۰ نفر

سوءاستفاده از واقعیت‌هایی که ظریف به زبان آورد

۱ آذر ۱۳۹۷، ۷:۰۰
کد خبر: 316722
سوءاستفاده از واقعیت‌هایی که ظریف به زبان آورد

«پولشویی» یکی از چالش‌هایی است که به جرأت می‌توان گفت امروزه تمام کشورهای دنیا کم‌وبیش با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. ایران نیز به عنوان کشوری فعال در نظام بین‌الملل از این قاعده مستثنی نیست.

  از همین رو هفته گذشته وزیر امور خارجه ایران طی مصاحبه‌ای از وجود چنین واقعیتی در اقتصاد ایران سخن گفت. اما به نظر می‌رسد این سخنان چندان به مذاق برخی گروه‌ها خوش نیامده. چنان‌که آنها بلافاصله طرح استیضاح محمدجواد ظریف را کلید زدند، گویی اکنون بیش از هر زمانی منافعشان را درخطر می‌بینند. این در حالی است که امروزه بیشتر کارشناسان اقتصادی نبود شفافیت را یکی از اصلی‌ترین مشکلات اقتصاد ایران قلمداد می‌کنند و کمتر کسی حاضر به انکار آن است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این زمینه  گفت‌وگویی با محمدقلی یوسفی، اقتصاددان، انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

طی هفته‌های اخیر صحبت‌ها مبنی بر وجود پولشویی در اقتصاد ایران شدت یافته است. شما نشانه‌ای از وجود پولشویی در اقتصاد کشور مشاهده می‌کنید؟

از لحاظ کارشناسی هیچ کشوری را نمی‌توان متصور شد که اقتصاد آن عاری از پولشویی باشد. فقط میزان و درجه این اتفاق در اقتصادهای مختلف متفاوت است. اما در ایران اختلافات جناحی و سیاسی وجود دارد که قدمت آن هم به چهار دهه می‌رسد. متاسفانه هر دو جناح سیاسی غالب در ایران برای توجیه خود تلاش می‌کنند به هر شکل ممکن به رقیب خود ضربه بزنند تا در انتخابات مختلف آرای بیشتری از سمت مردم داشته باشند که این یک روش ناسالم رقابت سیاسی در جوامع است. با این حال طی دهه‌ها در ایران شاهد چنین روندی بوده‌ایم و همچنان هم ادامه دارد. در واقع هر گاه صحبت از فساد، رانت و... به میان می‌آید این دو جناح از هیچ تلاشی برای تضعیف جناح مقابل خود دریغ نمی‌کنند و از سوی دیگر خود را پاک و منزه از هرگونه تخلفی نشان می‌دهند. این پدیده سیاسی نادرست متاسفانه در جامعه ایران ریشه دوانده است. زیرا قانون‌مداری، رعایت اخلاق سیاسی و... به حاشیه رفته‌اند و افراد تلاش می‌کنند به هر قیمتی منافع گروهی خود را تضمین کنند. واکنش‌ها به صحبت‌های وزیر امورخارجه نیز یک موضع‌گیری سیاسی است و چون از زبان یک جناح بیان می‌شود، گروه مقابل سعی می‌کند با سوءاستفاده از شرایط رقیب را به زمین بکوبد. در واقع اکنون در اینکه رانت، فساد، پولشویی و... در اقتصاد کشور رخنه کرده است، شکی وجود ندارد و کسی نمی‌تواند آن را انکار کند. برای مثال می‌توان گفت زمانی که حجم نقدینگی افزایش می‌یابد منشأ و منبع آن مشخص نیست. بی‌اعتنایی نهادهای مالی غیرمجاز به شهروندان و بی‌توجهی مسئولان به مالباختگان بانکی نمونه دیگری از وجود واقعیت تلخی به نام پولشویی در نظام اقتصادی ایران است. از سوی دیگر مدت‌هاست کارشناسان نسبت به وجود رانت ارزی و انحصار در بیشتر بازارها هشدار می‌دهند، اما وقتی دولت‌ها به‌راحتی از کنار آن عبور می‌کنند بر ظن پولشویی صحه می‌گذارند. نمونه‌های متعددی از نبود شفافیت وجود دارد که باعث می‌شود دیگر کسی وجود پولشویی در کشور را انکار نکند. پس صحبت‌های آقای ظریف بجاست، چراکه او از واقعیتی صحبت کرد که همه‌جای دنیا وجود دارد و ایران هم نمی‌توان مستثنی از سایر کشورها دانست. حال بنا به دلایلی که ذکر شد شدت و میزان این پولشویی در کشور ما بیشتر است. بنابراین موضع‌گیری‌های شکل‌گرفته مقابل وزیر امورخارجه بیشتر به بهره‌برداری سیاسی می‌ماند و به نظر می‌رسد مخالفان دولت می‌خواهند مانع از شکل‌گیری برنامه‌های بین‌المللی ماند قبول CFT بشوند.

مخالفان، خود را دلسوز منافع ملی نشان می‌دهند. چنین مخالفت‌هایی کمکی به حل مشکلات کشور می‌کند؟

این مخالفت‌ها هیچ کمکی به حل مشکلات کشور نمی‌کند. اگر کشور با مشکل مواجه شود این افراد دیگر راه فراری ندارند و آنها هم درگیر معضل می‌شوند. اگر افرادی تصور می‌کنند که می‌توانند برای خود روزنه خلاصی پیدا کنند باید به آنها هشدار داد که سخت در اشتباه هستند. در واقع دلیل مخالفت‌ آنها با مسائلی همچون FATF مشخص نیست. این پرسش مطرح می‌شود که این افراد چه باکی از اجرای مفاد FATF در ایران دارند؟ البته این صحبت به معنای دفاع از جناحی خاص نیست؛ متاسفانه هر دو طرف بیشتر در اندیشه تامین منافع حزبی و گروهی خود هستند و منافع ملی و رضایت ملت به نظر می‌رسد از اولویت آنها خارج شده است. در واقع زمانی که این جناح‌ها بیرون گود هستند بر موج نارضایتی‌ها سوار می‌شوند و خود را دلسوز مردم نشان می‌دهند، اما زمانی که با همین رفتارهای عوام‌فریبانه روی کار می‌آیند و قدرت را در دست می‌گیرند دیگر صدای منتقدان را نمی‌شنوند و حتی بار روش‌های غیراخلاقی برای تضعیف آنها تلاش می‌کنند. در واکنش به سخنان آقای ظریف نیز شاهد چنین رفتاری هستیم. رفتاری که نه‌تنها برای جامعه گران تمام می‌شود، بلکه ممکن است اعتبار این فرد را در حوزه بین‌المللی خدشه‌دار کند. به وزیر امورخارجه دولت روحانی باید به چشم یک سرمایه نگاه کرد، زیرا تربیت مدیرانی همچون او کار ساده‌ای نیست و معدود افرادی همچون او را می‌توان در تاریخ ایران پیدا کرد. تفاهمی که او به‌رغم نارسایی‌های داخلی با دنیای غرب رقم زد، به هیچ‌وجه کار ساده‌ای نیست. حال نباید با چنین رفتارهایی اعتبار او را در سطح جهانی پایین آورد.

در صحبت‌هایتان سوالی مبنی بر دلیل ترس مخالفان FATF مطرح کردید. پاسخ خودتان به این پرسش چیست و آیا این ترس ناشی از فعالیت مخفیانه اقتصادی است؟ به طور کلی هدف از پولشویی چیست؟

همانطور که اشاره کردم اقتصاد ایران چندان شفاف نیست. از همین رو کسانی که در مسند قدرت می‌نشینند در واقع وارد بهشت تصمیم‌گیری می‌شوند و به هیچ عنوان خود را موظف به پاسخگویی نمی‌دانند. بنابراین به دلیل وجود موقعیت رانتی و پولشویی از شرایط به نحو احسن برای خود و به بدترین شکل برای کشور استفاده می‌کنند. حال هدف از پولشویی در منافع شخصی، سیاسی و جناحی خلاصه می‌شود. تنها راه مبارزه با فساد و پولشویی حرکت به سمت شفافیت و حکومت قانون است. برای دستیابی به این هدف هم باید رسانه‌هایی مستقل ایجاد کرد تا بتوانند آزادانه مسئولان را زیرسوال ببرند. بدین معنا که هرگاه تخلف یا فسادی صورت گرفت آن را اطلاع‌رسانی کنند. متاسفانه اکنون هسته‌های مرکزی دو جناح غالب در ایران رسانه‌ها را زیر چتر خود برده‌اند و نمی‌توان استقلالی برای آنها در نظر گرفت. متاسفانه باید گفت که رسانه‌ها در جامعه امروز ایران به ارگان‌های حزبی تبدیل شده‌اند و در راستای منافع جناحی گام برمی‌دارند. در نتیجه نمی‌توان از این رسانه‌ها انتظار داشت که نظرات خود را بدون فیلتر انعکاس دهند. به هر حال جایی که خوانی گسترده باشد، اغلب تلاش می‌کنند برای خود لقمه‌ای بگیرند و از دیگران عقب نمانند. درنهایت هم کسی حاضر به پاسخگویی نمی‌‌شود و پولشویی شکل می‌گیرد.

سال 86 قانون مبارزه با پولشویی در ایران به تصویب رسید. با این وجود همچنان پولشویی یکی از چالش‌های اصلی اقتصاد ایران است. دلیل این اتفاق چیست و چرا اجرای این قانون با موفقیت همراه نشد؟

اجرای نادرست قانون تنها به مصوبه سال 86 مبنی بر مبارزه با پولشویی محدود نمی‌شود. بد نیست نگاهی به بندها و تبصره‌های قانون اساسی کشور داشته باشیم، اکنون چند درصد آنها به‌درستی اجرا می‌شوند؟ قانون اساسی که درواقع میثاق ملی ایران است به‌درستی اجرا نمی‌شود، چگونه می‌توان انتظار داشت که مجریان قانون به یک مصوبه عمل کنند؟ این امر را هم می‌توان تحت نبود حاکمیت قانون بررسی کرد. اکنون افراد بنا به قدرتی که دارند به خود اجازه می‌دهند خارج از حیطه وظایف و اختیارات خود در امور اجرایی دخالت کنند و در عمل تشکیلات موازی را به وجود آورده‌اند که مانع از تحقق شفافیت می‌شوند. این خود یک چالش است و به نظر می‌رسد حتی قانون اساسی باید اصلاح شود تا دولت‌های موازی اقدامات دولت رسمی کشور را خنثی نکنند.