۰ نفر

کاهش استاندارد آموزش و رشد قارچ‌گونه مؤسسات آموزشی

۲۰ بهمن ۱۳۹۸، ۶:۳۰
کد خبر: 415761
کاهش استاندارد آموزش و رشد قارچ‌گونه مؤسسات آموزشی

چندسالی است که در آموزش و پرورش منطقه6 شهر تهران تغییرات جالبی اتفاق افتاده است. این منطقه با وجود اینکه دارای کمترین تعداد دانش‌آموز در شهر تهران (حدود 32 هزار دانش‌آموز) است اما موفقیت‌های چشمگیری در تمام عرصه‌های علمی و فرهنگی کسب کرده، به عنوان مثال کسب مدال‌های برتر در المپیادهای جهانی و کشوری (18 مدال جهانی) و کسب 9 رتبه برتر کنکور امسال از میان 19 رتبه تک‌رقمی شهر تهران در کنکور امسال بخشی از این موفقیت‌هاست.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، همین موضوع بهانه‌ای شد تا گپ‌وگفتی با «جواد نظریان»، مدیر آموزش و پرورش منطقه 6 داشته باشیم. 

‌از مهم‌ترین دغدغه آموزش و پرورش منطقه 6 بگویید.

امروز دغدغه اصلی آموزش و پرورش کمبود نیروی انسانی است. ما کمبود معلم هم به‌لحاظ کمی داریم و هم به‌لحاظ کیفی. ما در آموزش و پرورش نتوانستیم نخبگان را جذب کنیم. این در حالی است که کشورهای توسعه‌یافته که منابع زیرزمینی نفت و گاز قابل توجهی ندارند، توانسته‌اند با تمرکز روی نیروی انسانی پیشرفت‌های چشمگیری کسب کنند. موضوعی که متأسفانه در کشور ما با غفلت مواجه شده است. اگر آموزش و پرورش در کشور دغدغه اول باشد، ما شاهد بسیاری از پیشرفت‌ها خواهیم بود. اگر بخواهیم افق خوبی ترسیم کنیم، باید نیروی انسانی متعهد، خلاق، مسئول و دارای هویت ملی و اسلامی داشته باشیم. نفت و گاز و معادن تمام می‌شوند و ثروت اصلی ما همین نیروی انسانی است. از جمله دغدغه ما در منطقه 6 این است که الان در دوره ابتدایی هم حق‌التدریس داریم، در حالی که پیش‌تر تنها در دوره متوسطه از نیروهای حق‌التدریس استفاده می‌شد. درواقع سال آینده خیلی از معلمان مدارس ما بازنشسته می‌شوند و ما ناگزیریم از معلمان حق‌التدریس استفاده کنیم. در‌حال حاضر درصد بالایی از مدارس متوسطه اول و دوم ما (به ویژه در مدارس پسرانه) از نیروهای حق‌التدریسی استفاده می‌کنند که این موضوع به مدارس ابتدایی ما هم کشیده شده است.

‌مدت‌هاست که مسئله تمرکززدایی دغدغه اصلی آموزش و پرورش شده؛ آیا گام مؤثری در این مسیر برداشته شده است؟ 

من اعتقاد دارم اگر تمرکززدایی و مدرسه‌محوری در آموزش و پرورش به معنای واقعی رونق پیدا کند، یکی از نسخه‌های شفابخش آموزش و پرورش است. اما دستورالعمل‌ها و بخش‌نامه‌های متعددی که ما بر سر مدارس می‌ریزیم و می‌گوییم شما باید این کار را انجام دهید، نیرو و انگیزه‌ای برای مدیران نمی‌گذارد. متأسفانه در آموزش و پرورش تمرکزگرایی و دیوان‌سالاری غوغا می‌کند. اگر همتی باشد تا بخش‌نامه‌ها کم شود، زیرساخت‌ها را آماده و مدرسه‌ها را به معلمان متعهد واگذار کنیم و دست مدیران باز شود، می‌توانیم بگوییم در مسیر تمرکززدایی گام مؤثری برداشته‌ایم. نمی‌شود فضای فیزیکی‌مان خراب باشد و به مدیر هم معلم خوب ندهیم و بعد انتظار داشته باشیم خروجی مدرسه خوب باشد! نمی‌شود یک ریال سرانه آموزشی ندهیم، پول آب، برق و گاز را ندهیم، مدرسه هزینه‌های مصرفی داشته باشد، مدام مدیران جهت اخذ مشارکت مردمی مؤاخذه شوند و بعد انتظار تحول در مدارس داشته باشیم. باید صادقانه وضعیت آموزش و پرورش را به مردم بگوییم و بدانند اگر کمک نکنند آموزش و پرورش موفق نمی‌شود.

‌به نظر شما اگر حقیقت را بگوییم، کیفیت آموزش ما بالا می‌رود؟

 امروز می‌بینیم که آموزش و پرورش ضعیف شده است. اگر آموزش و پرورش ضعیف نباشد، این همه مؤسسه به‌صورت قارچ‌گونه رشد نمی‌کنند. آمارها نشان می‌دهد مردم چندین هزار میلیارد تومان به مؤسسات کنکوری و... پرداخت می‌کنند و اگر این رقم به آموزش و پرورش تزریق می‌شد، چه انقلابی اتفاق می‌افتاد. اما مردم حقیقتا اعتمادشان را از دست داده‌اند و جای آموزش و پرورش را مؤسسات گرفته‌اند. این مؤسسات بر‌اساس سلایق خانواده‌ها و دغدغه‌هایی که در آنها وجود دارد، کتاب‌ها و معلمان را برای دانش‌آموزان تدارک دیده‌اند و مردم استقبال می‌کنند. ما کیفیت را از آموزش و پرورش گرفته‌ایم. در مسائل آموزشی ما کیفیت فدا شده است. متأسفانه استاندارد آموزش‌و‌پرورش را پایین آورده‌ایم و به همین دلیل این مؤسسات رشد قارچ‌گونه داشته‌اند. نتوانستیم معلم خوب و متعهد تربیت کنیم. معیشت و منزلت معلمان زیر سؤال رفته است و کتاب‌های درسی ما نیازمند ویرایش جدی است. برخی درس‌های ما در قالب نمره تعریف می‌شود که این نمرات با اهداف دروس هیچ سنخیتی ندارد. مثلا درسی مانند دین و زندگی را چگونه می‌توان در قالب نمره تعریف و از این طریق فردی دیندار تربیت کرد؟ 

‌سند تحول می‌گوید باید همه نهادها پای کار بیایند تا آموزش و پرورش جدی گرفته شود. آیا در منطقه شما نهادها پای کار هستند؟

در تربیت و مسائل اجتماعی دانش‌آموز همه باید کمک کنند و فقط آموزش و پرورش متولی آن نیست. همه باید آستین همت بالا بزنند و به معنای واقعی آموزش و پرورش را دریابند. اگر می‌خواهیم میلیون‌ها پرونده قضائی نداشته باشیم، محیط زیستمان خراب نشود، قانون در کشور اجرا شود و فرار مالیاتی نداشته باشیم، باید آموزش و پرورش دغدغه همه نهادها شود. من در حوزه کاری‌ام معتقدم اول اخلاق انسانی باید پیاده شود و همه تلاشم بر این بوده که با همه مراوده خوبی داشته باشم. مثلا شهرداری یکی از نهاد‌هایی است که باید تمام‌قد به کمک آموزش و پرورش بیاید. در مدت سه سالی که به منطقه 6  آمده‌ام، به‌واسطه تغییرات زیادی که در شهرداری رخ داده است، همکاری شهرداری و آموزش و پرورش زیر 10 درصد بوده اما اکنون با حضور شهردار جدید منطقه، قول داده‌اند گذشته جبران شود. 

‌یعنی بعد از این شهرداری به کمک آموزش و پرورش منطقه می‌آید؟

پنج درصد از عوارضی که شهرداری می‌گیرد، متعلق به آموزش و پرورش است اما این به معنی کمک شهرداری به آموزش و پرورش نیست، بلکه مردم هستند که کمک می‌کنند زیرا مالیات آنهاست که به حساب شهرداری ریخته می‌شود. قبل از انقلاب این پنج درصدها صرف ساخت مدارس می‌شد اما ما متأسفانه این سهم آموزش و پرورش را که کمک مردم است، نهادینه نکردیم. البته این پنج درصد فقط به حساب شهرداری ریخته نمی‌شود، بلکه نهادها و کارخانه‌های دیگری هم هستند که متأسفانه حق آموزش و پرورش را پرداخت نمی‌کنند. ما در شهر تهران بیش از 700 مدرسه فرسوده داریم. اگر بعد از انقلاب همان سیاست پنج درصد مدرسه‌سازی که از مالیات‌ها باید تأمین می‌شد نادیده گرفته نشده بود، تهران اکنون دچار این وضعیت نمی‌شد. اکنون تهران جزء مظلوم‌ترین فضاهای فیزیکی آموزشی در کشور است. 

‌به نظر شما، با توجه به شرایط فعلی آموزش و پرورش، سند تحول قابلیت اجرائی‌شدن دارد؟

مقام معظم رهبری در سخنان‌شان فرمودند فقط 10 درصد سند تحول اجرا می‌شود. علتش این است که سند تحول بنیادین ما با واقعیت‌ها فاصله دارد. وقتی همچنان مشکل نیروی انسانی و فضای آموزشی و منزلت و معیشت معلم داریم و حق‌التدریس‌ها هنوز پرداخته نشده، سند تحول چگونه قرار است تحقق پیدا کند. سند تحول نیروی انسانی قوی می‌خواهد. این سند عالی اما آرمانی است و با واقعیت‌های امروز آموزش‌و‌پرورش بسیار فاصله دارد. واقعیت‌های آموزش‌و‌پرورش در کف مدرسه است. اگر کتمان کنیم و بگوییم همه‌چیز گل و بلبل است، در حق آموزش و پرورش جفا کرده‌ایم. باید واقعیت‌ها را به مردم بگوییم تا حمایت مردم را داشته باشیم. نمونه‌اش قاسم سلیمانی که صادقانه با مردم برخورد می‌کرد و با خدای خودش معامله کرد و مردم واقعا دوستش دارند. سند وقتی اجرا می‌شود که نیروی متعهدی داشته باشیم که وقتی می‌رود داخل کلاس دانش‌آموز با همه وجودش به او ارادت داشته باشد. همچنان می‌توان آموزش و پرورش را نجات داد. فقط نباید اجازه دهیم هرکسی به خودش اجازه دهد معلم شود. کسی که معلم می‌شود باید پارامترهای خاصی داشته باشد و این مهم است تا فردا دانش‌آموزان موفقی به جامعه تحویل دهیم.

‌آیا حضور سمن‌ها و خیران در کنار آموزش و پرورش که البته تأثیری بسیار پررنگ داشته است، می‌تواند در آموزش و پرورش تحول ایجاد کند؟ 

خیران ما بسیار زحمت کشیده‌اند و در حوزه مدرسه‌سازی سنگ‌تمام گذاشته‌اند اما تعداد خیرانی که بیایند و در حوزه تربیتی فعال شوند، کم است. من معتقدم دو مجمع خیران باید بسازیم؛ یکی مجمع خیران مدرسه‌ساز و دیگری مجمع خیران بهسازی آموزشی. خیر مدرسه‌ساز ما مدرسه شیک و عالی و با امکانات می‌سازد اما این مدرسه باید روح داشته باشد و روحش آن معلم خلاقی است که بتواند معلمی کند و در اینجا بحث خیران بهسازی آموزشی مطرح می‌شود که معلم به‌روز تربیت کند تا کیفیت آموزشی بالا برود. یا اینکه همان خیری که مدرسه می‌سازد، در گام بعدی در حوزه بهسازی همان مدرسه‌اش فعالیت کند. خیران می‌توانند معلمان مدرسه‌ای را که خودشان ساخته‌اند به‌روز کنند و کلاس‌های آموزشی به‌روز برایشان بگذارند. درواقع این همان تمرکززدایی است.

‌البته در کنار خیران ارزشمندی که به فعالیت‌های عام‌المنفعه می‌پردازند، باید به یک پویش ارزشمند که در منطقه ایجاد شد، اشاره کنم.

پویش «من یک خیر مدرسه‌ساز هستم» با هدف مشارکت همه ارکان مدرسه (دانش‌آموزان، خانواده‌ها و معلمان) در ساخت مدرسه‌ای به نام گفت‌وگو تشکیل شده و ان‌شاءالله به‌زودی شاهد افتتاح مدرسه گفت‌وگو در منطقه خواهیم بود. 

دلیل نام‌گذاری این اسم نیز اهمیت گفت‌وگو در جامعه بوده است. 

‌وضعیت کالبدی مدارس منطقه 6 چگونه است؟ 

منطقه 6 به دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش که در مرکز پایتخت واقع است، خاص است. حدود 10 یا 11 وزارتخانه در منطقه داریم و دانشگاه‌های معتبری در این منطقه واقع شده است. بافت منطقه 6 هم اداری است و هم مسکونی. اما از نظر فضای فیزیکی، در بین مدارس تهران رتبه دوم را به لحاظ محرومیت دارد. قدمت مدارس این منطقه بسیار بالاست و مدارس فرسوده زیاد دارد. ضمن اینکه مدارس خاصی هم در منطقه6  داریم. مثلا مدرسه البرز با قدمت صد سال داریم . مدارس منطقه 6 اعم از دولتی و غیردولتی عموما جزء مدارس خوب و معتبر تهران هستند و در نتیجه جنس مطالبات اولیا خاص است. به همین دلیل، یکی دیگر از دغدغه‌های منطقه 6 علاوه بر موضوع کمبود نیروی انسانی، فضای فیزیکی است.

‌علی‌رغم فضای فیزیکی قدیمی اما موفقیت‌هایی چشم‌گیر در این منطقه داشتید؟

منطقه 6  شهر تهران پیش از حضور من کارهای ارزشمندی انجام داده بودند و من ادامه‌دهنده راه همان دوستان بودم؛ از جمله موفقیت‌های این منطقه در سال 93-94 در المپیاد جهانی هفت مدال  و سال 96-97  12 عدد مدال و سال بعدش 18 مدال بوده است. در المپیادهای کشوری سال 93-94 تعداد 57 مدال و سال 96-97 تعداد 91 مدال و سال 97-98 تعداد 89 مدال داشتیم. همچنین در کنکور رتبه تک‌رقمی در سال 93-94 نداشتیم اما در سال 96-97  پنج نفر و در سال 97- 98  9 نفر رتبه تک‌رقمی در کنکور سراسری داشتیم. تعداد رتبه‌های دورقمی ما در سال 93-94، 27 نفر بودند و سال 96-97 تعداد 52 نفر بوده و امسال تعداد 50 نفر شدند. امسال سهم آموزش و پرورش منطقه 6  از صد درصد مدال‌های جهانی از 35 درصد سال گذشته به 60 ‌درصد رسید. همچنین رتبه دوم هنرهای تجسمی، رتبه اول جوان خوارزمی، رتبه دوم مسابقات ورزشی، رتبه اول مسابقات فرهنگی و هنری، رتبه اول سلامت تربیت بدنی، رتبه اول برگزیدگان پرسش مهر و رتبه دوم مسابقات قرآن و عترت و نماز شهر تهران را کسب کرده‌ایم که همه اینها به لطف خدا و همت همکارانم در این منطقه انجام شده است.