۰ نفر

خانه امن، بالای میدان شوش

۴ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۰۱
کد خبر: 404630
خانه امن، بالای میدان شوش

اولین مرکز جامع خدمات کاهش آسیب اعتیاد زنان در کشور افتتاح شد. «مددسرای زنان» که در خیابان انبار گندم؛ ضلع شمال شرقی میدان شوش راه‌اندازی شده اگرچه که از 19 مرداد ماه هم پذیرای زنان آسیب‌دیده از سراسر پایتخت بوده اما دیروز که در مراسم افتتاح این مرکز متعلق به موسسه کاهش آسیب نور سپید هدایت، مسوولانی از سازمان بهزیستی کشور، معاونت اجتماعی پلیس مبارزه با مواد مخدر، معاونت زنان و امور خانواده ریاست‌جمهوری، ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت بهداشت حضور داشتند، اطلاع‌رسانی درباره فعالیت رسمی این مرکز جامع آغاز شد تا سایر انجمن‌های غیردولتی حامی کارتن‌خواب‌ها و زنان آسیب‌دیده هم از طریق همیاران خود، باقی زنان کارتن‌خواب پایتخت را از وجود این مرکز مطلع کرده و گامی در جهت نجات زنان بی‌خانمان از سرما، گرسنگی و تخریب بیشتر ناشی از شدیدتر شدن و عمیق‌تر شدن اعتیاد بردارند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، نکته مهم این است که ظرف 15 سال گذشته، مجوزهای متعدد برای ایجاد مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان، سرپناه شبانه زنان و مرکز اقامتی میان‌مدت برای درمان داوطلبانه زنان در سراسر کشور صادر شده اگرچه که تعداد این مجوزها و این مراکز، در مقایسه با خدمات مشابه برای مردان معتاد و داوطلب درمان و بی‌خانمان، زیاد نیست چنانکه به گفته فرید براتی‌سده؛ مدیرکل دفتر پیشگیری و درمان سازمان بهزیستی کشور، در حال حاضر از مجموع 140 مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد در کشور 28 مرکز به زنان کارتن‌خواب خدمت می‌دهد و همچنین از مجموع 105 سرپناه شبانه در کشور 17 شلتر متعلق به زنان بی‌خانمان است و از مجموع 1229 مرکز اقامتی درمان اعتیاد هم 70 مرکز به درمان زنان معتاد اختصاص یافته است. متولیان کاهش آسیب‌های اجتماعی در توضیح علت تفاوت کمیت خدمات کاهش آسیب اعتیاد برای زنان، به جمعیت زنان معتاد در مقایسه با همتایان مرد اشاره دارند و البته این نکته هم قابل تایید است چون در حال حاضر، از جمعیت دو میلیون و 808 هزار نفری مصرف‌کنندگان مواد مخدر در کشور(که حدود نیمی از این تعداد، دچار وابستگی و اعتیاد به مواد مخدر هستند) حدود 6 درصد، زن هستند که البته تمام زنان معتاد هم گرفتار کارتن‌خوابی و طرد از خانواده یا حتی تخریب بالای ناشی از شدت اعتیاد نمی‌شوند چون یا از سطح رفاه قابل توجهی برخوردارند که هزینه ناتوانی ناشی از اعتیادشان را جبران می‌کند، یا از حمایت قدرتمند یک خانواده دلسوز برخوردارند که همین عامل، در افزایش انگیزه‌شان برای بهبودی داوطلبانه، بسیار تاثیرگذار است، یا در نهایت، به دلیل ویژگی‌های شخصیتی، چنان از همان حالات اولیه و تاثیرات ناخوشایند روزها و ماه‌های اول وابستگی به مواد مخدر، آشفته می‌شوند که به سرعت، در پی درمان و بهبودی و ترک این نیاز بیمارگونه برمی‌آیند. با وجود این، تمام درمانگران اعتیاد متفقند که زنان معتاد، در تمام کشورها و از جمله ایران، نه‌ تنها از نظر جسمی و روحی، عوارض سنگین‌تری در مقایسه با مردان معتاد متحمل می‌شوند، بسیار زودتر از مردان، در معرض انگ و نگاه کج خانواده و جامعه قرار می‌گیرند و اگر از حمایت خانواده محروم شده یا عضو یک خانواده آسیب‌دیده یا فقیر باشند، به سرعت، برای تامین هزینه اعتیادشان به تن فروشی وادار می‌شوند که در این صورت، طرد کامل از خانواده و اجبار به کارتن‌خوابی زنان، قطعی و ناگزیر خواهد بود. اگر امروز، دستگاه‌های مقابله با مواد مخدر و نهادهای متولی کاهش آسیب‌های اجتماعی، از وجود 5 الی 10 هزار زن کارتن‌خواب در کل کشور خبر می‌دهند، این زنان، نگون‌بخت‌ترین‌های گرفتار اعتیاد هستند که به واسطه عزیمت به قربانگاه خشن‌ترین آسیب اجتماعی، یک‌باره پیرامون‌شان را هم از هر حمایت و محبت و یاری، خالی دیدند علاوه بر آنکه به دلیل تاثر شدید از این تحمیل بی‌رحمانه، تنها و بی‌پناه، داوطلب سقوط به عمق دره فراموشی شدند که دیگر اثری در خاطره و زندگی هیچ کدام از اطرافیان سببی و نسبی باقی نگذارند.

آسیب‌های زنان منطقه 12 بسیار عمیق است

سپیده علیزاده؛ مدیرعامل موسسه کاهش آسیب نور سپید هدایت و موسس اولین مرکز جامع کاهش آسیب اعتیاد زنان در تشریح دردهای مددجویانی که ظرف 5 ماه گذشته، داوطلبانه به این مرکز مراجعه کرده و درخواست یاری و پناه داشته‌اند، می‌گوید:«من از سال 83 با بیماران گرفتار اعتیاد کار کردم و در این 15 سال، تمرکز فعالیتم بر کمک به آسیب‌دیدگان اعتیاد و ایدز بوده اما تمام سال‌های فعالیت و تمام تجربه‌های این مدت را باید یک طرف بگذارم و مشاهداتم از شرایط زنان آسیب‌دیده‌ای که از ماه مرداد به این مرکز آمدند و از ما کمک خواستند، باید در طرف دیگر بماند چون آسیب‌های اجتماعی در منطقه 12؛ به‌خصوص شدت و میزان آسیب‌دیدگی زنان در این منطقه، به دلیل تعدد و عمق زیاد، گلچینی از تجارب 15 ساله‌ام بوده است. یک مثال از آنچه در این 5 ماه دیدم اینکه دختر 19 ساله‌ای به ما مراجعه کرد که یک فرزند 3 ساله داشت. یک روز آمد و هر چه سراغ بچه‌اش را گرفتیم، گفت بچه‌ام، گم شده. در نهایت اقرار کرد که بچه را در ایستگاه متروی نزدیک میدان شوش رها کرده است. ما یک صبح تا شب، وقت گذاشتیم تا با کمک نیروهای پلیس و بهزیستی، فهمیدیم که رهگذران مترو، این بچه را به کلانتری 113 تحویل داده‌اند و در نهایت، بچه به شیرخوارگاه شبیر واگذار شده است. این مثال، مصداقی است از اینکه زنان کارتن‌خواب، بسیار آسیب‌پذیرتر از مردان کارتن‌خواب هستند و متاسفانه هر چه پیش می‌رویم هم، شرایط این زنان، بدتر می‌شود چون سن آسیب‌دیدگی‌شان هم رو به کاهش است و بنابراین، عمق ته‌خطی شدن‌شان بیشتر می‌شود. زنانی که در این مدت به مرکز ما مراجعه کردند، به دلیل اختلالات شدید اعصاب و روان بر اثر کارتن‌خوابی و آسیب‌هایش و به دلیل طردشدگی از خانه و خانواده و جامعه، تمایل بالایی به خودزنی و خودکشی دارند علاوه بر آنکه همه‌شان گرفتار بیماری‌هایی هستند که زیر پرده اعتیاد پنهان شده است؛ دیابت، مشکلات تغذیه، یبوست شدید، اسهال و استفراغ، معلولیت، عقب‌ماندگی ذهنی. چند نفرشان داوطلب تست اچ‌آی‌وی بودند که نتیجه‌اش هم مثبت بود اما هیچ منعی برای پذیرش بیماران ایدز نداریم و حتی از باشگاه یاران مثبت هم زنان بی‌خانمانی را پذیرش کرده‌ایم.»

رسوب رنگ سیاه پشت دروازه شهر

بنا بر نقشه شهرداری تهران، منطقه 12، از سمت شمال به خیابان انقلاب اسلامی، از سمت جنوب به خیابان شوش، از سمت شرق به خیابان ۱۷ شهریور و از سمت غرب به خیابان‌های حافظ و وحدت اسلامی محدود می‌شود. میدان شوش، از ساعات پایانی شب، بازار زد و بند و خرید و فروش انواع اجناس مستعمل توسط کارتن‌خواب‌هایی است که در طول روز، از دل سطل‌های زباله، دنبال به دردبخورترین‌هایی برای تبدیل به پول تامین هزینه اعتیادشان گشته‌اند و از آن ساعتی که تمام انبارها و مغازه‌های اطراف میدان، تعطیل می‌شوند و کاسب‌ها، به خانه می‌روند که در کنار خانواده، ساعاتی را به آرامش سپری کنند، بی‌خانمان‌های گرفتار اعتیاد که از خانه و خانواده طرد شده‌اند، مدل متفاوتی از آمد و شد را در ضلع جنوب و جنوب شرقی میدان رقم می‌زنند. ضلع شمال غربی میدان، به پرآسیب‌ترین محله تهران ختم می‌شود؛ «دروازه‌غار» که تاریخچه آسیب‌خیزی‌اش از نیم قرن هم فراتر رفته و پیش از اجرای طرح‌های ضربتی پلمب خانه‌های پلاک قرمز در این محل، گفته می‌شد که در این محله قدیمی، خانه‌ای پیدا نمی‌شود که یکی از راه‌های امرارمعاشش، خرید و فروش مواد مخدر نباشد. یکی از خیابان‌های معروف در میدان شوش، ضلع شمالی میدان است؛ خیابان «انبار گندم» که اولین مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد در کشور، سال 1384 در این خیابان ایجاد شد و فقط هم به مردان کارتن‌خواب خدمت می‌داد تا اینکه «خانه خورشید»، چند ماه پس از آنکه تابوی ارایه خدمات حمایتی و درمانی به معتادان بی‌خانمان، در نگاه مسوولان شکست، چند کوچه دورتر از خیابان انبار گندم و در یکی از مخوف‌ترین گذرهای محله مولوی؛ پشت کوچه «قالیشوها»، برای ارایه خدمات کاهش آسیب اعتیاد به زنان معتاد منطقه دایر شد. در این منطقه، تمام پارک‌ها؛ پارک بهاران، پارک شوش، پارک هرندی و حتی پارک‌های جنوب میدان؛ پارک میثاق، پارک اسفند و پارک گلستان، پاتوق خرده‌فروشی موادمخدر و بیتوته بی‌خانمان‌هاست اما تفاوت بسیار مهم پاتوق‌های این منطقه با سایر نقاط پایتخت، خرید و فروش اوزان کم به دلیل علنی‌بودن خرده‌فروشی است که فروشندگان را به رعایت احتیاط؛ بسیار بیشتر از همتایان‌شان در باقی پاتوق‌های پایتخت وادار می‌کند. با این حال، وجود معابر و گذرهای پرت و دور از دسترس خیابانی، باعث شده که منطقه 12، یکی از مهم‌ترین مناطق رسوب کارتن‌خواب‌هایی باشد که هنوز، بیابان‌های حاشیه شهر را برای فراموش شدن انتخاب نکرده‌اند و هنوز، میل زندگی در محیط شهری، در چشم و دل‌شان زنده است.

دختران کارتن‌خواب کمتر از 18 سال هیچ پناهگاهی ندارند

علیزاده، از مشکلات زنان کارتن‌خواب منطقه 12 می‌گوید؛ مشکلاتی که به مرکز جامع خدمات کاهش آسیب اعتیاد برای زنان هم رسوخ کرده است:«در منطقه 12، ناخواسته و به دلیل مجاورت با ترمینال جنوب و بازار و آمد و شد افراد مختلف، تردد زنان آسیب‌دیده زیاد است اما تیم سیارمان که در پارک‌ها و گذرهای منطقه به زنان کارتن‌خواب منطقه، خدمات کاهش آسیب اعتیاد می‌دهد، درباره فعالیت این مرکز اطلاع‌رسانی می‌کند و البته خبرهایی از جنس فعالیت یک مرکز همیار و حامی هم، دهان به دهان منتقل می‌شود و مطمئنم که حالا همه زنان آسیب‌دیده باخبرند که چنین مرکزی در میدان شوش فعال است. البته هنوز در پذیرش زنان باردار با محدودیت مواجهیم اما طبق تعامل با سازمان بهزیستی، قرار شده زنان کارتن‌خواب باردار، دو الی سه شب مهمان ما باشند تا زمینه انتقال‌شان به مرکز نگهداری مادر و کودک متعلق به جمعیت خیریه تولد دوباره فراهم شود. پذیرش دختران کارتن‌خواب کمتر از 18 سال هم در این مرکز و طبق دستورالعمل‌های بهزیستی ممنوع است در حالی که هیچ مرکزی هم برای پذیرش دختران کارتن‌خواب وجود ندارد. در این مدت، دختران کارتن‌خوابی به مرکز مراجعه کرده‌اند که کمتر از 18 سال داشتند و تلاش می‌کردند ما را قانع کنند که 18 سالگی را پشت‌سر گذاشته‌اند تا بتوانند برای یک شب هم که شده، از آسیب‌های کارتن‌خوابی در امان باشند.»

علیزاده با این واقعیت به خوبی آشناست که مصرف مواد مخدر، مثل حلقه زنجیر به سایر آسیب‌های اجتماعی وصل است. سرقت‌های خرد، عادی‌ترین خلاف یک فرد معتاد است چون اعتیاد، نه تنها فرد مصرف‌کننده را به‌تدریج و به دلیل مقاوم شدن بدن به دوز مصرف، ناتوان می‌کند، از آنجا که تمام معتادان، در سن اشتغال و تولید گرفتار اعتیاد می‌شوند، این ناتوانی، بازدهی مفید آنها را هم کاهش می‌دهد و بنابراین، اخراج از محل کار، از دست دادن شغل و سرمایه، از دست دادن منبع درآمد، ته کشیدن پس‌انداز و در نهایت، فروش هر آنچه قابل تبدیل به اسکناس است، فقر معتاد، فقر خانواده، طرد از خانه و کارتن‌خواب شدن او را رقم می‌زند.

علیزاده می‌گوید در میان زنان مراجعه‌کننده به این مرکز، تعداد مصرف‌کنندگان تزریقی مواد مخدر زیاد نبوده اما تخریب‌های بالا بر اثر مصرف طولانی‌مدت هرویین، بین‌شان فراوان است. نمونه همین مصداق را هم می‌شود در کارگاه خیاطی مرکز دید؛ مریم که در رشته سخت‌افزار دانشگاه صنعتی شریف قبول شد اما از سر ناآگاهی، تعارف دوستش به مصرف هرویین را قبول کرد و در حدی وابسته این گرد بی پیر شد که حکم اخراجش از دانشگاه آمد و پس از آن هم، هر چه داشت، پای هزینه تهیه مواد، باخت و آخرین قمار زندگی‌اش، دو ماه کارتن‌خوابی بود؛ دو ماه کارتن‌خوابی و سر کردن روز و شب با گرسنگی‌های سخت، بی‌پناهی‌های تلخ، آزارهای جسمی و جنسی مردان و نگاه بی‌ترحم مردم کوچه و خیابان تا اینکه به این مرکز پناه آورد. نیلوفر هم مثل مریم بود، نیلوفر، مهارت چرخ‌دوزی و برش نداشت اما در کارگاه خیاطی، برای کمک به زنان بهبود یافته‌ای که آنها را «خواهر» صدا می‌کرد، اتو می‌کشید، خرده‌های پارچه را جمع می‌کرد، کف کارگاه را جارو می‌زد، برای همتایانش چای می‌آورد... نیلوفر 8 سال کارتن‌خوابی کرد. دیروز می‌گفت 3 ماه پاکی هرویین را پشت سر گذاشته، می‌گفت در سال‌های کودکی آرزو داشت یک روز در آن حد ثروتمند باشد که بتواند به همه مردم فقیر کمک کند، می‌گفت تمام سال‌های نوجوانی‌اش تا پیش از آن ازدواج بدیمن، به زندگی بسیار فقیرانه با یک مادربزرگ پیر در خانه‌ای محقر در پاسگاه نعمت آباد سپری شد و حالا، این روزهای پاکی، همین 3 ماه و همین 90 روزی که شاید در چشم ما، مثل آب خوردن گذشت را با هیچ ثروتی عوض نمی‌کند.

100 زن کارتن‌خواب از آسیب‌های خیابان رها شدند

اولین مرکز جامع خدمات کاهش آسیب اعتیاد برای زنان که توسط یک انجمن غیردولتی راه‌اندازی شده، مجموعه‌ای با ظرفیت پذیرش شبانه‌روزی 100 نفر و شامل سرپناه شبانه (برای زنان معتاد بی‌خانمان) مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد DIC (برای ارایه خدمات حمایتی و درمانی و کاهش مخاطرات اعتیاد) مرکز توانمند‌سازی (برای آموزش جامعه‌پذیری و مهارت‌های زندگی به زنان کارتن‌خواب طرد شده از خانه و خانواده) کارگاه خیاطی و سنگ‌دوزی (با هدف حرفه‌آموزی و ایجاد اشتغال برای زنان بهبود یافته) خانه میان‌راهی (برای زنان بهبود یافته طرد شده از خانواده) و گشت سیار ارایه خدمات کاهش آسیب اعتیاد OUT REACH است و به گفته مسوولان سازمان بهزیستی کشور، این مرکز به دلیل تجمیع خدمات کاهش آسیب اعتیاد و توانمندسازی زنان کارتن‌خواب و بهبود یافته، قرار است الگوی اجرایی برای کل کشور باشد چون به زعم مسوولان این نهاد حمایتی، بازدهی تجمیع خدمات کاهش آسیب اعتیاد، به مراتب بیشتر از منفک کردن آنها و مرزبندی دسترسی‌ها بوده است. به گفته علیزاده، بخشی از هزینه‌های این مرکز، با کمک‌های اعتباری سازمان بهزیستی کشور تامین می‌شود اما رقم عمده هزینه‌ها را، کسبه بازار، نیکوکاران همراه با شهرداری منطقه و صاحبان شرکت‌های خصوصی تقبل کرده‌اند. علیزاده در جواب اینکه «شرکت‌های خصوصی؟ به چه دلیل؟ با چه توجیهی خواستند به مرکز حمایت از زنان کارتن‌خواب کمک کنند؟» می‌گوید:«از اعتبارات مسوولیت اجتماعی‌شان به ما کمک کردند.»