۰ نفر

وحید شقاقی شهری مطرح کرد

رقابت ناعادلانه بانک‌ها با بخش‌خصوصی

۱۱ آبان ۱۳۹۶، ۶:۴۵
کد خبر: 228985
رقابت ناعادلانه بانک‌ها با بخش‌خصوصی

بنگاهداری بانک‌ها باعث ایجاد یک رقابت ناسالم در شبکه بانکی ما شده؛ بنگاهداری مساله نامیمونی است که نظام بانکی ما با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. این معضل شرایطی را فراهم کرده که بخش‌خصوصی نتواند با نظام بانکی به رقابت بپردازد.

 وزیر اقتصاد در نشست شورای گفت‌و‌گوی دولت و بخش‌خصوصی اعلام کرده است که به‌زودی شاهد تغییراتی در میان روسای بانک‌های کشور خواهیم بود. کرباسیان همچنین از مدیران بانکی خواستار واگذاری اموال و شرکت‌هایشان و پرداختن به امور بانکی به جای بنگاهداری شده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی می‌گوید: «بنگاهداری بانک‌ها عملا باعث ایجاد یک رقابت ناسالم در شبکه بانکی ما شده؛ همچنین شرایطی را فراهم کرده که بخش‌خصوصی ما نتواند با نظام بانکی به رقابت بپردازد.»

وزیر اقتصاد از مدیران بانکی خواسته است اموال و شرکت‌های خود را واگذار کنند و به جای بنگاهداری به امور بانکی بپردازند. نظر شما در این‌باره چیست و فکر می‌کنید بنگاهداری بانک‌های ما از کجا نشات می‌گیرد؟

بنگاهداری مساله نامیمونی است که نظام بانکی ما با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. البته نظام بانکی ما از سه کانال به این مساله وارد شد؛ یکی اینکه دولت دهم در بخشی از واگذاری‌ها، بخشی از بنگاه‌ها را در مقابل بدهی‌های خودش به نظام بانکی واگذار کرد. دوم اینکه بانک‌های ما فرضا تسهیلاتی را به بنگاه‌هایی داده بودند، آن بنگاه‌ها نتوانسته بودند تسهیلات را برگردانند، درنتیجه تبدیل به مطالبه معوق شده بود و بانک‌ها در قبال مطالبه معوق، این بنگاه‌ها را تصاحب کردند. سومین کانال هم مربوط به خود بانک‌ها بود که به‌دلیل ضعف نظارت بانک مرکزی در برخی از حوزه‌های اقتصادی دست به بنگاهداری زده بودند. درواقع سه کانال یا سه مسیر وجود داشت که بانک‌ها از طریق آنها به بنگاهداری روی آوردند. این در حالی است که وظیفه بانک‌ بنگاهداری نیست؛ این وظیفه برعهده بخش‌خصوصی است. وظیفه بانک این است که سپرده‌های مردم را بگیرد و بعد به‌عنوان وکیل مردم، از محل این سپرده‌ها تسهیلاتی در قالب عقود اسلامی، مشارکت مدنی، مضاربه یا سایر عقود اسلامی به بخش‌خصوصی بدهد، نهایتا بخشی از سودی را که از این حق وکالت به دست می‌آورد، به سپرده‌گذار و بخشی را نیز به سهامدارانش می‌دهد. این وطیفه‌ای است که برای شبکه بانکی تعریف شده است. متاسفانه در اقتصاد ایران، به‌دلیل ضعف نظارت بانک مرکزی و به‌دلیل ضعف نظام اقتصادی ایران، بانک‌های ما وظیفه خودشان را به‌خوبی انجام نمی‌دهند و سراغ بنگاهداری رفته‌اند. برای‌مثال سهامدار اصلی یک بنگاه خدمات فناوری اطلاعات، بانک x است یا سهامدار اصلی یک شرکت تجهیزات خودرو، بانک Y است؛ این موضوع در نظام بانکی ما آشفتگی ایجاد کرده و در حالی رخ داده که بانک‌های ما فاقد تخصص و توان مدیریتی برای انجام این کار بوده‌اند.

پیامدهای بنگاهداری بانک‌ها برای اقتصاد کشور چه بود؟

این موضوع عملا باعث ایجاد رقابت ناسالم در شبکه بانکی ما شده است. همچنین شرایطی را فراهم کرده که بخش‌خصوصی ما نتواند با نظام بانکی به رقابت بپردازد. در سه سال گذشته بارها تاکید شده که بانک‌های ما باید بنگاهداری را رها کنند و به سمت امور بانکداری بروند. حتی خود رئیس‌جمهور هم در تریبون‌های عمومی دوسه‌بار به این موضوع اشاره کرده بود. در مجموع برداشت من این است که این مساله باید اتفاق بیفتد و بانک‌های ما واقعا باید دست از بنگاهداری بکشند.

گفته شده است حداکثر 40‌درصد از گردش مالی و منابع بانک‌ها باید صرف بنگاهداری شود، اما این رقم در ایران بیش از 50‌درصد است. نظر شما در این مورد چیست؟

البته اینکه گفته شده باید تا این میزان مثلا صرف بنگاهداری شود، درست نیست، چون اصلا وظیفه بانک‌ها بنگاهداری نبوده و نیست. مکانیزم بانکداری در دنیا متفاوت است. دو گروه بانک در دنیا وجود دارد؛ یک گروه بانک‌های خدماتی هستند که فقط خدمات بانکی ارائه می‌دهند و در کنار اینها بانک‌های سرمایه‌گذاری تاسیس شده‌اند که به سرمایه‌گذاری می‌پردازند، اما در اقتصاد ایران، چنین قانونی اصلا برای شبکه بانکی ما تعریف نشده و وظیفه بانک‌های ما صرفا خدمات بانکی است. به همین دلیل اولا این اعداد و ارقام را نمی‌توان با هم مقایسه کرد و ثانیا در بنگاهداری بانک‌های ما ابهام هم وجود دارد، چون هیچ‌گونه شفافیتی در این زمینه وجود ندارد. بنابراین، بانک مرکزی هم با قطعیت نمی‌تواند بگوید که فعالیت بنگاهداری بانک‌های ما چقدر است و باید بگویم در این زمینه شفافیت حاکم نیست.

نتایج ملغی‌کردن بنگاهداری بانک‌ها برای اقتصاد کشور چیست؟

در مجموع، نتایج مثبتی را برای اقتصاد به‌همراه خواهد داشت و فضا را برای فعالیت بخش‌خصوصی باز خواهد کرد، چون بانک‌ها اجازه فعالیت‌های اقتصادی را در برخی از حوزه‌ها از بخش‌خصوصی گرفته‌اند، درواقع بانک‌ها با قدرت مالی انحصاری و بیشتر خودشان بازار را عملا تصاحب کرده‌اند. همچنین وقتی دست به بنگاهداری می‌زنند، مدام دچار ورشکستگی می‌شویم، چون تاکید می‌کنم وظیفه بانک بنگاهداری نیست. برای‌مثال شاهد بودیم که مدیرعامل یک بانک، رئیس شرکت تجهیزات خودرو را منصوب کرده است، در حالی که این موضوع جزو وظایف او تعریف نشده است. درواقع، بنگاهداری بانک‌ها مساله مضحک و خنده‌داری است که در اقتصاد ایران به وجود آمد. این موضوع به‌جد باید سروسامان داده شود. هرچند کار سختی هم است، چون به هر حال زور بانک‌ها بیشتر است. البته همان‌طور که اشاره کردم، در یک بخشی از این موضوع، بانک‌ها گناهکار نیستند. بانک‌ها تسهیلاتی به برخی بنگاه‌ها دادند و متاسفانه این بنگاه‌ها نتوانستند به‌دلیل شرایط رکودی اقتصاد ایران و ضعف مدیریتی خود، تسهیلات را بازگردانند. البته نمی‌توان تقصیر بانک‌ها را در این جریان نادیده گرفت؛ آنها باید نظارت بیشتری را بر این امور اعمال می‌کردند.