۰ نفر

در پی افزایش قیمت دلار رخ داد

استقبال عراقی‌ها از بازار اهواز و آبادان

۱۹ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۶
کد خبر: 284232
استقبال عراقی‌ها از بازار اهواز و آبادان

مردم آبادان و خرمشهر و اهواز می‌گویند از زمانی که دلار نایاب شده و قیمت بازار قاچاق آن به حدود 9هزار تومان رسیده، قیمت کالاهای ضروری تولید داخل مثل مرغ و گوشت و برنج و پوشاک افزایش بی‌سابقه‌ای داشته. البته به این نکته هم اشاره می‌کنند که هجوم خریداران عراقی برای خرید در این 3 شهر، خود عاملی شده برای بالا رفتن قیمت‌ها تا جایی که برخی از فروشندگان حاضر نیستند جنس‌هایشان را به مردم بومی بفروشند.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایران آنلاین، عراقی‌هایی را که بیشترشان از بصره و روستاهای اطراف این بندر به خوزستان می‌آیند همه جا می‌توان دید. از رستوران‌ها گرفته تا بازار میوه و گوشت و مرغ و ماهی و مراکز تجاری. به قول آبادانی‌ها قیافه و تیپ‌شان تابلوست. بیشترشان با لباس محلی می‌آیند و آنهایی که لباس اسپرت می‌پوشند از لهجه عربی و سبک کوتاه کردن موی سرشان می‌توان فهمید که از آن طرف آمده‌اند.

اگر صبح زود یا غروب که هوا از مرز 50 درجه پایین‌تر می‌آید گذرتان به مرکز شهر یا مراکز درمانی بیفتد آنها را خواهید دید. صبح زود دست خالی می‌آیند و غروب با کلی اسباب و وسایل برمی‌گردند! سفر کوتاه یک یا دو روزه بصره‌ای‌ها به جنوب خوزستان برای بازرگانان و مغازه‌داران خالی از لطف نیست. فروش‌ دو برابر شده و جای ریال هم دلار می‌گیرند آن هم پایین‌تر از قیمت بازار یعنی هر دلار 8 هزار تومان.

اما بیشتر مردم از این وضعیت ناراضی‌اند نه به این خاطر که مسافر می‌آید و شهر رونق می‌گیرد، آنها از این ناراحتند که برخی از فروشنده‌ها قیمت‌ها را آنقدر بالا برده‌اند که توان خرید پایین آمده است. البته به گفته اهالی برخی از فروشندگان از فروش جنس‌هایشان به قیمت عادلانه و منصفانه هم خودداری می‌کنند و تمایل دارند خریداران، مسافرانی باشند از آن‌سوی مرز!

گشتی در بازار ماهی بلوار ساحلی آبادان، گوشی را دست‌مان می‌دهد. تعداد خریداران بصره‌ای کم نیست. آنها مثل ما زیاد اهل چانه زدن نیستند. مشتری بی‌چک و چانه ماهی‌های صبور، شیربط، برزم و بیاح. ماهی می‌خرند و دلار می‌دهند. از یکی‌شان به‌نام ابوعلی که نزدیک به 50 کیلو ماهی خریده می‌پرسم هرچند وقت یکبار برای خرید به آبادان می‌آید؟ ماهی‌فروش جوانی که اهل رومیله است برایم ترجمه می‌کند: «قبلاً سالی 3 – 2 بار می‌آمدم ولی الان یکی دو هفته درمیان می‌آیم. فاصله‌ای نیست، یک ساعت کمتر تا اینجا راه داریم.»

 جز ماهی خرید دیگری هم می‌کنید؟

 بیشتر، خورد و خوراک می‌خرم. قیمت آبادان ارزان‌تر از بصره است.

 برای عبور از مرز عوارضی می‌دهید یا ویزا می‌گیرید؟

 نه هیچ مبلغی پرداخت نمی‌کنیم.

 سال‌های پیش که آبادان می‌آمدید هم این همه خرید می‌کردید؟

 نه، از زمانی که قیمت دلار در کشور شما رفت بالا برای من و همشهری‌هایم می‌صرفد که برای خرید به ایران بیاییم. هزینه پزشکی اینجا خیلی خیلی ارزان‌تر از کشور خودمان است. همین‌طور بیمارستان‌ و کلینیک‌های اهواز خیلی مجهزتر از بیمارستان‌های ما هستند.

گشتی در بازار کوچک ماهی می‌زنم، بازاری که به زور می‌شود بوی زهم ماهی‌ها را تحمل کرد. سال‌های گذشته دست کم چندین بار به این بازار آمده‌ام. معمولاً هنگام غروب ماهی‌فروشانی که ماهی‌ روی دستشان می‌ماند با قیمت پایین و حتی نصف قیمت، تتمه بارشان را می‌فروختند ولی حالا پیش از غروب چیزی باقی نمی‌ماند برای فروش.

پیش از خارج شدن از بازار، دعوای یکی از مشتری‌ها با ماهی‌فروش جوانی نظرم را به خود جلب می‌کند. وقتی از مشتری که احمد غانمی نام دارد دلیل دعوایشان را جویا می‌شوم، می‌گوید: «اینها انصاف را فراموش کرده‌اند. یادشان رفته که ماهی را به چه قیمتی می‌فروختند. قیمت ماهی صبور از 40 هزار تومان رسیده به 80 هزار تومان. وقتی اعتراض می‌کنیم یا تخفیف می‌خواهیم سگرمه‌هایشان توی هم می‌رود، چرا؟ به این خاطر که اگر ما نخریم بصره‌ای‌ها می‌خرند. ما که با عراقی‌ها مشکل نداریم، همزبان ما هستند و حتی قوم و خویش هم هستیم ولی از زمانی که دلار کشید بالا می‌آیند اینجا و کاسب‌ها هر قیمتی که به آنها می‌گویند، می‌خرند چون به صرف‌شان است.

این چیزی نیست، تعدادی از مغازه‌داران بصره‌ای در این بحبوحه بازار می‌آیند خرید‌ عمده می‌کنند و می‌برند شهر خودشان با قیمت بالاتر می‌فروشند. بالا رفتن دلار برای دو قشر استفاده دارد، یکی مغازه‌داران و یکی هم عراقی‌ها. خرید زیاد آنها باعث شده قیمت‌های بازار بالاتر برود.»

جوان دیگری به‌نام ماجد آل شیخ ادامه حرف‌های احمد را می‌گیرد: «‌ای کاش دیروز اینجا بودید و می‌دیدید که یکی از بصره‌ای‌ها نزدیک 15 میلیون تومان ماهی خرید. همه را بار ماشین کرد و یکراست رفت مرز خودشان. این که چیزی نیست سری به بازار پوشاک بزنید و ببینید چه خبر است.»

برای شام به یکی از رستوران‌های مرکزی شهر می‌روم. بیشتر مشتری‌ها عراقی هستند. خانواده‌ای 7 نفره میز بزرگی را قرق کرده‌اند. پیشخدمت غذا را روی میز می‌چیند. زیر صندلی و میز پر است از بسته‌های کوچک و بزرگ خرید. چند دقیقه بعد مرد جوان و آفتاب سوخته‌ای که با موبایلش حرف می‌زند وارد می‌شود و می‌نشیند کنار میهمان‌ها. وقتی تلفنش تمام می‌شود کیسه پلاستیکی سیاه رنگی را باز می‌کند و بسته‌های پول را روی میز ردیف می‌کند. 7 میلیون و 700 هزار تومان می‌دهد و هزار دلار می‌گیرد. مرد عرب 8 میلیون می‌خواهد و جوان آبادانی سر 300 هزار تومان چانه می‌زند و البته برنده می‌شود. پیش از رفتن می‌گوید اگر دلارهای دیگری هم دارند حاضر است بخرد. از پیشخدمت می‌پرسم چند مدت است که دلال‌ها دست به کار شده‌اند و حتی برای خرید دلار به رستوران‌ها هم سر می‌زنند. می‌گوید از 3 -2 ماه قبل از عید که قیمت دلار بالا رفته سر و کله دلال‌ها پیدا شده و سود خوبی هم از این کار می‌برند.

وضعیت در بازار ته‌لنجی‌ها هم همین‌طور است. قیمت‌های مواد خوراکی آنقدر بالا رفته که حتی از تهران هم گرانتر شده و دیگر نمی‌صرفد مثل گذشته سوغاتی خرید. علت گرانی را از مغازه‌داری که ته‌لنجی می‌فروشد جویا می‌شوم. می‌گوید: «قیمت‌ها بالا رفته و دست ما هم نیست. گران می‌خریم و مجبوریم گران بفروشیم. مردم مثل گذشته خرید نمی‌کنند ولی عراقی‌ها نسبت به قبل بیشتر می‌خرند.»

اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. نوسان شدید ارز باعث شده تعداد بیماران کشور همسایه که برای درمان به اهواز می‌آیند رشد تصاعدی پیدا کنند. کلینیک‌های تخصصی و فوق تخصصی شلوغ‌تر از سابق شده و نوبت گرفتن اولویت‌دار شده است. یکی از کسانی که در یکی از مراکز تخصصی قلب اهواز کار می‌کند و نمی‌خواهد اسمی از او در این گزارش برده شود در این باره می‌گوید: «از زمانی که دلار به 9هزار تومان رسید قدرت خرید عراقی‌ها هم دو برابر شد. آنها دیگر برای معاینه و درمان به بیمارستان‌های دولتی مراجعه نمی‌کنند و به مطب‌های خصوصی می‌روند و پزشکان هم در ازای دستمزدشان دلار می‌گیرند. پزشکانی سراغ دارم که اولویت معاینه‌شان بیماران عراقی است.‌ای‌کاش فرصت داشته باشید تا سری به کلینیک‌های کاشت مو و جراحی بینی اهواز بزنید تا ببینید چه خبر است. آنهایی که برای ترمیم مو و کاشت می‌آیند دلار است که خرج می‌کنند.»

این فرصت یا تهدید را سال 91 در شهر مرزی جلفا به چشم دیده‌ام. روزی که دلار قیمت فزاینده‌‌ای به خود گرفت چند ساعت بعد بسیاری از نخجوانی‌ها با هر وسیله نقلیه‌ای که داشتند وارد جلفا و هادی‌شهر شدند و یک روزه همه مواد غذایی فروشگاه‌ها را خریدند. آن روز حتی بسته نانی در مغازه‌ها برای خرید پیدا نشد. این روند تا 10 روز ادامه داشت و باتوجه به بالا رفتن قیمت کالاهای ضروری و نایاب شدن‌شان، از استانداری دستور آمد که برای خرید نخجوانی‌ها دستورالعمل گمرکی سختگیرانه‌ای وضع شود.

حالا باید دید استقبال عراقی‌ها در این برهه از بازار و مراکز درمانی کشورمان در آینده موجب رشد و شکوفایی اقتصادی مردم بومی خوزستان می‌شود یا تهدیدی برای پایین آمدن قدرت خرید.