به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، همهگیری ویروس کرونا در ماههای اخیر بیش از پیش نشان داد که زنان و دختران به چه اندازه در حفظ سلامت و پایداری جامعه نقش مهمی ایفا میکنند و به همین دلیل چقدر در معرض آسیب هستند. تاثیر مدیریت زنان در خانواده منجر به تاثیرات بنیادی در جامعه میشود و هر اندازه زنان توانمند شوند، به تبع آن اجتماع نیز آسیب کمتری میبیند. با شیوع کرونا از ماههای گذشته اضطراب و نگرانی در میان اعضای خانواده و به ویژه فرزندان به دلیل تغییر سبک زندگی افزایش یافته است. در این میان مدیریت احساسات افراد خانواده و کنترل چالشهای پیش آمده تا حد زیادی به گردن زنان خانواده افتاده است. همچنین مفاهیمی چون آموزش، بهداشت، تفریح و غیره تغییر یافتهاند و زنان مهره اصلی هماهنگ و تعدیلکننده این تغییرات گسترده و نوین در کانون خانوادهها هستند. نظارت بر رعایت مسائل بهداشتی و ایجاد انگیزه و آرامش میان اعضای خانواده از اهم وظایف زنان در ماههای اخیر شده است. اما آیا شرایط زنان و فشارهای روحی و استرسهای مالی و معنوی وارد بر این قشر از جامعه در برنامههای دولتها دیده میشود؟ در دوران بحران بهداشتی اگر زنی سرپرست خانوار باشد، با خشونت خانگی مواجه شود یا اینکه دسترسی به امکانات بهداشتی نداشته باشد آیا دولتها و جوامع ساز و کار مناسب برای حمایت از زنان را دارند؟ آیا نقش اجتماعی و محوری زنان در زمان بحرانهای بهداشتی تضعیف نمیشود؟ آیا زنان حداقل پیشرفتهای به دست آمده آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی خود را از دست نمیدهند؟ آیا دولتها و سازمان ملل راهبردهای ویژهای برای حمایت و توانمندسازی زنان پس از همهگیری کرونا دارند؟ دبیرکل سازمان ملل متحد طی پیامی اعلام کرد که سال 2020 میتوانست به عنوان بیست و پنجمین سالگرد اعلامیه پکن و برنامه عمل آن زمینهساز تحقق برابری جنسیتی باشد، لیکن شیوع کووید19 باعث شده است تا دستاوردهای محدود زنان طی دهههای گذشته در معرض خطر قرار گرفته، نابرابریهای موجود تعمیق یافته و آسیبپذیریهای ناشی از این همهگیری بر نظامهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اثر بگذارد. این بحران بهداشتی برای زنان سراسر جهان مشکلات متعدد اما در عین حال یکسانی ایجاد کرده است.
رعایت شرایط قرنطینه یا حفظ فاصله اجتماعی در جهان پس از کرونا از خانهای به خانه دیگر فرق میکند، زندگی در یک آپارتمان کوچک با چند بچه یا در یک خانه بزرگ با اتاقهای متعدد و محوطه برای بازی بچهها، بر سطح کیفیت آسایش و آرامش روانی افراد تاثیر بسزایی دارد؛ لذا زنانی که وضع اقتصادی مناسبی ندارند یا سرپرست خانوار هستند با تبعیضی مضاعف در این دوران مواجه هستند.
البته بسیاری از زنان در جوامع مختلف هر یک نوعی از تبعیض را در ایام شیوع بیماری تجربه میکنند؛ عدم وجود زیرساختهای اینترنتی و تجهیزات الکترونیکی، عدم توانایی پرداخت هزینههای اشتراک اینترنت همراه و خانگی برای حضور در شبکههای اجتماعی و کلاسهای آنلاین جهت تحصیل یا کسب سایر آموزشهای ضروری، نداشتن استقلال مالی جهت تامین مایحتاج جهت عدم خروج متناوب از خانه به دلیل گستره بیماری، نداشتن آزادیهای فردی و خلوت مورد نیاز برای کسب قوای ذهنی و روحی، عدم دسترسی به اقلام بهداشتی مورد نیاز و همچنین خدمات پزشکی مخصوص مادران و زنان باردار و... همگی از مسائلی هستند که زنان را در دنیای پس از کرونا در دایره تنگتری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی قرار داده است.
از دیگر مصائب زنان در دوران پساکرونا که درد مشترک جهانی شده است، بحث افزایش بیکاری زنان است. بهطور مثال مرکز دولتی حقوق زنان در امریکا اعلام کرده که تنها در ماههای فروردین و اردیبهشت 99حدود 55% از 20 میلیون شغل، از بین رفته است که از این بین تعداد زنانی که شغل خود را از دست دادهاند بیش از 11.1 میلیون نفری بودهاند که بین سالهای 2010 تا2020 و قبل از شیوع کرونا در بهمن 1398 کار پیدا کرده بودند. این مساله زمانی بیشتر نمود پیدا میکندکه زن سرپرست خانوار است یا درگروه بیماران هدف قرار دارد.
از اثرات مادی و اقتصادی کرونا بر زنان که بگذریم، اثرات روحی نیز بسیار جای تامل دارد. در حال حاضر به دلیل سپری کردن بیشترین زمان در خانه، میزان تعارضها و چالشهای میان افراد در محیط خانه نیز افزایش یافته است و همین امر باعث تغییر مفهوم و جایگاه خانه شده است: تجربه فعالیتهای جدید، مدیریت استرس و نگرانیهای جدید، مدیریت رژیم مناسب غذایی، رسیدگی به امور آموزشی و تحصیلی آنلاین فرزندان و خود در محیط خانه و ... همگی تاثیرات اساسی بر بهداشت روان و سلامت روحی زنان دارد.
اثرات چندجانبه بحران بهداشتی کرونا بر زنان را میتوان به شرح ذیل مشاهده کرد:
1- اثرات اقتصادی - نبود امنیت شغلی
- اشتغال بیشتر زنان در بخشهای غیر رسمی
- مصائب زنان سرپرست خانوار
- اخراجهای گسترده
- تعطیلی یا نیمه تعطیل شدن کسب و کارهایی که بیشترین حوزه امرار معاش زنان هستند از جمله مکانهای عمومی و تعاملات اجتماعی
- عدم دسترسی برخی زنان به خدمات بانکی، وام یا کمکهای مالی
- تضعیف سیستمهای خوداشتغالی زنان
- عدم تضمین دسترسی و کنترل زنان بر سرمایهها
2- اثرات اجتماعی - از دست رفتن دستاوردهای پیشین تقویت مشارکت اجتماعی زنان
- عدم توجه به نیازهای اجتماعی- روانی زنان در محیط کار
- افزایش خشونتهای خانگی
- افزایش سوءاستفاده جنسی از زنان و کودکان
- افزایش تبعیض نژادی و رفتاری
- عدم رعایت شرایط قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی
- افزایش ساعات پرستاری زنان و دختران از افراد بیمار یا افراد خانواده
- افزایش چشمگیر مسوولیتپذیری امور خانه و خانواده
- افزایش مشکلات فرزندپروری
- تبعیض علیه زنان رنگین پوست و زنان از گروههای اقلیت
3- اثرات بهداشتی
- افت مراقبتهای بهداشت مادران و زنان باردار
- عدم تضمین دسترسی زنان به پیامهای بهداشت عمومی با توجه به سطح سواد و قابل درک بودن پیامها
- عدم پوشش کامل بیمه زنان روستایی
- در معرض خطر بودن زنان به دلیل حضور در خط مقدم مبارزه با بیماری
- عدم دسترسی به تجهیزات مراقبت فردی
- افزایش نرخ بارداریهای ناخواسته به ویژه میان نوجوانان
- افزایش بیماریهای قابل انتقال جنسی
- مشکلات زنان و دختران معلول در خانه
- تاثیرات منفی روحی و بهداشت روانی قرنطینه اجباری یا اختیاری و حفظ فاصله اجتماعی
- عدم اعطای مرخصی بیماری، بیم از کسب مرخصی استعلاجی یا مخفی کردن بیماری به دلیل از دست دادن شغل
4- اثرات آموزشی و تحصیلی - عدم ادامه تحصیل دختران و زنان به ویژه در مناطق محروم
- نبود عدالت آموزشی (دسترسی همگانی به شبکه اینترنت، وسایل و تجهیزات الکترونیکی)
- مشکلات تحصیل و آموزش مجازی فرزندان برای مادران
- عدم کسب آموزشهای قبلی برای حضور در کلاسهای آموزش مجازی فرزندان و خود
- عدم وجود محیط امن در خانهها برای دریافت مطالب آموزشی
داشتن جهانی بهتر پس از کرونا به گفته دیوید هاروی، به توانایی جمعی ما در پاسخگویی به چالشهای آن بستگی دارد. پاسخ جمعی بدون حضور و مشارکت زنان امکانپذیر نیست لذا دولتها زمانی موفق میشوند از این شرایط به سلامت عبور کنند که نیازها و مصائب جامعه زنان را دریابند. با مرور کلی آنچه اثرات چندجانبه کرونا بر زنان میتوان نامید، انتظار میرودکه دولتها به دنبال راهکارها و استراتژیهایی برای کاهش اثرات منفی و مخرب این پاندمی بر جامعه زنان باشند. در حوزه اقتصادی به نظر میرسد دولتها در راستای کاهش مشکلات، باید برنامههای حمایتی به ویژه برای زنان سرپرست خانوار و زنان فاقد شغل را برای کوتاهمدت و درازمدت در اولویت قرار داده و در برنامهریزی تسریع کنند. دولتها میتوانند با اعطای کمکهای تسهیلاتی تشویقی به شرکتهایی که کارمندان زن را در ایام پس از همهگیری تعدیل یا اخراج نکردهاند و همچنین اختصاص بودجه مناسب برای حفظ امنیت اقتصادی زنان در دوران بحران بهداشتی، حمایت خود از فعالیت اقتصادی زنان را نشان دهند. از منظر حمایتهای اجتماعی، ایجاد سرویسهایی توسط دولتها برای ممانعت و جلوگیری از خشونت علیه زنان و دختران در دوران قرنطینه و حفظ فاصله اجتماعی در منازل، ایجاد کانالهای فوری حقوقی برای رسیدگی به موارد تضییع حقوق زنان و خشونت علیه آنها در زمان بیماری همهگیری، توجه بیشتر به مقوله صنعت نگهداری از کودکان و نوزادان به منظور حمایت از مادران شاغل و... میتواند بسیار موثر باشد. از منظر مسائل بهداشتی، اهمیت حفظ سلامت مادران و زنان در دوران کرونا دوچندان شده است، مسائلی از قبیل ایجاد سرویسهای تلفن گویای بهداشتی و در دسترس برای همه زنان، در اولویت قرار دادن پوشش حمایتی از مادران و زنان باردار، تامین اقلام بهداشتی مورد نیاز زنان و ... نیز باید در اولویت کار دولتها قرار گیرد.
در پایان میتوان گفت اگر آسیبهای کرونا تنها بر زنان وارد نشده بلکه جامعه بشریت را هدف قرار داده است اما لزوم یادآوری نقش پراهمیت زنان در حفظ سلامت خانواده و در نهایت جامعه، لازم میدارد که در تبیین سیاستهای دولتها، بیش از پیش مصائب و مشکلات زنان در نظر گرفته شود.