اقتصاد آنلاین – مهسا نجاتی؛ به گزارش کوین تلگراف، در ۳۰ آگوست، بانک سرمایه گذاری جهانی UBS دیدگاه خود را در مورد خطر ورود ایالات متحده به رکود طی یک سال را از ۴۰درصد به ۶۰درصد افزایش داد. به گفته پیر لافورکاد، اقتصاددان، آخرین دادهها احتمال ۹۴درصد انقباض اقتصاد را نشان میدهد، اما وی افزود که "این به یک رکود کامل تبدیل نمیشود."
مساله ای که تا حدی تفاوت را توضیح می دهد، «سطح بسیار پایین» وامهای غیرجاری یا نکول بیش از ۹۰روزه وام گیرندگان است. به گفته جین فریزر، مدیر اجرایی سیتی گروپ، این موسسه "احساس خوبی نسبت به" نقدینگی و کیفیت اعتبار دارد. علاوه بر این، رویترز بیان می کند که صنعت مالی تنها ۰.۱ درصد از وامهای خود را در سه ماهه دوم حذف کرد.
مشکل این است که حتی در سناریوی غیرمحتمل فعلی اجتناب از یک رکود عمومی، شرکت ها با کاهش درآمد مواجه خواهند شد زیرا تورم فزاینده مصرف را محدود می کند و بانک های مرکزی نرخ های بهره را افزایش می دهند در حالی که ترازنامه های خود را کاهش می دهند. در هر صورت، فشار بر سود شرکت ها بسیار زیاد است و این فشار را بر قیمت سهام وارد می کند.
پویایی ارزش گذاری برای ارزهای دیجیتال به شدت با سهام، بدهی شرکت ها و بازارهای سهام متفاوت است. حقیقت این است که هیچ معیار یا شاخص مشخصی برای هدایت قیمت توکنها وجود ندارد. فعالان بازار دیدگاه های متفاوتی در مورد پروتکل ها و موارد استفاده از آنها دارند.
از سوی دیگر، بازار سهام دارای شاخص های ارزش گذاری آزمایش شده ای است که به طور مداوم برای دهه ها استفاده شده و توسط تحلیلگران، صاحب نظران و سرمایه گذاران مورد بررسی قرار گرفته اند. به عنوان مثال، نسبت قیمت به درآمد (P/E) اندازه میگیرد که چند سال طول می کشد تا یک شرکت سود کافی برای پوشش ارزش بازار فعلی خود ایجاد کند.
صرف نظر از اینکه چگونه موفقیت بازار سهام را اندازه گیری می کنیم، این شاخص به حاشیه سودها، درآمدها، نرخ بهره و نرخ ارز خارجی دلار آمریکا بستگی دارد. به همین دلیل است که یک سهم حتی قبل از شروع رکود در بازارها می تواند ۷۰٪ یا بیشتر کاهش یابد، زیرا به شدت به یک جریان دائمی درآمد نیاز دارد. بعید است که همین منطق برای رمزارزها قابل اجرا باشد.
درک ارزش گذاری بازارهای سهام و کامودیتیها
اولین قانون ارزش گذاری سهام این است: سرمایه گذاران ورودی ها، انتظارات و چارچوب های زمانی متفاوتی برای یک سهام دارند. مطمئناً مدلها، شاخصها و توصیههای تحلیلگران متفاوت است، اما در نهایت، هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت سهام از هیچ منطقی پیروی کند.
ما میتوانیم نسبت قیمت به درآمد، نسبت ارزش بنگاه به EBITDA یا هر معیاری که سرمایهگذاران از نزدیک رصد میکنند را به صورت نمودار دربیاوریم. با این حال، هرگز نمیدانیم آینده آن شرکتها، حتی آنهایی که قراردادهای بلندمدت دارند، مانند بخش انرژی، چه خواهد بود.
معامله گران نباید نوسانات را با ارزش گذاری اشتباه بگیرند. یک شرکت میتواند جریان نقدی ثابت و قابل پیشبینی داشته باشد، اما ممکن است در بازارهای صعودی، زمانی که سایر بخشها در حال افزایش درآمد و گسترش هستند، به بدهی تبدیل شود. علاوه بر این، قیمت بازار سهام هرگز از اقتصاد گستردهتر مصون نیست، زیرا در نهایت، سقوط یک موسسه مالی ممکن است طرفهای مقابل را نیز پایین بیاورد.
بیایید یک مثال ساده و آرمانگرا، بازار املاک و مستغلات نیویورک را در نظر بگیریم. در صورت توقف توسعه، هیچ تغییری در کارآیی زمین اعم از خانه ها، فضاهای تجاری و کشاورزی ایجاد نمی شود. اگر یک بحران تشدیدشونده باعث گسست شود، حتی جایی برای افزایش قیمت وجود دارد، زیرا برخی از سرمایه گذاران به دنبال پناهگاهی در دارایی های مشهود هستند.
همین را می توان در مورد نفت و طلا هم گفت. برای حفظ ارزش آن دارایی ها، نیازی به جریان ثابت درآمد نیست. بدترین سناریو این است که دیگر طلا و نفت از زمین استخراج نشود، اما قیمت آنها احتمالاً با کاهش عرضه موجودی در دسترس افزایش خواهد یافت.
با این وجود، ارزهای دیجیتال چیست؟
فرقی نمیکند که سرمایهگذاران بیتکوین و اتریوم را به عنوان کالا، ارز یا فناوری جدید در نظر بگیرند. هر دو دارایی برنامههای تولید بسیار محدودی دارند که حتی اگر هشریت و اعتباردهندهها (گرهها) تا ۹۰درصد کاهش پیدا کنند، حفظ میشوند. کاربرد آنها به عنوان سیستم های مستقل انتقال دارایی دیجیتال طبق برنامه ریزی ادامه خواهد داشت.
همانطور که پیش از این گفته شد، قیمت ارزهای دیجیتال ممکن است به شدت تحت تأثیر یک رکود اقتصادی پایدار قرار گیرد، اما به سختی سناریویی وجود دارد که شبکهها به دلیل تورم، افزایش نرخ بهره یا نکول اعتباری بیفایده شوند. این قانون را نمی توان در مورد والمارت یا فورد که جزو ۲۰ شرکت برتر از نظر درآمد هستند، اعمال کرد.
به طور متناقض، شرکتهای شکستخورده ذخیره ارزش مناسبی در دوران رکود نیستند، به این معنی که ممکن است داراییهای ورشکسته تسویه شوند و سرمایه سهامدار به صفر برسد. جنبه غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال، سرمایهگذاران را در برابر بدترین سناریوها، از جمله حذف از فهرست صرافیهای بزرگ، محافظت میکند.
در عین حال، شوک اولیه یک رکود جهانی، به عنوان مثال، سقوط بازار مسکن و بی اعتمادی فزاینده به سیستم مالی، میتواند راه را برای داراییهای مشهود جایگزین، از جمله ارزهای دیجیتال هموار کند.
در حال حاضر، این یک رویای دور به نظر می رسد، اما یک رکود کامل، اولین بحران مالی بزرگ جهانی خواهد بود که ارزهای دیجیتال از زمان پیدایش بیت کوین در سال 2009 تجربه کرده اند.
اینکه آیا ارزش گذاری ارزهای دیجیتال در بلندمدت خود را حفظ خواهد کرد یا خیر، هنوز مشخص نیست. تاکنون، این حوزه با شکستهای عمده شرکتکنندگان در بازار، از جمله صرافیها و واسطههای وامدهی مواجه بوده است و در این مدت نیازی به مداخله نبود. بنابراین، می توان گفت که اولین آزمون خود را با موفقیت پشت سر گذاشت، اگرچه هنوز برای صدور گزارش نهایی زود است.