۰ نفر

شوک درمانی توصیه "واشنگتنی" است

مناظره داغ مومنی، شاکری و پژویان

۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۹:۱۷
کد خبر: 40572

نشست بررسی فاز دوم هدفمندی یارانه ها با نگاهی به تجربه گذشته در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با حضور جمشید پژویان، عباس شاکری و فرشاد مومنی سه اقتصاددان مطرح کشور برگزار شد.

ابتدا پژویان به بررسی تجربه فاز اول هدفمندی یارانه ها پرداخت. اهم مباحثی که وی در این بخش مطرح کرد، بدین شرح است : * همانطور که راهنمایی و رانندگی تابلوهای راهنما علامت ده تشخیص راه هستند ، در اقتصاد هم قیمت های نسبی علامت دهی می کنند. این صحبتی علمی است نه سلیقه ای و هر اقتصاد خوانده ای می داند. قیمت های نسبی سالها در ایران بصورت نادرست علامت دهی کرده و باعث عدم تخصیص بهینه منابع ملی شده است. این عدم بهینگی مشکلی ساختاری است که هیچ کدام از دولت ها عزم اصلاح آن را نداشته اند. *در کشور ما سالها یارانه ها بصورت باز (بدترین نوع پرداخت یارانه) به بخش انرژی داده شده است. این سبک پرداخت یارانه به بخش هایی که مورد استفاده فقراست (مانند نفت سفید) قابل توجیه است ولی در بخشی که بیشترین منفعتش نصیب ثروتمندان می شود و سبد مصرف آنها را بهبود می بخشد قابل توجیه نیست. *دولت در شرایطی به هدفمندی یارانه ها اقدام کرد که دیگر چاره ای نداشت و راهکار دیگری غیر از اصلاح قیمت های نسبی پیش رویش نبود. *اصلاح قیمت های نسبی می بایست در دو جهت اعمال می شد ؛ یکی در راستای اصلاح سبد مصرف خانوار که فاز اول در این بخش موفق بود ، یکی هم در اصلاح سبد نهاده های تولید که متاسفانه با عدم بینش صحیح دولت نسبت به این امر (که مقصود اصلی هدفمندی یارانه ها باید باشد) انجام نگرفت و حتی در بعضی بخش ها دولت با نفوذ وزیر صنعت اقدام به توزیع انرژی ارزان کرد که نقض غرض هدفمندی یارانه هاست. * عمده افزایش قیمت ها و تورم مربوط به تحریم هاست و نسبت دادن موج تورمی به هدفمندی نادرست است، ولو این صحبت از طرف دکتر هاشم پسران باشد ، زیرا نادیده گرفتن طرف عرضه اقتصاد است. شما میلیاردها دلار واردات دارید ، وقتی درآمدتان ثلث و ارزش پول ملی تان هم ثلث می شود ، آیا تورم به بار نمی آید؟ در ادامه دکتر عباس شاکری به بیان نظرات خود پرداخت ، اهم مباحث وی بدین شرح است : *بحث اصلاح قیمت های نسبی باید به دور از سیاه و سفید بینی بررسی شود. همراه این بحث باید هزینه های اصلاح قیمت های نسبی هم دیده شود. *ابتدائا ما فرض کردیم از افزایش قیمت حامل های انرژی درآمدی کسب می کنیم و 50 درصد آن را به خانوار ، 30 درصد آن را به تولید و 20 درصد آن را به دولت می دهیم اما در عمل دیدیم که فقط 66 درصد سهم خانوار محقق شد ، یعنی یک سوم درآمدهای پیش بینی شده ! سپس برای جبران این کسری به وزارت نفت و نیرو متوسل شدیم! در نتیجه بدهی دولت و شرکت های دولتی افزایش پیدا کرد. *ما باید توجه بکنیم که آیا شرایط برای اصلاح قیمت های نسبی مناسب است؟ آیا می خواهیم تمام شرایط را ثابت بگیریم؟ ما از سال 68 داریم قیمت های نسبی را اصلاح می کنیم ولی قیمت های طرف مقابل هم افزایش یافته و نتیجه ای نگرفته ایم. در ادامه دکتر فرشاد مومنی به ایراد صحبت پرداخت. اهم مباحث وی بدین شرح است : *سه سال پیش ما سه نفر اینجا نشست داشتیم ، من و دکتر شاکری پیش بینی هایی کردیم که همه درست از آب درآمد. به نظر من گزارشی که از فاز اول داده شد، نادرست و غلط بود. ما مطلق یافته علمی نداریم، زیرا تمام گزاره های علمی مشروط اند. پیش شرط گزاره هایی که می گوید با اصلاح قیمت های نسبی شرایط بهبود می باید، در ایران وجود ندارد. *شوک درمانی حامل های انرژی در ایران با 7 خطای فاحش همراه بود ، مثلا برای هدفمند کردن ، گروه های هدف باید شناسایی شود ، اصلاح قیمت های نسبی پیش نیاز هایی دارد که رد ایران این شرایط محقق نیست و... . * وقتی ایدئولوژی زده می خواهیم به اصلاح قیمت ها بپردازیم نتیجه اش خسارت های سنگینی می شود که امروز متحمل شده ایم. *دولت ها معمولا طرفدار افزایش قیمت حامل های انرژی بوده اند زیرا به منابع مالی جدیدی دست پیدا می کردند. *بر اساس گزارشات رسمی از فصل چهارم سال 89 تا الان روند تخریب جنگل 60 درصد و کویر زایی (به دلیل استفاده از بوته ها بجای سوخت های فسیلی) 100 درصد افزایش داشته است ، فساد افزایش داشته و... . *طبق قانون دولت می بایست در قبال وارد کردن شوک قیمتی 11 عمل انجام می داد که 10 عمل را از ابتدای اجرای طرح انجام نداد!!! برای همان یک مورد هم (پرداخت نقدی به مردم) در همان سال اول 15 هزار میلیارد تومان کسری آورد. *عدم توجه به تولید در ایده آقای پژویان هم بود ، ایشان 3 سال پیش گفتند که تولید کنندگانی که توانایی رقابت ندارند باید حذف شوند. در ادامه دکتر پژویان مباحثی را مطرح کرد که اهم آن بدین شرح است : *از آثار مثبت اجرای ناقص فاز اول هدفمندی یارانه ها ، کاهش وابستی به واردات و کاهش مصرف ارز بود که ما را در مقابل تحریم ها مقاوم کرد. *من الان هم می گویم تولیدی که به کمک دولت نیازمند باشد به درد نمی خورد ، تولید کننده باید ارزش افزوده تولید کند و از آن به دولت مالیات بدهد. تولید کننده ای که با وجود مرز پر رنگ گمرکی توانایی رقابت با کالای بنجل چینی که دور دنیا را می زند و از دبی وارد ایران می شود را ندارد ، به درد نمی خورد. این تولید نیست ، پول مفت نفت است. تا کی می توانیم این طور پیش برویم؟ 10 سال دیگر که منابع انرژی دنیا دگرگون شد و نفت ما بی ارزش شد باید به دنبال ماشین های سازمان ملل که کیسه های گندم توزیع می کنند باشیم. منابع طبیعی ما بیش از توسط دنیاست ، منابع انسانی مان هم همینطور ، پس چرا در اقتصاد دنیا جایگاهی نداریم؟ مگر ما از ترکیه و مالزی و کره چه کم داریم؟ آیا آنها فقط نشستند حرف زدند؟ یا اینکه 25 سال با تورم 60 درصدی کار کردند و به اصلاح ساختاری پرداختند؟ *خیلی خوب است بیکاری و فقر و تورم و... نداشته باشیم. خیلی خوب است که اشکال ساختاری نداشته باشیم ، اقتصادی که مشکل ساختاری ندارد بهتر کار می کند ؛ ولی ما مشکل ساختاری داریم ، جاده ای نداریم که در آن حرکت کنیم. *ما باید مشکل اصلی را حل کنیم و عواقبش را هم بپذیریم. باید بیمار را درمان کرد وگرنه بیمار با مسکن می میرد. *الان در دنیا جنگ اقتصادی است . اتحاد جماهیر شوروی با جنگ اقتصادی سقوط کرد. دشمن معلوم است در این شرایط ما را تحریم می کند چون ما در راستای اصلاح ساختار ها پیش رفتیم. *از اشتباهات فاز اول این بود که کشش تقاضا صفر در نظر گرفته شد (عدم کاهش مصرف و تحقق تمام در آمد ها) که خیلی امر ناشیانه ای بود. *این دولت از اول بنا را گذاشته بر تفاوت با دولت قبل و نمی خواهد قبول کند که حداقل بخشی از اقدامات دولت قبل درست بود. برای همین آمدند سبد کالایی توزیع کردند. در ادامه دکتر شاکری صحبت هایی را درباره فاز دوم هدفمندی و لزوم عبرت از گذشته بیان کرد: *صحبت ما این است که تا حد معینی از نهاد ها نباشد ، اصلاح قیمت های نسبی موثر نیست. *در برنامه ی اول توسعه افزایش نرخ ارز مطرح شد و رییس وقت بانک مرکزی نرخ ارز را 140 تومان پیش بینی کرد ولی نرخ ارز بسیار بیشتر افزایش یافت چون بسیاری از مولفه ها نادیده گرفته شد. *هر تحولی که در صنعت بخواهد انجام شود باید از درون صنعت آغاز شود نه بصورت برونزای قیمتی. *اگر هم ما می خواستیم تامین یارانه کنیم باید از سوداگران بانکی این را اخذ می کردیم نه از وزارت نفت و نیرو. *شفافیت و انضباط اقتصادی در پرداخت منابع به تولید، رفع مزاحمت‌های تولید و مواردی از این دست باید مورد توجه دولتمردان قرار گیرد. *برای رفع مشکل پرداخت یارانه ها باید بخشی از یارانه بگیران را حذف کرد تا حداقل مشکل کسری بودجه و دست درازی به منابع وزارت نفت و نیرو رفع شود. در ادامه دکتر پژویان نکاتی را درباره فاز دوم هدفمندی یارانه گوش زد کرد: *برای دور دوم استراتژی حذف افراد غلط است زیرا چنین آماری وجود ندارد و در هیچ کشوری دسته بندی دهکی از جامعه در دسترس نیست. *هدفمندی یارانه ها یک باید است و این را نسل آینده خواهد فهمید. *کشور ما مزیت نسبی زیادی دارد مانند کارگر ارزان ، عدم مالیات انرژی و... که می تواند به مدد آنها به جایگاهی مناسبی در اقتصاد جهانی دست یابد. ولی متاسفانه به دلیل ناکارآمدی در مدیریت وضعیت ما چنین است. * برای فاز دوم هدفمندی نباید اشتباهات دور اول را تکرار کرد ، دولت قبل برای جلب توجه مردم یارانه نقدی را سخاوتمندانه در نظر گرفت. باید در بخش تولید نفوذ وزیر صنعت از بین برود و تنها مسئولیت این وزارتخانه شناسایی صنایع انرژی بر و صنایعی باشد جایگزینی سریعی در تکنولوژی دارند. در ادامه دکتر مومنی به بیان نظرات خود درباره فاز دوم هدفمندی پرداختند: *کانون اصلی شدت مصرف انرژی در تولید و توزیع انرژی است ، یعنی قبل از مرحله ی مصرف!!! یعنی ناکارآمدی اصلاح قیمت های نسبی. *امثال آقای پژویان قادر به تشخیص وضعیت موجود و واقعیت اقتصاد کشور نیستند. *امثال آقای پژویان قبل از تحریم می گفتند که تحریم فرصت است ولی الان همه چیز را گردن تحریم می اندازند. *آقای پژویان می گوید تحریم ها به خاطر خنثی کردن هدفمندی یارانه بود در حالی که شوک درمانی یک توصیه "واشنگتنی" است. * سیاست های تورم زا همان اندک علامت دهی قیمت های نسبی را هم از بین می برد. *موفقیت ما در گرو توجه به تولید و بخش های مولد اقتصاد است. در حالی که الان تمام سیاست ها علیه تولید کنندگان است. * ما دو دهه است که در شرایط رکود تورمی هستیم ، اصلاح قیمت های نسبی باید بر محور شرایط کشور باشد.