۰ نفر

«شیشه» گرفتن از آب!

۱۸ مهر ۱۳۹۸، ۷:۵۱
کد خبر: 386691
«شیشه» گرفتن از آب!

آشپزخانه‌های هروئین را یک عده خاص می‌گردانند، پخت هروئین سری است، ساختش قوم و قبیله‌ای است، دست ...هاست! ولی شیشه ساختن را خیلی‌ها بلدند، هر کسی که آشپز بوده و شیشه می‌پخته، دست یار و دوستی را گرفته و آورده سر پخت، زن آشپزهم هست، بچه‌های... تا توانسته‌اند دوست و رفیق و آشنا آورده‌اند سردیگ، یک مشت یقه چرک. پیراهن یقه دیپلماتش مثل برف سفید است، کت و شلوارش مشکی پرکلاغی، کفش‌ها واکس خورده و براق.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم، گلو صاف می‌کند و پا روی پا می‌اندازد؛ هیجان زده است و نبض روی شقیقه‌اش بیقرار. شیشه که می‌پزند بوی اسید همه جا پخش می‌شود،‌ آنقدر در ویلاهای اجاره‌ای اطراف تهران شیشه پخته‌اند که هرچه درخت و گیاه بود خشک شد. بعضی آشپزها بخوری شدند، ریه‌های خیلی‌هایشان از کار افتاد و خیلی‌ها معتاد شدند، عده‌ای را هم کشتند و تعدادی کوچ کردند به افغانستان و پاکستان.

به کسی زنگ می‌زند، تلفن چند بوق می‌خورد و صدایی خواب‌آلود الو می‌گوید. این ور خط قیمت شیشه را می‌پرسد، قیمت سنگ در ایرانشهر را، ‌آن‌ور خط می‌گوید شش هفت میلیون و این ور خط می‌گوید به تهران که برسد دو برابر می‌شود.

مرد، یقه دیپلماتی‌اش را صاف و صوف می‌کند و انگشتر بنفشش زیر نورلامپ برق می‌زند. آشپزسابق شیشه دارد توی ذهنش فرمول ساخت سنگ را مرور می‌کند و با اصطلاحات خاص خودش شرحش می‌دهد: دکمه می‌خواهی، یا عربی یا ایرانی، بعد ساچمه، یا قرمز یا مشکی و...؛ کلوخ که می‌گوید خنده‌ام می‌گیرد.

رضا زنگ می‌زند، او سال‌ها آشپز بوده، هنوز هم آشپز است، حوصله ولی ندارد و افدرین و قرص و ید و فسفر و فرمول ساخت و نسبت‌هایش را قر و قاطی می‌گوید و آخرش می‌پرسد تا حالا برنج را توی قابلمه عمدا گذاشته‌ای که ته‌دیگ شود؟

ته‌دیگ، پولکی،‌ سنگ؛‌ شیشه را می‌گویند که با حرارت پخته می‌شود و کریستال می‌بندد و چه راحت، انگار که دارند پلو و قرمه‌سبزی آماده می‌کنند.

واردات آب کار

با انگشت سبابه روی میز چند نقطه می‌گذارد و نقطه‌ها را با خطی فرضی به هم وصل می‌کند. می‌گوید آب کار که از پاکستان و افغانستان می‌آید از اینجاها رد می‌شود و می‌رسد به تهران و دوباره پخش می‌شود به جاهای دیگر؛‌ خط‌های فرضی‌اش همه جای شرق تا مرکز ایران تقریبا می‌رود.

آب کار یا آب پخت، مایعی است که یک مرحله مانده تا شیشه شدن و آب‌کار، مرد یا زنی است که این آب را سنگ می‌کند. آب‌کارها خیلی‌هایشان رفته‌اند آن‌ور مرز ولی آب‌کارهای این ور مرز هنوز فعالند که به جای قاطی کردن اف و دکمه و ساچمه و اسید حالا روی مایع حاضر و آماده کار می‌کنند، نوعی لقمه جویده و راحت‌الحلقوم که از مرزهای شرقی کشور قاچاق می‌شود.

آب کارها با دبه‌های 20 لیتری به ایران می‌آید که باید20 کیلو سنگ بدهد؛ اینها را مرد یقه دیپلمات می‌گوید. 20 لیتر آب کار اگر 16 کیلو خشک بدهد صاحب کار، پول 16 کیلو را می‌دهد؛ این را هم مرد یقه دیپلمات می‌گوید تا بدانیم هرمقدار آب پخت باید دقیقا هم‌وزن خودش سنگ بدهد وگرنه ناخالص است و قاچاقچی پول مفت به کسی نمی‌دهد. رضا اما می‌گوید هر20 لیتر آب کار اگر 19 ـ ‌18 کیلو سنگ بدهد راضی‌ام، مخصوصا در بازار خراب این روزها که وضع پیش‌سازها خوب نیست و سخت به دست می‌آیند. رضا تک سرفه‌ای می‌کند و می‌گوید برای همین است که سنگ‌کارها و آشپزهای شیشه یا از ایران رفته‌اند و در خاک همسایه‌های شرقی شیشه می‌سازند یا اگر درایران مانده‌اند با آب پخت‌های تولید شده در خاک همسایه کار می‌کنند.

قاچاقچیان شیشه مدتی است مواداولیه کم دارند و دستشان توی پوست گردوست. مرد یقه دیپلمات می‌گوید افدرین تا کیلویی 55میلیون تومان هم رفت و هرهزار قرص آنتی هیستامین چند ده میلیون تومان معامله می‌شد. داروهای حاوی افدرین نیز اگر با قیمت‌های گزاف پیدا می‌شد، در کارخانه‌های داروسازی به عمد طوری ساخته می‌شدند که شیشه، رنگی و ژلاتینی از کار دربیاید و فرآیند ساخت کریستال سخت شود.

رضا می‌گوید همین شد که بازار تولید و فروش به مشکل خورد و قیمت شیشه بالا کشید، مرد دیگر هم می‌گوید ستاد مبارزه با مواد مخدر کاری می‌کند که تولید شیشه همواره سخت باشد.

با این حال، اما آب پخت‌های حاضر و آماده‌ای که درکشورهای همسایه به شکل محصول نیمه نهایی پخته و وارد کشور می‌شود کارها را آسان کرده است، فقط می‌ماند تبحرسنگ کار و آب‌کار که شیشه را با چه کیفیتی تولید کند. مرد یقه دیپلمات می‌گوید شیشه به قدری حساس است که بوی چیزهای اطرافش را می‌گیرد حتی بوی عطرآشپز را، اگرمواظبت نکنی رنگش هم سفید برفی نمی‌شود و آن وقت باید شیشه دوبارشوی شود.

به دنبال ارزش افزوده

کسی چه می‌داند گردش مالی167 هزار میلیارد تومانی مواد مخدردر کشورمان که همین ماه پیش از زبان یکی از مسؤولان ستاد مبارزه با مواد مخدر شنیده شد و گفته شد که این رقم تقریبا یک سوم بودجه 408 هزارمیلیارد تومانی کشور است، تا چه حد همه حقیقت گردش مالی این بازار را نشان می‌دهد. عدد اگر از 167 هزار میلیارد تومان بیشتر نباشد به یقین کمتر نیست و این رویه‌ای است که در سراسر جهان به عنوان رمز بقای این تجارت حاکم است.

روایت رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد از این چرخه شنیدنی است، روایتی گویای سهم‌خواهی افغانستان از ارزش افزوده هروئین و شیشه در جهان که با تارهایی نامرئی به وضعیت اعتیاد و توزیع مواد مخدر در کشورمان نیز پیوند خورده است.

 تا یک دهه قبل افغانستان تریاک خام می‌فروخت و این محموله‌ها در لابراتوارهای بقیه کشورها به هروئین تبدیل می‌شد و چند برابر تریاک سود می‌داد. این ارزش افزوده و سود کلان تولید مشتقات تریاک، اما مدتی است افغانستان را از تولیدکننده تریاک خام به تولید‌کننده هروئین تبدیل کرده. اما آیا این کشور به تنهایی به چنین استقلالی رسیده است؟

تولید هر کیلو هروئین به 20 کیلو انیدرید استیک نیاز دارد که چندی پیش مدیرکل دفتر حقوقی ستاد مبارزه با مواد مخدر با اطمینان خاطر گفت، آیا جز این است که هواپیماهای نظامی آمریکا از بنادر کشورهای عربی برای این کشور تانکر تانکر انیدرید استیک می‌آورند.

حمایت نیروهای آمریکایی از تولید هرچه بیشتر مواد مخدر و تمایل قاچاقچیان و تولیدکنندگان افغانستانی به کسب سود حداکثری از این مسیر، شاه کلید درک سرازیر شدن آب‌پخت‌های وارداتی به کشورمان است. رادفر می‌گوید مدتی است افغانستان برای به دست آوردن ارزش افزوده از شیشه، با وارد کردن پیش‌سازها از کشور چشم‌بادامی‌ها بخشی از مراحل تولید شیشه را انجام می‌دهد و محصول نیمه‌نهایی را قاچاق می‌کند، همان آب‌پخت‌هایی که به ایران ما نیز می‌رسد.

او می‌گوید، علاوه بر کسب سود بیشتر، مزیت این کار این است که حجم و وزن محموله‌ها به‌طرز چشمگیری کم می‌شود و این برای قاچاقچیان دو سوی مرز مهم است. این روند شاید بخشی از پازل سیاست این کشور برای تولید شیشه ارزان باشد.

خلوص مبهم شیشه

بی‌حکمت نبودن هیچ جنس ارزانی اما اگر اینجا نیز مصداق پیدا کند، می‌رسیم به کیفیت مبهم شیشه‌های تولیدی با آب‌پخت‌های آماده که مبتنی است بر مواد اولیه ساخت چشم بادامی‌ها.

 مرد یقه دیپلمات که به ما می‌گوید، چون افدرین‌های موجود در افغانستان و پاکستان بی‌کیفیت‌تر از افدرین‌های ایرانی و آلمانی است، آب‌کارهایی که از آن سوی مرز می‌آید کیفیتش نسبت به آب‌پخت‌هایی که در ایران تولید می‌شد، پایین‌تر است، ولی رادفر در کسوت یک پژوهشگر اعتیاد معتقد است درباره میزان خلوص و کیفیت این شیشه‌ها نمی‌شود حرف زد مگر این که آزمایشگاه‌های پلیس و پزشکی قانونی اینها را تجزیه کنند.

او توضیح می‌دهد که در علم شیمی مولکول‌های شیمیایی را مثل دست راست و چپ انسان تصور می‌کنند که گرچه عینا شبیه هم‌اند، ولی قدرت دست راست بیشتر است. به این ترتیب در تولید شیشه هر چه قدر از فرمول راست‌گرد استفاده شود، مولکول‌ها قوی‌تر و در نتیجه عوارض مواد شدیدتر است و هر چه قدر این فرمول به سمت چپ‌گرد حرکت کند، عوارض مواد ضعیف‌تر می‌شود.

در بازار مواد مخدر کشور اما مصرف‌کننده‌ها بی‌خیال این محاسبات شیمیایی هر روز و هر روز شیشه مصرف می‌کنند و این بازار حتی با تنگناهای پیش آمده برای پیش‌سازها با انعطافی که در یافتن مواد اولیه از خود نشان داده همچنان دارد پرقدرت به حیاتش ادامه می‌دهد.

مدیرکل دفتر حقوقی و امور مجلس ستاد مبارزه با مواد مخدر کشورمان، دو ماه قبل تجسم قشنگی کرده بود وقتی که گفت، اعتیاد مانند اسب ترواست که امپریالیسم جهانی آن را در کشور ما رها کرده و ما دلخوش به کنترل آن هستیم، درحالی که روزی سربازها از داخل آن بیرون می‌آیند و با همه توان به جوانان ما آسیب می‌زنند.