۰ نفر

انتقام محیط‌زیست از صنعت

۲۷ بهمن ۱۳۹۵، ۶:۴۲
کد خبر: 176944
انتقام محیط‌زیست از صنعت

چند روز پیش همزمان با بروز بحران خاموشی در خوزستان که در پی بروز گرد و غبار و مه در این استان رخ داد، خبری مبنی بر کاهش ۷۰۰ هزار بشکه‌ای تولید نفت در یک روز روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت.

 مسئولان می‌گویند این مشکل اکنون حل شده است، اما هشدار‌ها درباره وقوع مجدد چنین اتفاقی وجود دارد. بحران در خوزستان که در سال‌های اخیر به دنبال تخریب محیط‌زیست تشدید شده است، نشان دهنده این است که صنایعی که خود یکی از متهمان ردیف اول تخریب محیط‌زیست هستند ممکن است از این مساله آسیب دیده و فلج شوند. بحران روزهای اخیر در خوزستان علاوه بر تبعات و خسارات مختلفی که به دنبال داشت، با فرض اینکه تنها در یک روز به کاهش ۷۰۰ هزار بشکه‌ای تولید نفت انجامیده باشد و با در نظر گرفتن قیمت ۵۰ دلاری برای هر بشکه نفت، ۳۵ میلیون دلار به صنعت نفت ایران خسارت وارد کرده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، کنترل و کاهش اثرات آلودگی کارخانه‌ها و واحدهای صنعتی برای حفاظت از محیط‌زیست امروزه به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل و دغدغه‌های دولت‌ها در جهان قرار گرفته است. صنایع گاز و پتروشیمی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین منابع تولید آلاینده‌های محیط‌زیست براساس نوع مواد ورودی، مراحل فرایندی و محصول خروجی، نوع و میزان آلودگی متفاوتی دارند. وجود منابع و ذخایر عظیم نفت و گاز در کشور و توسعه روزافزون صنایع نفت، گاز و پتروشیمی و صنایع پایین دستی از یک‌سو و چالش‌های محیط‌زیستی فراروی این صنایع حیاتی و استراتژیک از سوی دیگر، توجه بیش از پیش به اثرات صنعت نفت، گاز و پتروشیمی بر محیط‌زیست را توجیه می‌کند. در سال ۱۲۸۷ شمسی نخستین چاه نفت ایران و خاورمیانه، توسط گروهی بریتانیایی به سرپرستی ویلیام ناکس دارسی در شهر مسجد سلیمان در خوزستان حفر و نفت از آن استخراج شد. این چاه که به چاه شماره یک مشهور است، نخستین چاه نفت در جهان است که از آن در مقیاس صنعتی، نفت استخراج شده و اولین گام در تاسیس صنعت نفت ایران و شرکت نفت انگلوپرشین بوده‌است. چاه شماره یک هم‌اکنون به صورت موزه تحت مدیریت شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب ایران (NISOC) اداره می‌شود. استان خوزستان غنی‌ترین استان ایران در زمینه منابع نفت و گاز است که در حال حاضر عمده درآمد کشور از راه صدور این دو محصول حاصل می‌شود. با این همه، بی‌توجهی به محیط‌زیست و شرایط اقلیمی باعث شده استان خوزستان در وضعیتی بحرانی قرار گیرد. آلودگی شدید هوا و هجوم ریزگردها به آسمان، خشک شدن تالاب‌ها، حرکت و گسترش بیابان‌ها و در روزهای اخیر، قطع آب و برق شرایط اولیه زندگی در خوزستان را مختل کرده است.

پیامد‌های هولناک بهره‌برداری غیر کارشناسی

برداشت هر نوع مواد از زمین مستلزم توجه به شرایط زیست محیطی برای برهم نخوردن اکوسیستم طبیعی منطقه است. حال آنکه منابع نفت و گاز و آب و سنگ کشور بدون توجه به چنین مواردی و فقط برای تامین منابع مالی استخراج شده است و اکنون با چنین پیامدهای هولناکی مواجه‌ایم. خسارتی که به واسطه کاهش تولید نفت در یک روز به کشور وارد شده تنها یک مورد است. تاخیر و لغو مدام پروازها در اثر گردوغبار و مه غلیظ و کم شدن دامنه دید از جمله مواردی است که خسارات اقتصادی زیادی به مردم و سازمان هواپیمایی کشور می‌زند. در روزهای گذشته به علت مه گرفتگی و قطع خطوط، ایستگاه‌های برق ۱۳۲ و ۲۳۰ و خط ۴۰۰ آب نیز قطع‌شده است که به تعطیلی تمامی مدارس و مراکز آموزش عالی در نوبت صبح شنبه این هفته و ادارات و بانک‌ها منجر شده‌است. همچنین شهروندان بسیاری در اثر آلودگی هوا بیمار شده اند. محاسبه این خسارات دشوار است. تالاب‌ها یکی از زیستگاه‌های حساس و مهم برای موجودات زنده از جمله انسان، پرندگان و حیات وحش به شمار می‌روند و کشور ما به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و زمین شناختی از تعداد و تنوع بسیار بالای اکوسیستم‌های تالابی برخوردار است به طوری که از کل محیط تالابی تعریف شده (۴۲ نوع) به جز یک مورد (توندرا) مابقی در ایران یافت می‌شود. اکنون از حدود سه میلیون هکتار مساحت تالاب‌های کشور حدود ۵۸ درصد مساحت کل این تالاب‌ها از بین رفته و بستر آنها به خاک و نمک تبدیل شده است. تالاب‌هایی که خشک شده‌اند منشا انتشار ریزگردها و عاملی خطرزا برای زیستگاه‌های انسانی و حیوانی است. پروژه‌های متعدد و توسعه‌ای از جمله حفاری‌های نفتی و پروژه‌های اکتشاف نفت در تالاب شادگان و استخراج نفت دشت آزادگان، تالاب هورالعظیم را با چالش مواجه ساخته است. وجود کارخانه فولاد خوزستان در جوار تالاب شادگان، پروژه‌های بخش کشاورزی نظیر توسعه کشت و صنعت نیشکر در بالادست تالاب شادگان و تغییر کاربردی اراضی تالابی برای امور کشاورزی و غیره، ورود آلاینده‌های بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی از شهرها، آبادی‌ها و صنایع شکار و صید غیرمجاز و برداشت بی‌رویه علوفه خارج از توان تالاب‌ها، پدیده تغییر اقلیم و تشدید خشکسالی‌ها، پروژه‌های سدسازی که بدون رعایت ضوابط زیست محیطی و عدم رعایت حقابه تالاب‌ها از آب مهار شده پشت سدها و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای که زیست بوم‌های آبی و خشکی را در هر سه مرحله برداشت، انتقال و مصرف تحت تاثیر قرار می‌دهد، عمده‌ترین عواملی هستند که این وضعیت نامناسب را برای تالاب‌ها پدیده آورده‌اند. خشک شدن تالاب‌ها، تهدید مهمی برای کشور است که به‌جز تبعات اقتصادی، تبعات دیگری هم درپی دارد. چندی پیش محمدرضا تابش، رئیس فراکسیون محیط‌زیست مجلس در توضیح راه حل این مساله گفته بود تغییر رویکرد مدیریت تالاب‌ها از حفاظت سنتی و بخشی‌نگری به رویکردهای جامع، پیاده‌سازی رویکرد مدیریت زیست‌بومی که دارای ابعاد حوضه‌ای و ماهیت یکپارچه و فرابخشی است (که در بند الف ماده ۶۷ قانون برنامه چهارم توسعه آمده بود)، تامین حقابه‌های تالاب‌ها توسط وزارت نیرو براساس اعلام سازمان حفاظت محیط‌زیست و جلوگیری از هرگونه تغییر کاربری، فعالیت‌های عمرانی و معدنی که موجب بروز خسارت‌های جبران ناپذیر می‌شود، بخشی از اقداماتی است که باید در دستور کار قرار گیرد.

جبران اقدامات اشتباه

پشتوانه قانونی لازم برای برنامه‌ریزی و تخصیص حقابه زیست محیطی تالاب‌ها باید فراهم شود. اکنون اگرچه خسارات عمده‌ای در اثر بی‌توجهی مسئولان و چشم بستن برخی بر افزایش استخراج نفت، خوزستان را آلوده کرده است، اما هنوز برای شروع اقدام‌های جبرانی و کاهش ضرر دیر نیست. در قانون برنامه ششم توسعه موضوع اساسی نظارت بر ارزیابی راهبردی محیط‌زیست (SEA) در سیاست‌ها و برنامه‌های توسعه‌ای اثرات زیست محیطی (EIA) برای پروژه‌ها و طرح‌های بزرگ آمده که عمل به آن می‌تواند جلوی تخریب محیط‌زیست را بگیرد که شامل همه دستگاه‌های اجرایی، تعاونی، خصوصی، دستگاه‌های غیر دولتی حتی در مناطق آزاد نیز می‌شود. مهم‌ترین اثرات مخرب استخراج‌های نفت و گاز بدون توجه به شرایط محیط‌زیستی، پسماند‌های غیرقابل تجزیه، آلودگیبیش از حد هوا، از بین رفتن تدریجی لایه ازن، بروز تغییرات شدید جوی، آلودگی شدید آب‌های آزاد و نابودی اکوسیستم‌های آبی است که راهکارهایی از قبیل استفاده از ترکیبات مناسب به جای CFC‌ها (گاز مخرب لایه ازن)، جلوگیری از انباشته شدن آلودگی‌ها و ضایعات در اکوسیستم‌های آبی، ارزیابی اثرات محیط‌زیستی صنایع گاز و پتروشیمی و غیره برای خلاصی از آنها مطرح می‌شود. لذا نهادهای مرتبط باید هرچه سریعتر در به‌کارگیری این راه‌حل‌ها و کنترل اوضاع بحرانی خوزستان اقدام کنند. مرکز پژوهش‌های منطقه‌ای ریزگردها در استان خوزستان در سال ۹۱ و به دنبال شدت پدیده ریزگردها تاسیس شد اما متاسفانه تاکنون هیچ ردیف بودجه‌ای برای این مرکز پیش‌بینی نشده و کمتر کسی از کارایی و حتی وجود این مرکز باخبر است. در حال حاضر رسیدگی به وضعیت خوزستان در دستورکار کمیسیون اجتماعی مجلس قرار دارد و امید می‌رود نتایج این رسیدگی‌ها راه تنفس خوزستان را که در اثر فشار برای رشد و توسعه اقتصادی از طرق مختلف استفاده از منابع، بسته شده، باز کند.