۰ نفر

چرا نصف کنکوری‌ها قید دانشگاه را زدند؟

۱۰ مهر ۱۳۹۹، ۱۴:۲۶
کد خبر: 471101
چرا نصف کنکوری‌ها قید دانشگاه را زدند؟

سال 97 بیش از 60 درصد و سال 98 بیش از 54 درصد داوطلبان اقدام به انتخاب رشته کرده‌اند، امسال این آمار به 46 درصد رسیده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم، شگفتانه‌های کنکور 99 ادامه دارد، از شیوه انجام، تعلیق‌های چندباره و تزلزل در یک تصمیم‌گیری از سوی مسؤولان گرفته تا شرایط برگزاری آن همراه با پروتکل‌های بهداشتی و حجم قابل‌توجهی از داوطلبانی که از خیر حضور در کنکور امسال گذشتند. عجایب کنکور در سال کرونا هنوز هم ادامه دارد و تازه‌ترینش کاهش عجیب تعداد داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در کنکور ۹۹ است. آن‌طور که دیروز سخنگوی سازمان سنجش آموزش کشور اعلام کرده، از میان یک میلیون و ۱۲ هزار و ۴۰۶ نفر که مجاز به انتخاب رشته در کنکور سراسری ۹۹ بودند، فقط تعداد ۴۶۹ هزار و ۹۴ نفر نسبت به انتخاب رشته اقدام کرده‌اند. هر چند تعداد مشتاقان به حضور در دانشگاه در سال پیش رو کاهش چشمگیری نسبت به سال‌های گذشته دارد، اما این روند کاهشی از چند سال پیش آغاز شده است. سال97 از تعداد کل افرادی که مجاز به انتخاب رشته بودند، 60 درصد اقدام به انتخاب رشته کرده‌اند و سال گذشته این تعداد به 54 درصد و امسال هم با کاهشی چشمگیر به 46 درصد رسیده است. آیا علاقه به تحصیلات دانشگاهی در نسل کنونی کمتر شده است؟ افزایش بی‌رویه دانشگاه‌ها در دو دهه پیش از اهمیت تحصیلات دانشگاهی کاسته است و حالا رقابت تنها برسر دانشگاه‌های برتر است؟ حالا سال‌هاست که دانشگاه‌ها با بحران ازدیاد صندلی رو‌به‌رو هستند، آیا با کاهش شدید علاقه داوطلبان به حضور در این دانشگاه‌ها شاهد سرعت گرفتن ورشکستگی این دانشگاه‌ها خواهیم بود؟ فارغ از همه این مسائل آیا می‌توان تاثیر این بی‌میلی به تحصیلات دانشگاهی را در سال‌های آینده، در فضای پیرامونی جامعه‌ دید؟

بدیهی است دلیل کاهش تعداد افرادی که با وجود مجاز بودن، اقدام به انتخاب رشته نکرده‌اند، به یک مورد خلاصه نمی‌شود. اما یکی از مهم‌ترین این دلایل را بالا گرفتن رقابت بر سر دانشگاه‌های برتر می‌دانند. دلیلی که هر وقت صحبت از بیشتر بودن تعداد صندلی‌های دانشگاهی نسبت به داوطلبان کنکور هم می‌شود، اساس وجود کنکور را به همین نکته مرتبط می‌دانند؛ این‌که کنکور دیگر به معنای قبولی در دانشگاه نیست، بلکه به مفهوم قبولی در یک دانشگاه معتبر است. در یک دهه گذشته هم افزایش رغبت به حضور در کنکور رشته علوم تجربی آنقدر بوده که حتی مسؤولان قصد داشتند با اعمال سیاست‌های اجبارانه به نوعی در این حوزه تعادل ایجاد کنند. ‌سیاستی که موفق نبود و همچنان تعداد داوطلبان کنکور تجربی به شکل معناداری از دیگر رشته‌ها بیشتر است. حالا هم که با کاهش چشمگیر انتخاب رشته داوطلبان مجاز در کنکور رو‌به‌رو هستیم، بسیاری این موضوع را مرتبط با داوطلبان رشته تجربی می‌دانند. راشد نظری، مشاور تحصیلی است و معتقد است؛ «مهم‌ترین علت روند نزولی انتخاب رشته داوطلبان کنکور، تمایل افراد به تحصیل در رشته‌های خاص است. بیشترین داوطلبانی که از انتخاب رشته صرف نظر می‌کنند نیز مربوط به گروه آزمایشی تجربی هستند که اغلب به رشته‌های پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و برخی رشته‌های پیراپزشکی همچون فیزیوتراپی، پرستاری، شنوایی‌سنجی، ‌گفتاردرمانی و کاردرمانی علاقه دارند. علت این تمایل، وضع نامساعد بازار کار است. داوطلبان کنکور چون از احتمال بیکار ماندن‌شان خبر دارند، به آینده شغلی رشته‌ها توجه می‌کنند و اگر رتبه مورد نظر را در کنکور کسب نکنند، از انتخاب رشته صرف‌نظر می‌کنند.»

نقش بازار کار در تمایل به تحصیل

بازار کار یکی از جاهای خالی پازل کنکور است و آمار همیشه در حال افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان بیکار یکی از نشانه‌های این جای خالی است. فارغ‌التحصیلانی که با صرف چند سال از عمر و هزینه‌های گاه گزاف به تخصصی آکادمیک دست یافته‌اند که بازار کاری برای‌ آنها متصور نیست. وضعیت معیشتی و درآمدی هم یکی دیگر از علت‌هایی است که پیوست شده به موضوع بازار کار، به این مفهوم که حالا داوطلبان کنکور و خانواده‌های‌شان در افق نگاه آینده‌شان دست روی رشته‌هایی می‌گذارند که علاوه‌بر بازار کار، از درآمد قابل‌توجهی هم برخوردار باشد و وقتی برای دستیابی به آن شانسی متصور نیستند از قید حضور در دانشگاه می‌گذرند. هر چند در این میان تناقضی هم وجود دارد. آن‌طور که راشد نظری به جام‌جم می‌گوید: «با این که بیکاری در بسیاری از رشته‌های علوم ریاضی و انسانی هم وجود دارد، اما برخی مسائل باعث شده تا داوطلبان این گروه‌های آزمایشی بیشتر از تجربی‌ها انتخاب رشته کنند.» اما این «برخی مسائل» چیست که در گروهی که سهم بالاتری از فارغ‌التحصیلان بیکار را دارد تمایل به حضور در دانشگاه بیشتر است؟ این کارشناس تحصیلی می‌گوید: «در گروه علوم ریاضی با این‌که در چند سال اخیر، بسیاری از رشته‌های مهندسی بازار کار ندارد، ولی بسیاری از داوطلبان می‌دانند همین که لیسانس مهندسی بگیرند، عضو سازمان نظام مهندسی می‌شوند، می‌توانند بیمه شده و از وام‌های مهندسی بهره‌مند شوند.»

صندلی‌ها به دنبال دانشجو

کنکورهای دومرحله‌ای دهه 60 را فراموش کنید، ‌افزایش یکباره جمعیت در ابتدای دهه 60 و تغییر هرم جمعیتی ایران بود که معضلی به نام کمبود فضای دانشگاهی را به چشم می‌آورد، معضلی که با ایجاد مشکل بزرگ‌تری به نام ساخت و تاسیس بی‌رویه دانشگاه‌ها قرار بود حل شود. آن سال‌ها جوانان به دنبال قبولی در دانشگاه بودند و حالا این چرخه شکل معکوسی به خود گرفته است و دانشگاه‌ها به دنبال جذب دانشجو هستند. به غیر از دانشگاه‌های مادر و برتر، تقریبا تمامی دانشگاه‌ها حالا برای ادامه روند حیات خود در فضای آموزشی به دنبال جذب دانشجو هستند. اتفاقی که نشانه‌هایش از سال‌ها پیش نمایان بود و روند ورشکستگی این دانشگاه‌ها اما از یک دهه پیش کلید خورده است. بحرانی که از آن به نام بحران «صندلی خالی» هم یاد می‌شود. این بحران در حال حاضر دانشگاه‌های پیام نور، جامع علمی کاربردی، آزاد و غیرانتفاعی را تهدید می‌کند. آمارهای سال گذشته نشان می‌دهد به ازای هر دانشجو، پنج صندلی خالی در این دانشگاه‌ها وجود دارد. در آن سال آن‌طور که سازمان سنجش کشور اعلام کرد «بیش از ۳۲۸ هزار صندلی دانشگاه، متقاضی ندارد» و خالی مانده است. اما این اتفاق حتما معلول‌های دیگری هم دارد. البته که وجود نابه‌سامانی‌های اقتصادی چند سال اخیر، وضعیت معیشتی سخت جامعه ایرانی را به همراه داشته و تحصیلات پرهزینه هم از آن دسته‌ای است که می‌تواند با توجه به وضعیت اقتصادی به‌راحتی حذف شود، به این مفهوم که بسیاری قید دانشگاه پولی را به‌واسطه هزینه‌های بالایش می‌زنند. اما دلیلی که اغلب کارشناسان حوزه آموزشی آن را به عنوان یکی از مهم‌ترین دلایل این بحران می‌دانند، نبود توازن و هماهنگی بین متقاضیان رشته‌ها، داوطلبان حضور در دانشگاه‌ها و ظرفیت‌های درنظر گرفته شده است. متهم اصلی این نبود توازن هم نظام آموزش عالی است و این‌که این گره بزرگ به‌واسطه ساماندهی نشدن دانشگاه‌ها پیش آمده است.

از علیرضا سلیمی که حالا در هیات‌رئیسه مجلس حضور دارد، می‌پرسیم چرا با این‌که میزان ظرفیت دانشگاه‌ها و صندلی‌های خالی بیش از داوطلبان کنکور است، داوطلبان امسال رغبت کمتری به حضور در دانشگاه‌ها دارند؟ او به جام‌جم می‌گوید: «این موضوع نشان‌دهنده ضرورت ساماندهی در این عرصه است. چنین موضوعی نشان می‌دهد نتوانسته‌ایم برنامه‌ریزی صحیحی در میزان جذب دانشجو و ظرفیت‌سازی در دانشگاه‌ها انجام دهیم و پیش‌بینی مناسبی از روند کاهش یا افزایش دانشجویان در سال‌های آینده داشته باشیم.»

دانشجویانی که آب می‌روند

بیراه نیست هراس از فراگیری بیماری کرونا را در کمتر شدن تعداد افرادی که اقدام به انتخاب رشته کرده‌اند، موثر بدانیم، این را می‌شود از انصراف نزدیک به 30 درصد از داوطلبان به حضور در جلسه کنکور هم متوجه شد. اما اگر بدانیم که این روند کاهشی در یک دهه گذشته ادامه داشته، می‌توانیم نقش بیماری کرونا را کمتر از چیزی بدانیم که بشود روی آن تامل کرد. برخی از کارشناسان این حوزه معتقدند نباید همه دلایل این چالش را بی‌کیفیتی دانشگاه‌ها و البته افزایش آنها دانست، بلکه کاهش جمعیت جوان هم می‌تواند دلیلی بر این امر باشد. آمارهای موجود هم سنجه مناسبی برای تحلیل در این راستا دارد. مقایسه آماری که از تعداد دانشجویان از سوی وزارت علوم به تفکیک سال منتشر شده بود، نشان از این دارد که در سال ۹۲، چهار میلیون و ۸۰۰ هزار دانشجو در کشور وجود داشته، در حالی که امروز این آمار به نزدیک سه میلیون دانشجو رسیده است.

کنکور برای انتخاب 17 درصد

آن‌طور که اعلام‌ شده، امسال تنها 46 درصد اقدام به انتخاب رشته کرده‌اند. در حالی که سال 98 این تعداد کمی بیش از 54 درصد بوده است. اما از همان 54 درصد داوطلبان سال گذشته که انتخاب رشته کرده‌اند، چند درصدشان به دانشگاه رفته‌اند؟ جالب است که در سال گذشته تنها 17 درصد داوطلبان کنکور با آزمون وارد دانشگاه شده‌اند! به این مفهوم که از میان یک میلیون و ۱۱۹ هزار داوطلب تنها ۱۷ درصد داوطلبان در رشته‌های با آزمون دانشگاه‌ها قبول شده‌اند. به گواه آمار ارائه‌شده، تعداد یک میلیون و ۱۱۹هزار و ۴۱۱ داوطلب در آزمون سراسری سال ۹۸ ثبت‌نام کردند که از این میان، تعداد یک میلیون و ۱۸ هزار و ۷۰۳ داوطلب در جلسه آزمون در روزهای ۱۳ و ۱۴ تیرماه ۹۸ حاضر بودند و از این تعداد، ۸۳۲ هزار و ۲۸۹‌داوطلب مجاز به انتخاب رشته شدند. آمار نهایی انتخاب رشته داوطلبان مجاز کنکور ۹۸ نشان می‌دهد از تعداد ۸۳۲ هزار و ۲۸۹ داوطلب مجاز، تعداد ۴۵۳ هزار و ۳۲۷ نفر معادل 54 درصد مجازین نسبت به انتخاب رشته‌های تحصیلی با آزمون اقدام کردند. در نهایت از تعداد ۴۵۳ هزار و ۳۲۷ نفر داوطلب کنکور ۹۸ که مجاز به انتخاب رشته شده بودند، تنها ۱۹۱ هزار و ۲۱۵ نفر قبول شدند.

حیران میان مدرک و مهارت

 از زمانه‌ای که مدرک سند افتخار بود، سال‌ها گذشته است. فرهنگی که از طریق اعمال سیاست‌های اشتباه به افراد جامعه تسری داده شد و باعث رواج پدیده «مدرک‌گرایی» شد. حالا انگار جامعه ایرانی با واقعیتی رو‌به‌روست که تحصیلات دانشگاهی به هر قیمتی، در آن جایی ندارد. نه که کاهش چشمگیر داوطلبان متمایل به حضور در دانشگاه امسال را خروجی تغییر چنین فرهنگی بدانیم که وضعیت معیشتی و عدم توازن بازار کار و فارغ‌التحصیلان بیکار؛ بسیاری از خانواده‌ها را به این نتیجه رسانده است؛ آنچه اهمیت دارد نه مدرک که مهارت است. کسب مهارت نیز لزوما با نشستن بر سر کلاس دانشگاه به دست نمی‌آید و راه‌های کم‌هزینه‌تر و پربازده‌تری در این میان وجود دارد. کاهش تمایل به حضور در دانشگاه از سوی داوطلبان، اما به دلیل انتخاب دوگانه مهارت و مدرک هم نباشد، باعث چند اتفاق مهم در فضای دانشگاهی ایران می‌شود؛ یکی ورشکستگی دانشگاه‌های گران است که نشانه‌هایش از سال پیش نمایان شده و معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال گذشته عنوان کرده «ظرفیت ۱۸دانشگاه غیردولتی و غیرانتفاعی در سال تحصیلی جدید صفر شده است» و دیگری کاهش سطح کیفی دانشگاه‌هایی است که با کم کردن هزینه‌های خود به دنبال کسب دانشجویانی هستند که خروجی تحصیلی آنها تنها یک برگ مدرک است.