۰ نفر

زندگی‌های مشترک با عمر یک شب تا صبح!

۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰:۰۸
کد خبر: 140581
زندگی‌های مشترک با عمر یک شب تا صبح!

عدم توصیه به ازدواج های اینترنتی تنها به اظهارات کارشناسان علوم اجتماعی و مشاورین خانواده خلاصه نمی شود، قضات دادگاه های خانواده نیز معتقدند،ضریب خطا و... در این ازدواج ها بسیار است.

گسترش فضای مجازی در میان لایه های متعدد جامعه تا جایی پیش رفته که سال هاست به محل و محفلی برای آغاز برخی دوستی ها، ارتباطات و حتی ازدواج ها تبدیل شده است.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبر ایرانی، البته اکثریت قریب به اتفاق این ازدواج ها، پایان خوش و مبارکی ندارد، زیرا عقبه و پایه  این نوع از آشنایی ها عمدتا مبتنی بر هیجانات زودگذری است که تاریخ انقضای آن کوتاه است و خیلی زود این تب تند و شوق وصال به هجرانی تلخ منتهی می شود.

خودروی آنچنانی، تحصیلاتی آنچنانی تر، حساب های بانکی سنگین و خانواده متمول، وجه اشتراک بسیاری از پیام هایی است که در فضای مجازی میان دختران و پسران رد و بدل می شود و از قضا همین امتیازات پوشالی، سر منشا اختلافات می شود.

به واقع کم نبودند دختران یا پسرانی که در این وادی پای نهادند و بعد از مدتی به دادگاه مراجعه کرده و دادخواست جدایی و ختم زندگی مشترک خویش را به جریان انداخته اند.

به دلیل هزینه های سنگین و غیر قابل پیش بینی، چنین ازدواج هایی که اکثرا نیز به جدایی ختم شده، کارشناسان علوم اجتماعی توصیه می کنند، جوانان حتی المقدور باب آشنایی را در چارچوب و قواعد ارزشی، سنتی و فرهنگی متناسب با جامعه ایرانی جستجو کنند، روش هایی که تجربه و سوابق پیشین نشان داده ضریب موفقیت آن در مقایسه با چنین روش هایی بسیار بیشتر است.

 وقتی نقاط قوت به شکلی توهم گونه برجسته می شود

 کارشناسان و جامعه شناسان معتقدند اساسا شبکه های اجتماعی و فضای مجازی تحفه ای است که از غرب به مشرق زمین وارد شده و نمی توان با الگوبرداری صد در صدی از چنین ساز وکاری، پایه های زندگی مشترک در چارچوب عرف و فرهنگ شرقی را استحکام و دوام و قوام بخشید.

البته منظور نظر از طرح این موضوع مطرود قلمداد کردن چنین امکانات و نرم افزارهایی نیست و نگاه منصفانه ایجاب می کند تا واقع بینانه به محاسن چنین امکانات و فناوری هایی نیز اقرار کرد، اما نمی توان این موضوع را به تمامیت ابعاد و ارتباطات اجتماعی جامعه ای همچون ایران تعمیم و تسری داد.

صدیقه نوبهار کارشناس مسائل اجتماعی با اشاره به ضریب خطای بسیار بالای ازدواج های اینترنتی عنوان کرد: یکی از نکات تاسف برانگیز ارتباطات در فضاهای مجازی، به هویت جعلی افرادی معطوف می شود که در آن حضور پیدا می کنند و به واقع از همان ابتدای امر و پایه اساس آشنایی آنها  با دروغ و وعده های کذایی شکل می گیرد.

توجیه اکثر قریب به اتفاق افرادی که در فضاهای مجازی طرح ازدواج یا خواستگاری می کنند مبنی بر این است که در صورت مواجه شدن با پاسخ منفی، هیچکس از این موضوع با خبر نمی شود

 

وی افزود: برجسته سازی نقاط قوت، پنهان ساختن نقاط ضعف، جزء لاینفک بسیاری از شخصیت های حاضر در شبکه های اجتماعی و مجازی است که با هدف شروع ارتباط دوسویه با جنس مخالف، در چنین فضاهایی سیر می کنند.

این کارشناس مسائل اجتماعی عنوان کرد: بر اساس تحقیقی که بنده از حضور افراد در شبکه های اجتماعی و فضاهای مجازی داشته ام، قریب به 70 درصد مطالب مطروحه از سوی چنین افرادی دروغ و غیرواقعی است که این موضوع موید ضریب لغزش و شکنندگی ارتباطات در این فضاها است.

 اولین پیشنهاد ازدواج نخستین دروغ رایج و شایع

 نوبهار می گوید: یکی از مواردی که در سایت های همسریابی به وفور مشاهده می شود، طرح پیشنهاد ازدواج از سوی افراد است که به ادعای آنها برای نخستین بار است که در چنین فضاهایی مطرح می کنند.

وی افزود: اتفاقا عمده افراد حاضر در این سایت ها نیز اذعان می کنند این نخستین دروغ طرف مقابل برای گمراه کردن مخاطب خویش محسوب می شود، گویی اینکه به اصطلاح طرف مقابل بسیار خوش شانس بوده که افتخار آشنایی با چنین فردی پیدا کرده است!

 ضعف و سستی در اعتماد به نفس عامل اصلی کلید خوردن ارتباطات در دنیای مجازی

 کارشناسان معتقدند افرادی که صرفا با هدف آغاز ارتباط در چنین فضاهایی حضور پیدا می کنند، افرادی هستند که از فقدان اعتماد به نفس رنج می برند.

به واقع این افراد با ضعف های شخصیتی، روحی و روانی مواجه هستند که قادر به ارتباط گیری از روش های معقول و رایج در عرف جامعه نیستند و سعی می کنند با پنهان شدن در شخصیت های خود ساخته،توهم گونه و خیالی، خود را به نحوی دیگر نشان دهند تا شاید از این طریق بتوانند با پوشش ضعف های درونی خود،ارتباطی را آغاز کنند.

عمده مشاوران معتقدند توجیه اکثر قریب به اتفاق افرادی که در فضاهای مجازی طرح ازدواج یا خواستگاری می کنند مبنی بر این است که در صورت مواجه شدن با پاسخ منفی، هیچکس از این موضوع با خبر نمی شود و به زعم این افراد، این واقعه شکستی محسوب می شود که خانواده و اطرافیان چنین افرادی از آن مطلع نخواهند شد و به نوعی شخصیت و عزت نفس آنها تحت الشعاع قرار نمی گیرد.

برجسته سازی نقاط قوت، پنهان ساختن نقاط ضعف، جزء لاینفک بسیاری از شخصیت های حاضر در شبکه های اجتماعی و مجازی است که با هدف شروع ارتباط دوسویه با جنس مخالف، در چنین فضاهایی سیر می کنند

 

به تعبیری هراس این افراد و گروه ها از خوردن برچسب شکست بر پیشانی آنها است اما واقعیت امر به ضعف شخصیتی این افراد باز می گردد که چنین موضوعی را شکست قلمداد می کنند و آن را ضعف می پندارند.

البته برخی از جوانان نیز معتقدند این شیوه دارای محاسن بسیاری است و یکی از ویژگی های برجسته آشنایی در چنین فضاهایی به عدم درگیر شدن خانواده ها معطوف می شود.

به واقع طالبان چنین شیوه های آشنایی اعتقاد دارند در این فضاها، دختر و پسر ابتدا میزان تفاهم و و جه اشتراکات احتمالی خویش را با یکدیگر می سنجند و در صورت حصول نتیجه مطلوب و جمع بندی نهایی برای ازدواج قطعی،خانواده ها را درگیر و پیشقدم می کنند.

کارشناسان علوم رفتاری معتقدند: سخت گیری های خانواده و دخالت های نابجای آنها در امور،باعث می شود که جوانان از مطرح ساختن و علنی کردن آشنایی خویش اجتناب کنند تا پس از اتخاذ تصمیم قطعی برای ازدواج، خانواده ها را  از این موضوع مطلع کنند تا به واقع از مانع تراشی های احتمالی پیشگیری کنند.

 زبان بدن، حلقه مفقوده ارتباطات در دنیای مجازی

 برخی از مشاورین خانواده معتقدند: یکی از حلقه های مفقوده چنین ارتباطاتی به زبان بدن معطوف می شود،به واقع زبان بدن از مولفه ها و شاخصه های بسیار برجسته در تعاملات و ارتباطات میان طرفین محسوب می شود که تنها با تعامل و ارتباط حضوری امکان فهم مشترک آن پدید می آید.

تحقیقات نشان می دهد چه بسیار ارتباطاتی که در قالب جملات دنیای مجازی شکل گرفته اما بعد از مدتی با تقویت ارتباطات میان طرفین و حضوری شدن آن و عدم آشنایی به این نوع خاص از زبان،باعث بروز اختلافات بسیاری شده که بعضا به جدایی طرفین  و مواجه شدن با ضربات روحی و روانی سنگین عاطفی منتهی شده است.

 زندگی های مشترک با عمر یک شب تا صبح!

عدم توصیه به ازدواج های اینترنتی تنها به اظهارات کارشناسان علوم اجتماعی و مشاورین خانواده خلاصه نمی شود، قضات دادگاه های خانواده نیز معتقدند،ضریب خطا و شکست چنین ازدواج هایی بسیار بالا به نظر می رسد،حداقل پرونده های مطروحه طلاق های توافقی موید این واقعیت تلخ است که بیشتر جدایی های توافقی با ارتباط در دنیای مجازی کلید خورده است.

حجت الاسلام حسن عموزاده،قاضی دادگاه خانواده می گوید: بیشتر پرونده های طلاق به چنین ازدواج و آشنایی هایی باز می گردد و بعضا مواردی وجود داشته که عمر ازدواج به سه تا چهار روز و حتی گاهی یک شبانه روز نیز نرسیده است.

به اعتقاد کارشناسان، شاید در ابتدا جوانان یا زوجین با شور و شعف بسیاری زندگی مشترک خویش را آغاز کنند، اما  بعد از مدتی به عمق شکاف و اختلاف نظر با یکدیگر پی می برند و کار به جایی می رسد که حتی تحمل وضعیت موجود نیز برای آنها غیر ممکن می شود و صابون جدایی را به تن خویش می زنند.

 تقویت مشاوره های پیش از ازدواج و نظارت دقیق تر بر سایت های همسریابی

 صاحب نظران معتقدند با تقویت مشاوره های پیش از ازدواج و فرهنگ سازی در میان جوانان که لازمه ازدواجی موفق است و تبیین این موضوع که باید با نگاهی واقع بینانه و به دور از هیجانات کاذب،تصمیمی بزرگ برای یک زندگی طولانی مدت وماندگار اتخاذ شود،دوام و قوام زندگی مشترک تضمین خواهد شد.

از سوی دیگر نمی توان این واقعیت را کتمان کرد که به هر حال فناوری های نوین با تاثیرات بسیاری در زندگی اجتماعی همراه شده و نمی توان صرفا با توصیه به عدم آشنایی در فضاهای مجازی، آثار مخرب و نتایج زیان بار این موضوع را مهار و کنترل کرد.

راهکار هوشمندانه در مواجهه با این فناوری ها و انفجار اطلاعاتی در دنیای مجازی و سایبری معطوف به این امر می شود که سایت های همسر یابی توسعه یابند و البته نظارت دقیق و اصولی نیز بر آن اعمال شود تا اعضای آن با احراز هویت و کنترل هر چه بیشتری به جستجوی نیمه گم شده خود همت گمارند.

به واقع با تکیه بر این دو مولفه تعیین کننده و حائز اهمیت(مشاوره پیش از ازدواج و توسعه سایت های همسر یابی با نظارت هر چه بیشتر) می توان از آسیب ها و لغزش های احتمالی چنین ازدواج هایی کاست و تا حدود بسیاری آسیب های آن را مهار و کنترل کرد.

و اما ، پشیمانی 90 درصدی زنان پس از طلاق توافقی

 آمار 90 درصدی پشیمانی زوجین و به ویژه زنان از طلاق، نه تنها سال‌ها است تکان نخورده، بلکه با افزایش این آسیب اجتماعی و شیوع گونه‌های حقوقی دیگری از آن مانند طلاق توافقی، قابلیت تطابق با جوامع آماری بزرگ‌تر را نیز یافته است. این آمار که مورد تأیید مراکز رسمی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی است در بستر مواجهه زنان با مشکلات فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و روانی پس از طلاق مورد ارزیابی قرار گرفته است.

 

گروهی از جامعه‌شناسان افسارگسیختگی طلاق در میان سایر پدیده‌های اجتماعی در کشور ما را پادتن‌سازی جامعه در برابر فشاری می‌دانند که بستر فرهنگی به آن تحمیل کرده است. به بیان دیگر آمار بالای ثبت روزانه و ساعتی طلاق در سال‌های اخیر را حاصل دوران‌گذار جامعه به سمت برقراری تعادل ارزیابی می‌کنند و آن را یک فرآیند تکاملی اجتماعی می‌دانند اما این واکنش افراطی در برابر کنش تفریطی اجتماع ما از نگاه رصدگر دشمنان دور نمانده است، به طوری که گسترش پدیده طلاق مورد بهره‌برداری برنامه‌ریزان خارجی قرار گرفته و بستر و فرصتی برای دشمنان فراهم کرده که بتوانند برای گسست بنیان خانواده در ایران برنامه‌ریزی و از این طریق به صورت تضمین شده‌ای اهداف خود را دنبال کنند. در صورتی که چنانچه به عنوان یک پدیده اجتماعی از ابتدا ابتکار برنامه‌ریزی در مورد آن در دست خود ما می‌ماند امروز به صورت تظاهرات بالینی قابل توجه نمود نمی‌کرد.

 دخالت مدیریت شده در پدیده طلاق

از سوی دیگر شکسته شدن قبح طلاق و شیوع گسترده طلاق توافقی یکی از نتایج این دخالت مدیریت شده در مراحل تکوینی بلوغ خانواده در مراحل ازدواج و طلاق است. یعنی زوجین با بروز هر مشکلی در مسیر زندگی با توافق بر سر مسائل مشترک مانند مهریه و سرپرستی فرزند یا فرزندان درخواست طلاق می‌دهند و این شیوه جدایی با صلح و سازش و بدون دردسر و پادرمیانی بزرگ‌ترها و همراه با جشن و شادی را به عنوان یک شیوه متمدنانه پذیرفته و اجرا می‌کنند، غافل از اینکه از مشکلات و مسائل پشت دیوار طلاق اطلاعی ندارند.

 

به عقیده کارشناسان هر شکستی تبعات روانی خاص خود را دارد و این مسئله در زنان و مردان تفاوتی نمی‌کند. طلاق نیز فارغ از توافقی یا غیرتوافقی بودن آن یک شکست به شمار می‌رود اما زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه، طلاق را برای زنان با آسیب‌های بیشتری همراه می‌کند.

 

بدری‌السادات بهرامی، روانشناس در این باره معتقد است: «زنان پس از طلاق دچار انزوا می‌شوند، چراکه حتی نزدیکان‌شان به دلایل فرهنگی و باورهای اشتباه از آنان دوری می‌کنند و حتی پس از جدایی از سوی جامعه و برخی افراد مورد بی‌حرمتی قرار می‌گیرند.» کارشناسان امور خانواده متفق‌القول هستند که طلاق در جوامع سنتی مذموم است، بنابراین اکثر خانواده‌‌ها تلاش می‌کنند این اتفاق نیفتد، برخی تابع قوانین و سنت‌های خانوادگی‌شان هستند که مثلاً عروس با لباس سفید می‌رود و با کفن برمی‌گردد. از طرفی زن و مرد نیاز به پشتوانه عاطفی دارند به خصوص زنان از این نظر تمایل بیشتری دارند که حامی و پشتیبان عاطفی داشته باشند و چون زن برخلاف مرد انتخاب شونده است، درون خود این ترس را دارد که مبادا پس از طلاق تنها بماند.

 

اگر زنی که طلاق گرفته است دارای فرزند باشد مشکلات بیشتری در انتظار اوست به دلیل اینکه حق حضانت زنان بر کودکان با توجه به قانون مدنی تا هفت سالگی است. بنابراین جدایی از فرزند نیز از مشکلاتی است که به شدت زنان را رنج خواهد داد و از سوی دیگر این مورد تبدیل به حربه‌ای شده است برای برخی از مردان سودجو تا با دادن حق حضانت به زنان در قبال گذشتن از حقوق مالی‌شان، آنها را از حقوق حقه خویش محروم ‌کنند و برخی دیگر از کودکان به عنوان ابزاری برای انتقام از همسران سابق خود استفاده و آنها را از دیدار کودکان خود محروم می‌کنند.

 

طلاق زنجیره‌ای از آسیب‌های اجتماعی است

به اعتقاد این کارشناس سلامت خانواده، «پیامدهای اجتماعی مسئله بعدی زنان مطلقه است. نپذیرفتن فرزندان زنان مطلقه در ازدواج‌های بعدی، ترس از ازدواج با اینگونه از زنان با تصور داشتن مشکلات شخصیتی و وقوع طلاق مجدد، انتخاب به عنوان همسر دوم و صیغه‌ای، در امان نبودن از طعنه‌ها و کنجکاوی‌های اطرافیان، سرخوردگی اجتماعی و بسیاری دیگر از این دست امور، زنان مطلقه را با چالش مواجه می‌کند.»

 

همچنین اگر زنی مطلقه به هر دلیلی نتواند به خانه پدری بازگردد و از حمایت آنها بهره‌مند شود باید با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم کند، زنانی که دارای درآمد و سرمایه مالی نیستند بعد از طلاق اگر از جانب فرد دیگری حمایت نشوند برای تأمین مسکن و مایحتاج زندگی خود نیز دچار مشکلاتی خواهند شد و اگر حضانت فرزندان را هم بر عهده گرفته باشند، اوضاع به مراتب سخت‌تر خواهد بود و متأسفانه در بعضی از موارد دیده شده است که این زنان برای تأمین نیازهای اقتصادی خود به سمت فعالیت‌های بزهکارانه کشیده شده‌اند.

 

بنابراین طلاق زنجیره‌ای از آسیب‌های به‌هم پیوسته است، که به‌رغم این همه قربانی، روزبه‌روز افزایش می‌یابد، اگرچه تمام افرادی که طلاق را تجربه می‌کنند، با کشمکش‌های فردی و بین فردی متعددی مواجه هستند.

 

از سوی دیگر گرفتار شدن زنان مطلقه در چنبره مجموع یا بخشی از این مسائل، آنها را از طلاق پشیمان می‌کند، به طوری که طبق آخرین آمار اعلام شده پشیمانی زنان از متارکه تا 90 درصد طلاق‌ها را شامل می‌شود، اگرچه جامعه آماری برآورد 90 درصدی پشیمانی زوجین و به ویژه زنان از طلاق مشخص نشده، با این حال رقم مذکور از سوی مراکز رسمی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی تأیید شده است.