به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، از وقتی رضا به جبهه رفته بود، پدرش آرام و قرار نداشت، پدرم همیشه برای سلامتی رضا در جنگ، روزهای دوشنبه و پنجشنبه روزه می‌گرفت. یک روز در منزل برای پدرش چایی آورده بودند. پدرش گفت: من روزه هستم. رضا اعتراض کرد که چرا با این ضعف بدنی روزه گرفتی؟ پدرش هم گفت: برای سلامتی تو روزه می‌گیرم! بعد با حالتی خاص به پدرش گفت: آن قدر روزه بگیر تا ما به کارمان برسیم؛ یعنی تو روزه می‌گیری و من نمی‌توانم شهید بشوم. همان موقع گفت: نذر کن شهید شوم؛ آن وقت روزه بگیر تا اینکه وقتی خبر شهادتش آمد، پدر و مادرش روزه بودند و این نذر خودبه‌خود به جا آورده شد.
جلسه خانگی فرماندهان سپاه در منزل پدری شهید چراغی در سال ۱۳۶۰
اولین نفر ایستاده از سمت راست «شهید رضا چراغی»؛ سومین نفر نشسته از سمت راست «شهید سید محمدرضا دستواره»؛ دومین نفر نشسته از سمت چپ «حاج احمد متوسلیان»
دومین نفر از سمت چپ حاج احمد متوسلیان و سومین نفر شهید رضا چراغی
اولین نفر ایستاده از سمت راست «شهید رضا چراغی»؛ سومین نفر نشسته از سمت راست «شهید سید محمدرضا دستواره»؛ دومین نفر نشسته از سمت چپ «حاج احمد متوسلیان»
دومین نفر از سمت چپ حاج احمد متوسلیان و سومین نفر شهید رضا چراغی
