۰ نفر

خودکشی های دسته جمعی؛ از معلول تا علت!

۲۱ تیر ۱۴۰۱، ۹:۰۳
کد خبر: 652499
خودکشی های دسته جمعی؛ از معلول تا علت!

مرگ‌های دسته‌جمعی که در آن همه با هم دست به خودکشی می‌زنند، مانند خودکشی دسته‌جمعی یک خانواده پنج‌نفره در اصفهان، که شنیدنش برای هر کسی رنج‌آور خواهد بود؛ اما در سال‌های اخیر این قبیل مرگ‌ها سیر افزایشی داشته که برخی آن را بی‌تأثیر از شرایط اقتصادی نمی‌دانند

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از روزنامه شرق، مرگ‌های دسته‌جمعی که در آن همه با هم دست به خودکشی می‌زنند، مانند خودکشی دسته‌جمعی یک خانواده پنج‌نفره در اصفهان، که شنیدنش برای هر کسی رنج‌آور خواهد بود؛ اما در سال‌های اخیر این قبیل مرگ‌ها سیر افزایشی داشته که برخی آن را بی‌تأثیر از شرایط اقتصادی نمی‌دانند؛ مانند اردشیر بهرامی، جامعه‌شناس که مطمئن است هیچ خودکشی‌ای بدون آلارم‌هایی که از قبل داشته، اتفاق نمی‌افتد. آسیب و جرم جامعه شکل سیال دارد و از یک فضا به فضای دیگر حرکت می‌کند؛ بنابراین می‌تواند در مناطق دیگر اتفاق بیفتد و می‌تواند به یک الگوی رفتاری در شرایط بحرانی تبدیل شود.

در بسیاری موارد در خودکشی‌های دسته‌جمعی کودکان قدرت تصمیم‌گیری چندانی ندارند؛ ولی به کام مرگ می‌روند؛ مانند ماجرای اصفهان که بین اعضای آن کودک هم بوده و به دلیل مرگ عاملان امکان شکایتی بر جای نمی‌ماند. عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری، می‌گوید: از نظر حقوقی خودکشی جرم نیست و کسی هم نمی‌تواند در این زمینه شکایتی انجام دهد. در این مورد اخیر هم خانواده فوت کرده و کسی نمی‌تواند شکایتی طرح کند، حتی معاونت در خودکشی هم جرم نیست. در چند سال اخیر شاهد این قضایا بودیم که به نظر من مهم‌ترین علتش مشکلات مالی و فقر است. معمولا هم به این شکل است که پدر یا مادر خانواده از استیصال دست به خودکشی می‌زند و برای اینکه فرزندانش هم با مشکل مواجه نشوند، آنها را هم به نوعی از می‌برند.

مرور چند مرگ و خودکشی خانوادگی در سال‌های اخیر

از این قبیل مرگ‌های گروهی در سال‌های اخیر بیشتر شده؛ مانند مرگ سه کودک که اوایل سال بود که خبر قتل سه کودک در روستای بسیطین از توابع بخش مرکزی شهرستان رامهرمز به دست مادرشان منتشر شد که مادر بعد از کشته‌شدن فرزندان خود را حلق‌آویز کرده بود، یا ماجرای کشته‌شدن و تکه‌تکه‌شدن بدن بابک خرمدین کارگردان به دست مادر و پدرش که سال گذشته توجه بسیاری را به خود جلب کرد.

همچنین سال ۹۴ خبر خودکشی هم‌زمان سه خواهر مجرد در منطقه نظام‌آباد از طریق مأموران کلانتری ۱۲۷ نارمک به بازپرس کشیک قتل اطلاع داده شده بود. این سه خواهر مجرد که بین ۴۳ تا ۵۰ سال داشتند، با آزادکردن شلنگ گاز شهری در داخل منزل، به زندگی خود پایان دادند. همچنین آنها قبل از خودکشی روی دیوار و از خانواده‌شان عذرخواهی کرده و حلالیت طلبیده بودند.

حتی پرونده جنجالی با نام جنایت خیابان گاندی که در سال ۷۵ سروصدای بسیاری کرد، دختر و پسر جوان به نام سمیه و شاهرخ که باعث مرگ برادر و خواهر هشت و ۱۳‌ساله سمیه شدند.

البته این موارد تعداد اندکی از آنچه در این سال‌ها اتفاق افتاده است، بود که حتی برخی از آنها هرگز رسانه‌ای هم نشده است.

هر خودکشی از قبل نشانه‌هایی دارد

اردشیر بهرامی، جامعه‌شناس و نویسنده کتاب فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران، با اشاره به مرگ‌های خو‌دخواسته گروهی مانند ماجرای مرگ یک خانواده پنج‌نفره در اصفهان، می‌گوید: در جامعه ایران، به لحاظ تاریخی در چند سده اخیر خودکشی‌هایی وجود داشته که هنوز مشخص نیست چقدر واقعیت در آن دخیل بوده، مثل اسطوره‌های محلی درمورد خودکشی‌های دسته‌جمعی اما در جامعه مدرن امروزی کمتر شاهد این نوع خودکشی هستیم. بیشتر به این شکل است که مثلا فردی افراد خانواده را می‌کشد و بعد هم خودکشی می‌کند. به نظر می‌رسد در چند سال اخیر خودکشی‌ها بیشتر به صورت دو نفر یا سه نفر بوده که معمولا مسائل عاطفی و احساسی در آن بی‌تأثیر نبوده. بهرامی ادامه می‌دهد: همچنین مواردی بوده که با ریختن دارو یا سم در غذا، یک خودکشی دسته‌جمعی رقم خورده؛ ولی این افزایش موارد هنوز به اندازه‌ای نشده که اسم مسئله اجتماعی برای آن تعریف کنیم؛ چون مسئله اجتماعی شاخص و مؤلفه‌هایی دارد. اول باید عمومیت پیدا کند؛ یعنی درد، آسیب و مشکل برای جامعه ایجاد کند، در واقع نهادها، دولت و رسانه و فعالان اجتماعی نسبت به آن واکنش نشان دهند و خواهان مدیریت و کنترل آن پدیده باشند؛ یعنی وقتی چند مورد از این اتفاق افتاده، نمی‌توان اسم مسئله اجتماعی روی آن گذاشت؛ چون آن مؤلفه و شاخص‌های اجتماعی را ندارد؛ اما با توجه به اینکه جامعه ما یک‌سری حساسیت‌هایی به لحاظ اجتماعی دارد، حتی یک مورد هم مثل خودکشی دسته‌جمعی اصفهان باید مورد بررسی قرار گیرد که چطور این خانواده با وجود ویژگی‌های عاطفی که اعضای یک خانه به هم دارند، چنین کاری انجام داده.

این جامعه‌شناس اضافه می‌کند: اینکه پنج نفر از اعضای خانواده با هم به زندگی پایان دادند، جای بحث بسیار دارد و ما به‌عنوان شهروند با شنیدن این خبر بسیار تحت تأثیر قرار می‌گیریم؛ چرا‌که حتما خانواده در شرایط روحی و روانی و اجتماعی بغرنجی بوده و این را بدانیم که هیچ خانواده‌ای بی‌ریشه نیست و ما یک جامعه مبتنی بر پیوندهای عاطفی و اجتماعی هستیم. درست است که یک بی‌تفاوتی در جامعه ایجاد شده؛ ولی جامعه الگوهای خودش را دارد؛ مثل آنکه در بحرانی مثل سیل و زلزله نگرانی نسبت به سرنوشت یکدیگر پیدا می‌کنند. بهرامی می‌گوید: این اتفاقات در کشورهای دیگر هم می‌افتد؛ ولی در کل نیاز به بررسی علمی و میدانی دارد که مشخص شود چه اتفاقی افتاده و چه چیزی منجر به آن شده؛ چون افزایش موارد آن یک زنگ خطر است که افراد یک خانواده به دلیل وجود مشکلات دست به چنین اقدامی می‌زنند، چنین خانواده‌ای به این درک رسیده که به زندگی خود پایان دهد و باید مکانیسم‌های پیشگیری و برنامه‌ریزی‌ها خیلی دقیق و جدی انجام شود؛ چون مطمئن هستم هیچ خودکشی‌ای بدون آلارم‌هایی که از قبل داشته، اتفاق نمی‌افتد. درمورد همین خانواده پنج نفره حتما اقوام و همسایگان و شاید حتی مسئولان محلی متوجه مشکلاتی بودند؛ ولی بی‌تفاوتی کردند یا اینکه نمی‌دانستند چگونه می‌توان کمک کرد. بعد هم در یک موج رسانه‌ای فراموش می‌شود. البته سیاست‌های جدی در حوزه خودکشی داریم، مثل برنامه‌های اورژانس اجتماعی و برنامه‌های پیشگیری سازمان بهزیستی، معاونت اجتماعی نیروی انتظامی و قوه قضائیه و خیلی از سازمان‌های دیگر ولی می‌بینیم که هر سال اتفاقاتی می‌افتد که می‌توانست قابل پیشگیری باشد. توجه کنید که معضلات اجتماعی قدرت و رشد خود را دارد و ما نمی‌توانیم آن قدرت مداخله‌گری و پیشگیری خودمان را داشته باشیم.

این جامعه‌شناس در پاسخ به اینکه آیا امکان دارد چنین مرگ‌های خود‌خواسته گروهی به شکلی بومی شود؟ مانند افزایش خودسوزی در مناطقی از ایلام. او می‌گوید: با توجه به کتابی که در همین موضوع نوشتم و مطالعاتی که در‌این‌باره داشتم، سایر مناطقی هم که درگیر مسائل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می‌شود، در واقع یکی از تبعات آن قتل‌ها و خشونت‌ها است، مثلا همین پدیده اسیدپاشی در اصفهان برای جامعه بسیار دردناک بود و منجر به شوک بزرگی شد، در کنارش مسائلی دیگر مثل خودکشی یک خانواده با هم بسیار دردناک است. آسیب و جرم جامعه شکل سیال دارد و از یک فضا به فضای دیگر حرکت می‌کند؛ بنابراین می‌تواند در مناطق دیگر اتفاق بیفتد و می‌تواند به یک الگوی رفتاری در شرایط بحرانی تبدیل شود. در واقع قدرت رشد آسیب‌ها به دلیل پیچیدگی‌های اجتماعی قابل رصد نیست، در واقع نهاد خانواده ضعیف شده که با هر مشکلی از پا در‌می‌آید و باید توجه کنیم که جامعه چطور دارد توان خود را از دست می‌دهد. در واقع اگر یک چشم بینا و حمایتگر وجود داشت، شاید در قبال این خانواده شاهد چنین ماجرایی نبودیم؛ بنابراین از خانواده‌ها و افراد می‌خواهیم که در شرایط بحران مثل خشونت خانگی یا بروز افکار خودکشی با ۱۲۳ اورژانس اجتماعی یا ۱۴۸۰ مشاوره روان‌شناسی تماس بگیرند.

برای خودکشی جرمی تعریف نشده

عبدالصمد خرمشاهی وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای مرکز با نگاه حقوقی به موضوع مرگ‌های گروهی و خانوادگی خود‌خواسته، می‌گوید: از نظر حقوقی خودکشی جرم نیست و کسی هم نمی‌تواند در این زمینه شکایتی انجام دهد. در این مورد اخیر هم خانواده فوت کرده و کسی نمی‌تواند شکایتی طرح کند. حتی معاونت در خودکشی هم جرم نیست؛ اما در چند سال اخیر شاهد این قضایا بودیم که به نظر من مهم‌ترین علتش مشکلات مالی و فقر است. معمولا هم به این شکل است که پدر یا مادر خانواده از استیصال دست به خودکشی می‌زند و برای اینکه فرزندانش هم با مشکل مواجه نشوند، آنها را هم به نوعی از بین می‌برد. از بعد اجتماعی در واقع فقر مالی خانواده را دچار استیصال می‌کند و مهم‌ترین راه جلوگیری از تکرار این وقایع بهبود وضع معیشتی مردم است و مادامی که فقر و گرانی و مشکلاتی از این قبیل وجود دارد، روز‌به‌روز این مسائل بیشتر می‌شود. افرادی که دست به هر کاری زدند و به در بسته خوردند راحت‌ترین کار را خودکشی می‌بینند تا از این دلهره‌های روزمره هم خلاص شوند؛ بنابراین وضعیت رفاهی، وضعیت روان و روان‌کاوی و اجتماعی و آسیب اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. این وکیل درمورد وضعیت دیه و ارث این افراد اضافه می‌کند: توجه کنید که در مرگ‌های گروهی مثل خودکشی خانوادگی که در آن پدر و مادر و فرزندان کشته شدند، دیگر اولیای دمی برای شکایت‌کردن یا دیه‌گرفتن نیست، در واقع طرف شکایتی وجود ندارد، برای دیه و ارث هم وقتی خانواده در فقر مطلق بوده، خود‌به‌خود این مسائل منتفی است. اگر هم اموالی داشته باشند، به اولیای دمی که مانده می‌رسد، قابل ذکر است که در این سال‌ها با توجه به اخبار رسانه این قبیل مرگ‌ها افزایش داشته که عمدتا هم به دلیل مشکلات مالی بوده است.