۰ نفر

شیوع چادر زدن در طبیعت پس از همه گیری کرونا

۲۵ مرداد ۱۳۹۹، ۱۸:۰۴
کد خبر: 460031
شیوع چادر زدن در طبیعت پس از همه گیری کرونا

ساعت از یک شب گذشته بود و آسمان پر ستاره منطقه گردشگری تیزآب دماوند آرزوی خوابی خوش برای گروه کوچک ما می‌کرد. باد آرام از لای درختان به درون چادرهای مسافرتی می‌لغزید و صدای رودخانه هیاهوی گروهی را که اندکی آن‌طرف‌تر چادر بزرگی برپا کرده بودند محو می‌کرد، اما ناگهان صدای غرش اتومبیلی سکوت شب را شکست و تویوتای سفید با شیشه‌های دودی دو متر پایین‌تر از چادر ما در آب کم عمق رودخانه سقوط کرد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، گروه کوچک ما و خانواده‌ای که 100 متر بالاتر از ما چادر زده بودند همه سراسیمه در تاریکی شب به ماشینی نگاه می‌کردیم که با صدایی مهیب و سرعتی بالا از رودخانه عبور می‌کند. هنوز صدای فریادهای دوستم علی در گوشم هست که از محبوبه می‌خواست پسر کوچک شان کسرا را از چادر بیرون بیاورد. فریادهای ترس خورده در صدای غرش ماشین گم می‌شد. اتومبیل دیوانه از چند سانتی متری چادری که کسرا در آن خواب بود در دامنه کوه بالا ‌رفت و ما با چشمانی وحشت زده همه حوادث و اتفاقات خطرناکی را که پیش ترها از شب مانی در دل طبیعت شنیده بودیم در کسری از ثانیه مرور ‌کردیم.

 دیگر چه اتفاقاتی برای گروهی آموزش ندیده و خانواده‌ای که کمی آن‌طرف‌تر از ما بودند می‌توانست رخ بدهد یا حتی برای گروه‌های طبیعت گرد که کمپینگ برایشان یک تفریح ساده و کم‌ خطر به ‌نظر می‌رسد. اما مثل ما حتی نمی دانند کجا باید چادرهای شان را علم کنند! سیلابی ناگهانی یا حمله حیوانی وحشی؟ شاید سرنوشتی مانند سها رضا‌نژاد در انتظار باشد. دختر طبیعت گرد 27 ساله‌ای که 20 تیرماه در منطقه جهان نمای کردکوی مفقود شد. جنگل‌هایی که به مه گرفتگی و دره‌های عمیقش مشهور است و حیوانات وحشی‌اش مانند خرس و پلنگ و گرگ. سها آن‌ روز صبح وقتی برای مسواک زدن از چادر گرمش بیرون می‌آمد نمی‌دانست چه چیزی در انتظار اوست و حالا بعد از 28 روز جسد متلاشی شده‌اش پایین دره‌ای عمیق پیدا شده است.

طبیعت‌گردی و شب مانی در دل طبیعت کاری ماجراجویانه است و آن‌طور که «البرز مولانا» مدرس امداد و نجات سازمان هلال احمر و مربی نجات فدراسیون کوهنوردی می‌گوید: «در زمینه طبیعت‌گردی و کمپینگ بیشترین‌ حادثه برای افراد آموزش ندیده اتفاق می‌افتد. از طرفی هم بیشترین آسیب در این زمینه به‌علت نبود نظارت کافی بر گروه‌ها و تیم‌هایی است که براحتی در فضای مجازی اطلاعیه می‌دهند و افراد را به طبیعت می‌برند.»

به‌نظر می‌رسد کمپ یا همان چادر زدن در دل طبیعت بعد از شیوع کرونا بیشتر مورد توجه طبیعت‌گردان کشور قرار گرفته است. شاید این گفته رئیس جامعه هتلداران مازندران که بخش زیادی از مسافران شمال به چادر زدن در جنگل و دریا به جای رفتن در هتل‌ها روی آورده‌اند نشانی از این رویکرد جدید داشته باشد. اما نباید فراموش کرد این شکل از طبیعت‌گردی احتیاج به آموزش دارد. خطراتی که مولانا آنها را به دو دسته خطرات طبیعی و مصنوعی تقسیم‌بندی می‌کند: «خطرات طبیعی شامل سیل، بهمن، صاعقه و ریزش سنگ و حمله حیوانات  است و در خطرات مصنوعی افراد می‌توانند برای یکدیگر حادثه ایجاد کنند. شما باید بدانید زمان کمپ نباید کنار رودخانه باشید. چک کردن آب و هوا روزهای قبل و بعد از رفتن به طبیعت بسیار مهم است. حتی خطر سیل در روزهای آفتابی هم وجود دارد که باعث طغیانی شدن رودخانه‌ها می‌شود. بحث صاعقه وجود دارد که هفته پیش چند حادثه در اطراف دماوند داشتیم. مه گرفتگی هم یکی از حوادثی است که باعث گم شدن افراد می‌شود.» او خطراتی مانند مسموم شدن در طبیعت بر اثر مصرف قارچ‌ها، خطرات سرما زدگی و گرما زدگی، سقوط و یکی از خطرات اصلی دیگر را درگیری بین افراد گروه با سایر گردشگران و افراد بومی می‌داند.

مولانا از لوازمی که بنا به مدت و فصل و زمان سفر متغیر است می‌گوید: «کوله، کفش، چادر، زیرانداز، کیسه خواب، هد لامپ و باتری اضافه، لوازم آشپزی، عینک آفتابی، کرم ضدآفتاب و دو کیف مهم یکی کیف بقا که در آن قطب نما، نخ سوزن، طناب اضافه، پتوی نجات، تغذیه اضافه وجود دارد و کیف دیگر کیف کمک‌های اولیه است که باید هر نفر همراه داشته باشد که بنا به آموزش از آن استفاده کند. مثلاً برای مواردی مثل گزیدگی یا نیاز به باند و آتل و چسب، دارو  و قرص و ... نکته مهم دیگری که باید بدانیم این است که با گوشی بدون آنتن دهی و سیم‌کارت هم می‌شود با شماره 112 هلال احمر در مواقع بحرانی تماس گرفت.» او البته از لوازم تخصصی تری مانند دستگاهی برای ایجاد امواج دور‌کننده حیوانات وحشی هم نام می‌برد.

این مسئول کمیته فنی هیأت کوهنوردی استان مازندران از حوادثی که تقریباً هر هفته برای تیم‌های مختلف طبیعت‌گرد و کوهنورد اتفاق می‌افتد مثال می‌زند و ضعف بعضی از تیم‌هایی که در نبود سرپرست حرفه‌ای یا مجوز معتبر دل به کوه و بیابان می‌زنند: «ما در حوادثی مانند صاعقه و سیل و گم شدن‌ها تلفات می‌دهیم. هفته‌ای نیست که برای یک تیم اتفاقی نیفتد و بچه‌های امداد و نجات کوهستان برای کمک نروند. گم شدن افراد بیشتر ناشی از نداشتن قطب‌نما و جی‌پی‌اس و نبود راهنما و آگهی لازم است. بعضی وقت‌ها سرپرست‌های ضعیف باعث گم شدن افراد می‌شوند یا آنها را در منطقه جا می‌گذارند و می‌روند. یکی از نکاتی که باید متذکر شد استفاده از کپسول گاز خوراک پزی در چادر است که باعث اتفاقات ناخوشایندی شده حتی خود من چند بار اجسادی از چادر خارج کرده‌ام که به‌دلیل سردی هوا کپسول را داخل چادر برده‌اند و باعث خفگی و مرگ شده است.

راستش را بخواهید من بعد از سال‌ها کوهنوردی و طبیعت‌گردی به این نتیجه رسیده ام که بیشترین موارد خطرناک در کمپینگ خود انسان‌ها هستند و از تنها چیزی که می‌ترسم انسان است.»

او یکی از مهم‌ترین مسائل در کمپ کردن را اطلاع دقیق و موثق از محل کمپ می‌داند. که این بی‌اطلاعی‌ها باعث افتادن به دام افراد باج گیر در بعضی مناطق می‌شود که با اطلاع از ضعیف بودن آنتن موبایل در منطقه براحتی دست به دزدی و باج‌گیری می‌زنند. مولانا معتقد است این خطر در تماس با تورهایی که به آن منطقه رفته‌اند و آشنایی دارند قابل حل است. البرز مولانا یکی از مهم‌ترین منابع تأمین‌کننده امنیت یک گروه را ارتباط گرفتن با جوامع محلی می‌داند، از اطلاع دادن به شورای محل برای کمپینگ در جنگل‌های اطراف تا احترام به عقاید و آداب و رسوم محلی که باعث می‌شود سفر به خاطره‌ای خوش تبدیل ‌شود.

حبیب اشتری جهانگرد و تور لیدر است. او خاطرات زیادی از کمپینگ در قاره‌های مختلف دارد. حبیب که سال 95 به همراه همسرش مینا قربانی 16 ماه امریکای جنوبی را رکاب زدند از سازگاری با محیط می‌گوید، از ایجاد کمترین تضاد با طبیعت و رعایت قوانینی که سرپیچی از آن باعث تمام شدن زندگی خواهد شد. تنبیه سخت طبیعت برای کسانی که بدون آموزش پا به آن می‌گذارند: «بقا در طبیعت اصول خودش را دارد. تجهیزات می‌خواهد و آموزش یا حداقل یک نفر که بداند افراد گروه را در چه شرایطی و به ‌کجا می‌برد.» او از داشتن چادر و مدل‌های مختلف آن می‌گوید و با جزئیات توضیح می‌دهد که چطور باید از منطقه‌ای که در آن چادر می‌زنیم اطلاع کسب کنیم: «کمپ کردن یک بحث تخصصی است و باید افراد کلاس‌های آموزش بقا و طبیعت گردی را ببینند تا یاد بگیرید چطور به طبیعی‌ترین شکل ممکن از خودشان محافظت کنید.»

اشتری یکی از راه‌ها را کمک گرفتن از جوامع محلی می‌داند و سازگاری با محیط جنگل: «شما در محیط طبیعی هرچقدر تضاد کمتری ایجاد کنید ایمنی بالاتری خواهید داشت، حتی در رنگ لباس. جدا از اینها باید بدانید که مثلاً در چادر نباید غذا درست کنید، نباید در دامنه کوه، بستر رودخانه، جایی که چرخ ماشین روی خاک است چادر بزنید. باید دقت کنید در محل استراحت دام‌ها و نزدیک آبشخورهای آنان شب را نگذرانید، نزدیکی لاشه حیوانات اتراق نکنید. باید آتش را با فاصله از چادر روشن کنید. کفش‌ها و ته مانده غذا و ظرف‌ها را در طبیعت رها نکنید چون ممکن است باعث جذب حیوانات و حشرات بشود...»

لیست بایدها و نبایدها بسیار زیاد است و حالا بهتر می‌فهمم که واقعاً به کلاس آموزشی نیاز دارم چون رعایت نکردن یا ندانستن هر کدام از اینها می‌تواند مسیر زندگی را در یک لحظه زیبا تغییر دهد.

مثل لحظه‌ای که علی و افرادی از دیگر چادرها بسرعت پشت تویوتا دویدند تا جلوی راننده را بگیرند. ماشین که زوزه کشان بالای جاده ایستاد علی بسرعت خودش را به اتومبیل رساند. راننده پسر نوجوانی بود و انگار که تازه فهمیده بود چه کرده از دیدن عصبانیت همه آنقدر بنظر شوکه شده بود که دوباره با سرعتی بیشتر سرپایینی را برگشت و همه کسانی را که اطراف ایستاده بودند میخکوب کرد. تا طلوع آفتاب همه با اضطراب بیدار ماندیم تا شاید تعبیر حرف‌های البرز مولانا باشیم: «خطرناک‌ترین چیز در طبیعت انسان‌ها هستند.»