۰ نفر

بهزادیان از معامله دلالان ارزی در دولت قبل خبر داد

جابه‌جایی چمدانی ٦٠ میلیون دلار

۷ اردیبهشت ۱۳۹۶، ۵:۱۰
کد خبر: 190143
جابه‌جایی چمدانی ٦٠ میلیون دلار

هرروز خبری نو می‌رسد؛ خبری نو اما تأسف‌‌‌بار از سیاهی تحریم‌ها و رونق دلالی به‌واسطه جابه‌جایی پول‌ با چمدان. دیروز قائم‌مقام وزیر راه و شهرسازی در لابه‌لای گفت‌وگوی خود ، خبر از جابه‌جایی چمدانی پول سوخت هواپیما از سوی ایران‌ایر در دوران تحریم‌ها داد.

به گفته اصغر فخریه‌کاشان: «گویا عده‌ای یادشان رفته در دوران تحریم با چمدان، پول سوخت هواپیما را در فرودگاه‌های اروپایی جابه‌جا می‌کردیم».اشاره او به مشکلات صنعت هوانوردی است که به‌خاطر مسدودبودن شبکه بانکی در دوران تحریم، ایران‌ایر و دیگر خطوط هواپیمایی مجبور بودند به نقل‌وانتقال پول با چمدان اقدام کنند. به گفته او: «گاهی این مبلغ به سه میلیون دلار هم می‌رسید.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، جابه‌جایی پول به صورت نقد از صدهزار دلار شروع می‌شد و تا سه میلیون دلار هم انجام می‌شد».پیش‌تر رستم قاسمی، وزیر نفت دولت احمدی‌نژاد هم جابه‌جایی پول با چمدان را تأیید کرده بود. به گفته او: «پمپ‌های ال‌پی‌جی فقط از یک شرکت آسیایی جنوب شرقی می‌آمد و ما پول را به صورت چمدانی به سازندگان می‌دادیم و آنها هم از ابتدا صددرصد پول را تحویل می‌گرفتند».

این روزنامه ، به این بهانه، بر آن شد تا وضعیت تحریم‌ها و جابه‌جایی چمدانی پول در دوران تاریک تحریم‌ها را بررسی کند. آنچه اکنون به‌واسطه شعارهای پوپولیستی برخی از کاندیداها، نگرانی از بازگشتش نزد آگاهان کم نیست.محمدرضا بهزادیان، رئیس اسبق اتاق بازرگانی،  با افشای چند قرارداد درباره جابه‌جایی سیاه پول در دوران تحریم‌ها، خطاب به فخریه‌کاشان می‌پرسد: «... در کشورهایی که هر فرد در هر پرواز تنها می‌تواند حداکثر ١٠هزار دلار جابه‌جا کند، باید سؤال کرد، در فرودگاه‌هایی که هواپیمای ‌ایران می‌نشست و این پول نقد جابه‌جا می‌شد، فقط این پول را می‌گرفتند یا مسئولان فرودگاه برای نادیده‌گرفتن این تخلف، پول دیگری هم دریافت می‌کردند؟».

بهزادیان در این گفت‌وگو به سه قراردادی اشاره می‌کند که در لوای تحریم‌ها و به بهانه دورزدن آن، به رونق دلالی منجر شده بود. نخست قراردادی که شرکت فرودگاه‌های امام‌خمینی با یک واسطه ایرانی در اواخر دولت دهم منعقد کرده بود. به گفته او: «در این قرارداد، فردی سودجو به بهانه اینکه تحریم‌ شده و طرف خارجی، ال‌سی بازشده را قبول ندارد، از آقایان دولت وقت مجوز گرفته بود که این پول را به‌صورت چمدانی در تهران تحویل گرفته و برای طرف خارجی ببرد. نهایت آن شد که آن فرد، پول را به‌صورت نقدی گرفت، اما این پول طبق گفته طرف خارجی، هرگز به دست او نرسید و به همین واسطه، طرف خارجی هم هرگز آن کالا را به ایران تحویل نداد».دیگری، انعقاد قراردادی برای حق دلالی و با سربرگ بانک مرکزی در دولت دهم بود. او در بیان جزئیات این قرارداد می‌گوید: «قراردادی چهارصفحه‌ای در دولت دهم و با سربرگ بانک مرکزی، منعقد ‌شد که اگر فردی بتواند پول نقد موردنظر را جابه‌جا کند، ٦ در ١٠٠٠ میزان پول منتقل‌شده را به‌عنوان کمیسیون دریافت خواهد کرد. برخی از افراد در پرواز خطوط مسافری به انتقال این پول‌ها مشغول بودند. فردی را می‌شناسم که به‌همراه دستیارانش با پرواز ماهان در نوبت صبح و بعدازظهر، دو تا ٣٠میلیون دلار را به‌صورت نقد جابه‌جا می‌کرد و در فرودگاه امام خمینی تحویل می‌داد. او دو صندلی را یکی برای خود و یکی برای پالت تحویل می‌گرفت و در نهایت به هنگام تحویل، کمیسیون خود را دریافت می‌کرد».مورد دیگر که بهزادیان به جزئیات آن اشاره کرد، مربوط به خبری است که اواخر سال ٩١، منتشر شده بود. بنابر ادعای روزنامه آلمانی بیلد ام سونتاگ، یکی از رؤسای اسبق بانک مرکزی، به‌همراه چک ٣٠٠ میلیون بولیواری از بانک مرکزی ونزوئلا که ارزشی معادل ٧٠میلیون دلار دارد، دستگیر شد و علت دستگیری وی، اظهارنکردن همراه‌داشتن این چک بوده است. البته او به‌سرعت این ادعا را تکذیب کرد. در نهایت چیزی برای اثبات آنچه رخ داده وجود ندارد.

  یکی از مهم‌ترین آسیب‌های تحریم، دورزدن تحریم‌ها و حمل‌ونقل پول با چمدان بود. این همان چیزی است که دیروز، معاون امور بین‌الملل وزارت راه و شهرسازی هم به آن اشاره کرد. به گفته او، پول سوخت هواپیما را مجبور بودیم با چمدان جابه‌جا کنیم. این سخنان، بهانه‌ای شد تا نگاهی دوباره به ماحصل سیاه دوران تحریم داشته باشیم. آن زمان تا چه اندازه شاهد رخدادهایی ازاین‌دست بودیم؟

برخلاف آنچه مقامات دولت‌های نهم و دهم گفتند، تحریم به ریشه اقتصاد ایران، آفت زد و این آسیب در یک نقطه هم متمرکز نشد و به همه شاخه‌ها و برگ‌های اقتصاد ایران رسید. به عقیده من، زیان‌بارترین بخش تحریم آن بود که به بهانه دورزدن تحریم‌ها و انتقال پول نقد، گسترده‌ترین فسادها در بدنه دولت وقت لانه کرد. تا پایان دولت هشتم افتخار این بود که بین دولت‌ها و مدیران و حتی در رده‌های پایین‌تر، پاک‌دستی بی‌نظیری حاکم بود؛ اما در دولت نهم و دهم برخلاف شعارهایی که داده می‌شد، روابط ناسالم مالی در پس تحریم و به بهانه تحریم، چنان شد که غول‌ها و تراست‌های اقتصادی را شاهد هستیم که از قِبَل تحریم در کشور ایجاد شده‌اند. همه اینها سبب شد اقتصاد سفید ایران به اقتصاد خاکستری و حتی اقتصاد سیاه تبدیل شود.

  جابه‌جایی پول در لوای دورزدن تحریم‌ها، فقط بین دولتی‌ها رایج بود یا بین بخش خصوصی و شبه‌دولتی‌ها هم رواج داشت؟

پول سیاه مانند فاضلاب است، وقتی وارد جریان آب می‌شود حتی آب زلال را هم آلوده می‌کند. به‌همین‌دلیل بود که پول سیاه وارد روابط پولی و مالی کشور شد. در این زمینه فقط بخش خصوصی مجبور نبود دست به جابه‌جایی پول بزند. قراردادهایی را می‌شناسم که از سوی دولتی‌ها به همین شکل انجام شده بود؛ برای نمونه، در راستای انعقاد قراردادی در شرکت فرودگاه‌های امام خمینی در اواخر دولت دهم، فردی سودجو به بهانه اینکه تحریم‌ شده و طرف خارجی، «ال‌سی» بازشده را قبول ندارد، از آقایان دولت وقت مجوز گرفته بود که این پول را به‌صورت چمدانی در تهران تحویل بگیرد و برای طرف خارجی ببرد. نهایت آن شد که آن فرد، پول را به‌صورت نقدی گرفت؛ اما این پول طبق گفته طرف خارجی، هرگز به دست او نرسید و به همین واسطه، طرف خارجی هم هرگز آن کالا را به ایران تحویل نداد.

 سرانجام این قرارداد چه شد؟

فرد مورد اشاره، پول را معلوم نیست چه کرده و با گردن‌کلفتی زندگی می‌کند و طبق اطلاعات گفته‌شده در این زمینه هرگز دستگیر نشد.

  آیا در جریان اتفاقات دیگری مانند این مورد هستید؟

یکی، دو تا نیست. پرداخت و جابه‌جایی پول سیاه و آمدن هواپیماهای چارتر و تخلیه پول در فرودگاه‌های مهرآباد و امام‌خمینی، یک عارضه روزانه بود. قراردادی را دیدم که به‌صورت محرمانه به نزدیکان پیشنهاد می‌کردند؛ قراردادی چهارصفحه‌ای که اگر فردی بتواند پول نقد مورد نظر را جابه‌جا کند، ٦ در ١٠٠٠ میزان پول منتقل‌شده را به‌عنوان کمیسیون دریافت خواهد کرد. برخی از افراد در پرواز خطوط مسافری به انتقال این پول‌ها مشغول بودند. فردی را می‌شناسم که به همراه دستیارانش با پرواز ماهان در نوبت صبح و بعدازظهر، دو تا ٣٠میلیون دلار را به‌صورت نقد جابه‌جا می‌کرد و در فرودگاه امام‌خمینی تحویل می‌داد. او دو صندلی را یکی برای خود و یکی برای پالت تحویل می‌گرفت و در نهایت هنگام تحویل، کمیسیون خود را دریافت می‌کرد.

 چه کسانی قادر به انجام چنین کارهایی بودند؟

یکی، دو نفر نبودند. این افراد باید حتما افرادی وابسته به دولت می‌بودند.

 نقل‌وانتقال‌ها صرفا به‌صورت چمدانی بود؟

اصطلاحی بین آنها رایج بود. می‌گفتند «پالت» می‌آوریم. تعداد بسیار زیادی دلال وجود داشتند که دلار پالتی می‌فروختند. می‌گفتند دلار پالتی از آن‌ور آب وارد کردیم و قیمت دلار هرچه باشد، صد تومان ارزان‌تر در بازار می‌فروشیم. کف این پالت‌های دلار ١٠میلیون‌دلاری بود. در همه اینها، فساد مالی شدید و خوردن و بردن اموال مردم ایران مطرح بود و لاغیر. اینها اثر تحریمی است که آقای احمدی‌نژاد و دارودسته‌اش، آن را کاغذپاره نامیدند. تحریم، ‌میلیون‌ها دلار پول مردم ایران را به جیب واسطه‌ها ریخت؛ واسطه‌های خارجی و دزدان داخلی‌ای که بعدها این دزدان داخلی به توانمندان مالی داخل کشور تبدیل شدند. قصدم از بیان این مسئله آن است که بگویم شکل خوب ماجرا آن‌چیزی است که آقای کاشان به آن اشاره کرده‌اند. به این نکته توجه کنید. در کشورهایی که هر فرد در هر پرواز فقط می‌تواند حداکثر ١٠هزار دلار جابه‌جا کند، از او باید سؤال کرد در فرودگاه‌هایی که هواپیمای ‌ایران می‌نشست و این پول نقد جابه‌جا می‌شد، مسئولان فرودگاه فقط این پول را می‌گرفتند یا برای نادیده‌گرفتن این تخلف، پول دیگری هم دریافت می‌کردند؟

  آن فضای تاریک ماحصل تحریم‌ها بود. امروز این تحریم‌ها برطرف شده، اما با تغییر دولت شاهد وعده‌هایی از سوی برخی کاندیداها هستیم که بی‌شباهت به شعارهای پوپولیستی احمدی‌نژاد نیست. در صورت روی‌کارآمدن این کاندیداها، احتمال بازگشت وضعیت تحریم‌ها تا چه اندازه وجود دارد؟

وقتی یک کاندیدا راهکار اقتصادی مطالعه‌‌شده و برنامه‌ریزی‌شده ارائه نمی‌دهد، وقتی در سر کاندیدایی جنگیدن با همه سیاست‌های بین‌المللی است، وقتی دنبال انزوای ایران در الگوهایی مانند کره‌شمالی است، شخصیتش ایجاب می‌کند ایران را دوباره به وضعیت قبل ببرد. این فرد حتی اگر رئیس‌جمهور هم شود، برای استمرار چهار سال ریاست خود بر دولت،‌ روش دیگری جز این دارد که حرف‌های پوپولیستی بزند؟ کسانی که برنامه ندارند و به‌دنبال شکستن همه راه‌ها و پل‌های ایجادشده در دولت یازدهم هستند، طبیعی است مجبورند شعارهای پوپولیستی بدهند. از آنجا که به‌هرحال این افراد در صورت انتخاب‌شدن، مجبورند بخشی از این شعارهای پوپولیستی را اجرا کنند، تهاجم به خزانه ملی و به‌وجودآوردن افرادی مانند بابک زنجانی ماحصل اقداماتشان خواهد بود.