۰ نفر

نگاهی به شکل گیری جنبش مدنی ضد تحریم

ناامیدهایی که امیدوار شده اند

۵ شهریور ۱۳۹۲، ۱۳:۳۸
کد خبر: 25040

داوم انفعال در برابر موج تحریم ها و گسترش محدودیت ها علیه کشور دیگر جایز نیست و باید نوعی خیزش مدنی برای از میان برداشتن تحریم ها شکل بگیرد.

اقتصادآنلاین/نفیسه زارع کهن: اوایل مردادماه سال جاری بود که سه اقتصاددان ایرانی یعنی موسی غنی نژاد، محمد مهدی بهکیش، و سعید لیلاز در اقدامی بی سابقه ابتکار جدیدی را برای مقابله با تحریم ها به مردم ایران ارائه دادند؛ اقدامی که آن را تشکیل "جنبش مدنی ضد تحریم" نام گذاشتند. جنبشی که از همه افراد فعال در تمامی حوزه ها می خواست تا برای "نه" گفتن به تحریم ها به آن ها بپیوندند.

آن گونه که این سه استاد اقتصاد اعلام کردند تداوم انفعال در برابر موج تحریم ها و گسترش محدودیت ها علیه کشور دیگر جایز نیست و باید نوعی خیزش مدنی برای از میان برداشتن تحریم ها شکل بگیرد. به باورآن ها اعمال تحریم ها توسط آمریکا، علیه ایران، کمکی به برقراری صلح نخواهد کرد چرا که تحریم ها مانعی در راه تجارت اند در حالی که نفس تجارت عامل برقراری صلح درمیان ملت هاست. بنابراین هر چه تعامل اقتصادی میان ملت ها بیشتر شود روابط بین المللی صلح آمیزتر می شود.

از نظر آنان عوامل و متغیر های متختلفی مسئول این وضعیت هستند، اما دو عامل سوء مدیریت و تحریم ها رتبه اول را دراین میان دارند و از آن جا که دولت جدید به سر کار آمده است حضور یک دولت تازه فرصتی مناسب است برای راه اندازی این جنبش.

سابقه تحریم های امریکا علیه ایران

تحریم های بین المللی بر سر مسئله هسته ای، در چند سطح بر ایران تحمیل شده است. تحریم های سازمان ملل، تحریم های یک جانبه اتحادیه اروپا، و تحریم های یک جانبه آمریکا که در مقام مقایسه تحریم های آمریکا بیش از تحریم های دیگر بر اقتصاد ایران فشار وارد می کند. در واقع تحریم‌ها، ابزار سیاسی بوده‌اند که شش رییس جمهوری آمریکا آن را برای مقابله با ایران به کار گرفتند.از انقلاب سال 57 ، کاخ سفید ۱۶ دستور اجرایی را تصویب و کنگره ۹ قانون برای اعمال تحریم‌های علیه ایران صادر کرده است.

اولین موج تحریم‌ها از سال 58 یعنی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تسخیر سفارت امریکا تا سال 74 اعمال شد. دومین موج تحریم‌ها از 74 تا 81، با هدف تضعیف جمهوری اسلامی از طریق هدف قراردادن صنعت نفت و گاز آن و قطع دسترسی آن به فناوری هسته‌ای و موشکی صورت گرفت.تحریم‌های امریکا همچنین تمامی شرکت‌ها در جهان سوم را که بر بخش انرژی ایران سرمایه‌گذاری کرده بودند مورد هدف قرار داد و این کار را به این منظور انجام داد که متحدان را وادار کند یک موضع متحد علیه ایران اتخاذ کنند.سومین موج تحریم ها علیه ایران از سال 81 تا 89 تا عمدتاً به علت نگرانی درباره فعالیت‌ هسته‌ای ایران اعمال شد و تقریباً تمامی نقاط مهم اقتصادی ایران را هدف قرار دادند.اما خرین موج تحریم‌ها که از سال 89 آغاز شده و تاکنون ادامه داشته است برخی از سختگیرانه‌ترین محدودیت‌ها را در بر می‌گیرد که ایالات متحده تا کنون علیه کشوری اعمال کرده است.

آن‌ها بانک مرکزی ایران و توانایی آن در بازگرداندن درآمدهای نفتی و همچنین بخش‌های حمل و نقل، بیمه، تولیدی و مالی را هدف قرار داده‌اند.دو موج اول تحریم‌ها به صورت یک‌جانبه از طرف واشنگتن اعمال شدند، اما دو موج آخر همکاری متحدان امریکا و اتحادیه اروپا را نیز در بر می‌گیرد و تقریباً یک نظام تحریم جهانی را علیه ایران ایجاد کرده است.

در واقع جلوگیری از انجام معامله با بانک مرکزی (که در تاریخ جهان تحریم بانک مرکزی یک کشور بی سابقه است) و دیگر بانک های بزرگ ایرانی، جلوگیری و یا محدود کردن فروش و صدور نفت ایران، جلوگیری از نقل و انتقال ارز دریافتی حاصل از فروش نفت، ممانعت از بیمه کشتی هائی که به بنادر ایران رفت و آمد می کنند، جلوگیری و محدود کردن پهلو گرفتن کشتی ها در بنادر ایران و بالاخره تحریم صنایع اتوموبیل سازی ایران عمده ترین بخش های تحریم را تشکیل می دهند.

ایده جنبش ضد تحریم

پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات 24 خرداد سال جاری بارقه های امید و امکان حصول توافق هائی بین ایران و غرب در جهت کاهش تحریم ها پس از یک دوره هشت ساله ایجاد شد و همین امر هم بود که این فکر را به ذهن سه اقتصاد دان ایرانی انداخت تا وارد گود شوند و از نهادهای مدنی بخواهند تا در اقدامی هماهنگ علیه تحریم ها فعالیت های خود را آغاز کنند چرا که به اعتقاد آنان این تحریم ها بیشتر از آن که با دولت کاری داشته باشد مردم ایران را هدف قرار داده است. به باور این اقتصاددانان در هشت سال گذشته اتخاذ سیاست های تهاجمی باعث شد که دو طیف تندرو و میانه رو را بر سر مسئله ایران با هم عقیده کند. به این معنا که بر اثر برخی سیاست ها، طیف میانه رو آمریکا نیز متقاعد شد که جز افزایش فشار بر ایران راه حل دیگری وجود ندارد.

برهمین اساس هم هست که به باور بسیار یا از همراهان این جنبش، کمپین ضد تحریم همانند جنبش جهانی علیه پروژه MAI (توافق نامه ای چند جانبه که موجب تخریب محیط زیست و شامل موارد متعددی از نقض حقوق بشر علیه کشورهای جهان سوم بود) ، می تواند پیام مردم ایران را به جهان برساند و می تواند با ارسال نامه و تحلیل های واقع بینانه از شرایطی که تحریم ها در ایران برای مردم بوجود آورده به مجامع بین المللی، سازمان های حقوق بشر، اتحادیه های کارگری، سازمان های غیر دولتی NGO) ها(، شخصیت های جهانی، و سیاستمداران فعلی و پیشین، موجی علیه تحریم ها در جهان ایجاد کند و اگر جنبش علیه MAI با فعالیت اینترنتی توانست جمع پر قدرت ترین کشور های جهان را به زانو در آورد دلیلی ندارد که "جنبش مدنی ضد تحریم علیه مردم ایران" پیروز نشود.

به باور این اقتصاد دانان با ورود مردم ایران به صحنه، تحریم ها موضوعیت خود را از دست می دهند چرا که نهایتا تحریم ها با هدف ایجاد نا آرامی در ایران بنیان شده اند. به عبارت دیگر، وقتی این ابزار، با حضور فعال مردم در صحنه و موضع گیری علیه تحریم ها کارآئی خود را از دست بدهد فلسفه تحریم زیر سئوال خواهد رفت. این امر موضع جناح میانه رو را در آمریکا، از جمله نمایندگانی که نامه فوق را امضاء کرده اند، بطور چشمگیری تقویت خواهد کرد ضمن اینکه همزمان فشار های بین المللی هم در حال افزایش خواهد بود.

و این جنبش به طور محسوسی موضع دولت روحانی را در مذاکرات تقویت می کند. آمریکا در مذاکراتش با ایران خود را صرفا در برابر یک دولت نمی بیند بلکه در برابر یک ملت می بیند که ابزار اصلی اثر بخشی تحریم ها را از دستش ربوده است.

این گونه است که به گفته سعید لیلاز از طراحان این ایده" آنچه اکنون مهم است این است که ما با اعمال یک دیپلماسی هوشمندانه از شکاف های بین المللی موجود با نهایت ظرافت بهره برداری کنیم و برنامه های صلح طلبانه خود را پیش ببریم و ضمن تعامل با دنیا تن به ذلت در برابر غرب ندهیم."

به باور لیلاز "استراتژی این جنبش باید این باشد که آمریکا را در اعمال تحریم های وضع شده علیه ایران منزوی کند و ثابت کند این حرف آمریکا که طی آن توانسته جامعه جهانی را اقناع کند که ایران عنصری خطرناک است اشتباه است."

و چنین است که حالا یک ماهی گذشته از عمر این جنبش نوپا امیدواری ها برای اجماع بر سرآن و حصول توافق گروه های جامعه مدنی درباره آن افزایش یافته است و همین است که موسی غنی نژاد از بانیان این طرح می گوید:" امیدواری بسیاری بر موفقیت این کمپین در جهت آگاه سازی افکار عمومی در جامعه جهانی و تاثیر بر دولت های تحریم کننده و ممانعت در گسترش تحریم های اقتصادی ایران دارم. اگر چنین نبود که در جهت راه اندازی آن تلاش نمی کردم."