۰ نفر

سلامت دیجیتال؛ چگونه بلاک­چین انقلابی در هوشمندسازی اقتصاد پدید آورد؟

۱ آبان ۱۳۹۸، ۱۴:۳۳
کد خبر: 389661
سلامت دیجیتال؛ چگونه بلاک­چین انقلابی در هوشمندسازی اقتصاد پدید آورد؟

دفتر کل توزیع شده از فناوری‌های تحول­ آفرینی است که نوید دنیایی عاری از کلاهبرداری و تقلب را می‌دهد. این فناوری را می‌توان به مثابه‌ی پایگاه داده‌ای دانست که وظیفه‌ی به‌روزرسانی‌اش را تک­ تک شرکت‌کنندگان برعهده­ دارند.

در این فناوری ویرایش یا حذف اطلاعات توسط یک فرد غیرممکن است. علاوه بر این، در فناوری دفتر کل توزیع‌شده، داده‌ها در چندین سیستم و نقطه‌ی جغرافیایی پخش و ذخیره می‌شوند. به عبارت دیگر، در این سیستم هیچ مدیریت متمرکز پایگاه‌داده یا ذخیره‌ی متمرکز داده‌ها وجود ندارد. بنابراین، امکان کلاهبرداری یا دستکاری و تغییر داده‌ها در سیستم‌­های مبتنی بر این فناوری عملا وجود ندارد.

طی یک دهه گذشته، سوابق الکترونیکی بهداشتی به طور گسترده در بیمارستان­‌ها و کلینیک­‌های سراسر جهان به کار گرفته شده است. ترکیب سوابق پزشکی با قابلیت­‌های تحلیلی پیشرفته همراه با استفاده از هوش مصنوعی در این صنعت منجر به پیشرفت اقتصادی و عملیاتی شده که قابلیت شناسایی، ردیابی و کنترل بیشتر بیماری‌­ها را به جامعه پزشکی می­دهد. اما به دلیل خطر نشت اطلاعات همواره سوءظن نسبت به جمع‌­آوری داده در سوابق پزشکی وجود دارد. به طور مثال، در رسوایی نشت اطلاعات در سال 2016 شرکت هوش مصنوعی Deep Mind از مجموعه شرکت‌­های آلفابت گوگل اطلاعات مربوط به پرونده 1.6 میلیون بیمار را بدون رضایت افراد که شامل نام، اطلاعات و سوابق پزشکی می­‌شد فروخته بود.

سیستم سلامت دیجیتال تنها زمانی در جامعه قابل پیاده­‌سازی می‌شود که افراد در تغییر نگرش خود ترغیب شوند و اجازه دهند اطلاعات پزشکی آن­ها توسط شخص ثالثی به فرمت دیجیتال تبدیل و پردازش شود. اما مشکلی که وجود دارد این است که تناقضی میان شخصی­سازی اطلاعات و حریم خصوصی افراد به چشم می­خورد. به این صورت که هر اندازه شخصی­سازی در اطلاعات و ویژگی‌­های فردی بیشتر صورت گیرد، عدم اعتماد افراد نسبت به اینکه از این اطلاعات چگونه و با چه اهدافی استفاده می­شود بیشتر شده و احساس نقض حریم خصوصی در افراد تشدید می­شود.

برای درک بهتر ماهیت اعتماد و عدم اطمینان در سلامت دیجیتال، بد نیست نگاهی بر ابهامات و دلایل عدم اعتماد عمومی در این صنعت بیندازیم. معمولا ذی‌­نفعان این حوزه که متشکل از شهروندان، بیمه­‌گزاران، شرکت­های خدمات دهنده هوش مصنوعی و نهادهای دولتی هستند، اهداف و مقاصد متفاوت و بعضا متعارضی در مواجهه با نظام سلامت دارند و مسلما همگی به دنبال بیشینه­‌سازی نفع خود هستند. به واقع، احتمال سؤاستفاده هر یک از ذی‌­نفعان از داده‌­ها و انجام پردازش­های تجاری سودآور بدون رضایت طرف­های دیگر منشأ اصلی نگرانی است. همچنین، وجود تأخیر زمانی نسبتا طولانی میان سؤاستفاده از یک داده، برملاشدن این موضوع و پیگیری‌های قانونی مرتبط با آن عامل دیگریست که عدم اعتماد در حوزه سلامت هوشمند را دامن می­زند.

 به طور کلی چالش­های شکل­‌گیری بازار در این حوزه را می­توان در سه دسته تقسیم کرد. عدم تقارن اطلاعات، مسائل مربوط به حریم خصوصی و موضوع امنیت اطلاعات. در این نوشتار با استفاده از رویکرد عامل-اصلی برای حل این سه مشکل، اصلی­ترین عوامل اثرگذار شناسایی­‌ شده‌­اند. عواملی که برطرف کردن آن­ها به کمک فناوری‌­های نوظهور، اعتمادسازی در سلامت دیجیتال و به دنبال آن پیشرفت­‌های قابل­‌توجه در زمینه علم پزشکی را به ارمغان می­‌آورد.

عدم تقارن اطلاعات منجر به پایین آمدن کیفیت پژوهش­های انجام شده و بروز خطا در نتیجه تحقیقات می­شود. به منظور حل این مشکل سازمان‌­ها معمولا هزینه‌­ای برای تأیید اعتبار و تضمین صحت داده­‌ها متحمل می­شوند. یا در غیر اینصورت، شرکت­ها و سازمان­های واسطه‌ای ایجاد می­شوند تا فرایند تایید اعتبار و صحت‌­سنجی اطلاعات را به عهده بگیرند که این روش نیز هزینه‌­هایی برای بخش عمومی و شهروندان به همراه می­آورد. از این رو، همواره کاهش این قبیل هزینه‌­های اجرایی و بروکراتیک دغدغه سازمان­های استفاده‌­کننده از اطلاعات بوده است.

در این میان، در حالی که خریداران داده از در دسترس بودن داده­‌ها از طریق بانک­های اطلاعاتی سود می­برند، صاحبان داده اغلب این امر را به درستی در حکم دست­‌درازی به حریم شخصی خود تلقی می­کنند. هنگامی که افراد اطلاعات شخصی خود را فاش می کنند، دو نوع نگرانی درباره حریم­‌خصوصی اطلاعات بوجود می­آید. نخست، نگرانی از بابت استفاده نادرست از اطلاعات به دلیل عدم کنترل کافی افراد بر داده­‌های شخصی است و دیگری مربوط به استفاده ثانویه احتمالی از اطلاعات شخصی بدون رضایت صاحب داده است. برای نمونه، چه چیزی می­تواند برای شرکت­های داروسازی یا تولید تجهیزات پزشکی از پردازش داده­‌های سلامت مردم ارزشمندتر باشد. چه اینکه هرگونه سوداگری و بازاریابی در راستای جهت‌­دهی به ذائقه مصرف افراد از این طریق میسر خواهد شد. به ویژه هنگامی که پتانسیل بزرگی برای رفتار فرصت طلبانه و نقض قرارداد اجتماعی و اخلاقی در مبادله داده وجود دارد. به این خاطر، برخورداری شهروندان(صاحبان داده) از حق کنترل بر اطلاعات شخصی (تأیید، اصلاح و انتخاب) در سال­های اخیر به یک مطالبه جدی در سراسر جهان بدل شده است. پس، پرداختن به نگرانی‌­های مربوط به حریم خصوصی اطلاعات در سلامت دیجیتال مستلزم کنترل بر کیفیت جمع‌­آوری داده­‌ها، کنترل بر روش­های پردازش داده­‌ها، آگاهی از شیوه­‌های تضمین حریم خصوصی، رمزنگاری داده­‌های شخصی و بالاخره امکان دسترسی هر شخص به اطلاعات خود به خواهد بود.

هم اکنون با استفاده از فناوری دفاتر کل توزیع شده می­توان بسیاری از این نگرانی­ها را کاهش داد و یا به طور کامل برطرف کرد. بلاکچین به دلیل بهره‌­مندی از پنج ویژگی منحصر به فرد باعث شده است تا به عنوان راه حل این مشکل مدنظر قرار گیرد:

  • مدیریت غیر متمرکز؛ همه افراد امکان دسترسی به داده­‌هایشان را بدون اعمال محدودیت مرکزی در اختیار دارند.

  • ارتباط end-end: سازمان­های میانجی حذف شده و دیگر نیازی به هزینه­‌های اضافی جهت تأیید و صحت­‌سنجی اعتبار اطلاعات وجود ندارد.

  • شفافیت کنترل شده: داده­‌ها برای تمامی افراد سیستم قابل مشاهده است.

  • غیر قابل­ برگشت­‌پذیری: امکان ایجاد تغییر در داده­‌ها به هیچ وجه وجود ندارد.

  • قراردادهای self-executing: افراد مالکیت داده­‌هایشان را در اختیار دارند و با استفاده از قراردادهای هوشمند امکان مدیریت این خدمات در دسترس است.

باید توجه داشت با روی کار آمدن بلاکچین بر سیستم سلامت دیجیتال نه تنها می­‌توان مشکلات قبلی را حل کرد، بلکه گونه جدیدی از تجارت داده­‌ها در این سیستم قابلیت پیاده‌­سازی پیدا می­کند؛ به این صورت که تجارت داده­‌ها با محدودیت زمانی تعریف ­شده در دسترس قرار خواهد گرفت که تا پیش از این امکان ارائه چنین خدماتی وجود نداشت. به طور مثال، داده­‌های قلب و عروق با ارزش یک هفته‌­ای. این چنین خدمات حجم بازار سلامت دیجیتال را چند برابر کرده و باعث رشد و پیشرفت هرچه بیشتر این صنعت خواهد شد. در حال حاضر، نمونه‌های متعددی از بنگاه‌های خصوصی وجود دارد که از فناوری بلاک­چین برای تحول دیجیتال بخشی از زنجیره‌ی ارزش محصولات خود بهره گرفته­‌اند. کمپانی خرده‌فروشی والمارت از جمله‌ی این کسب‌وکارها است. در نقطه‌ی مقابل، نسبت به بخش خصوصی، دولت‌ها و بخش عمومی تا کنون کمتر از مزایای این فناوری استفاده کرده‌اند که امید می‌­رود در آینده نزدیک شاهد این تحولات در نظام اداری کشورها باشیم.  

*تحلیلگر اندیشکده حکمرانی شریف