۰ نفر

افزایش حقوق کارگران زیر سایه قدرت چانه‌زنی اصناف

۹ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۴۲
کد خبر: 377394
افزایش حقوق کارگران زیر سایه قدرت چانه‌زنی اصناف

یک کارشناس حوزه کار می‌گوید اکنون کارگران حداقلی بگیر می‌گویند حقوقشان کفاف زندگیشان را نمی‌دهد که البته این سخن منطقی است.

در عین حال برخی کارفرمایان هم می‌گویند که توان افزایش دستمزدها را ندارند که البته این نیز در مورد «بعضی کارفرمایان»، مثلا آنهایی که تولیداتشان مشمول قیمت‌گذاری نمی‌شود صدق می‌کند. در نهایت پیروز این مجادلات افرادی خواهند بود که قدرت بیشتری دارند. در ایران البته تشکل‌های کارگری قدرت چندانی ندارند.  

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل، اخیرا عضو شورای عالی کار در جلسه شورای عالی کار اعلام کرده است که در حال حاضر، نرخ سبد معیشت از مرز هفت میلیون تومان گذشته است و ترمیم دستمزد می‌تواند انجام شود. اما سوال اینجاست که اگر کارفرمایان همکاری‌های لازم را نکنند، با توجه به معیشت حداقلی کارگران و در مقابل رکود اقتصادی و تعطیلی بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی و عدم توانایی پرداخت حقوق‌ها، آیا امیدی به افزایش حقوق کارگران می‌توان داشت یا خیر؟ این روزنامه در گفت‌وگو با علی مزیکی کارشناس حوزه کار به این مساله پرداخته است که آیا افزایش حقوق کارگران از هر وجهی منطقی و امکان‌پذیر است؟ و در صورت عدم امکان چه راهکارهایی وجود دارد؟ در ادامه به صورت مشروح می‌خوانیم:

   نماینده کارگران در شورای عالی کار می‌گوید نرخ سبد معیشتی کارگران از 7 میلیون تومان عبور کرده است و طبعا انتظار بر افزایش حقوق تا سطوح بالا وجود دارد، شما چه تحلیلی دارید؟

مبلغ اعلام شده بسیار بالاست. در مجموع نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که نمی‌توان نرخ یکسانی برای سبد معشیتی افراد تعیین کرد. مثلا ممکن است فردی عائله بیشتری داشته باشد و فردی هم ازدواج نکرده و تنها باشد. آیا برای همه این افراد هفت میلیون تومان صادق است؟ این رویکردها معمولا اصولی نیست و در ایران خیلی وقت است که این رویکردهای نادرست اعمال می‌شود مثلا به‌صورت ناگهانی تصمیم می‌گیرند قیمت بنزین را کاهش یا افزایش دهند. متاسفانه این رویکردها علمی نیست و کارهایی است که کوتاه نگرانه و کوتاه‌مدت است ممکن است در یک دوره‌ای مفید واقع شود اما در دوره‌ای دیگر با شکست مواجه شود.

  افزایش حقوق کارگران 1.5 میلیون تومان بیشتر نیست، به نظر شما نشست سه جانبه کارگر و کارفرما و دولت برای افزایش حقوق کارگران برگزار بشود بهتر است یا خیر؟ منطقی است که حقوق کارگران افزایش پیدا کند؟

اگر منظور افزایش حداقل دستمزد است باید بگویم این موضوع بستگی به قدرت صنف قشر کارگر دارد. اصناف در ایران قدرت چندانی ندارند، بالاخره برگزاری این نشست‌ها خوب و گاهی مفید است و من فکر می‌کنم مهم‌ترین دستاورد برگزاری این جلسات می‌تواند قدرت گرفتن اصناف برای دفاع از منافع افرادی باشد که برای آنها کار می‌کنند.

  آیا افزایش حقوق کارگران منطقی است؟

در اینجا منطقی وجود ندارد. به نظرم ما اکنون نمی‌توانیم راجع به منطقی بودن افزایش حقوق کارگران صحبت کنیم. بحث مهمی که اکنون وجود دارد موضوع «کارایی» است. مثلا اینکه کارایی کارگری که کار می‌کند چه قدر است؟ از طرفی دیگر موضوع توانایی کارفرما هم مهم است. به هر حال افرادی که می‌خواهند کارگران را استخدام کنند با این وضعیت معیشتی با چه قدرتی می‌خواهند این کارگران را استخدام کنند؟ یا چقدر می‌توانند به کارگر در قبال کاری که می‌کند حقوق پرداخت کنند؟ موضوع دیگر بر سر این است که ما به منافع کدام گروه اهمیت بیشتری دهیم؟ مساله دیگر این است که کدام گروه بیشتر می‌تواند چانه‌زنی کند؟ بنابراین بستگی دارد منطق را چگونه تعریف کنیم اگر با کارگر صحبت کنیم می‌گوید با این اوضاع معیشتی که گرفتار هستیم منطقی است که حقوق ما افزایش پیدا کند، اما با کارفرما اگر صحبت کنیم می‌گوید نمی‌توانم بیشتر از این میزان حقوق بپردازم و بنابراین برای کارفرمایان این مساله منطقی نیست. در کل باید بگویم بستگی به تصمیم‌گیرندگان دارد.

  کارفرمایان امکان افزایش حقوق کارگران را دارند یا خیر؟

کارفرمایان چند دسته هستند. کارفرمایانی که بتوانند مطابق با تولید خود، فروش خوبی هم داشته و سود زیادی را از قبال تولید بهره‌مند شوند در مقابل می‌توانند حقوق کارگران خود را هم افزایش دهند. فرض کنید کارفرماهایی که قیمت کالای آنها کنترل نمی‌شود؛ مثلا کالاهای ضروری تولید نمی‌کنند شاید بتوانند مطابق با افزایش قیمت‌ها حقوق‌ها را هم افزایش دهند. اما بعضا دولت روی برخی از کالا‌ها دست می‌گذارد و اجازه نمی‌دهد که قیمت این قبیل از کالاها افزایش پیدا کند. ممکن است این کارفرماها توانایی افزایش حقوق کارگران خود را نداشته باشند. اما در حال حاضر به نظر من کارفرمایان توانایی دارند با توجه به تورم شدیدی که داریم و قیمت کالاهایی که روز به روز بالا می‌رود و دستمزد نا متناسب کارگران، حقوق کارگران خود را افزایش دهند بنابراین اگر از این لحاظ بخواهیم نگاه کنیم با این درصد تورم و حقوق کارگران افزایش حقوق کارگران منطقی است. حالا اینکه این کار انجام بشود یا نه بستگی به قدرت چانه‌زنی اصناف دارد.

البته موضوع افزایش دستمزد در تقسیم‌بندی متفاوتی دارد صورت می‌گیرد. زمانی وجود دارد که داخل بازار، اصناف و گروه‌های مختلف با هم چانه‌زنی می‌کنند که سطح دستمزدها به صورت کلی بالا برود. موضوع دیگر این است که دستمزد گروه کارگرانی که مشغول به کار هستند و پایین‌ترین سطح دستمزد را می‌گیرند افزایش پیدا کند. این دو موضوع را نباید با هم برشمرد. اگر بخواهیم افزایش حداقل حقوق را در نظر بگیریم موضوع این است که حداقل دستمزد چقدر باید افزایش پیدا کند که کارگر بتواند حداقل لوازم زندگی خود را تهیه کند. این موضوع با قدرت چانه‌زنی فرق می‌کند.

  اگر امکان افزایش حقوق کارگران با مشکل‌های احتمالی روبه‌رو شود به نظر شما چه راهکارهای حمایتی می‌تواند جایگزین این قضیه شود؟

باید منابع کارفرمایان و قدرت چانه‌زنی اصناف را در نظر بگیریم. بخشی وجود دارد که دولت به عنوان کارفرما حقوق می‌دهد و آن بستگی به دولت دارد که منابع برای افزایش حقوق اختصاص بدهد یا ندهد. اما یک بخش اعظم دیگری هم وجود دارد که شامل مشاغل غیر دولتی می‌شود و کارفرمایان از جایی منابع نمی‌گیرند و باید با توجه به میزان درآمد خود به کارگران حقوق دهند. گاهی اوقات میزان دخل و‌خرج کارفرمایان با هم جور در نمی‌آید و در خود نمی‌بینند که بخواهد حقوق کارگر خود را افزایش دهند. در این صورت من فکر می‌کنم راهکارهایی مثل سبدهای معیشتی راهکار مناسبی باشد که از طرفی هزینه معیشت کارگرها جبران شود و از طرفی هم ما نظام تامین اجتماعی داریم که رویکرد خود را دارد و باید بر اساس مطالعات و ساختارهای خود نیازمندان را شناسایی کند و سعی کند که از آنها به شیوه‌های مختلف حمایت کند.

 اما در کل گاهی اوقات افرادی که برای مجموعه‌ای کار می‌کنند و کار کردن این فرد به درد کارفرما می‌خورد حالا باید فکر کرد که چه کار می‌توان کرد که خدمات این فرد جبران شود؟ گاهی اوقات هم هست که کارفرما توانایی دارد اما نمی‌خواهد حقوق کارگر خود را افزایش دهد که این مرتبط با کارگر و کارفرماست. در این باره اصناف باید با قدرت چانه‌زنی خود در نشست‌ها راهکار مناسبی را اتخاذ کنند. اگر نتوانند در این باره چاره‌ای بیندیشند و خدمات قشر کارگری که حداقل بگیر هستند را جبران کنند در این صورت باید گفت این صنف در دفاع از حقوق کارگران ناکارآمد بوده است و این عدم کارایی صنف را نشان می‌دهد.