به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، تصور مداخله روسیه در انتخابات پیش روی امریکا که نوامبر 2020 (آبان 1399) برگزار میشود نیز وجود دارد. اما با این تفاوت که بهنظر میرسد این بار روسیه درصدد تضعیف کمپین ترامپ باشد. بیانیههای مثبت ترامپ درباره پوتین قبل و بعد از انتخابات 2016، این باور را در ذهن روسها تقویت میکرد که رئیس جمهوری فعلی امریکا، بیش از اوباما(پس از الحاق 2014 کریمه به روسیه) یا بهعبارتی هیلاری کلینتون بهعنوان رقیب انتخاباتی دونالد ترامپ در آن انتخابات درصدد برقراری روابط با روسیه است. اما این انتظارات پساز گذشت سه سال، برآورده نشده و روسها را از امریکای دونالد ترامپ ناامید کرده است.
پس از ورود ترامپ به کاخ سفید، پوتین در یکی از نخستین مکالمات خود با رئیسجمهوری جدید امریکا، پیشنهاد تمدید پیمان سال 2010 کاهش تسلیحات هستهای دوجانبه دو کشور «نیو استارت»(New START) را مطرح کرد. پیمانی که فوریه 2021 به پایان میرسد. اقدامی که از منظر روسها کاربردی، معقول و حتی تنش زدا عنوان میشد. اما ترامپ پساز اینکه همتای روس اش را پشت خط نگه داشت تا از جزئیات بیشتر این پیمان مطلع شود، پاسخش تنها یک کلمه بود: «نه». آن موقع ترامپ مطمئن بود که این پیمان به صلاح امریکا نیست و حالا هم با وجود فشارهای پوتین همچنان در برابر آن مقاومت میکند. اما رئیس جمهوری روسیه که تمدید این پیمان را به نفع طرفین میداند، ممانعت ترامپ را با نگاهی خوشبینانه غیرمنطقی و در بدترین حالت نشانهای برای تمایل امریکا به ساخت سلاح هستهای تعبیر میکند.
علاوه بر این پوتین امیدوار بود با روی کار آمدن ترامپ، شاهد کاهش تحریمهای اقتصادی تحمیل شده دوران اوباما به روسیه باشد اما کنگره با اکثریت جمهوریخواهان در سال 2017 خلاف این عمل کرد و بر شدت تحریمها افزود. ترامپ نیز با وجود مخالفت شفاهی در نهایت اقدام به امضای تحریمها کرد تا روسیه را نسبت به خود ناامیدتر از قبل کند و آن را به این باور برساند که رئیسجمهوری امریکا در کنترل رأی اکثریت جمهوریخواه ناتوان است.
علاوه بر این روسیه انتظار داشت، دونالد ترامپ برخلاف باراک اوباما، پیوستن کریمه به روسیه در سال 2014 را بهرسمیت بشناسد. اما دونالد ترامپ نه تنها سیاستی متفاوت از اوباما نداشت بلکه با ارسال قوای نظامی به اوکراین، جبهه دولت را مقابل جدایی طلبان تحت حمایت روسیه نیز تقویت کرد. در شرایطی که برخی در اوکراین و امریکا بر این باورند که ترامپ ارسال کمکهای نظامی را منوط بههمکاری دولت اوکراین با کمپین وی برای افشای اسنادی درباره خانواده بایدن کرده است، روسیه حتی اصل کمک نظامی امریکا به کییف را نیز باور ندارد.
اخیراً نیز دستور مستقیم ترامپ برای ترور سردار قاسم سلیمانی در بغداد، میتواند معضلی جدی برای پوتین ایجاد کند. سردار سپاه قدس، فرماندهی قوای ایرانی و شبه نظامیان شیعه را در سوریه برای کمک به دولت دمشق برعهده داشت. بنابراین کمترین تبعات این ترور اختلال در مأموریت نیروهای تحت فرمان او در سوریه خواهد بود. از سوی دیگر نیز اگر تنشها میان امریکا و ایران به حدی افزایش یابد که نیروهای ایرانی در سوریه نتوانند به حمایت از دولت سوریه ادامه دهند، روسیه چارهای جز اعزام نیروهای بیشتر به منطقه نخواهد داشت. روسیه هرچند حامی دولت سوریه است اما همواره تلاش کرده برای کاهش تلفات انسانی کشورش، استراتژی خود را بر جنگ هوایی متمرکز کند اما افزایش نیروها ریسک تلفات را نیز بالاتر خواهد برد که دراین صورت ممکن است روسیه با واکنش منفی مردم خود روبهرو شود. بنابراین ترور قاسم سلیمانی که با دستور شخص ترامپ انجام شده، میتواند تبعاتی برای روسیه داشته باشد؛ تبعاتی که خوشایند آن نیست.
علاوه بر تمام مطالبی که گفته شد - و بسیاری دیگر که گفته نشد- دیدگاه مثبت ترامپ نسبت به پوتین مانع از آن نشده که امریکا از اقدامات مخرب خود نسبت به روسیه جلوگیری کند. این واقعیت را نیز که بارها به اثبات رسیده، نباید نادیده گرفت که ترامپ یا آنقدر قدرت ندارد که بتواند عقاید خود درباره روسیه و شخص پوتین را به دستگاه تحت نظر خود دیکته کند یا اینکه لفاظیهای او برای روسیه و حتی بیانیههای پرطمطراقش در حمایت از این کشور، در واقع نوعی حرکت پیشگیرانه در برابر پاسخ سخت روسها است.
در این شرایط میتوان گفت که ترامپ دیگر برای سیاستهای مسکو مفید نیست. در سال 2016، روسیه دیدگاه سخت کلینتون نسبت به خود و دوستی ترامپ با مسکو را باور داشت اما حالا احساس یک فریب خورده را دارد. (برخی مخاطبانم در مسکو درباره ناامیدی پوتین نسبت به ترامپ به طنز نوشتهاند او آنقدر سرخورده شده که: «میخواهد پولش را پس بگیرد».) اگر مسکو، ترامپ را بیشتر از یک دوست، دشمنی بیملاحظه و غیرقابل پیشبینی ببیند، ممکن است به این نتیجه برسد که ترامپ بیش از هرچیز در حال خیانت به روسیه است. در این صورت روسیه نیز ممکن است، درصدد فرصتی برای انتقام برآید.
در این شرایط حتی اگر روسیه در انتخابات 2020 سیاست مقابله با ترامپ را در پیش گیرد، هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم، تبلیغات و نفوذ روسها بخواهد باعث تقویت کمپین دموکراتها شود یا ترامپ را تخریب کند؛ هرچند که از طرفی باید توجه داشت، تغییر مواضع مسکو در قبال ترامپ، هواداران او را به این باور میرساند که قهرمان آنها با وجود همه زمزمهها و افشاگریها، دینی به روسیه ندارد.
اما اگر در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2020، ویکی لیکس یا سازمانی شبیه آن اقدام به انتشار تخلفات مالیاتی ترامپ، جزئیات قراردادهای تجاری او یا حتی نوارهای ویدئویی خاص ترامپ کند، چندان دور از ذهن و شوک برانگیز نیست؛ اسنادی که سرویس اطلاعاتی روسیه ممکن است کشف و برای تفریح (به صورت غیرمستقیم) فاش کند یا حتی اطلاعاتی بیش از آنچه دولت امریکا درباره توافق سنگین نظامی ترامپ با اوکراین در موضوع تحقیقات علیه بایدنها انتشار یابد.
اما چرا مسکو باید چنین کاری کند؟ زیرا پوتین دیگر با شنیدن نام ترامپ هیجان زده نمیشود.