۰ نفر

تاوان به‌آغوش‌کشیدن پسر سلمان

۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۰۲
کد خبر: 433457
تاوان به‌آغوش‌کشیدن پسر سلمان

رئیس‌جمهور آمریکا امروز تاوان اشتباهی را می‌دهد که سه سال پیش مرتکب شد. دونالد ترامپ در بهار 2017 و زمانی که محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، در ابتدای راه بود، آغوش بی‌قید‌و‌شرط خود را برای این جوان 31‌ساله گشود و از دستور کار او یعنی اتخاذ رویکردی تهاجمی علیه ایران حمایت کرد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این اقدام ترامپ یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات ریاست‌جمهوری‌اش محسوب می‌شود و اکنون با گذشت سه سال از آن روزها، رئیس‌جمهور ایالات متحده با بحرانی بسیار بزرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند که ثمره حمایت کورکورانه او از محمد بن‌سلمان است. همین چندی پیش بود که ترامپ برای خوش‌خدمتی به محمد بن‌سلمان و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در آستانه ورود به یک جنگ قرار داشت. شلیک دو راکت از سوی شبه‌نظامیان در عراق و کشته‌شدن دو مقاطعه‌کار آمریکایی باعث ایجاد چرخه‌‌ای از اقدامات تلافی‌جویانه ایالات متحده و ایران شد و چیزی نمانده بود که ترامپ در بدترین زمان ممکن وارد جنگی دیگر در خاورمیانه شود.اما در عوض این خوش‌خدمتی، ولیعهد عربستان در ابتدای مارس 2020 در تصمیمی عجیب، بازارهای جهانی را از نفت ارزان‌قیمت عربستان پر کرد و در پی آن قیمت نفت در بازارهای جهانی رو به سقوط گذاشت و صنایع نفتی ایالات متحده هم با چالشی جدی روبه‌رو شد.

 در میانه این تحولات، شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان، توقف بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی را در پی داشت و شهرهای مهم دنیا تعطیل شدند و در نتیجه تقاضای جهانی برای نفت نیز کاهش یافت و به‌این‌ترتیب قیمت نفت سقوط بیشتری را تجربه کرد. در آن سو، ترامپ در مدیریت بحران ناشی از شیوع کرونا هم بسیار کند و با سهل‌انگاری عمل کرد تا ایالات متحده در صدر کشورهای دارای بیشترین مبتلا و قربانی ویروس کرونا قرار گیرد. این اشتباه ترامپ هم ضربه بزرگی به صنایع انرژی آمریکا وارد کرد.در نهایت هفته گذشته و در روزهایی که سقوط قیمت نفت ادامه داشت و توافق اخیر روسیه و عربستان هم باعث توقف سقوط ارزش نفت نشده بود، ترامپ در تماسی تلفنی با محمد بن‌سلمان درباره مدیریت بازار نفت و جلوگیری از سقوط بیشتر قیمت مذاکره و اعتراض خود را درباره اقدامات اخیر بن‌سلمان در بازار جهانی نفت بیان کرد و این انتظار می‌رفت که این تماس و اعتراض، مؤثر واقع شود. پیش از ترامپ هم «دن برویلت»، وزیر انرژی او، با اشاره به اقدامات عربستان در بازار نفت، «اقدامات مخرب بازیگران حکومتی را که با اقدام به دست‌کاری و تقلب در بازارهای نفتی، به این بازارها شوک وارد می‌کنند» محکوم کرد.اما بن‌سلمان قصد تحقیر بیشتر ترامپ را داشت و در نتیجه وزیر نفت عربستان اعلام کرد که کشورش همچنان قصد دارد نفت بیشتری تولید کند. بازارهای سهام در آمریکا در واکنش به این تصمیم عربستان باز هم سقوط کردند. در نهایت، ادامه سیاست کاهش‌ندادن تولید نفت از سوی عربستان، تعطیلی بخش عمده اقتصاد جهان و توقف تولید نفت شیل در آمریکا در پی شیوع ویروس کرونا و نبود تقاضا و پر‌بودن مخازن ذخیره نفتی باعث شد تا روز دوشنبه اتفاقی تاریخی رخ دهد و ارزش هر بشکه نفت در بازار داخلی آمریکا برای تحویل در ماه می، برای ساعاتی به زیر صفر آمد.

 در دیگر بازارهای نفتی اثرات این اتفاق نمایان بود و هر بشکه نفت برنت دریای شمال که مبنای قیمت‌گذاری نفت در اروپا و دیگر نقاط جهان است، هم به زیر 20 دلار سقوط کرد. این تحولات باعث شده تا زمزمه توقف خرید نفت از عربستان از سوی آمریکا یا انجام اقدامی تنبیهی از سوی واشنگتن قوت بگیرد. انتخاب ریاض برای اولین مقصد سفرهای خارجی ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا زمینه‌ساز سیاست تسامح واشنگتن در قبال ریاض شد.

 در سه سال اخیر رهبران عربستان ماجراجویی‌ها و جنجال‌های زیادی را رقم زدند که همه با چشم‌پوشی ترامپ روبه‌رو شد. جنگ فاجعه‌آمیز در یمن، شکست سیاست بایکوت قطر از سوی عربستان و متحدانش و قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار عربستانی مقیم آمریکا در کنسولگری عربستان در استانبول. ترامپ در پی هر‌کدام از این تحولات بر ادامه حمایت بی‌چون‌وچرا از ریاض ادامه داد. علاوه‌بر‌این، خرید بزرگ تسلیحاتی عربستان از آمریکا که محمد بن‌سلمان مدت‌ها قبل وعده آن را به ترامپ داده بود، هیچ‌گاه عملی نشد. اکنون پاداش ترامپ به‌عنوان مهم‌ترین متحد عربستان که با سقوط بازارهای مالی و قیمت انرژی، بیشترین نیاز را برای همکاری ریاض با واشنگتن دارد، این بود که عربستان دقیقا خلاف خواسته ترامپ عمل می‌کند.

سکوت مرموز روسیه

مقام‌های عربستان ادعا می‌کنند که هیچ قصدی برای خیانت به ترامپ ندارند و محمد بن‌سلمان هم رقیب اصلی نفتی عربستان را ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، معرفی کرده است؛ چرا‌که رئیس‌جمهور روسیه حاضر نشد با پیشنهاد عربستان سعودی در اوپک همراهی کند و تولید نفتش را کاهش دهد تا قیمت نفت در بازارهای جهانی به ثبات برسد. بن‌سلمان هم در تلافی این همکاری‌نکردن ‌تصمیم گرفت با کاهش‌ندادن تولید نفت، قیمت را باز هم پایین‌تر بیاورد؛ اما ولیعهد عربستان در عمل با این رویکرد خود، با پوتین علیه ترامپ همراهی کرده است. پوتین که کشورش تحت تحریم‌های آمریکا قرار دارد، هدف زمین‌گیرکردن صنعت نفت آمریکا را دنبال می‌کند که با استخراج نفت شیل، تا حد زیادی از نظر نیاز به انرژی مستقل شده است. 

به‌ همین دلیل بود که روس‌ها در واکنش به سیاست ارزان‌فروشی محمد بن‌سلمان بسیار خونسردانه رفتار کردند.روس‌ها ادعا می‌کنند که حتی اگر قیمت نفت به پایین‌ترین حد خود برسد، می‌توانند تا 10 سال وضعیت موجود را مدیریت کنند؛ اما ارزان‌ماندن نفت برای مدتی طولانی برای تولیدکنندگان نفت در آمریکا و عربستان خوشایند نیست. بن‌سلمان تا همین‌جا هم با سیاست‌های اقتصادی نادرست و ماجراجویی‌های پرهزینه باعث شده تا وضعیت مالی عربستان رو به وخامت برود. یکی از مهم‌ترین دلایل اینکه محمد بن‌سلمان سیاست تهدید صنایع نفتی آمریکا را در پیش گرفته، این است که ترامپ در برابر هر اقدام دوستان و متحدان خود بسیار ضعیف و منفعلانه عمل می‌کند و این باعث می‌شود تا آنها به‌راحتی به قیمت تهدید منافع آمریکا، برای تأمین منافع خود وارد عمل شوند.

ترامپ در سال 1987، 30 سال قبل از اینکه رئیس‌جمهور شود، در اعتراض به سیاست‌های دولت وقت آمریکا در یک آگهی که در نیویورک‌تایمز منتشر شد، عربستان را کشوری دانست که «رگ حیاتش کاملا در دست آمریکا» قرار دارد و نوشت: «دنیا دارد به آمریکا و سیاست‌مدارانش می‌خندد. ما از کشتی‌هایی حفاظت می‌کنیم که برای خودمان نیست. نفتی را حمل می‌کنیم و به آمریکا می‌آوریم که احتیاجی به آن نداریم، به متحدانی خدمت می‌کنیم که می‌دانیم در آینده از ما حمایت نخواهند کرد».آمریکای امروز ترامپ هم هنوز دارد همین اقدامات را انجام می‌دهد؛ با این تفاوت که با وجود اینکه عربستان برای بقای خود هنوز هم به ایالات متحده نیاز دارد، آمریکا دیگر به نفت عربستان هم محتاج نیست؛ اما اکنون ایالات متحده حتی هزاران سرباز خود را به عربستان فرستاده است تا از میادین نفتی این کشور در برابر حملات احتمالی دفاع کند. این اقدام هم نتیجه‌‌ای جز افزایش تنش‌ها در منطقه و به‌خطرانداختن جان نظامیان آمریکایی ندارد و در‌این‌میان بن‌سلمان دیگر به خواسته‌های واشنگتن به‌عنوان مهم‌ترین متحد عربستان اهمیت نمی‌دهد و به‌ویژه در ماه‌های اخیر دقیقا علیه منافع ایالات متحده عمل کرده و واکنش ترامپ هم سکوت بوده است.

بحران کرونا و سقوط قیمت نفت، ترامپ را در آستانه انتخابات 2020 با وضعیتی بحرانی روبه‌رو کرده و این احتمال دور از ذهن نیست که اشتباهات او منجر به فروپاشی اقتصادی در آمریکا و شکست او در انتخابات شود. او به همراهی محمد بن‌سلمان به‌عنوان یک متحد نیاز دارد تا مانع از التهاب بیشتر وضعیت اقتصادی آمریکا و جهان شود؛ متحدی که در سه سال اخیر دقیقا خلاف منافع آمریکا عمل کرده است. در‌این‌میان پوتین، نظاره‌گر این تحولات، گوشه‌‌ای ایستاده و می‌خندد.

 آیا کرونا و جدال نفتی به نفع بایدن است؟

سیداحمد فاطمی‌نژاد . استادیار روابط بین‌المللپ

هرچه به ماه نوامبر؛ یعنی موعد انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نزدیک‌تر می‌شویم، تحلیل‌ها و گزارش‌های رسانه‌ای در آمریکا و خارج از این کشور در باب نتیجه احتمالی این انتخابات بیشتر می‌شود. طی هفته‌ها و روزهای اخیر، اغلب تحلیل‌ها از احتمال پیروزی جو بایدن، نامزد دموکرات‌ها و رقیب ترامپ سخن می‌گویند. جالب اینجاست که تا اواخر فوریه و اوایل مارس، بایدن حتی شانس اول نامزدی دموکرات‌ها نیز محسوب نمی‌شد، اما این روزها عوامل متعددی دست به دست هم داده و نظرسنجی‌های گوناگون حاکی از پیشتازی او در رقابت با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکاست.

یکی از مهم‌ترین این عوامل، شیوع ویروس کروناست که در پی خود اتفاقات دیگری را رقم زده. اما در این تحلیل نشان داده می‌شود که ترامپ کم‌وبیش پیامدهای منفی شیوع کرونا را مدیریت کرده و نمی‌توان از هم‌اکنون، او را بازنده انتخابات تلقی کرد. برای بررسی این ادعا، ابتدا پیامدهای منفی شیوع کرونا بر وضعیت ترامپ بررسی شده و سپس تاکتیک‌های او برای فرار از این مهلکه مرور می‌شود.

به نظر می‌رسد شیوع کرونا از سه طریق بر جایگاه فعلی ترامپ در افکار عمومی آمریکا و احتمالا انتخابات آینده ریاست‌جمهوری این کشور تأثیر گذاشته و می‌گذارد: نخستین موضوع شیوع کرونا به همراه افزایش عرضه نفت به‌عنوان عوامل اصلی کاهش شدید قیمت این ماده خام در بازار جهانی است. هرچند کاهش قیمت نفت باعث ارزان‌شدن حامل‌های انرژی در کشورهای مختلف از جمله آمریکا می‌شود و این می‌تواند عنصری رضایت‌بخش و محبوبیت‌ساز باشد، اما کاهش فزاینده قیمت نفت، صرفه اقتصادی بخش قابل‌توجهی از تولید نفت آمریکا، به‌ویژه نفت شیل را از بین می‌برد. در نتیجه، کاهش قیمت نفت به زیر بشکه‌ای 30 دلار خبر بسیار بدی برای ترامپ است که وقت و توان زیادی را صرف افزایش تولید نفت آمریکا کرده و این کشور را به بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت جهان مبدل کرده است. کاهش قیمت این ماده خام در این سطح علاوه‌بر صنعت نفت، بر میزان اشتغال و سایر شاخص‌های اقتصادی آمریکا نیز اثر منفی خواهد داشت و این سم مهلکی برای محبوبیت ترامپ است.

دومین مورد، شیوع کروناست که سبک مدیریت ترامپ را با چالش اساسی مواجه کرده است. با وجود تحلیل‌های خاصی که با رویکردی اغراق‌گونه از برنامه‌ریزی دقیق و ذهنیت عمیق در پشت تحلیل‌ها و رفتارهای ترامپ سخن می‌گویند، مطالعه رفتارهای ترامپ طی سه‌سال‌واندی که از ریاست‌جمهوری‌اش می‌گذرد، نشان می‌دهد تاکتیک‌های مدیریتی او عمدتا فی‌البداهه بوده است. اینکه چه علل و عواملی پشت این‌گونه تاکتیک‌هاست، موضوع بحث ما نیست، اما این نوع مدیریت در جریان شیوع کرونا باعث انتقادهای فزاینده از او و نتایج فاجعه‌بار برای ایالات متحده شده است؛ ازهمین‌روست که به‌ترتیب، طی روزهای اخیر شاهدیم که رسانه‌های برجسته آمریکا نظیر ان‌بی‌سی، سی‌بی‌سی و ای‌بی‌سی دیگر کنفرانس‌های خبری ترامپ در باب کرونا را پوشش زنده نمی‌دهند و آمریکا به لحاظ مبتلایان و قربانیان کرونا در رتبه نخست دنیا قرار گرفته است. این امر به‌شدت به وجهه ترامپ ضربه زده است.

سومین مورد؛ پس از شیوع ویروس کرونا، برنی سندرز، یکی دیگر از رقبای دموکرات ترامپ، پس از تجربه چند شکست درون‌حزبی، فعالیت‌های انتخاباتی خود را تعطیل کرد و مهم‌تر آنکه به جمع حامیان بایدن پیوست. شور انتخاباتی حامیان سندرز و بیانیه تهییج‌کننده او در حمایت از بایدن بدترین خبر تلخی بود که می‌توانست از اردوگاه دموکرات‌ها به گوش ترامپ برسد. سندرز در بیانیه خود ترامپ را مهم‌ترین خطر پیش‌روی آمریکا معرفی کرده و نه‌تنها از هواداران خود، بلکه از همه آمریکایی‌ها خواست تا علیه ترامپ متحد شوند. اضافه‌شدن حمایت باراک اوباما، رئیس‌جمهوری سابق آمریکا، وضعیت بایدن را بیش از پیش بهبود بخشیده است.

سه پدیده فوق که همگی کم‌وبیش تحت‌تأثیر شیوع کرونا شکل گرفته یا تشدید شده است تاکنون به نفع بایدن بوده یا اکنون این‌گونه تلقی می‌شود. اما مداقه عمیق در این پدیده‌ها و واکنش‌های ترامپ به آن نشان می‌دهد که نباید نامزد جمهوری‌خواهان را دست‌بسته و شکست‌خورده تلقی کرد. در ادامه، علل این مدعا به تفکیک بررسی می‌شود:

نخست، در مورد کاهش قیمت نفت، ترامپ و دیپلمات‌های همراه او بی‌کار ننشسته و طی هفته‌های اخیر چندین نوبت به طور مستقیم و غیرمستقیم با سران تأثیرگذار در بازار نفت مذاکره کرده‌اند؛ مهم‌ترین این مذاکرات را می‌توان در گفت‌گوهای ترامپ- پوتین و ترامپ- سران عربستان مشاهده کرد. نتیجه رایزنی‌ها در ابتدا برای ترامپ امیدوارکننده بوده است، زیرا درحالی‌که تولیدکنندگان اوپک‌پلاس بعد از پایان توافقات قبلی تأکید کرده بودند که به هیچ نوع به کاهش تولید نفت تن نخواهند داد، با سماجت و پیگیری ترامپ (و البته بعد از افت شدید قیمت نفت) مجددا روی کاهش تولید حدودا 10 میلیون بشکه در روز توافق کرده‌اند. هرچند این فرایند پیامدی چندان مثبت نداشت، اما نشان می‌دهد نفت ارزان احتمالا دوام نخواهد آورد و ترامپ از این مخمصه خارج می‌شود.

دوم، ترامپ طی هفته‌های اخیر تلاش کرده است تا ضعف مدیریتی خود را با تاکتیک‌های فرافکنی پنهان کند. به این منظور، ترامپ سعی می‌کند با انتقاد فزاینده از سازمان بهداشت جهانی و متهم‌کردن این سازمان به چین‌محوری، ناتوانی دولت خود در مقابله با شیوع کرونا را به گزارش‌های نادرست این سازمان نسبت دهد. در نتیجه، سه‌شنبه گذشته رئیس‌جمهوری آمریکا اعلام کرد که حمایت‌های مالی ایالات متحده را از سازمان بهداشت جهانی قطع می‌کند. علاوه‌براین، ترامپ بعد از پی‌بردن به عمق فاجعه، با فعالیت‌های فزاینده رسانه‌ای تلاش کرده چشم‌انداز هولناک و سیاهی را برای شیوع کرونا ترسیم کند (بین 100 تا 200 هزار قربانی کرونا در آمریکا) و بعد با گزارش از میزان واقعی قربانیان کرونا مدعی موفقیت در مقابله با کرونا شود.

سوم، هرچند ترامپ علاقه‌مند بود که سندرز قدرتمندانه به رقابت خود با بایدن ادامه دهد و شکاف در اردوگاه دموکرات‌ها ادامه یابد، اما اکنون که این اتفاق نیفتاده است، او سعی می‌کند به نحو دیگری این شکاف را ایجاد کند؛ برای مثال، این تلاش ترامپ را می‌شد در نخستین واکنشش به توقف فعالیت کمپین سندرز مشاهده کرد؛ همان توییتی که مدعی بود «دقیقا همان‌طور شد که کمیته ملی دموکرات‌ها می‌خواستند» و سعی کرد تا کناره‌گیری سندرز را نتیجه توطئه سران دموکرات جلوه دهد. بنابراین، بلافاصله از هواداران سندرز تقاضا کرد که «به حزب جمهوری‌خواه بپیوندند». هرچند این پیشنهاد او منطقی نیست، اما نشانگر تلاش ترامپ برای اختلاف‌افکنی میان هواداران سندرز و دموکرات‌های وفادار است.

درمجموع می‌توان گفت که هرچند در روزهای اخیر اتفاقات متعدد و پی‌درپی به نفع بایدن رخ داده و شیوع کرونا نیز به تخریب وجهه ترامپ در افکار عمومی کمک کرده است، اما این امر نباید باعث نتیجه‌گیری شتا‌ب‌زده و صحبت از پیروزی بایدن در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری در آمریکا شود.