۰ نفر

روانکاوی جشن طلاق

۱۳ شهریور ۱۳۹۸، ۷:۳۵
کد خبر: 378384
روانکاوی جشن طلاق

به نظر برخی کارشناسان جشن طلاق به‌عنوان امری نامتعارف و مغایر با ساختارهای فرهنگی جامعه به دلایلی از قبیل تظاهر، خود نمایی، اعلام جدایی و شروع زندگی مجردانه بدون تعهد و مسئولیت برگزار می‌شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، جشن طلاق مراسمی است که برای اعلام پایان‌یافتن یک ازدواج برپا می‌شود و بیان‌کننده مجردشدن دوباره برگزارکننده مراسم است.مراسم جشن طلاق به طرق گوناگون برگزار می‌شود، یک یا هر دو طرف می‌توانند در مراسم حضور داشته باشند. در این مراسم کیک طلاق، حلقه ازدواج و حلقه‌های طلاق بریده یا شکسته شده وجود دارد. برای مثال در ژاپن زن با پوشیدن لباس ویژه جشن طلاق را به‌همراه همسرش با شکستن حلقه ازدواج خود، به پیوند زناشویی خاتمه می‌دهد. در پایان مراسم نیز از میهمانان پذیرایی می‌شود. در ایران نیز چندسالی است که این جشن برگزار می‌شود و در آن زوجین پس از طلاق رسمی جشنی را مثل جشن عروسی برگزار می‌کنند که همراه با شام و موزیک است. اما اینکه برگزارکنندگان این جشن با چه ویژگی‌ها و چه دلایلی به این امر مبادرت می‌کنند از جمله سوالاتی است که در این گزارش سعی گردید به آنها پرداخته شود. در این خصوص «ایرنا» با علی فتحی‌آشتیانی، مشاور و روانشناس به گفت‌وگو نشست.

جشن طلاق امری نامتعارف

فتحی‌آشتیانی در خصوص جشن طلاق و ارتباط آن با فرهنگ غالب کشور گفت: طلاق در فرهنگ دینی ما ناپسندترین حلال است به شرطی که جمیع جوانب آن مورد توجه قرار بگیرد و در زمان خودش اقدام شود. گاهی اوقات طلاق بهتر از ادامه زندگی است. وقتی در واقع به دلایل متعدد امکان تفاهم و سازگاری وجود ندارد، طلاق می‌تواند راه‌حل مناسبی باشد، شرع هم این اتفاق را قبول دارد اما به‌عنوان ناپسندترین حلال از آن یاد می‌کند. وی افزود: جشنی که امروزه به‌عنوان جشن طلاق یا طلاق‌پارتی معروف است، به‌نحوی مربوط به فرهنگ غرب بوده و در آنجا بیشتر رایج است. به نظر تقریبا ده‌سالی است که این جشن در کشور ما مطرح شده و گاهی درباره این پدیده صحبت می‌شود. در جامعه ما فرهنگ در حال تغییر از حالت سنت به مدرنیته است. طبیعتا یکی از پیامدهای نامطلوب مدرنیته تغییر تفکر در ازدواج به‌عنوان امر مقدس و الهی بین زوجین به یک قرارداد اجتماعی است که خود این امر هم می‌تواند عاملی بسیار مهم باشد که افراد را به مراسمی از این قبیل سوق دهند. حال اینکه چگونه می‌توانیم این قرارداد اجتماعی را به‌هم بزنیم یک الگو می‌تواند جشن طلاق باشد! جشن طلاق کاملا الگوبرداری از فرهنگ غربی است. به عبارتی یک ساختارشکنی فرهنگی است. در واقع مراسمی برای ازبین‌بردن قبح طلاق است.

شیوع جشن طلاق در طبقات بالای جامعه

فتحی‌آشتیانی درخصوص ویژگی‌های کسانی که به این جشن مبادرت می‌کنند، گفت: عمدتا این امر در گروه‌هایی رخ می‌دهد که بین 20 تا 40سالگی هستند و از نظر طبقاتی در سطوح بالای اقتصادی و اجتماعی جامعه قرار دارند. طبقات متوسط و متوسط به پایین کمتر به سمت مراسمی از این دست می‌روند. شاید به عبارتی بتوان گفت بیشتر نوکیسه‌ها این کار را می‌کنند. این روانشناس افزود: عمدتا جشن طلاق در شهرهای بزرگ از جمله تهران و در گروه‌های سنی و طبقات اجتماعی خاص صورت می‌گیرد و پدیده‌ای نادر است.

دلایل برگزاری جشن طلاق

فتحی‌آشتیانی در خصوص دلایل برگزاری جشن طلاق گفت: یک دلیل می‌تواند آگاهی‌رسانی و اطلاع به دیگران از این اتفاق باشد. همان‌طور که از طریق مراسم عروسی و ازدواج به همه اعلام می‌کنیم که با یکدیگر ازواج کرده‌ایم اینک از طریق جشن طلاق هم به همه خبر می‌دهیم از هم جدا شده‌ایم. وی افزود: درواقع از طریق این مراسم به دیگران اعلام می‌کنیم و این پیام را می‌رسانیم که با خواست یکدیگر و بدون دعوا و درگیری و کشمکش از هم جدا شده‌ایم. این روانشناس افزود: دلیل دیگر به ویژگی‌های شخصیتی خاص افراد برمی‌گردد. برخی افراد بزرگنمایی می‌کنند و مایلند کارهایشان سروصدا داشته باشد و با جشن طلاق می‌خواهند به دیگران بگویند که ما حتی در طلاق چنین کاری کرده‌ایم. در واقع آنها با قصد و نیت مطرح‌کردن خودشان بیشتر دست به این‌گونه فعالیت‌ها می‌زنند. فتحی‌آشتیانی افزود: از طرفی ممکن است کسی که جشن طلاق می‌گیرد می‌خواهد به دیگران این معناها و پیام‌ها را منتقل کند که من سبک زندگی متاهلی را نپذیرفته‌ام و ‌می‌خواهم با جشنی که می‌گیرم به دیگران اعلام کنم من مجردم و آزادانه بدون مسئولیت و تعهد و وفاداری به شخصی که قبلا داشتم، قصد دارم دوران تجرد و قبلی خود را شروع کنم.

پیامدهای جشن طلاق

فتحی‌آشتیانی درخصوص پیامدهای جشن طلاق گفت: از آنجایی که اکثر جشن‌های طلاق به‌صورت نمایشی و برای خودنمایی برگزار می‌شود، پس از مدتی طرفین از اقدام طلاق پشیمان می‌شوند و به‌دنبال راه‌حل‌هایی برای بازگشت به زندگی قبل خود می‌شوند. در حالی که هزینه‌های هنگفتی چه به‌صورت مالی و چه به‌صورت فردی و روانی متحمل شده‌اند.