۰ نفر

یادکردی از کاوه گلستان به مناسبت سالمرگ او

من کاوه هستم، کاوه گلستان

۲۵ فروردین ۱۳۹۸، ۱۴:۵۲
کد خبر: 346810
من کاوه هستم، کاوه گلستان

13 فروردین سالمرگِ یکی از مستند نگارانِ برجسته‌ی تاریخ هنر ایران است. "کاوه گلستان" شانزده سالِ پیش قدم به جهان باقی گذاشت. او سال های سال عکاسی کرد و مجموعه هایی منسجم منتشر کرد که هر کدام گوشه ای از وضعیتِ اجتماعی ایران را باز می تاباندند. نگاهِ او به خاطرِ سابقه‌ی خانوادگی و گرایشِ سیاسی به طبقاتِ فرودستِ جامعه معطوف بود و سوژه و فعالیت هایش در عکاسی رویکردی موشکافانه به بافتِ اقتصادی جامعه داشت. به همین مناسبت "کوروش ادیم" که خود عکاس نامداری ست و از دوستانِ کاوه گلستان هم بوده یادداشتی در اختیارِ اقتصادهنر آنلاین قرار داده است.

کاوه گلستان

کاوه گلستان علاوه بر عکاس ، خبرنگار و مستندنگار(به شکلی میراثی شاید از پدر) دستی هم در نوشتن داشت  . به عنوان استاد مدعو وبرای انتقال اندوخته هایش و تعهد درونی اش به روشن سازی و تفهیم وظیفه عمومی اطلاع رسانی مستقیم و انسان دوستانه در دانشگاه به تدریس هم می پرداخت . از نوشته های تاثیر گذارش که در یکی از گزارشات ویدئویی اش ( ثبت حقیقت ) به کارگرفت این است : «من می‌خواهم صحنه‌هایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشه‌دار کند و به خطر بیندازد. می‌توانی نگاه نکنی، می‌توانی خاموش کنی، می‌توانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتل‌ها، اما نمی‌توانی جلوی حقیقت را بگیری، هیچ‌کس نمی‌تواند» .

ثبت واقعیت های اجتماعی و رویدادهای مهم تاریخی کاری منحصر به گلستان نبود و نیست اما عواملی چون مقطع زمانی تولید این عکسها و مجموعه هایی که او ثبت و منتشر کرد وتحولات رو به توسعه ی اجتماعی – سیاسی آن دوران و آموزه های بصری و هوشیاریهای تاریخی وجسارتهای فردی او موجب شد آثاری به جای بگذارد که دیگران را برانگیزاند و چشم ها را باز کند . اوکه از کودکی و به واسطه مادر و پدری فرهیخته و آشنا و عامل به هنر و ادبیات آموزه های فرهنگی عمیقی همراهش بود یکی از عکاسانی بود که به شایستگی سندهای تاریخی-تصویری وعکاسانه ی خود را به زیبایی شناسی وقت درآمیخت وبا اندوخته های خود ازکارو تحصیل درفرنگ دیدگاه های اجتماعی خود را با مداقه در وضع و طورِ بود و باش اقشار آسیب پذیر و بی پناه جامعه به شکل مجموعه عکس های تاثیر گذاری متجلی ساخت . او عکاسی را دوست می داشت و با آن به افق دید خودش و زندگی دیگران معنا می داد و همانطور که گفته شد ماجراجویی در راه ثبت واقعیت ها و سند سازی تصویری-تاریخی برایش انگیزه طی مسیر بود . دیدن و ثبت کردن مستمر و مداوم به او و زیستنش شور زندگی می داد  ولی افسوس که در اوج توش و توانش برای حقیقت یابی رفت و به تاریخ عکاسی ایران پیوست . در جایی همسرش هنگامه گلستان می گوید : (( سال‌های سال کلمه «مرگ» را می‌شناختم، دیده بودم و شنیده بودم؛ ولی معنی واقعی آن را لحظه‌ای با تمام وجود فهمیدم که گفتند کاوه کشته شد)) اما او ماند و خواهد ماند و مرگ تنها توان سیطره بر جسمش را داشت آثارش و روحی که بر آنان دمیده است می ماندو تاثیری ابدی خواهد داشت.

کاوه گلستان جایی خودش را اینگونه روایت کرد :  «من کاوه هستم. کاوه گلستان. عکاس . نه بالا و نه پایین. فقط برای ثبت حقیقت به دنیا آمده‌ام.»

*عکاس و نویسنده