۰ نفر

آینده شکننده حوزه یورو

۸ تیر ۱۳۹۸، ۱۴:۴۱
کد خبر: 363181
آینده شکننده حوزه یورو

اروپا در وضعیت شکننده ای قرار دارد. تجربه یک دهه نرخ رشد اقتصادی پایین و رکود اقتصادی بهمراه نسبت بدهی های بالا در برخی کشورهای عضو از جمله یونان، اسپانیا و پرتغال، نرخ بیکاری را به فراتر از 9 درصد افزایش داد و نرخ بیکاری جوانان در برخی کشور های عضو تا 40 درصد هم گزارش شده است.

رنج اقتصادی مردم از زمان بحران مالی 2008 باقی مانده است که اعتراضات به اوضاع موجود را بالا برده است. احزاب چپ و راست میانه که فراکسیون اکثریت را در پارلمان اروپا و دولتها برای مدت طولانی در اختیار داشتند،  سیاست گزاری های منطقه ای چند جانبه گرایانه و میانه رو را اعمال نموده اند، اما آثار و پیامد های آن برای بسیاری از شهروندان بیکار و ناراضی و بویژه جوانان چندان دست آورد های محسوسی نداشته و نارضایتی ها موجبات بروز و ظهور احزاب راست افراطی با گرایش های افراطی ملی گرایانه و ضد اتحادیه اروپا شده است.

بدنبال گسترش پدیده ترامپیسم که نوعی ملی گرایی افراطی و نئومرکانتیلیسم اقتصادی را دنبال می کند، در اروپا نیز تب جنبش های راست افراطی بالا گرفته، این تفکر مخالف موجودیت اتحادیه می باشد و تهدیدی برای ادامه حیات حوزه یورو محسوب می شود بطوریکه آنگلا مرکل در اظهاراتش پس از نتایج انتخابات پارلمان اروپا در می 2019 ، این تهدید را برای اتحادیه جدی تلقی نمود.

از آنجا که رویکرد ایالات متحده در زمینه جهانی شدن پس از انتخاب ترامپ بعنوان رئیس جمهور، تغییر شکل جدی پیدا کرده و جنگ تجاری ترامپ با چین و سپس تقابل تجاری با اروپا در جهت منافع ملی امریکا و سیاست افزایش تعرفه های واردات بمنظور ایجاد اشتغال و رونق تولید در امریکا در مدت کوتاهی نتیجه بخش بوده است، این تز اقتصادی و اجتماعی در جوامع اروپایی بویژه در بین جوانان ناراضی و رویا پرداز طرفداران جدی یافته است.

عملکرد اقتصادی ضعیف و بهره وری پائین تر از انتظار اقتصاد اروپا، موجبات نااطمینانی اجتماعی و سیاسی را فراهم نموده که نمونه های آن در اعتراضات فرانسه و شکست احزاب سیاسی حاکم در انتخابات پارلمان اروپا که با پیروزی جنبش های عوام گرایانه و ملی گرایی نوین و راست افراطی همراه بوده است تهدید جدی مساله واگرایی در اتحادیه و حوزه یورو را هشدار می دهد.

از سوی دیگر ماجرای برگزیت و جنبش های مورد حمایت فرگزیت، اسپگزیت و ...نوعی واگرایی در اتحادیه را که ناشی از سیاست های سخت گیرانه ریاضت اقتصادی اتحادیه برای اعضا در زمینه سیاست های مالی و کسری بودجه، بدهی ها که نهایتا رکود و بیکاری را به ارمغان آورده است  نمایش می دهد.

جوزف استیگلیتز در کتاب "یورو: چگونه واحد پولی مشترک آینده اروپا را تهدید می کند"، از طراحی ضعیف سیستم پولی می گوید که چگونه این نظام پولی مکانیزم های تعدیلی دولت ها یعنی نرخ بهره و نرخ ارز را کنار گذاشت و به جای ایجاد نهاد های جدید برای کمک به کشور های عضو در رفع مشکلاتشان، محدودیت های سخت گیرانه ای در زمینه کسری بودجه، بدهی ها و حتی سیاست های ساختاری وضع کرد.

آلمان و فرانسه بعنوان اقتصاد های قدرتمند و بستانکار حوزه یورو مانع اجرای طرح های تعدیلی در مسیر بهبود شاخص های بیکاری و رکود در ایتالیا، اسپانیا، یونان و پرتقال و بسیاری اقتصاد های ضعیف تر و بدهکار حوزه یورو می شوند. فلذا این تعارض درونی و تلاقی منافع اعضا نوعی ساز ناسازگاری را می نوازد.

اروپا محتاج نهاد های جدید، قوانین جدید جهت حکمرانی اقتصادی و سیاسی بر پایه تفکرات جدید می باشد تا از اصل موجودیت خود دفاع کرده و همگرایی و دستیابی به اهداف رفاهی شهروندان خود را فراهم سازد. بهبود رقابت پذیری اقتصادی اروپا و حصول رشد و رونق قابل توجه و چشمگیر با اجرای برنامه های اصلاحات اقتصادی و ساختاری در جهت تسریع رونق اقتصادی بهبود رفاه اجتماعی راه پیشگیری از واگرایی بیشتر حوزه یورو و آثار مخرب فروپاشی اتحادیه پولی و اقتصادی اروپا می باشد که پیامد های سیاسی و اجتماعی سختی در پی خواهد داشت.

*کارشناس اقتصادی