۰ نفر

ریز و درشت پاییز سینمای ایران درسال ۹۸‌

۱ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۵۰
کد خبر: 403752
ریز و درشت پاییز سینمای ایران درسال ۹۸‌

چندفیلم روی پرده رفتند؟ کدام یک موفق بودند و کدام فیلم‌ها شکست خوردند؟ ستاره‌ها چه عملکردی از خود باقی گذاشتند؟ موفقیت چه کسانی ادامه داشت؟ همه این‌ها در گزارش آمده است. درحالی سینمای ایران وارد پاییز شد که یک تابستان ضعیف را پشت سر گذاشته بود. تابستان امسال برخلاف سال‌های اخیر ناامیدمان کرد؛ ‌نه تعداد فیلم‌های خوب زیاد بود و نه فیلم‌های پرفروش. طبعا وقتی سقف خواسته‌ها پایین می‌آید، هر اتفاقی هم برای سینما رقم بخورد، پذیرفتنی است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از هفت صبح، وقتی سینما تابستانی شکست‌خورده را پشت سر گذاشت، به فروش‌های معمولی پاییز هم قناعت می‌کند. اکران پاییز همیشه با اما و اگر همراه بوده. گاهی به‌دلیل آغاز بازگشایی مدارس سینماها از رونق می‌افتند و گاهی بازگشایی مدارس به نفع آن تمام می‌شود. در دو‌سه‌سال اخیر وضع سینما بد نبوده اما پاییز امسال دوتفاوت اساسی با سال‌های گذشته دارد. در آبان‌ماه و همزمان با اعلام تغییر قیمت بنزین، شهرها شلوغ شد و سینماها بسته.

این اتفاق شوکی منفی برای فیلم‌ها داشت به‌ویژه آنکه فیلمی‌ چون «مطرب» تازه روی پرده رفته بود و خوب می‌فروخت. بعد از آرام‌شدن شرایط فروش این فیلم ادامه یافت و حالا بخش اصلی موفقیت اکران پاییز را باید به‌حساب مطرب گذاشت. بماند که فیلم پایین‌تر از سطح توقعی است که از مصطفی کیایی می‌رود. پیش‌تر ضعف‌های فیلم را برشمردیم اما خوشحالیم که مطرب می‌فروشد. «چشم و گوش‌بسته» هم روی دور فروش است و فعلا هفت‌میلیارد را رد کرده است.

سومین‌فیلم پرفروش پاییز امسال متعلق است به «ماجرای نیمروز۲؛ رد خون» که شش‌میلیارد تومان فروش کرد. درمجموع سه‌فیلم اول باکس‌آفیس پاییز نزدیک به ۴۰میلیارد تومان فروش داشته‌اند که رقم خوبی است. «هزارتو» هم بیش از پنج‌میلیارد تومان فروش داشته و بقیه به مرز پنج‌میلیاردی نرسیده‌اند. در پرونده امروز اکران پاییز ۹۸ را از هشت ‌منظر تحلیل کرده‌ایم: پرفروش‌ها، ‌کم‌فروش‌ها، ستاره‌ها، شکست‌خورده‌ها‌، پرحاشیه‌ها و …

* پرفروش‌ها

* چشم و گوش‌بسته: رتبه نهم جدول سال را به‌دست آورده و اکرانش همچنان ادامه دارد. چشم و گوش‌بسته با فروش هفت‌میلیارد و ۲۰۰میلیونی خود، جزو فیلم‌های موفق اکران پاییز ۹۸ محسوب می‌شود. این فیلم دومین تجربه فرزاد موتمن در کمدی‌سازی است. با این تفاوت که در زمان نمایش پوپک و مش‌ماشاالله، حجم انتقادها بالا بود. این‌بار اما خبری از انتقاد نیست. دلیل اصلی به کیفیت خود فیلم برمی‌گردد که یک داستان را با زبان کمدی تعریف می‌کند و در لحظاتی مخاطب را می‌خنداند. چشم و گوش‌بسته فیلمی ‌متوسط است که سعی کرده با ایجاد موقعیت‌های کمدی و چند شوخی کلامی ‌مخاطب را سرگرم کند. تجربه حضور در سالن سینما نشان می‌دهد مخاطبان هم از آن راضی هستند. طبعا عده‌ای هم چنین فیلمی‌ باب طبع‌شان نبوده؛ ‌به‌ویژه آنکه فیلم اقتباس است و برخی موقعیت‌هایش آشنا.

* مطرب: نه تنها فیلم خوشبخت پاییز که جزو فیلم‌های موفق اکران سال ۹۸ است. مطرب تاکنون بیش از ۲۵میلیارد تومان فروخته و سیر صعودی فروش آن ادامه دارد. مصطفی کیایی پیش‌تر هم نشان داده بود بلد است مخاطب را سرگرم کند. این فیلم براساس فاکتورهای آشنا و امتحان پس‌داده بنا نهاده شده؛ از آن‌سو به مواردی می‌پردازد که طیفی از مخاطبان را تهییج می‌کند. مثلا مستقیم و غیرمستقیم به نقد ارکان قدرت می‌پردازد. مطرب داستان مردی به نام ابراهیم خوش‌لحن است که نقش او را پرویز پرستویی ایفا می‌کند. ابراهیم در دوران پیش از انقلاب در کافه‌ها خوانندگی می‌کرده است. او آرام‌آرام رشد می‌کند اما در آستانه به‌دست آوردن شهرت عمومی، انقلاب می‌شود. ابراهیم به زندان می‌افتد و بعد از آزادی دیگر سراغ خوانندگی نمی‌رود. دخترش زمینه سفر او به ترکیه را فراهم می‌کند تا در هفته فرهنگی ایران آواز بخواند… فیلم ضعف‌های جدی دارد اما مخاطب از آن استقبال کرده و همچنان فروش آن رو به‌ رشد است.

* ماجرای نیمروز۲؛ ‌رد خون: با شش‌میلیارد و ۱۰۰میلیون تومان سومین فیلم پرفروش پاییز امسال لقب گرفت. ماجرای نیمروز۲؛ رد خون، به‌واسطه اکران موفق قسمت اول، این شانس را داشت که به فروش بهتری دست یابد. واکنش‌ها به فیلم از زمان اکران در جشنواره متفاوت بود و این تفاوت دیدگاه در زمان اکران هم تداوم داشت. برخلاف ماجرای نیمروز که طیف طرفدارانش بیشتر بودند این‌بار کفه نقدهای منفی می‌چربید. با این‌حال هرگز نمی‌توان ساختار جذاب فیلم را نادیده گرفت. حرفی هم اگر هست به محتوای فیلم برمی‌گردد. آن‌هم نه اینکه داستانش ضعیف باشد بلکه نقد این است که فیلم در روایت یک اتفاق تاریخی موفق عمل نکرده و گرفتار محافظه‌کاری شده! نقدها محترم اما همین‌قدر که محمد‌حسین مهدویان نقبی به عملیات مرصاد و گروهک منافقین زد، اتفاقی مهم است.

* ستاره‌های اکران

* جواد عزتی: سهمش از اکران پاییز ماجرای نیمروز‌۲ ؛ رد خون و پیلوت است. اولی ۶ میلیارد و دومی نزدیک به ۶۰۰ میلیون تومان فروش داشته. در اولی بازی‌اش تحسین شده است اما در دومی نقدهایی جدی به بازی‌اش وارد است. یکی از غافلگیری‌های «ماجرای نیمروز» بازی جواد عزتی بود در نقش صادق. در ماجرای نیمروز۲؛ رد خون به خاطر سابقه ذهنی مخاطب، بازی عزتی بیش از پیش زیر ذره‌بین است. او در این فیلم باز هم تسلط کامل بر جزئیات رفتاری‌اش دارد: مرموز‌، خویشتن‌دار و باهوش. جواد عزتی یک شخصیت واقعی را بازی می‌کند که آن را از فیلتر خود گذرانده است. عزتی در «پیلوت» نقش جوانی را بازی می‌کند که فاقد یکرنگی است و یک تنه مسبب بدبختی برادرش می‌شود! بازی عزتی در «پیلوت» یادآور نقش‌های بامزه‌ای است که به کرات در سال‌های اخیر از او دیده‌ایم.

* بهنوش طباطبایی: ماجرای نیمروز ۲؛ رد خون بازیگر موفق دیگری هم دارد که پیش‌تر درباره بازی‌اش نوشتیم و حالا به عنوان یکی از چهره‌های موفق اکران آن نوشته را بازتاب می‌دهیم: بهنوش طباطبایی در فیلم نقش سیما یکی از بهترین‌های کارنامه‌اش را به نمایش گذاشته. همه ما قصه‌های جور‌واجوری از اردوگاه اشرف و سلوک گروهک منافقین شنیده‌ایم. حالا سیما تجسم عینی یکی از این حکایت‌ها است. طباطبایی می‌داند برای جان بخشیدن به این شخصیت چاره‌ای ندارد جز این‌که تبدیل به یکی از این زنان شود. پس برای رسیدن به این هدف، نه چهره زیبا کارکرد دارد و نه بازی اغراق‌شده. بازیگر‌، ماموریتی سخت در پیش داشته که در نهایت آن را با موفقیت به پایان می‌برد. سیما زنی است که درونش را بیش از بیرونش می‌بینیم، سرخورده از همکاری با رجوی؛ دو دل میان ماندن و رفتن …. این هنر طباطبایی است که سیما را بی‌کم و کاست و کاملا «عینی» به ما نشان می‌دهد.

* امین حیایی: مجموع فروش فیلم چشم و گوش بسته و درخونگاه با بازی امین حیایی ۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون می‌شود. او در اولی عهده‌دار نقش مردی کر است که گرفتار یک پرونده قتل می‌شود. حیایی از ملاحت ذاتی خود به این نقش افزوده و لحظات مفرحی رقم زده است. بخشی از موفقیت چشم و گوش بسته به‌خاطر بازی خوب حیایی و بده بستان‌هایش با بهرام افشاری است. حیایی در چند سال اخیر سعی کرده سراغ تجربیات متفاوتی برود که «درخونگاه» یکی از آن‌ها است. امین حیایی در این فیلم نقش رضا میثاق را بازی می‌کند…‌ رضا زخم خورده است؛ تک سربازی که برای نجات خانواده از دام «فقر» یک تنه به میدان زده است و حالا پس از ۸ سال به خانه برگشته. هنر امین حیایی درک هوشمندانه این مرز است.