۰ نفر

نگاهی به تعطیلی‌های عیدانه دیگر کشورها

جایگزین مناسبی برای پیک‌های نوروزی در نظر گرفته شده است؟/ دانش آموزان را با فضای خلاقیت آشتی دهیم

۱۰ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۲۷
کد خبر: 255360
جایگزین مناسبی برای پیک‌های نوروزی در نظر گرفته شده است؟/ دانش آموزان را با فضای خلاقیت آشتی دهیم

امسال «پیک نوروزی» نداریم. جمله‌ای که بارها و بارها دانش‌آموزان را به وجد آورده است، اما با نزدیکی به ایام عید تکالیفی برای‌شان معین می‌شد که به مزاج‌شان خوش نبود.

 تکالیفی که هر مدرسه تعیین آن را به معلم‌ها واگذار می‌کرد. شاید برای همین است که دانش‌آموزان معمولا روزهای پایانی عید نوروز برای‌شان تلخ و طاقت فرساست. اما این روزها انگار که واقعا پیک نوروزی حذف شده و جایگزینی جذاب و همگانی برای آن تعریف شده «داستان‌نویسی و داستان‌گویی» طرحی که نه‌تنها ایام عید را به کام دانش‌آموزان و خانواده‌های‌شان تلخ نمی‌کند، بلکه موجب خلاقیت و بالا رفتن سرانه مطالعه نیز می‌شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش‌وپرورش این جایگزینی را فرصتی برای در کنار خانواده‌بودن، امکان انجام کار در سفر، استفاده از زیبایی‌ها و شگفتی‌های طبیعت و توجه به آن در فعالیت‌های سه‌گانه داستان‌خوانی، داستان‌گویی و داستان‌نویسی می‌داند که برخی بر این عقیده‌اند اگر این موضوع به صورت اجبار درآید، نه‌تنها مورد استقبال دانش‌آموزان قرار نمی‌گیرد، بلکه موجب دلزدگی هم می‌شود. برای همین ما در این پرونده سعی کرده‌ایم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا جایگزین مناسبی برای پیک‌های نوروزی در نظر گرفته شده است؟

ضد و نقیض‌ها

البته برخی بر این باورند که حذف پیک نوروزی تبعاتی چون دلسردی دانش‌آموزان از تکالیف مدرسه را به دنبال دارد. تکالیفی که هر روز با آنها سروکله می‌زنند، نزدیک به دو هفته به دست فراموشی سپرده می‌شوند و معلمان مجبور به مرورند که این امر نیز شرایط سختی را برای معلمان رقم می‌زند. اما طیف دیگر فکری بر این باورند که تکالیف عیدانه تنها کام دانش‌آموزان و خانواده‌های‌شان را تلخ می‌کند که در روز‌های پایانی مجبور به حل آن هستند، اما اکنون با چنین جایگزینی می‌توان دانش‌آموزانی خلاق و با ایده‌های جدید پرورش داد، چراکه اگر این طرح به‌درستی اجرا شود موجب افزایش کتابخوانی و ترویج این فرهنگ مهم می‌شود. مدتی است احساس می‌شود فرهنگ کتابخوانی دارد به دست فراموشی سپرده می‌شود. البته زنده‌شدن و ترویج این فرهنگ می‌تواند کمکی به کشف استعداد‌های نهفته‌ای که تنها به حفظ دروس برای کسب نمره بالاتره بسنده می‌کنند، باشد.

پرونده باز

اما چالشی که در این زمینه وجود دارد و برخی را به فکر واداشته این است که آیا کودکان به این سبک از انجام تکلیف ترغیب می‌شوند یا آن‌که ترجیح می‌دهند در روزهای نخست بهار با تکالیف سنگین و پیک نوروزی سروکله بزنند، چراکه برای نسل جدید نه خبر از قصه‌های مادربزرگ است، نه ماجرا‌های پرپیچ‌وخمی که این روزها فراموش شده و جای خود را به داستان‌هایی به سبک‌های جدید داده است. شاید برای همین است که رضوان حکیم‌زاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش‌وپرورش در این زمینه بیان کرد: «نمایشگاهی از تولیدات و فعالیت‌های دانش‌آموزان برپا می‌کنیم و مستمرا با استان‌ها در ارتباط خواهیم بود که طرح به‌خوبی هدایت و راهبری شود.» انگار قرار بر آن است که این طرح راستی‌آزمایی شود، چراکه در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان کرد: «می‌خواهیم داستان‌ها را به زندگی کودکان برگردانیم. ما دست یاری به سمت تمام نهادهای دخیل ازجمله وزارت ارشاد، رسانه ملی و رسانه‌ها دراز می‌کنیم تا این طرح خوب نهادینه شود.» برای رسیدن به این پاسخ که آیا داستان‌نویسی و داستان‌خوانی، جایگزین مناسبی برای پیک‌های نوروزی هستند؟ با کارشناسان امر گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

پیشینه

کی و کجا، پیک‌های بهاری

پیک نوروزی یا همان پیک شادی برای نخستین‌بار ‌سال١٣٦٤، در برخی از مناطق آموزش‌وپرورش تهران به دانش‌آموزان داده شد، به همین جهت از آموزگاران خواسته شده بود به دانش‌آموزان مشق ندهند و تنها به ارزیابی پیک‌های بهاری بپردازند. این رویه به همین منوال تا دهه٨٠ ادامه پیدا کرد. اما این دهه همه بر آن شدند تا به جای پیک‌های نوروزی حجیم از حجم آن بکاهند و به‌صورت مصورتری درآید. این تغییرات محتوایی در قالب رنگ‌آمیزی و خاطره‌نویسی و بازی با اعداد و ریاضی بخشی از پیک‌های نوروزی را تشکیل می‌داد. اما در سال‌های پایانی دهه ٨٠ تصمیمی متفاوت در این زمینه اتخاذ شد و پیک‌های نوروزی در ابتدا به مراکز استان، سپس به شهرستان‌ها و بعد از آن نیز به مدارس واگذار شد. این امر موجب شد مدارس هزینه‌هایی را از خانواده‌های دانش‌آموزان دریافت کنند و به این ترتیب به صورت مستقل اقدام به تهیه پیک‌های نوروزی می‌کردند. البته نباید از یاد برد که طرح تمرکز‌زدایی توزیع پیک‌های نوروزی از سال ٨٩ کلید خورد که در آن زمان بر سر حذف پیک نوروزی مناقشاتی انجام گرفت، اما حذف نشد. اما ‌سال ١٣٩٠ اتفاق نظری بر غیراجباری‌بودن پیک نوروزی وجود داشت تا این‌که این موضوع به ادارات کل استانی واگذار شد. جالب است بدانیم در‌ سال ٩١ فرناز بیکی، معاون وقت آموزشی وزیر اعلام کرد: «الکترونیکی‌شدن پیک‌های نوروزی در تهران.» او همچنین دوباره بر اختیاری‌بودن این تکالیف تاکید کرد و گفت: دانش‌آموزان در ایام نوروز تمایل چندانی به حل پیک‌های نوروزی ندارند و تکلیف نوروزی برای‌شان سنگین است، از این‌رو پیک‌ها را به‌صورت الکترونیک درآوردیم تا دانش‌آموز با اجبار مواجه نباشد. ‌سال ٩٠ را می‌توان نخستین سالی دانست که کارشناسان آموزشی لزوم حذف پیک‌های نوروزی را رسانه‌ای کردند. اما در سال ٩٢ با تغییر دولت و وزرای آن، رویکردهای انتقادی از پیک نوروزی نیز تشدید شد و وزارت آموزش‌وپرورش رسما توزیع این تکالیف عیدانه را ممنوع کرد، چراکه ایام عید را فرصتی برای همراهی با خانواده‌ها می‌دانستند و معمولا پیک نوروزی باعث تشویش و استرس برای دانش‌آموزان می‌شود. این رویه تا ‌سال ٩٥ ادامه پیدا کرد، چراکه در این ‌سال برخی از موسسات با همکاری بعضی از مدارس اقدام به تهیه و توزیع پیک‌های مدارس کردند. گزارش‌های تایید‌نشده‌ای از افزایش قیمت پیک‌های نوروزی تا ‌هزار تومان هم خبر دادند. شاید برای همین است که مسئولان خواستند به این موضوع برای همیشه خاتمه دهند. اکنون قرار بر آن است پیک نوروزی را حذف و دانش‌آموزان را ترغیب به داستان‌نویسی کنند. این امر موجب افزایش خلاقیت و مهارت‌های سمعی و بصری در دانش‌آموزان می‌شود.

نگاه موافق

مهدی بهلولی -  کارشناس آموزش| هرساله با نزدیکی به عید نوروز بحث پیک نوروزی از مباحث پرمناقشه است، اما اکنون اگرچه طرح جایگزین‌شدن داستان‌خوانی و داستان‌نویسی به جای پیک نوروزی مورد استقبال بسیاری قرار گرفته است، اما نظرات متعددی وجود دارد. مهدی بهلولی، کارشناس آموزش در این زمینه معتقد است، طرح جایگزینی داستان‌نویسی به جای پیک‌های نوروزی طرح مفیدی است و مورد استقبال بسیاری قرار گرفته است، چراکه پیک‌های نوروزی برای برنامه‌ای آموزشی (برای مرور درس‌ها) در نظر گرفته می‌شدند، به همین جهت در پیک‌های نوروزی که ارایه می‌شد کسی به فکر نوآوری و خلاقیت برای دانش‌آموزان نبود.

در سال‌های گذشته اجباری‌بودن پیک نوروزی به‌کرات دیده می‌شد و حل آن به معضلی برای خانواده‌ها مبدل شده بود، چراکه با نزدیکی به بازگشایی مدارس دانش‌آموزان به همراه خانواده‌های‌شان به فکر پیک‌های‌شان می‌افتادند و با حل‌کردن پیک خود رفع تکلیف می‌کردند، به همین جهت سخت‌گیری یا نظارت خاصی از سوی معلمان بر این موضوع صورت نمی‌گرفت.

البته باید در نظر داشت اگر این طرح مانند طرح‌های دیگر به‌درستی اجر نشود، نمی‌توان به این طرح هم امیدوار بود، چراکه همچون طرح ناکام پرسش مهر می‌شود که با گذشت چند‌سال از اجرایی‌شدن، این طرح هنوز نتوانسته به‌درستی محقق شود. این طرح هدف‌هایی چون پرورش روحیه پرسش‌گری و توانایی نقد و تحلیل پدیده‌ها، ایجاد تعامل بیشتر بین معلمان و دانش‌آموزان، ترویج و تقویت امر تحقیق و پژوهش در آموزش‌وپرورش و مسائلی از این دست را دنبال می‌کرد تا درنهایت منجر به مقاله‌ای شود، اما با گذشت چندین‌ سال ما بازخورد چندانی را شاهد نبوده‌ایم. طرح داستان‌گویی و داستان‌نویسی هم می‌تواند در این دسته از طرح‌هایی که بازخورد چندانی ندارند، قرار بگیرد. به همین جهت نباید به‌گونه‌ای باشد که دانش‌آموزان به چشم رفع تکلیف به آن نگاه کنند. البته لازم به ذکر است داستان‌نویسی به آموزش‌و‌پرورش نزدیک‌تر است، زیرا در سال‌های اخیر و بالا رفتن تعداد آزمون‌های پیش‌رو از انشا و داستان و حتی ادبیات دانش‌آموزشی درحال فاصله گرفتن هستیم. در روزگاری نه‌چندان دور اهمیت انشا از سایر دروس بیشتر بود، اما اکنون با نگاهی به وضع موجود درمی‌یابیم در سال‌های اخیر کمتر توجهی به این موضوع شده است که نگران‌کننده به نظر می‌رسد، به همین جهت داستان‌نویسی در چنین شرایطی می‌تواند به‌عنوان تقویت‌کننده‌ای عمل کند، چراکه به دانش‌آموز اجازه می‌دهد نوآوری‌های خود را بروز دهد و موجب گسترش داستان و انشانویسی می‌شود. همچنین موضوعی که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، نقش معلمان در زمان باقی‌مانده است که کودکان را توجیح کنند تا بتوانند از توفیق بیشتری بهره‌مند شوند.

معلمان می‌توانند در روزهای باقی‌مانده ‌سال دانش‌آموزان را در قالب تجربه زیستی ترغیب به داستان‌نویسی کنند. این امر به معنای راهنمایی صحیح معلمان است. البته نباید از یاد برد که فضای آموزش‌وپرورش از پویایی لازم برخوردار نیست، به همین جهت نمی‌توان نتیجه دلخواه را از طرح موردنظر دریافت کرد. طرحی چون ارزش‌یابی توصیفی که آن‌گونه که باید و شاید، پاسخگو نبوده است. البته امید می‌رود این طرح به دانش‌آموزان کمک کند و آنها را از فضای تستی و آزمونی دور کرده و با فضای خلاقیت و نوآوری آشتی دهد.

نگاه مخالف

گسل آموزشی در انتظار دانش‌آموزان

محمدرضا نیک‌نژاد - کارشناس آموزش‌وپرورش| به‌رحال چالش جدی‌بودن و نبودن پیک نوروزی باعث ابراز نظرات مختلف درباره آن شده است، به‌گونه‌ایی که محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس آموزش‌وپرورش در این زمینه معتقد است: پیک نوروزی و کتاب‌هایی که آموزش داده می‌شوند موجب دلزدگی می‌شوند. کشوری که ١٢‌سال آموزشی دارد و فشار خانواده و مطالعه مطالب درسی که تأثیری در زندگی‌شان ندارد و به آنها کمکی نمی‌کند، به اندازه کافی دانش‌آموزان را دلزده می‌کند، به همین جهت این موضوع را می‌توان یکی از عواملی دانست که مردم کشور ما رابطه خوبی با کتابخوانی ندارند. فشار‌های آموزشی که خانواده‌ها بر فرزندان‌شان وارد می‌کنند، آنها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و با بزرگتر‌شدن نشانه‌های این دلزدگی مشخص می‌شود. حذف پیک نوروزی را می‌توان یکی از قدم‌های مثبت تیم آموزشی و آموزش‌و‌پرورش به‌خصوص معاونت آموزش ابتدایی دانست. اما جایگزین آن نباید به حالت دستوری باشد و خانواده‌ها باید به سمت‌وسوی کتابخوانی سوق پیدا کنند و دستی در مسائل فرهنگی داشته باشند. اما اگر این موضوع حالت دستور یا اجباری پیدا کند، دیگر نمی‌تواند دانش‌آموزان را به خود جذب کند. لذت این کار‌ها را باید به صورت نهادینه‌شده‌ای به کودکان چشاند.

زنگ کتابخوانی، زنگ انشا و... می‌تواند زمینه‌ساز کتابخوانی باشد که به‌عنوان یک گزینه می‌توان داستان‌نویسی را انتخاب کرد. اما زمانی که حالت دستوری به خود می‌گیرد، اثربخشی‌اش را از دست می‌دهد. در غیر این صورت دانش‌آموزان تنها برای کسب نمره داستان می‌نویسند و می‌خوانند و این به معنای اجباری بودن است.

اما نباید از یاد برد که مقداری از تمرکززایی دور شویم و اختیار را به معلم واگذار کنیم. همچنین تعطیلات نوروز یک قطعی آموزش ایجاد می‌کند، گسل آموزشی که برای دانش‌آموزان ایجاد می‌شود، می‌تواند برای‌شان خطرساز باشد و موجب اذیت شدن معلمان و حتی دانش‌آموزان شود. بهتر بود به جای این طرح همچون گذشته معلم بنا به تشخیص خود برای هر دانش‌آموز تکلیف عیدانه را درنظر می‌گرفت، مثلا یکی تحقیق اختیاری را در نظر می‌گیرد و نتیجه مطلوب‌تری را در پیش‌‌رو دارد. اما با وضع فعلی دستوری‌بودن این موضوع دلزدگی از کتابخوانی و داستان‌نویسی برای دانش‌آموزان را رقم می‌زند.

اگرچه در ابتدا از این طرح حمایت کردم، اما پس از کمی تحقیق به این نتیجه رسیدم که گسل آموزشی به‌ویژه برای دبستانی‌ها ایجاد می‌کند. متاسفانه آموزش در کشور ما بسیار ناشاد است، برای همین اجباری به شکل تکلیف زیاد آن هم در ایام نوروز نمی‌تواند اثربخش واقع شود، به همین جهت این موضوع را باید به دست معلمان سپرد تا براساس توانمندی دانش‌آموزان برای فعالیت آنها برنامه‌ریزی کند. البته موضوعی که در این مقوله جای می‌گیرد آن‌ است که بهتر بود برای جایگزینی پیک نوروزی به صورت ریشه‌ای تدبیری در نظر گرفته می‌شد. به‌عنوان مثال باید از حجم کتاب‌هایی که اطلاعات مثمرثمری در اختیار دانش‌آموزان قرار نمی‌دهند، کم کرد یا آن‌که ساعت‌های گفت‌وگو و داستان‌نویسی برای دانش‌آموزان قرار داده شود تا دیگر با دید اجباری به داستان‌نویسی و داستان‌خوانی نگاه نکنند.

تجربه دیگران

نروژ

کریسمس در نروژ برای دانش‌آموزان حال‌وهوای ویژه‌ای دارد، چراکه همانند نوروز شرایط ویژه‌ای را برای دانش‌آموزان رقم می‌زند. در این ماه برنامه‌های درسی و عادی مدارس نیز تحت‌الشعاع ایام کریسمس قرار می‌گیرد. شاید برای همین مناسبت است که از روزهای قبل به تمرین سرودخوانی، تئاتر، قصه‌خوانی و... می‌پردازند. همین امر موجب شادی و نشاط و حال‌و‌هوای این ایام می‌شود، چراکه کریسمس یکی از مهمترین مراسم مذهبی و آداب و رسوم آنها به شمار می‌آید.

سوئد

اما در سوئد علاوه بر کریسمس جشن‌های دیگری نیز وجود دارد، به همین جهت دانش‌آموزان تا شروع ماه ژانویه در تعطیلات هستند. ۲۴ دسامبر، شب کریسمس است. البته ابتدای ژانویه روز اول سال است و یک روز تعطیل به‌شمار می‌آید. البته ششم ژانویه، روز سیزدهم و یک تعطیل رسمی است. در این روز که پایان کریسمس است، مردم تمام لوازم و کاج کریسمس را به دور می‌اندازند. البته ماه فوریه شادی بیشتری را برای دانش‌آموزان رقم می‌زند، چراکه در این ماه مدارس سوئد تعطیلات یا تعطیلات ورزشی دارند، برای همین دانش‌آموزان به مدت یک هفته تعطیل می شوند. از دیگر ماه‌هایی که آداب و سنن سوئدی در آن به چشم می‌خورد، مارس و آوریل است. در این زمان عید پاک را جشن می‌گیرند. این عید یکی از مهمترین اعیاد مسیحیان است، چراکه این مراسم برای بزرگداشت مرگ و روز رستاخیز مسیح است، به همین جهت مردم سعی بر آن دارند تا این روز را در کنار خانواده و دوستان‌شان طی کنند. در روزهای عیدپاک، دانش‌آموزان یک هفته تعطیل می‌شوند و نام این تعطیلات، تعطیلات عیدپاک است. البته در اواخر ماه اکتبر یا اوایل نوامبر، مدرسه ها بسته شده و دانش‌آموزان به مدت یک هفته تعطیل می‌شوند. نام این تعطیلات، تعطیلات پاییزی است. جالب است بدانیم در ایام تعطیلات و اعیاد برای دانش‌آموزان تکالیف خاصی در نظر گرفته می‌شود.

نگاه کارشناس

گمشده‌ها را پیدا کنیم

میرحمایت میرزاده - سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات | اگرچه بسیاری بر این باورند که جایگزینی داستان‌نویسی نه‌تنها مفید نیست، بلکه می‌تواند مخرب واقع شود، اما میرحمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات در این زمینه معتقد است: داستان‌نویسی به‌عنوان شیوه جدیدی می‌تواند برای دانش‌آموزان مفید واقع شود، چراکه داستان‌نویسی می‌تواند تنوع جدیدی برای دانش‌آموزان باشد، به همین جهت اگر به‌صورت شفاف برای دانش‌آموزان توضیح داده شود، برای‌شان جذابیت خواهد داشت. این طرح خلاقیت به همراه دارد و از کپی‌کاری و علامت‌زدن‌های تستی خبری نیست.

همچنین داستان‌نویسی را نمی‌توان نوعی اجبار دانست، چراکه اگر پدر و مادر‌ها به‌صورت هدایت‌شده‌ای این موضوع را درنظر بگیرند، می‌تواند موفق باشد. به‌عنوان مثال زمانی که خانواده‌ها برای عیددیدنی به خانه اقوام می‌روند، کودکان می‌توانند روایتگر داستانی باشند که از آنها شنیده‌اند. این امر می‌تواند به حل بسیاری از مشکلات کمک کند. اگر این موضوع در خانواده‌ها مورد بحث قرار گیرد که پدر و مادر را درگیر کند و داستان‌هایی را که در ذهن دارند برای فرزندشان بازگو کنند، می‌تواند قدم مهمی درراستای حفظ و احیای فرهنگ باشد.

البته نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد آن است که کودکان یاد می‌گیرند بنویسند، چراکه هم‌اکنون شاهدیم تعداد کثیری از دانشجویان کپی‌کاری می‌کنند. این به معنای آن است که گمشده‌ای داریم که می‌تواند اعم از مسائل تحقیقی و پژوهشی تا ادبیات و بسیاری از مسائل دیگر را که دربرمی‌گیرد، دوباره زنده کند. به همین جهت این موضوع به معنای خلاقیت و نوآوری دانش‌آموزان است، زیرا این دسته از داستان‌ها یادآور خاطرات ارزشمندی می‌شود که در گذشته داشتیم و مرور آن به هویت‌یابی نسل جدید کمک می‌کند. اما نباید این موضوع را در قالب اجبار دانست، بلکه گام بزرگی در راستای هویت‌یابی است وبیان افتخاراتی که داشتیم در قالب داستان و قصه آن هم به قلم دانش‌آموزان بنابراین می‌تواند جایگزین مناسبی برای پیک نوروزی باشد که عملا افزوده‌ای برای دانش‌آموزان ندارد. البته نباید از یاد برد که این مسأله می‌تواند تأثیر بسزایی در فرهنگ کتابخوانی داشته باشد. متاسفانه داستان نظام آموزشی تئوری، ما را به جایی رسانده که در همه مسائل کپی‌کاری کنیم. در این زمینه ممکن است معلمی دانش‌آموزانش را به خلاصه‌نویسی کتابی تشویق کند.

معلمان می‌توانند با ابتکار عمل، دانش‌آموزان را به داستان‌نویسی تشویق کنند. به‌عنوان مثال، چندین کتاب را به صورت خلاصه‌نویسی‌شده در برنامه نوروزی دانش‌آموزان قرار دهد. اما ما باید خلاقیت داشته باشیم، نه این‌که کلیشه‌ای رفتار کنیم. معلمان باید ابتکار و آزادی عمل در تدریس داشته باشند، نه این‌که همه‌ آنها از یک رویه پیروی کنند. متاسفانه مشکلاتی که خانواده‌ها با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند ناشی از کپی‌کاری‌هاست، بدون در نظر گرفتن این‌که تک‌تک افراد حرف برای گفتن دارند. نکته مهمی که می‌توان از این موضوع پیدا کرد این است که می‌تواند بابی باشد برای بازگشت و احیای فرهنگ غنی و رشد خلاقیت دانش‌آموزان.