۰ نفر

متهم: بابت قتل پدرم شرمنده هستم

۳۰ تیر ۱۳۹۸، ۶:۳۳
کد خبر: 367904
متهم: بابت قتل پدرم شرمنده هستم

زنی میان‌سال که در درگیری با پدرش او را به ضرب چاقو به قتل رسانده ‌است، در جلسه دادگاه و هنگام دفاع به‌شدت اشک ریخت و گفت همه درگیری‌ها از وقتی شروع شد که پای زنی به‌جز مادرش به زندگی پدرش باز شد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، اول اسفند دو سال قبل زنی خود را به مأموران پلیس معرفی کرد و گفت پدرش را کشته است. این زن به مأموران گفت: با پدرم درگیر شدم و او من را زد من هم چاقویی را که زمین بود، برداشتم. بخشی از وسایلم را جمع کردم تا از خانه خارج شوم که دوباره آمد و من را زد و من هم به‌صورت غیرارادی ضربه‌ای به او زدم.

بعد از بازداشت این زن و آغاز تحقیقات از خانواده او، خواهرانش به‌عنوان ولی‌دم درخواست قصاص کردند و گفتند از خواهرشان نمی‌گذرند. این در حالی بود که پزشکی قانونی نیز اعلام کرد مقتول مردی 70ساله‌ است که با هشت ضربه چاقو به قتل رسیده و برخی از این ضربات قبل از مرگ وارد شده‌ است. به این ترتیب، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد. در ابتدای جلسه رسیدگی که در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و کیفرخواست علیه متهم را خواند. سپس خواهران متهم به‌عنوان اولیای ‌دم در جایگاه حاضر شدند. آنها برای خواهرشان درخواست قصاص کردند و همچنین دو نفر از آنها گفتند برای ضربات غیرمنتهی به فوت نیز دیه می‌خواهند. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام را قبول کرد و گفت: من پدرم را خیلی دوست داشتم و ما رابطه بسیار خوبی با هم داشتیم. مشکل از زمانی شروع شد که زنی دیگر وارد زندگی پدرم شد. ما همگی بزرگ شده  و ازدواج کرده‌ بودیم با اینکه پدر و مادرم اختلاف داشتند اما اختلافشان خیلی جدی نبود از وقتی که آن زن وارد زندگی ما شد، همه چیز به هم خورد. او رابطه ما و پدرم را خراب کرد. مادرم را از زندگی 50ساله‌اش بیرون کرد.

متهم که به‌شدت گریه می‌کرد، گفت: وضعیت طوری شده که حالا من شرمنده اعضای خانواده‌ام هستم خجالت می‌کشم به چشم آنها نگاه کنم و خجالت می‌کشم حتی درخواست بخشش کنم.

متهم درباره روز حادثه گفت: روز حادثه من به باشگاه ورزشی رفته ‌بودم. چندساعتی در باشگاه بودم و خرید هم کرده ‌بودم وقتی کارم تمام شد و لباس‌هایم را پوشیدم و تلفنم را چک کردم، متوجه شدم مادرم چندین بار به من زنگ زده‌ است. وقتی تماس گرفتم او از من کمک خواست و گفت پدرم او را از خانه بیرون کرده‌ است. به خانه پدرم رفتم تا مشکل مادرم را حل کنم. پدرم خیلی عصبانی بود. او گفت: مقصر تو هستی که واسطه شدی مادرت برگردد تو به من گفتی او به خانه بیاید و دوباره با هم آشتی کنیم اما مادرت من را اذیت می‌کند. بعد پدرم به من گفت خانه‌ای را که به من داده بود، خالی کنم. گفتم حالا که امکان ندارد صبر کن خانه پیدا کنم. بحثمان بالا گرفت. پدرم با لگد من را زد و پرت کرد و دعوا کردیم. من کمی هم خریده کرده ‌بودم و در میان خریدها دو چاقو هم بود. خواستم خریدها را جمع کنم و بروم که پدرم پایش گیر کرد و به زمین افتاد و این‌طوری بود که خون زیادی از بدنش رفت. سعی کردم کمکش کنم اما نشد. خون همه جا را گرفته بود و او درجا مرد. من ابتدا فرار کردم اما خودم را تسلیم پلیس کردم. او در پاسخ به گفته‌های وکیل اولیای‌دم که گفته بود احتمالا متهم همدستی دارد چراکه تعداد ضرباتی که بر بدن مقتول وارد شده هشت ضربه ‌است، گفت: اگر کسی همدست من بود، حتما می‌گفتم چون این به نفع من است حالا خجول و شرمنده در برابر خانواده‌ام هستم.

بعد از گفته‌های متهم و وکیل‌مدافع او، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.