۰ نفر

موج سهمگین کرونا بر پیکر قاره سبز

۲۳ فروردین ۱۳۹۹، ۵:۰۰
کد خبر: 430269
موج سهمگین کرونا بر پیکر قاره سبز

پنجشنبه‌ای که گذشت سند کمک نیم میلیون یورویی اتحادیه اروپا به کشورهای قربانی «کووید-19» به تأیید وزرای دارایی کشورهای عضو درآمد. این طرح دیرهنگام موسوم به طرح نجات اقتصادهای تأثیر گرفته از بحران کرونا در حالی مورد تأیید قرار گرفته که به نوشته «فرانس پرس» در آن حتی به درخواست ایتالیا و اسپانیا برای استفاده از امتیاز بدهی مشترک برای احیای امور مالی کشورهای عضو اتحادیه اروپا اشاره‌ای نیز نشده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، فارغ از اینکه کمک مشروط اتحادیه اروپا تا چه حد بتواند زخم‌های وارد شده بر اقتصاد 27 کشور عضو را التیام دهد، بحران کرونا با همه خسارت‌ها و تلفات مادی و انسانی که به بار آورد، به نظر می‌رسد ضربه اصلی را به بدنه این سازمان بزرگ اروپایی وارد آورد. چراکه جدی شدن بحران شیوع و مرگ چند هزار نفر در اروپا بویژه در ایتالیا و اسپانیا و چند کشور بزرگ این اتحادیه، ثابت کرد برخلاف شعارها، در واقعیت انسجام اروپایی در مواقع اضطراری محلی از اعراب نداشته و با اظهارات اخیر برخی کشورهای عضو برای خروج از اتحادیه اروپا، موجودیت این سازمان را نیز در معرض تهدید قرار داده است.

به نوشته «فرانسیسکو گوبیله» در «امریکن کانزرواتیو»، 12 سال بعد از بحران اقتصادی 2008 که یونان پشت خود را خالی از حمایت شرکای اروپایی‌اش دید، اکنون با وضعیتی که برای ایتالیا بروز کرد و در پی آن اسپانیا، یکبار دیگر خط تقسیم‌ها بین شمال و جنوب اروپا پررنگ تر از قبل مشاهده می‌شود. چیزی که باعث نگرانی ایتالیایی‌ها شده و آنها را به سمتی سوق داده که بخواهند پای خود را در جایی بگذارند که پیشتر بریتانیا در آنجا گام گذاشته بود. بویژه که مردم ایتالیا می‌بینند کشورشان سهمی بیش از بسیاری از کشورهای اروپایی به اتحادیه اروپا می‌پردازد. سهم خالص سالانه ایتالیا برای کمک به اتحادیه اروپا به 20 میلیارد یورو می‌رسد که به این ترتیب سومین کمک‌کننده پس از آلمان و فرانسه است و در واقع هر کمکی که در اتحادیه اروپا به سایر اعضا می‌شود، بخش زیادی از آن از طریق کمک مردم ایتالیا فراهم شده است. اما در مقابل آنها آن چیزی را که باید دریافت نمی‌کنند، ضمن آنکه بحران فعلی را نمی‌توان و نباید با بحران 2008 مقایسه کرد. آن بحران یک بحران اقتصادی بود که همه اعضا را درگیر کرده بود و کسی حتی اگر می‌خواست نمی‌توانست کمک لازم و بایسته را به دیگران داشته باشد. اما در این مورد،  ایتالیا اولین کشوری بود که دچار وضعیت حاد سلامتی شد و بنابراین انتظار کمک از دیگران را داشت. از همین رو گمانه‌زنی‌ها نشان می‌دهد اگر همین فردا رفراندومی در ایتالیا برگزار شود که از مردم بپرسد خواهان جدایی از اتحادیه اروپا هستند یا نه، 80 درصد آنها به آن پاسخ مثبت بدهند. شاید امروز سران ایتالیا طرح علنی تمایلات خروج از اتحادیه اروپا را بین مردم خود ممنوع و تأکید کرده باشند نباید از واژه‌هایی نظیر «ایتالیگزیت» استفاده کنند. اما برخی رسانه‌ها در حال طرح ایده‌هایی مثل طرح دوم برای انتخاب «جایگزین برای این اروپا» سخن گفته و خواهان راه‌حل‌های جدید شده‌اند.

بحرانی با پایان باز

مشابه این وضعیت اما با درجه‌ای پایین‌تر در اسپانیا نیز مشهود بود. در این کشور نیز مردم خود را بی‌پناه در برابر یک مصیبت بزرگ دیدند و تمایل به جدایی بین آنها نیز مشاهده می‌شود، اما آیا این تمایلات که مشابه تمایلاتی است که در زمان بحران 2008 بین یونانی‌ها وجود داشت و منجر شد برخی از مرگ اتحاد اروپایی سخن بگویند، به معنای پایان عمر اتحادیه اروپا است؟

به نوشته «پولیتیکو»، اروپا تا پیش از سونامی مرگ هزاران بیمار کرونایی در ایتالیا، چندان توجهی به هشدارها نداشت و تکرار تراژدی چین را دور از ذهن می‌دانست. حتی تجربیات گذشته در مواجهه با شیوع آنفلوانزای اسپانیایی یا سارس نیز نتوانست آنها را زودتر به حرکت وادارد.چه بسا به باور ناظران اگر زنگ هشدار زودتر در اروپا به صدا درمی‌آمد و تجهیزات پزشکی بیشتری تأمین می‌شد پس از دو ماه آسیب‌های ناشی از این اتفاق به مراتب کمتر بود. از طرفی واکنش خویشتن‌محور کشورهای عضو اتحادیه اروپا و تصمیمات فردی آنها نیز موضوعاتی بود که علاوه بر اتلاف زمان و نادیده گرفتن هشدارها، کرونا را به فاجعه‌ای بزرگ با تبعاتی به مراتب وسیع‌تر تبدیل کرد.

پس از این رویدادها، با توجه به ابتلای نقطه‌ای بیماران در کشورهای مختلف اروپایی، کمیسیون بهداشت اتحادیه قاره سبز، اجرای مکانیسم واکنش داخلی در مقابل بحران را پیش گرفت، شرایط پیش‌آمده را غیرقابل پیش‌بینی و تصمیم‌گیری ها را در لحظه اعلام کرد. در همین اوضاع بحرانی چهار وزیر بهداشت اروپایی از کار برکنار شدند و در 31 ژانویه ایتالیا همه مرزهای هوایی‌اش را بست. اما در این زمان نیز کشورهای اروپایی به جای چاره‌اندیشی برای حل بحران، با تمرکز بر شرایط ایتالیا، این کشور را مرکز اپیدمی دانسته و بر سر زمان شیوع بحث داشتند. اکنون نیز اتحادیه اروپا سعی کرده از طریق بسته کمکی مصوبه دو شب پیش به کمک بیماران کرونایی برود تا شاید بتواند ازپس درخواست‌های امثال ایتالیا برآید و جبران مافات کند. اما نکته اینجاست که شاید دیگر برای جبران کاستی‌ها دیر شده باشد و مردم ایتالیا برای همیشه این زخم ناسور را در بدن خود حفظ کنند.

با این حال نمی‌توان جدایی احتمالی ایتالیا از اروپا را ساده و آسان فرض کرد و یا این نارضایتی‌ها را مقدمه فروپاشی اتحادیه اروپا دانست. اگر بریتانیا توانست با دشواری‌های بسیار راه جدایی را انتخاب کند، این کار برای ایتالیا دشوارتر هم خواهد بود. زیرا بریتانیا هنگامی که به اتحادیه اروپا پیوست این کار را به شرط حفظ پول خود انجام داد و در بسیاری از زمینه‌های اقتصادی جدا از اتحادیه اروپا عمل می‌کرد. اما در ایتالیا حتی اگر رفراندومی برگزار شود و مردم رأی به جدایی دهند، این کار به سبب پیوستگی‌های مالی بین ایتالیا و اتحادیه اروپا بسیار سخت است. زیرا نه تنها واحد پولی ایتالیا با یورو سنجیده می‌شود که مکانیسم اقتصادی آن کاملاً همسو با اتحادیه اروپا است.

البته در جهان امروز ما هیچ چیز غیرممکن نیست و شهروندان ایتالیا می‌توانند فعلاً فقط به این بسنده کنند که اگر روزگاری فرا برسد که سران اروپا خود معترف شوند که اتحادیه مورد نظرشان کارکرد لازم را نداشته، آنگاه دیگر اتحادیه اروپایی نخواهد بود که آنها و همچنین اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها به جدایی‌اش بیندیشند.