۰ نفر

عضو پرهزینه خانه بدون آینده

۳ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۰۳
کد خبر: 331279
عضو پرهزینه خانه بدون آینده

مشکلات مالی، دشواری تأمین امکانات و نیازهای کودک، شرایط سخت تربیت و آموزش، نبود امنیت شغلی-تحصیلی در آینده و... بارها و بارها جزء علل کاهش فرزندآوری ذکر شده است. اما چگونه می‌توان این علل را از افراد با تمکن مالی متوسط و بالا پذیرفت؟

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، فرزندآوری را امروز می‌توان یک متغیر وابسته به اقتصاد در نظر گرفت. محمد میرزایی جمعیت شناس، در مطالعاتی که  بر خانواده‌های ایرانی داشته به این نتیجه رسیده است که "تقاضا برای فرزندآوری تابع توازن و تعادل بین هزینه‌های فرزندآوری و تربیت فرزندان، امنیت، خطرات احتمالی، رضایت و منابع پیرامونی است. او معتقد است الگوهای نهادی، فرزندان را از حالت منبع درآمد، به عامل هزینه تبدیل کرده و این امر موجب کاهش باروری در خانواده‌ها شده است."

تأثیر مسائل اقتصادی بر باروری و فرزندآوری منحصر به ایران نیست، بلکه در سایر کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، کاهش رشد جمعیت و تمایل به نداشتن فرزند نیز وجود دارد. اسپنگلر نظریه پرداز غربی، در تبیینی با عنوان نظریه "اقتصادی-اجتماعی رشد جمعیت" تصمیم‌گیری برای اضافه شدن یک فرزند را تابعی از سه متغیر نظام ترجیحات، نظام قیمت‌ها و درآمد می‌داند. نظام ترجیحات؛ ارزشی است که یک زوج برای داشتن یک فرزند اضافی در مقایسه با ارزش سایر کالاها قائل‌اند. نظام قیمت‌ها؛ هزینه داشتن یک فرزند اضافی در مقایسه با ارزش سایر کالاهای قابل اکتساب است و شامل هزینه‌های مالی، فرصت‌های زمانی و فعالیت‌ها می‌شود. درآمد شامل میزان زمان و انرژی است که زوج برای پیگیری اهداف خود در زندگی در اختیار دارند.

نظریات اقتصادی موجود در زمینه تأثیر بر رشد جمعیت با احتساب اینکه یک خانواده با وضعیت مالی پایین، تمایلی به فرزندآوری ندارد قابل پذیرش است. امازرمانی که افراد در هر نقطه جهان از تمکن مالی متوسط و بالایی برخوردار هستند ولی روش‌های جایگزینی برای خود پیدا کرده‌اند، قابل پذیرش نیست  و می‌تواند نقطه ضعفی برای نظریه‌های اقتصادی تمایل به باروری باشد.

دنیای امروز با انسان‌هایی مواجه است که برای فرار از تنهایی و سرگرم شدن به موجوداتی پناه می‌برند که گرچه تا پایان عمر خودشان ممکن است وفادار باشند، اما هیچ گاه نمی‌توانند محبت، عشق، همدلی و هم زبانی را برای آدم‌ها بوجود بیاورند. از سلبریتی تا مردم عامه همگی به منظور ایجاد یک پُز اقتصادی، دوست دار محیط زیست و حیوانات سوار بر موج نگهداری از حیوانات خانگی شده‌اند.

ایده داشتن حیوان خانگی و داعیه مهربان بودن و نگهداری از حیوانات، در ایران از افراد در طبقات بالای جامعه با وضعیت اقتصادی بالا به همه سطوح جامعه و مناطق سرایت کرده است. داشتن یک حیوان خانگی شأن، شخصیت، کلاس و پُز اقتصادی در همه جامعه شده است. انحصار داشتن سگ و گربه پشمالو در ماشین‌های گران قیمت شکسته شده و در هر منطقه‌ای از شهر با هر وضعیت اقتصادی سگ‌هایی را پشت شیشه ماشینی می‌توان دید که شاید از قیمت آن ماشین بالاتر باشد.

هزینه‌های نگهداری از حیوان خانگی چند؟

هزینه‌های بالای نگهداری یک حیوان خانگی بسته به نوع و سن از 300هزار تا یک میلیون تومان در ماه متغیر است. البته باید به این مبلغ، هزینه‌هایی که بابت طول درمان‌های انگل تراپی و عقیم سازی آنها پرداخت می‌شود را نیز اضافه کرد. حتی گاهی هزینه‌های نگهداری در پانسیون‌ها هم باید به آن افزود. چندی پیش خبری در شبکه‌های مجازی منتشر شد که افرادی روزانه 100 تا 150 هزار تومان از صاحبان حیوانات خانگی دریافت می‌کنند تا برای چند ساعت در ماشین و پارک آنها را بچرخانند و به عبارتی به تفریح ببرند؛ بر این اساس مجموع هزینه‌های داشتن یک سگ، گربه، خزنده و به طور کلی حیوانات خانگی، در ماه ممکن است از یک میلیون تومان بیشتر شود.

نگهداری حیوان خانگی

عضو سودمند در خانه

زن و مردی که از مسئولیت داشتن یک فرزند امتناع می‌ورزند و انواع هزینه‌های اقتصادی و بی‌وفا بودن او درآینده را بهانه می‌کنند، حاضرهستند مبالغ و ساعات زیادی را برای نگهداری از یک حیوان خانگی اختصاص دهند؛ برای آن جشن تولد می‌گیرند، در عیدها و مهمانی‌ها او را آماده می‌کنند، برای باز شدن روحیه او به تفریحات روزانه و مسافرت می‌برند، حتی بعد از مدت زمان کوتاهی که حیوان بمیرد برای او مراسم عزاداری نیز برگزار می‌کنند، و شاید هم در غم از دست دادن عضو خانه‌شان افسردگی هم ممکن است بگیرند. در کوچه، خیابان و پارک‌ها شاهد بازی کردن آنها بیش از کودکان هستیم."هفته گذشته خبر زخمی شدن یک دختربچه دریکی از پارک‌های لواسان توسط یک سگ خانگی ابتدا در شبکه مجازی و سپس در رسانه ملی منتشر شد."

گرچه نمی‌توان از مسائل اقتصادی و فرهنگی داشتن فرزند چشم‌پوشی کرد.  اما نکته جایی قابل توجه است که دیگرتوانایی مالی مانعی بر کاهش رشد جمعیت و فرزند آوری نیست بلکه تفکر بی‌فایده بودن داشتن فرزند است که همه اقشار را به‌سوی پرورش حیوان خانگی کشانده است.

این در حالی است که  آلفرد آدلر روانشناس اجتماعی اتریشی دیدگاهی تحت عنوان "منظومه خانوادگی" را مطرح می‌کند. به عقیده او اگر منظومه خانوادگی خوب شکل بگیرد، فرد دچار احساس حقارت نمی‌شود. احساس حقارت یکی از عوامل بیماری‌های روانی محسوب می‌شود. منظور از منظومه خانوادگی تعامل‌های بین اعضای خانواده است مثل سلام و احوالپرسی و… . این تعامل‌ها که آدلر به‌نوعی به‌عنوان ضربه یا نوازش از آنها یاد می‌کند، باعث افزایش کیفیت زندگی و سلامت روان می‌شود و هر میزان این تعامل‌ها بیشتر باشد، بهتر است. طبعاً این تعامل‌ها یا به قول آدلر ضربه‌ها در یک خانواده پرجمعیت به‌مراتب بیشتر از یک خانواده کم‌جمعیت است. زوج‌هایی که تنها به حیوان خانگی موجود در خانه سلام کرده و پاسخی دریافت نمی‌کنند به‌مرور دچار احساس حقارت می‌شوند. همچنین تک‌فرزندانی که به‌جای هم‌بازی با یک هم سن باید با قلاده یک حیوان بازی کنند به‌مرور حالات رفتاری خود را فراموش می‌کنند.

ویلیام گلاسر، بنیان‌گذار واقعیت درمانی و تئوری انتخاب معتقد است انسان برای داشتن بهداشت روانی 5 نیاز مهم دارد که یکی از این نیازها احساس امنیت است. احساس امنیت در انسان جز با بقا و جاودانگی ارضا نخواهد شد. احساس جاودانگی در انسان از طریق فرزند به او منتقل می‌شود. والدین، فرزندانشان را عامل بقای خود می‌دانند. این احساس بخصوص در دوران پیری بیش از هر دوره دیگری خودش را نشان می‌دهد. کسانی که فرزند دارند این  امنیت را بیشتر از کسانی که هیچ فرزندی ندارند احساس می‌کنند.

همچنین پژوهش‌های دانشگاه بریگهام یانگ آمریکا بر روی 200 هزار خانواده از 86 کشور جهان‌ بین سال‌های 1981 و 2005 نشان می‌دهد که داشتن فرزند:

- موجب کاهش فشارخون می‌شود.

- تمایل والدین به یادگیری را افزایش می‌دهد.

- باعث عاقل ماندن والدین می‌شود.

- بر اعتمادبه‌نفس والدین می‌افزاید.

- درک زیبایی‌ها را امکان‌پذیر می‌سازد.

- شادی را برای والدین به ارمغان می‌آورد.

- دقت والدین را در کوچک‌ترین اقدامات حتی در پارک خودرو بالاتر می‌برد.

تأثیر بعد خانوار و تعداد فرزندان بر جسم، روح و روان تک‌تک اعضای خانواده بخصوص والدین طی تحقیقات مختلف به اثبات رسیده است. از اثرگذاری حضور و وجود فرزندان در احساس امنیت، امید به زندگی، جاودانگی، افزایش اعتمادبه‌نفس، شادی و نشاط، احساس خوشبختی و... تا اثرات بر سلامت جسمانی  بااین‌وجود علت مخالفت برخی از  زوجین باوجود تمکن مالی را نمی‌توان جز به خواب زدن آنها قلمداد کرد.