طرح اصلاح ساختار بودجه خواستار اصلاحات متعددی شده که نه به 98 که به سالهای آینده هم قد نمیدهد. تجربه نشان داده اینگونه طرحهای خوب و بزرگ نشانه نزدن هستند. پیش‌بینی من این است که در انتها کل کسری بودجه حدود 150هزار میلیار تومانی از اوراق و از عدم تخصیص بودجه عمرانی تامین میشود!
تامین کسری بودجه از اوراق به شکل ایرانی آن خطرناک است. چون بانکها را مجبور میکنند اوراق را بخرند (یعنی: بدهی دولت به بانکها) بانکها هم مشکل نقدینگی دارند و مجبور به اضافه برداشت از بانک مرکزی میشوند! پس عملا همان استقراض از بانک مرکزی است! ولی ایکاش بصورت مستقیم استقراض میکردند
دولتها مستقیما از بانک مرکزی استقراض نمیکنند چون خلاف قانون برنامه است. با این روش دور زدن قانون که ابداع آن در دوره آقای احمدی‌نژاد بود، هم به سیستم بانکی ضربه میزنیم، هم نظام حکمرانی بانک مرکزی را مخدوش میکنیم، هم بدهی دولت با سود بالا هرسال بصورت تصاعدی بیشتر میشود!
دولت باید به اصلاحات واقعی تن دهد. در این 7 ماه بقی مانده باید تخصیص ارز 4200 متوقف شود (حدود 30همت مابه‌التفاوت ارز 4200 است که هنوز تخصیص داده نشده) همچنین حاملهای انرژی باید به بنحوی افزایش یابد که آنچه وارد بودجه میشود حداقل 100 هزار میلیارد تومان باشد
اگر کسری بودجه از روشهای صحیح تامین نشود، تورم بسیار بالایی در سالهای 98 و 99 خواهیم داشت. پیش‌بینی ما حداقل بین 50 تا 70 % سالانه است. فشار این تورم کمرشکن به ضعیف‌ترین دهکها می‌آید که نان شب ندارند بخورند و متاسفانه امکان خوردن بنزین هزار تومانی بجای نان هم وجود ندارد.
