۰ نفر

حفاظت از خط مقدم

۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۱۳:۲۲
کد خبر: 420777
حفاظت از خط مقدم

نگرانی از شیوع کرونا از خود این ویروس و بیماری‌اش بیشتر شده است و در این شرایط وضعیت سلامت کادر درمانی کشور اهمیت بسزایی دارد زیرا اگر تیم‌های درمانی ما آسیب ببینند آن وقت چه کسی به داد مردم خواهد رسید؟ از سوی دیگر پرسش این است که اگر تیم درمانی پس از پایان کار خود به خانه و به میان خانواده بروند ممکن است خانواده خود را مبتلا کنند؟

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، این موارد و پیگیری حس و حال تیم درمانی بهانه‌ای شد تا با اعضای تیم درمانی در نقاط مختلف کشور گفت‌وگو کنیم. روز چهارشنبه در صفحه 7 «اعتماد» با پزشکان و پرستارانی از تهران صحبت کردیم. این پرسش‌ها را از دکتر «احمدرضا رفیعی‌زاده»که یکی از پزشکانی است که در خوزستان این روزها با مردمی سر و کار دارد که هم نگران هستند و هم با نشانه‌هایی از ابتلا به ویروس کرونا به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند، مطرح کردیم. پاسخ‌های رفیعی‌زاده می‌تواند حال و هوای کسانی را ترسیم کند که این روزها در خط مقدم مواجهه و مبارزه با کرونا قرار دارند.

به عنوان یک پزشک که در خط مقدم مبارزه با بیماری کرونا هستید چه حس و حالی دارید؟

روزانه خطر ابتلا به ویروس‌های متفاوت برای پزشکان، پرستاران و تیم‌های درمانی وجود دارد و این کار هر روز پزشکان و پرستاران است. به ویژه در حال حاضر به دلیل سرمای هوا احتمال شیوع آنفلوآنزا بالاتر است و همچنین کشندگی ویروس‌های دیگر نسبت به کرونا بیشتر است اما به سبب فضایی که در جامعه شکل گرفته است، ویروس کرونا پررنگ‌تر شده و کار پرستاران و پزشکان به همان نسبت بیشتر.

در این شرایط قطعا خانواده‌های شما کادر درمان هم نگرانی مضاعف دارند. هم نگرانِ خود شما و هم نگران انتقال بیماری به اعضای خانواده. خانواده با شما چطور رفتار می‌کنند؟

بله، هر کدام از ما خانواده‌ای داریم و اگر مبتلا به کرونا باشیم، بعد از اتمام شیفت و برای استراحت به خانه می‌رویم و به دلیل انتقال سریع این ویروس، خانواده را نیز مبتلا می‌کنیم. بیشتر پدر و مادرها به دلیل سن بالا یک بیماری زمینه‌ای مانند دیابت یا بیماری قلبی دارند و به همین دلیل برخی از همکاران و حتی خود من، خود را قرنطینه کرده‌ایم. اما اکثر همکاران چنین امکانی را ندارند و مجبورند بعد از اتمام شیفت برای استراحت به خانه بروند و در کنار خانواده باشند و به همین دلیل برخی از همکاران بعد از ابتلا به ویروس کرونا خانواده‌های‌شان را نیز درگیر کرده‌اند. خانواده‌ها اصرار دارند کار را ادامه ندهیم یا از کار انصراف دهیم زیرا هیچ وسیله پیشگیری استانداردی در بیمارستان وجود ندارد. البته ما سعی می‌کنیم خانواده و اطرافیان را آرام کنیم، در صورتی که می‌دانیم شرایط نرمال نیست اما به آنها می‌گوییم همه‌چیز خوب و تحت کنترل است. در شرایط نبود امکانات و بالا رفتن آمار مبتلایان کادر درمانی، برخی از همکاران تمایل ندارند در این شرایط در بیمارستان حضور داشته باشند مانند برخی دانشجویان پرستاری، پرستار‌ یا دستیار تخصصی اما تحدید می‌شوند به اینکه ما شما را تجدید بخش می‌کنیم و مجبور می‌شوند کار خود را ادامه دهند.

به عنوان یک پزشک فکر می‌کنید ترس از این بیماری، بیشتر از خود بیماری شده؟

جامعه ما، جامعه آسیب‌پذیری است. بیماری‌های زمینه‌ای در ایران بسیار زیاد است یعنی اگر بخواهیم افراد40 تا 50 سال یا حتی جوانان را در نظر بگیریم، به دلیل روش زندگی نادرستی که دارند باعث شیوع بیماری‌هایی شده ‌است که سیستم ایمنی بدن را ضعیف می‌کند مانند دیابت، فشار خون، بیماری‌های قلبی، سرطان‌های مختلف و... ویروس کرونا به خودی خود کشندگی پایینی دارد اما بیماری‌های زمینه‌ای باعث شده جمعیت زیادی را درگیر کند. علت اصلی ترس از ویروس کرونا عدم اطلاع‌رسانی درست دولت است و جالب است که با این بیماری سیاسی برخورد می‌شود مثل آنچه گفته‌اند «از شنبه همه‌چیز به روال عادی برمی‌گردد» در صورتی که اگر کسی بخواهد به صورت علمی با این قضیه برخورد کند، این‌گونه صحبت نمی‌کند. اسم روزنامه شما «اعتماد» است؛ بزرگ‌ترین ترس مردم ناشی از بی‌اعتمادی است؛ اگر شخصی چندبار به شما دروغ بگوید شما دیگر نمی‌توانید به او اعتماد کنید. به نظر من50 درصد از ترس جامعه به دلیل بی‌اعتمادی است؛ یعنی مردم فکر می‌کنند شرایط از آن چیزی که اطلاع داده می‌شود بدتر است و واقعا هم همین‌طور است. در حال حاضر وزارت بهداشت 3 مورد را در شیراز اطلاع‌رسانی کرده است، در صورتی که تا الان فقط بیمارستان علی اصغر 50 مورد مشکوک به کرونا بستری هستند که هنوز جواب آزمایش آنها نیامده است. همیشه دلیل ترس ناآگاهی است؛ به عنوان مثال اگر من بدانم در تهران میزان شیوع 20 درصد است، می‌توانم یک حساب و کتابی در نوع برخورد خود داشته باشم. اگر هدف این است که ترس را در جامعه کاهش دهیم، باید آگاهی را بالا ببریم. البته منظور از آگاهی صرفا روش پیشگیری نیست، بلکه آگاهی از شرایط بیماری است. زمانی که ما شرایط را به‌طور دقیق بدانیم، آرامش نیز برمی‌گردد.

کمبود امکانات شرایط را بدتر می‌کند به عنوان مثال 3 روز است که کیت‌هایی به دست ما رسیده و ای‌ کاش ساز و کاری وجود داشت که می‌توانست تست را به‌طور سریع انجام داد و نتیجه گرفت. در حال حاضر تا مریض درایو سیو نشود از او تست کرونا گرفته نمی‌شود و اگر شیوع این بیماری به حد بالایی رسید ما حتی تختخواب به اندازه کافی

در‌ای سیوها نداریم از اینها گذشته خیلی از شهرستان‌ها اصلا کیت‌های مربوط به تست ندارند و این کمبود امکانات شرایط را بدتر می‌کند؛ منظور از امکانات فقط امکانات درمانی نیست ما امکانات اولیه هم نداریم؛ مثلا کرونا به دلیل اینکه علایم اولیه آن مانند سرماخوردگی است، افراد در ابتدا به درمانگاه مراجعه می‌کنند و هیچ‌کدام از پرسنل درمانی، درمانگاه وسایل پیشگیری ندارند و این خطر را دو چندان می‌کند. البته مردم هم رعایت نمی‌کنند اگر ووهان چین را تعطیل می‌کنند همه در خانه‌های ‌خود می‌مانند اما در اینجا به محض تعطیل شدن مدارس، جاده‌های شمال شلوغ می‌شود. یعنی یک فقر فرهنگی دست به دست فقر اطلاعاتی داده است و این فقر اطلاعاتی یا به دلیل این است که دولت نمی‌تواند اطلاعات درست و دقیق را جمع‌آوری کند یا نمی‌خواهد به اطلاع عموم برساند.