۰ نفر

بررسی نحوه مواجهه ایرانیان با اخلاق کسب و کار

فناوری استفاده از ثروت؟

۱۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۰:۴۲
کد خبر: 181057
فناوری استفاده از ثروت؟

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با دست‌اندرکاران راهیان نور گفت: «دفاع مقدس یک نفس کشیدن برای این ملت بود؛ اگر نفس نمی‌کشیدیم، می‌مردیم؛ این را باید زنده نگه داشت. این خاطره‌های دفاع مقدس ثروت است. اگر بخواهید ثروت را استفاده کنید، باید فناوری‌اش را بلد باشید.»

به گزارش اقتصادآنلاین ، تعادل نوشت :  نکته مهم همین است. امروز به بازار رفتم تا کالای نامرغوبی که فروشنده‌یی به نام کالای مرغوب به من فروخته بود را پس بدهم. فروشنده بر این تصور بود که هزینه و وقت رفت و آمد آن‌قدر صرف نمی‌کند که خریدار ناراضی به خود زحمت بازگشت و پس دادن کالای نامرغوب را بدهد. اما من این زحمت را به خود دادم؛ زیرا باید به او می‌آموختم که مشکل اصلی در کشور ما همین بداخلاقی‌ها در کسب وکار است. یادم می‌آید که وقتی نوجوانی بودم در حجره‌یی در بازار شاگرد بودم. وقتی حاج آقا برای اقامه نماز رفت و حجره را به من سپرد، مشتری آمد و من جنسی را گران‌تر از خود حاج‌آقا فروختم. وقتی از نماز برگشت با خوشحالی گفتم که جنس را به چه قیمتی فروختم. با عصبانیت سیلی سختی به بنا گوش من نواخت و با ناراحتی گفت: «پسر مرا مدیون کردی، جواب خدا را چه بدهم؟» آری آن زمان‌ها حاج‌آقا‌ها برای استفاده از ثروت، فناوری‌اش که اخلاق کسب و کار بود را می‌دانستند. اما امروز چطور؟

 حجره بغلی

مغازه‌یی که از آن خرید کرده بودم، بسته بود. رفتم به مغازه همسایه و گفتم خواهش می‌کنم این کالا را نگه دارید و به مغازه بغلی بدهید و بگویید که اگر خواست رضایت مشتری را جلب کند به این شماره تلفن بزند و اگر هم نخواست، بداند که کسانی هستند که زحمت رفت و آمد و هزینه را تحمل می‌کنند که بیایند و بگویند اخلاق کسب و کار چه باید باشد تا آنچه قدیم‌ها شهرت داشت، تحقق یابد و باز هم گفتن و آرزوی آن در کسب و کار دوباره رسم شود: «خدا بده برکت.»

 بخش خصوصی در ایران کدامند؟

صاحب مغازه که خود را یک تولید‌کننده صنعتی معرفی کرد از من دعوت کرد با هم چایی بنوشیم و درددل کنیم، تا بگوید که مشکل تولید‌کننده در ایران چیست و مغازه بغلی با چه مسائلی دست به گریبان است و مرا راضی کند.

 درباره سمپوزیوم توسعه تجارت و بازرگانی با ایران که در ایام سوم تا پنجم اسفندماه 95 با ابتکار و حمایت معنوی موسسه آموزشی و پژوهشی اتاق بازرگانی ایران و موسسه پژوهش در مدیریت و برنامه‌ریزی انرژی دانشگاه تهران در آمستردام هلند برگزار شد، گفت‌وگو را شروع کردیم. بحث ما این بود که در دوران پسابرجام اقتصاد جهانی خواهان بازگشت ایران برای مشارکت و کسب و کار است.

 اما هنوز در ایران معلوم نیست که دولت باید چه بکند یا می‌تواند چه سیاست اقتصادی را پیگیری کند. سفارت هلند در تهران برای مشارکت سخنرانان ایرانی در سمپوزیوم و صدور ویزا به‌خوبی همکاری کرد و شرکت‌کنندگان ایرانی و غیرایرانی در سمپوزیوم هم خیلی از آن اظهار رضایت کردند.

 در بحث‌های مطروحه در سمپوزیوم گفته شد که بزرگ‌ترین بخش صنعتی و اقتصادی کشور دربرگیرنده بخش‌های کوچک و متوسط هستند که بیشترین رقم اشتغال را دارند و باید صاحبان این بخش‌ها سیاست مشارکت در استفاده از تکنولوژی و تولید در ایران را با همتاهای خارجی‌شان برنامه‌ریزی کنند. وگرنه در برابر واردات اجناس خارجی به‌کلی از صحنه تولید و بازرگانی حذف خواهند شد.

بحث کردیم که در این راستا پیشنهادی به سازمان همکاری اقتصادی اکو برای حمایت از تشکیل کنسرسیوم شرکت‌های خصوصی کشورهای عضو سازمان اکو داده شده است و پیگیری نتایج اجلاس سران اکو در پاکستان می‌تواند در این راستا و نقش ایران به‌عنوان دروازه طلایی منطقه راهگشا باشد. بحث کردیم که نتایج سفر رییس‌جمهوری آذربایجان به تهران و مقامات بلندپایه فرانسوی که گفتند در پی راهکار برای توسعه عملیات بانکی هستند نیز امیدوار‌کننده است.

 گفتم که از نتایج سمپوزیوم آمستردام حسب اطلاعات کسب شده همین بس که برخی شرکت‌های اروپایی به‌ویژه هلندی به ایران آمدند. یک شرکت بزرگ بین‌المللی نفت و انرژی اروپایی هم برای سفر به ایران ابراز علاقه کرده است. گفتم ازجمله مطالبی که مدنظر داشتیم، مطرح کردن این موضوع بود که یک کارشناس بلندپایه اقتصادی ایرانی عنوان کرده که هنوز ایران جایگاهش را در اقتصاد جهانی تعریف نکرده است و کجا می‌تواند باشد.

در بخش نفت و انرژی هم همین است؛ ما هنوز یک سیاست کلان اقتصاد انرژی نداریم و متاسفانه هنوز این مطالب به‌خوبی در ایران مطرح نشده‌اند. ما فقط مرتب می‌گوییم که سرمایه‌گذاری (فایناس) می‌طلبیم، درحالی‌که محیط حقوقی، قضایی و قانون‌گذاری لازم را فراهم نکرده‌ایم. برای انتخاب دولت هم باید صبر کنیم تا چند روز مانده به انتخابات خودشان یعنی شخص خودشان و نه سیاست اقتصادی و... را معرفی کنند تا قضاوت کنیم، بعد رای بدهیم. دولت هم که انتخاب می‌کنیم برای این است که همه تقصیر‌ها و ناکارآمدی‌های 2 قوای دیگر را به گردن قوه مجریه بیندازیم و بگوییم «دولت ناکارآمد است و مثلا برای دولتی که در حال حاضر مشغول است، بگوییم تدبیر و امید هم فقط یک شعار بود.»

 اجازه هم نداریم که سوال کنیم مگر آنهایی که می‌گفتند نفت را سر سفره مردم می‌بریم، بردند؟ یا نفت سر سفره عده‌یی خاص رفت.

 درددل تولید‌کننده و بازاری دلسوز

 این تولید‌کننده عنوان و موضوع سمپوزیوم؛ «دیپلماسی بخش خصوصی – ارتباط مستقیم صنعتگر و تاجر ایرانی با همتای صنعتگر و تاجر غیرایرانی» (B2B) را مناسب و مهم ارزیابی کرد و گفت: «مشکل ما دخالت دولت و خصولتی‌ها در امور تولیدی و تجاری است که این روزها هم عده‌یی می‌گویند حقوق نجومی می‌گرفتند یا می‌خواهند بگیرند.»

 این صنعتگر معتقد است: «اگر مسوولان دولتی حقوق نجومی بگیرند ولی برای کشور کار مفید کنند، چه اشکالی دارد؟» در کشور ما مرسوم است که از مسوولان بابت کاری که کرده‌اند و موجب ضرر و زیان شده‌‌اند سوال می‌کنند و بعضا هم محاکمه و مجازات می‌شوند.

 ولی از بابت کاری که حقوق و مزایای آن را گرفته یا خواهند گرفت و باید انجام وظیفه می‌کردند تا کشور با ضرر و زیان مواجه نشود؛ اقدام و عمل لازم را نکردند و اصلا مورد مواخذه و سوال قرار نمی‌گیرند. اصلا بخش‌های دولتی، قضایی و حتی قوه مقننه خود را در برابر مردم موظف به پاسخگویی نمی‌دانند. باور ندارید سوالی را به‌طور کتبی با بخش‌های مذکور مطرح کنید؛ خواهید دید که هر نامه‌یی بنویسید، دریافت پاسخی به آن به‌طور کتبی اگر غیرممکن نباشد بسیار مشکل و مستلزم صرف وقت بسیار برای پیگیری است.»

 اقتصاد در دوران بعد از پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی

این صنعتگر به من درباره تجربه‌اش مرتبط با صنعتی که مبتکر آن بود، توضیح داد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به‌ویژه در دوران جنگ تحمیلی مسوولان برای حقوق نجومی و غیرنجومی کار نمی‌کردند و واقعا برای رضای خدا که تامین‌کننده حفظ منافع ملی بود کار و تلاش می‌کردند.

بنابراین بخش‌های غیردولتی و به اصطلاح خصوصی هم در همین راستا برای تولید و تامین نیاز‌های بازار مصرف و پشتیبانی از جبهه‌های جنگ و حفظ منافع نظام جمهوری اسلامی ایران کار و تلاش می‌کردند. به‌طور مثال وی افزود: کالایی که من در آن دوران برای تولید در کشور به فکر و اقدام برای تولید افتادم، از خارج وارد می‌شد و واردات آن با محدودیت‌های مختلفی مواجه شده بود. تصمیم گرفتیم که تولید را شروع کنیم؛ چون بازار مصرف به آن نیاز داشت.

 کار ما خوب بود و به تدریج فهمیدیم که می‌توانیم حتی جنس تولیدشده را هم صادر کنیم. وقتی برای صادرات اقدام کردیم، گفتند شما باید پروانه صادرات دریافت کنید. وقتی برای گرفتن پروانه صادرات مراجعه کردیم، گفتند باید قبلا موافقت اصولی برای تولید می‌گرفتید و... . دیدیم که در نظام بروکراسی کسب مجوز برای صادرات آنقدر معطلی و هزینه دارد که منصرف شدیم.  بعد مطلع شدیم جنس تولیدی ما به صورت قاچاق به دوبی می‌رود و از آنجا به بازارهای مصرف صادر می‌شود. مشکل ما این است که در 15سال اخیر به‌خصوص بعد از خصوصی‌سازی‌ها، ما در داخل کشور نمی‌دانیم که با چه کسانی رقابت می‌‌کنیم. آنچه ما را به زانو درآورد و هنوز نمی‌توانیم کمر راست کنیم، سیاست اشتباه حمایت از واردات و عدم مبارزه جدی با واردات کالاهای قاچاق به بهانه دور زدن تحریم‌های اقتصادی بود.

درواقع تحریم‌های اقتصادی می‌توانست همانطور که جنگ تحمیلی موجب شکوفا شدن استعداد‌ها و ابتکارات بخش‌های خصوصی شد، موجب شود که به‌طور علمی، شفاف و ابتکاری تحریم‌ها را ترک بدهیم و بشکنیم. اگر حمایت دولت از واردات نبود و خصولتی‌ها هم وارد بازار نشده بودند، بخش خصوصی می‌توانست ایران را در اقتصاد جهانی در جایگاه متفاوتی از آنچه امروز هست، قرار دهد.

 رقابت یا مشارکت اقتصادی؟

ما نمی‌دانیم در این کشور بالاخره خصوصی، دولتی و خصولتی کدامند و هریک چه بخشی از اقتصاد را باید مدیریت و اداره کنیم. به‌طور مثال مدیرعامل یک شرکت مشاوره‌یی سرمایه‌گذاری خارجی با توجه به بحران قطع برق و آب در خوزستان می‌گوید که برای همکاری و مشارکت با تکنولوژی‌های مرتبط می‌توانیم اقدام و عمل کنیم. اما مشکل ما این است که هنوز نمی‌دانیم در ایران تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران چه کسانی هستند؛ بخش خصوصی، دولتی یا نهاد‌های خصولتی.

به‌طور مثال،  ما متوجه شدیم که رقیب کالای تولیدی ما از یک کشور آسیایی با قیمتی در بازار عرضه می‌شود که هزینه تولید ما در ایران اجازه رقابت نمی‌دهد.

خوب که بررسی کردیم متوجه شدیم که جنس به‌کار رفته در تولید کالای موردنظر هم نامرغوب است و هم برای محیط زیست مشکل آفرین. هرچه گفتیم و نوشتیم بی‌پاسخ ماند تا جایی‌که در حال از هم پاشیدگی قرار داریم و طبیعی است که در این شرایط مشتری نظیر شما با تجربه‌یی اینچنین ناگوار مواجه می‌شود. این همسایه برای اینکه رضایت مرا جلب کند، جنس مرغوبی را با جنس نامرغوب همسایه تعویض کرد و گفت، اگر صدای شما را کسی می‌شنود و به آن پاسخ می‌دهد، بگویید که این همه ستاد و دستگاه‌های عریض و تطویل نیاز نداریم که هزینه‌های بالاسری نگهداری و حقوق نجومی و غیرنجومی مدیر و کارکنان آنها چند برابر کار مفیدی است که می‌کنند و برای کشور کلی هزینه دارند که هیچ، بلکه عدم هماهنگی بین آنها هم موجب بروکراسی سنگین اداری و مشکل‌آفرینی در اقتصاد کشور شده است.

 ما فقط و فقط به مبارزه جدی با فساد و اختلاس و شفاف‌سازی اقتصاد کشور نیاز داریم زیرا فساد همان نقطه ضعفی است که دشمن برای پیشبرد اهدافش علیه انقلاب اسلامی به آن امید بسته است. در خاتمه گفتمان، این صنعتگر دلسوز در بخش خصوصی گفت: «اما دشمن کورخوانده که بتواند در صفوف ملت ایران به‌ویژه صنعتگران و بازاریان دلسوز خللی وارد کند و مردم ایران اسلامی، دشمن را در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری و انتخاب دولتی که با هرگونه انحصار اقتصادی و جلوگیری از فساد و اختلاس مبارزه جدی کند و اقتصاد کشور را شفاف‌سازی نماید، مایوس خواهند کرد.»

محمود خاقانی / کارشناس بین‌المللی اقتصاد انرژی