اطلاع قبلی دولت عراق انجام شده است. البته در صورت احراز اطلاع پیشینی، مسئله مسئولیت دولت عراق نیز در این حادثه قابل طرح و پیگرد خواهد بود.

۱۴. دفاع مشروع بودن واکنش نظامی ایران: واکنش نظامی ایران به حمله مسلحانه آمریکا آن‌گونه که دولت به صورت رسمی و در نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرده، در راستای اعمال حق ذاتی ایران بر دفاع مشروع بوده است. آن‌گونه که گذشت، واکنش نظامی ایران متعاقب تحقق یک حمله مسلحانه علیه ایران انجام شد. بنابراین شرط وقوع حمله مسلحانه در این واکنش محقق بوده است. بااین‌حال، شرایط دیگر حاکم بر تحقق وضعیت دفاع مشروع نیز می‌بایست ثابت و احراز شود. با توجه به آنکه حمله به شهید سلیمانی اقدامی نظامی بود که تداوم نیافت، ایران نیازمند است ثابت کند اقدام واکنشی‌اش برای رفع یک خطر قریب‌الوقوع یا قطع تداوم حملات مشابه در آینده نزدیک صورت گرفته است. تأکید بیانیه وزارت دفاع آمریکا بر اتخاذ تمام تدابیر لازم ازجمله اقدامات قهری برای حفظ منافع آمریکا از یک سو و همچنین تروریستی اعلام‌شدن سپاه از سوی دیگر، خطر در معرض قتل هدفمند واقع‌شدن سایر مقامات نظامی ایران را افزایش داده است. مجموع این شرایط می‌تواند مبنایی برای دفاع مشروع بودن اقدام ایران قلمداد شود. هرچند این امر نیازمند تأمل و مداقه بیشتر است؛ اما واکنش عملی ایران تحت عنوان دفاع مشروع، حداقل این اثر را دارد که باور ایران مبنی بر آن را که حمله پهپادی صورت‌گرفته، حمله علیه دولت و حاکمیت بوده است، تقویت می‌کند.

۱۵. جرم جنگی نبودن واکنش نظامی ایران: نکته پایانی آنکه بنا بر نظریه «اولین شلیک»، با صرف انجام حمله پهپادی به شهید سلیمانی، میان ایران و آمریکا رابطه مخاصمه مسلحانه بین‌المللی برقرار شده است. تأکید ایران مبنی بر اینکه اقدام صورت‌گرفته «اقدام به جنگ» علیه ایران است، می‌تواند به این معنا باشد که رفتارهای این دو کشور نسبت به یکدیگر، مشمول مقررات حقوق بشردوستانه خواهد بود. از‌این‌رو، هدف قراردادن پایگاه‌های نظامی آمریکا در عراق به‌مثابه اهداف نظامی که با هدف ناتوان‌سازی خصم و دشمن انجام شده، از حیث شیوه رفتار ارتکاب‌یافته در زمان مخاصمه، اقدامی قانونی بوده است. البته میان حق بر جنگ و قاعده جنگیدن تفاوت است. قانونی‌بودن شیوه توسل به زور لزوما به معنای مشروع‌بودن توسل به آن نیست.